چشم روشنی روایتی از همسران جانباز
توسط نشر شهید کاظمی
روایتی از همسران جانبازان در «چشم روشنی» منتشر شد
کتاب «چشم روشنی» روایتی از زندگی همسران جانبازان از سوی نشر شهید کاظمی منتشر شد.
کتاب «چشم روشنی» اثر کوثر لک از سوی نشر شهید کاظمی روانه بازار کتاب شد.
این کتاب با زبان داستان حال و روز همسران جانباز را روایت میکند و تصویری متفاوت از این افراد را به تصویر میکشد.
در این کتاب میخوانید: «سید جواد روزی با صد و هشتاد و خردهای قد، هیکلی ورزیده و عنوانی دهن پُر کن میرود خواستگاری. اما بعد همه چیزش را از دست میدهد؛ جز مردانگی و اخلاق را…
همان اول زندگی فهمیدم به اندازه فامیلهایم او دوست و آشنا دارد. با اینکه آن زمان بیست و چهار پنج سال بیش تر نداشت، هر شب مهمان داشتیم. برایمان کادوی عروسی میآوردند. یک شب که مادرم آنجا بود گفت که زشته مهمانها شام نخورده بروند، نگهشان دارید. مادر رفت سراغ مرغ پختن من هم با اعتماد به نفس رفتم سراغ برنج و قابلمه. پلویی پختم که توی تاریخ ثبت شد. دانههای برنج طوری به هم چسبیده بود که مثل کیک قالبی از قابلمه بیرون آمد. وقتی دیس پلو را سر سفره گذاشتیم. سید جواد مثل قطعههای کیک پلوی شفته شده را میگذاشت توی بشقاب مهمان ها و با خنده می گفت:به هر نیتی دوست دارید این پلو را بخورید، به نیت آش، کیک یا … همه خندیدند. خودم خندهام گرفته بود. به خاطر این قضیه هیچ وقت سرزنش نشدم از بس که با همه خرابکاریهایم تشویقم میکرد.
حرف یکی دو روز نبود، ماجرای یک عمر بود. فکرش را هم نکن، که سید جواد یک جا بشیند و دست روی دست بگذارد. انگار ساخته بودنش، برای اینکه چشم همه را روشن کند. از بس که دلش روشن بود.»
کتاب «چشم روشنی» اثر کوثر لک در آستانه ماه شعبان و روز جانباز توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است. جهت تهیه کتاب میتوانید از فروشگاه اینترنتی «من و کتاب» آن را خریداری کنید.
کتابی درباره «وعدههای صادق رهبر انقلاب» منتشر شد
به گزارش عمارنامه، کتاب «روشنای آینده» که آیندهپژوهی انقلاب اسلامی در بیان رهبر معظم انقلاب است به قلم موسی هلودی در 4444 صفحه منتشر شد.
بر پایه این گزارش، کتاب حاضر به طور جامع، وعدههای صادق رهبر معظم انقلاب در مورد آینده پیش روی ملت و نظام اسلامی را در خود جمع کرده است. شایان ذکر است که موفقیت یک انقلاب، زمانی قابل ارزیابی است که دانسته شود آیا به اهداف خود رسیده است یا نه؟ بر این اساس است که بخش اول کتاب به بررسی آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی اختصاص یافته است.باید دانست که پیشبینیهای معظم له نسبت به آینده درخشان کشور، بر اساس بررسیهای جامعی است که ایشان انجام دادهاند و مبتنی بر ظرفیتهایی است که در اختیار نظام اسلامی قرار دارد.
بخش دوم این اثر ظرفیتها و امکاناتی را معرفی میکند که بر پایه آن، دستیابی به آیندهای نورانی و متعالی ممکن خواهد بود. اگرچه که یکی از ظرفیتهای نظام اسلامی، نیروهای مؤمن هستند که به برکت ایمان و استقامت ایشان، سنتهای الهی نیز به کمک میآیند و نوید آیندهای درخشان را میدهند، اما به خاطر وجود موانعی بیرونی و درونی، اینگونه نیست که آینده روشن انقلاب خودبهخود به وجود آید بلکه در این زمینه مسئولیتهایی متوجه کارگزاران نظام و اقشار و خواص و آحاد مردم میکند.
در بخش سوّم و چهارم این اثر، به بررسی موانع درونی و بیرونی و همچنین مسئولیتها و وظایف پرداخته شده است. بخش پنجم کتاب نیز حاوی وعدهها و پیشبینیهایی است که در سالهای مختلف توسط رهبر معظم انقلاب بیان شده است.
فراز هایی از کتاب روشنای آینده از دیدگاه رهبری:
«جامعه همچون یک فرد انسانی برای رشد و بالندگی و پویایی، نیازمند امید است. باید آینده ی روشنی در برابرش باشد تا به حیات خود ادامه دهد وگرنه یا منقرض میشود و یا دست کم از رشد و تعالی باز میماند. بر این اساس همه ی ادیان آسمانی و بسیاری از مکاتب مادّی بشری، به این سؤال که «آینده بشریت چگونه است؟» پاسخ گفته اند.
کوچه باغ نقاشی خاطره ها
توضیحاتی درمورد کتاب کوچه نقاشها :
سید ابوالفضل کاظمی از ناشناخته ترین رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس بود. البته از این ناشناختههای بزرگ که دلاوران صحنه جنگ بودند، فراوان داریم. وقتی جنگ شروع شد، او تهران را به مقصد جبههها ترک کرد. کتاب خواندنی «کوچه نقاشها» روایت خاطرات کاظمی، فرمانده گردان میثم در دوران جنگ تحمیلی از زبان خودش است. لحن ساده و بیپرایه کاظمی و به تعبیری ادبیات عامیانه او در کتاب سبب میشود مخاطب ارتباطی صمیمی با اثر برقرار کند.
بیان تفاوتهای سالهای قبل و پس از انقلاب از نقاط قوت گفتوگو با کاظمی در این کتاب است. دوران جوانی وی مقارن است با سالهای مبارزه علیه رژیم طاغوت و بعد از آن او 8 سال دفاع مقدس را تجربه میکند. همرزمی او با شهید چمران و دو سال حضور در خاک کردستان از زیباترین و خواندنیترین قسمتهای کتاب است. کتاب در شانزده فصل و بر اساس تاریخ وقایع و مکان آنها تدوین شده است. به دلیل تمرکز بر حوادث جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، رخدادهای انقلاب اسلامی در این اثر به صورت خلاصه آمدهاند. «کوچه نقاشها» طی دو سال و براساس سه ماه مصاحبه تدوین شده است. لحن راوی در جای جای کتاب حفظ شده و راحله صبوری تلاش کرده در نوشتن خاطرات ابوالفضل کاظمی به واژهها، تکیه کلامها و اصطلاحات خاص وی وفادار باشد.
عنوان «کوچه نقاشها» هم بر میگردد به نام کوچهای که سید ابوالفضل کاظمی کودکیاش را با بسیاری از همرزمانش در آنجا سپری کرده است.
سید ابوالفضل کاظمی سال ۱۳۳۵ در تهران و در خانوادهای سنتی به دنیا میآید. وی که از مبارزان علیه رژیم شاه بوده، پس از پیروزی انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه میشود. کاظمی در کردستان با بزرگانی چون شهید شیرودی، شهید صیاد شیرازی، شهید وصالی و… همرزم میشود. او در کردستان گرفتار شبیخون کوملهها و اسیر ضدانقلاب میشود. تا پای اعدام هم میرود و در نهایت آزاد میشود و به تهران برمیگردد….
روایتی شورانگیز از زندگی سراسر جهادواخلاص
متن تقریظ رهبری بر کتاب گلستان یازدهم:
((این روایتی شورانگیز است از زندگی سراسر جهاد و اخلاصِ مردی که در عنفوان جوانی به مقام مردان الهی بزرگ نائل آمد، و هم در زمین و هم در ملأ اعلیٰ به عزّت رسید .. هنیئاً له.راوی -شریک زندگی کوتاه او- نیز صدق و صفا و اخلاص را در روایت معصومانهی خود بروشنی نشان داده است.در این میان، قلم هنرمند و نگارش آکنده از ذوق و لطف نویسنده است که به این همه، جان داده است. آفرین بر هر دو بانو؛ راوی و نویسندهی کتاب))
این کتاب با زبانی صادقانه به شرح زندگی یکسال و هشتماههی مشترک شهید((علی چیتسازیان)) و همسرشان (زهراپناهی روا))پرداخته است. فرماندهای که در جبهه به دلیل مهارتهای رزمی و شجاعتش به عقرب زرد معروف بود، در خانه با مادر و همسرش به اندازهای با مهر و محبت رفتار میکند که گویی این قلب رئوف هیچگاه سابقهی حضور در حرب و قتال را نداشته است. گلستان یازدهم به زیباترین شکل توانسته است قسمت مهمی از نیمهی پنهان زندگی شهید چیتسازیان را به مخاطبان معرفی کند.
نویسنده کتاب،خانم ((بهناز ضرابیزاده))توانسته است دقت در جزئیات و توصیف کامل احساسات یک دختر، یک همسر و یک مادر را در لحظه لحظهی حوادث کتاب حفظ کند و به خوبی مخاطبان کتاب را از ابتدا قدمبهقدم با خانم زهرا پناهیروا همراه سازد.
قسمتی از متن کتاب :
((خیابان بی انتها را به سرعت طی کردیم. کسی چیزی نمیگفت. همه با بهت و سکوت از پشت شیشههای ماشین به زمینهای پوشیده از برف نگاه میکردیم. کمی بعد، ته آن خیابان، کانتینری پیدا شد، پشت کامیونی بزرگ. چند ماشین پاترول سپاه هم دور و برش پارک شده بود. چند نفر از آمبولانس پیاده شدند و رفتند جلوی کانتینر. ما هم از ماشین پیاده شدیم. درِ یخچال کانتینر را باز کردند. تابوت را پایین آوردند. حاج صادق با قدی خمیده و شانههای پایین افتاده جلو رفت. آقا ناصر دوید و تابوت را در آغوش گرفت. مادر دستم را گرفته بود. درِ تابوت را باز کردند. منصوره خانم نالید: «الهی قربانت برم! مادرت بمیره علی! دیشب اینجا خوابیدی عزیزم!…» همه به گریه افتادند. مادر به هقهق افتاد. بیاعتنا به کسانی که دور و برمان ایستاده بودند گریه میکردم.))
روزمرگی آدم را می پوساند
روزمرگی آدم را می پوساند
می خوری مثل همه
می خوابی مثل همه
کار می کنی مثل همه
ازدواج نمی کنی مثل همه
….
آخرش هم میمیری و چالت می کنند
و می پوسی مثل همه
اما اگر بفهمی و روز مرگی هایت را بسوزانی
می شوی شمعی که روشن میکند تمام تاریکی ها را
حالا نه مثل همه که همه دوست دارند مثل توباشند
یک مجاهد مومن انقلابی .
نه مثل همه ،
مثل امام.
کتاب پدر شهید محمد جواد شکور یان فرد،ناخدا رحمت، نویسنده : نرجس شکوریان فرد
توصیه رهبری به خواندن کتاب(نگاهی به تاریخ جهان)
مقام معظم رهبری(دامت ظله العالی) - بیانات 92.06.26 -
جنگهای دنیا در این برههی اخیر، در این دو سه قرن اخیر، غالباً تحت تأثیر نفوذ نظام سلطه بوده؛ یا خودشان با کسی جنگ داشتند یا دو گروه را به جنگ هم انداختند برای اینکه سود ببرند. فقر هم کار آنها است، بسیاری از این کشورهای فقیری که مردم آن در فقر زندگی میکنند و از منابع طبیعی خودشان نمیتوانند بهرهبرداری کنند، گناه فقر آنها به گردن اینها است. اینها خیلی از کشورها را بر اثر سلطهی سیاسی، از موجودی دانش خودشان هم تهی کردند.
((این کتاب جواهر لعل نهرو - نگاهی به تاریخ جهان - را بخوانید))
در بخشی که دخالت و نفوذ انگلیسها در هند را بیان میکند، تصویر میکند، تشریح میکند - او آدمی است هم امین، هم مطّلع - میگوید صنعتی که در هند بود، علمی که در هند بود، از اروپا و انگلیس و غرب کمتر نبود و بیشتر بود. انگلیسها وقتی وارد هند شدند، یکی از برنامههایشان این بود که جلو گسترش صنعت بومی را بگیرند. خب، بعد کار هند به آنجا میرسد که دهها میلیون آن وقتها، صدها میلیون در دورههای بعد، فقیر و گدا و خیابانْخواب و گرسنهی به معنای واقعی داشته باشد؛ آفریقا همینجور است؛ بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین همینجورند. پس نظام سلطه علاوه بر اینکه جنگافروز است، فقرآفرین است. این ثروتهای عظیمی که شما میبینید در قلّههای ثروت - این ثروتمندان درجه یک دنیا - جمع شده، همان «ما رَأیتُ نِعمَةً مَوفورَة، اِلّا وَ فی جانِبِها حَقٌّ مُضَیع» است. وقتی نفت یک کشور را غارت میکنند، محصول کشاورزی یک کشور را غارت میکنند، چای یک کشور را غارت میکنند، تجارت یک کشور را در دست خودشان میگیرند که مردم خود آن کشور از آن محروم بمانند، تولید را، صنعت را و بقیهی شئون پیشرفت ملّی را از یک ملّت سلب میکنند، خب ملّت فقیر میشود. پس، هم جنگ کار آنها است، هم فقر کار آنها است، هم فساد کار آنها است. گسترش فساد در دنیا و برافروختن آتش میل جنسی - که یک امر طبیعی است و قابل برافروخته شدن و شعلهور شدن در همهی انسانها - کار آنها است؛ که هر کدام از اینها داستان جداگانه و مفصّلی است.
شیوه امام رضا، در خواندن نمازهای واجب و مستحبی
شیوۀ نماز خواندن امام
مطالب زیر تحت عنوان آداب و نحوه نمازگزاری در مکتب امام رضا برگرفته از کتاب برمدار آفتاب از انتشارات آستان قدس رضوی می باشد.
کتابی که خواندن آن به همه دوستان توصیه می شود:
امام رضا (علیه السلام) نماز را راه نزدیک شدن هر انسانِ با تقوایی به خدا میشمرد و می فرمود:
«الصّلاةُ قُربانُ کلّ تَقی.» (نماز وسیلۀ نزدیک شدن به رحمت خدا برای هر شخص پرهیزکاری است.)
می گفتند: نماز و مداومت یاد خدا در شب و روز باعث می شود که انسان، مولا و مدبّر و خالق خود را فراموش نکند و در برابر خدا سرکشی نکند.
آداب نمازگزاری
ایشان همچنین برای نماز آدابی قائل بودند و می فرمودند : «اگر برای نماز ایستادی، تلاش کن با حالت خواب آلودگی و وارفتگی و تنبلی نباشی. با آرامش و وقار نمازت را بخوان. در نماز، سر به زیر و افتاده باش و برای خدا تواضع کن و ….
شیوۀ نماز خواندن امام
-امام رضا (علیه السلام) نماز صبح را اول وقت می خواند و بعد به سجده می رفت و سرش را بر نمی داشت تا آفتاب می زد. آن وقت بلند می شد و به بر طرف کردن نیازهای مردم می نشست یا سوار بر مرکبی می شد و بیرون می رفت.
-در نماز واجب و مستحب و در شب، سوره های گوناگون را می خواند. رجاء بن ابی ضحاک که در سفر امام از مدینه تا مرو همراهش بود، نمازهای امام را این طور وصف می کند: اول ظهر، شش رکعت نماز مستحبی می خواند که پس از سورۀ حمد، سوره های کافرون و توحید را می خواند و در دو رکعتی که پس از نماز جعفر طیار قرائت می کرد، سوره های ملک و انسان را تلاوت می کرد. همچنین در رکعت وتر، سوره های فلق و ناس را می خواند. در نمازهای واجبش، پس از سورۀ حمد، سورۀ قدر را تلاوت می فرمود و همچنین در ظهر جمعه، سورۀ جمعه و سورۀ منافقون را و در نماز عشا در شب جمعه سورۀ اعلی را و در نماز صبحِ روز دوشنبه و پنجشنبه، در رکعت دوم پس از حمد، سورۀ غاشیه را.
-در تمام نمازهای خود «بسم الله الرحمن الرحیم» را بلند می گفت.
-در نمازهای واجب، همیشه در رکعت اول، سورۀ حمد و قدر و در رکعت دوم سورۀ حمد و توحید را قرائت می کرد.
-پس از نماز صبح، در نمازخانۀ خود می نشست و مشغول گفتنِ «سبحان الله» (تسبیح) و «لا اله الا الله» (تهلیل) و «الله اکبر» (تکبیر) می شد و صلوات می فرستاد، تا زمانی که آفتاب می زد. سپس سرش را به سجده می گذاشت و تا مدتی از طلوع نمی گذشت، سرش را از سجده بر نمی داشت.
-در قنوت نمازها این دعا رامی خواند: «رَبِ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ، إِنَّکَ أَنْتَ الْأَعَزُّ الْأَکْرَم.»
-نافلۀ مغرب و نماز شب و شفع و وتر و نافلۀ صبح را درمسافرت ترک نمی کرد؛ ولی نافله های روز را نمی خواند.
-به اذان گفتن قبل از نماز سفارش می کرد
سجده
-امام زیباترین رکن نماز را سجده می دانست
- سجده های طولانی می کرد. خودش تعریف می کرد: «روزی باد شدیدی شروع به وزیدن کرد و من در سجده بودم. هر کس دنبال جایی بود که خودش را از باد حفظ کند؛ ولی من همین طور در سجده بودم تا باد تمام شد.»
تعقیبات نماز
در سفر پس از هر نمازی که شکسته خوانده بود، سی بار «سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الّا اللَّه و اللَّه اکبر» می گفت و می فرمود: «این ذکر، جای آن دو رکعتِ نخوانده را پر می کند و مثل این است که نماز، کامل خوانده شده باشد.»
قبل از اینکه شروع به خواندن دعا کند، به محمد و آل او صلوات می فرستاد و در نماز و خارج نماز، صلوات را زیاد تکرار می کرد. …
مطالب تکمیلی در این مورد به همراه روایات و ذکر منابع و سندها را می توانید در کتاب برمدار آفتاب مشاهده کنید
اين كتاب شامل هفت فصل است که ابتداي هر فصل به آيه ای مطابق با محتواي آن مزين شده است و هر فصل بنا به محتويات آن به بخش هاي كوچكتری تقسيم شده تا فهرست كامل و جامعي را در اختيار مخاطب قرار دهد.
فصل اول با عنوان «پرتويي از آفتاب» در يازده صفحه به طور مختصر به زندگينامه امام رضا(ع) اشاره دارد و ساير فصل های كتاب به بررسی نكات آموزنده و كاربردي براي زندگي به شيوه صحيح پرداخته است.
فصل دوم «ارتباط با خدا» شامل دو بخش اصلي «خداباوري» و «انس با خدا» است كه هر بخش به موضوعاتی اعم از اثبات وجود خدا، اراده و علم خدا، ايمان پذيري، بندگي، حج، دعاها، اذكار پرداخته شده است.
فصل سوم «حجت خدا» شامل هفت بخش اصلی؛ نياز به امام، اطاعت از اولي الامر، اهل بيت(ع)، عاشوراي حسيني، مهدويت و زيارت در فهرست طبقه بندي شده اند.
فصل چهارم «خويشتن» داراي سه بخش عمده سيماي ظاهري، سيماي علمي و سيماي اخلاقي است و فصل پنجم با عنوان «خانه و خانواده» شامل دو بخش خانه و خويشاوندان مي شود كه به اهميت صله رحم و تكريم مهمان می پردازد.
فصل ششم «جامعه» دارای سه بخش اصلي خدمتكاران و كارگران، با مردم، و ولايتعهدی است که هر یک به نكات قابل توجهی برای مردم و مسؤولان در پيشبرد جامعه اسلامي اشاره می کند.
فصل هفتم با عنوان «بهداشت و سلامت» يكي از بزرگترين فصل های کتاب است که در آن موضوعاتی چون بهداشت بدن، دهان و دندان، بهداشت، محيط، آداب خوردن، آشاميدن، نشستن، سفر، بيماري و عيادت بیمار تشریح شده است.
این پیامبر آیا نفرین نمی داند ؟
سیزده سال رنج،زجر !
زجر ،بی نفرین.
عذاب این قوم پشت زمزمه ی یک دعا محبوس مانده است و بر نمی آید.آن دعا که باید ،بر نمی آید .
این پیامبر آیا نفرین نمی داند ؟
عتاب !
آن عجیب ترین عتاب که خدا برهیچ پیامبری نکرد.در هیچ کتاب آسمانی نیامده است:«غم ایمان این مردم ،نزدیک است تو را بکشد .فلعلک باخع نفسک!»
گویی حتی او که می داند آن چه نمی دانند در شگفت مانده است .
و باز هم عتاب !
«ما این آیات را فرو نفرستادیم که تو این همه خود را در رنج بیفکنی ،لتشقی !»
از تحمل گرده های مخلوقی ،خدا در شگفت مانده است!
منبع:کتاب خدا خانه دارد ،ص 19
در رابطه با پیامبر از چه چیز باید حیا کرد؟
در روایتی از امام باقر علیه السلام است که هر شام پنج شنبه اعمال هرهفته به پیامبر تان عرضه می شود ؛پس حیاکنید که عمل زشت شما را به پیامبرتان عرضه دارند.
در روایتی از امام صادق علیه السلام است که اعمال انسانها ی خوب و بد به پیامبر اکرم صلی الله وعلیه و آله هر روز صبح عرضه می شود؛پس حیا کنید که عمل زشتی از شما به پیامبرتان عرضه شود.
منبع:کتاب حیا ،نوشته امیر حسین بانکی پور فرد،ص150
مطالبات رهبری از جوانان
مطالعه بیشتر درباره «جوانان»
“درست هم این است که بگوییم از هر جوانی به اقتضای استعدادش، به اقتضای شغلش، به اقتضای خواستها و پسندهایش، انتظاراتی وجود دارد که مجموع این انتظارات، در واقع حرکت عظیم ملی ما را شکل میدهد و موتوری برای حرکت کشور است. جوانان، حقیقتاً به یک معنا موتور محرّکه کشورند؛ هم در امروزشان که جوانند، هم در فردایشان که مردان و زنان و مدیران و کارگزاران کشور خواهند بود. ۱۳۷۷/۱۱/۱۳”
جوانان از منظر رهبر انقلاب اسلامی “موتور محرّکه"ی حرکت رو به جلوی کشور هستند. علاوه بر بُعد نظری، در رفتار عملی آیت الله العظمی خامنه ای طی بُرهههای مختلف نیز شاهد توجه و نقشدهی به جوانان بودهایم. چه در سالهای مبارزه با رژیم طاغوت که جوانان زیادی با ایشان مرتبط بودهاند و چه در دورههای گوناگون بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد این موضوع بودهایم. رهبری همواره در روند دیدارها و ملاقاتهای خود فرصتهای ویژهای را در اختیار اقشار مختلف جوانان کشور قرار داده و از این مجرا ضمن شنیدن نقطهنظرات، انتقادات و پیشنهادات آنها به تبیین جایگاه و نقش اثرگذار جوانان، وظایف و مسئولیتهایشان و نیز ارائهی توصیههای لازم در جهت ارتقای سطح فکری، معنوی و اجتماعی آنها پرداختهاند.
در نگاه رهبر انقلاب جوانان نقش و مسئولیتهای مهمی در روند حرکت کلان ملت ایران برای رسیدن به آرمانها و فتح قلههای پیشرفت علمی، اخلاقی و … دارند. آنچه در بالا آمده، مسائل و موضوعات مهمی چون: خصوصیات مهم جوانان، نقش تاریخی جوانان، توصیههای مهم در مسیر رشد و وظایف مهم آنها و … را در بر میگیرد.