فاجعه ای بدتر از منا 1
بهگزارش گروه سیاسی فرهنگ نیوز، آیا ایرانیان نژاد پرست هستند؟ برخورد طنز یا تمسخرآمیز با قومیت ها در قالب نژاد است یا قوم گرایی؟ چرا برخی نفرت از اعراب را در میان مردم ترویج می دهند و آیا این موضوع پرژوه ای برای شکل بخشیدن به منازعات همیشگی نژادی میان ایرانیان و اعراب است یا ریشه در فرهنگ دارد؟
تمامی این سوالات خود جای تحقیق مستقل و مبسوط را می طلبد اما در تقبیح نژادپرستی باید گفت، این پدیده در رویدادهایی خود را بیشتر بروز می دهد و عینک بدبینی را به جای انصاف می نشاند. با بروز حوادثی در عربستان بار دیگر عرصه برای عرب ستیزان میهنی باز شد تا با نشر ادبیات سخیف در این باب، حتی تلویزیون را از این موضوع بی نصیب نگذارند. کافی است مطلبی یا پستی در شبکه های اجتماعی درباره یک موضوعی که مربوط به اختلاف ایران با کشورهای عربی است گذاشته شود تا بسیاری خود را در مقام توهین و تحقیر نژادپرستانه قرار دهند و اصل موضوع را به کناری نهند و ناسزا و فحش در کامنت ها پررنگ تر شود.
نژادپرستی تنها مختص ایران نیست و در همه جای جهان به شیوه های مختلف خود را بروز می دهد. در مسابقات ورزشی که رقابت ها به سطح ملی کشیده می شود ممکن است، حتی نژادپرستی آن مسابقات را تحت تاثیر خود قرار دهد و درگیری های نژادی، جذابیت بیشتری از رقابت های سالم ورزشی پیدا کنند. اما کل کل های نژادی ممکن است منجر به بروز درگیری ها و حتی جنگ های خونینی شود که نشاندهنده قدرت پوپولیستی این مقوله در عرصه های ملی است. نژاد برتر، عنوانی بود که هیتلر در زمان حکومت نازی ها بارها از آن برای پیشبرد اهداف شوم خود به کار برد و جنایت های بسیاری را رقم زد.
هویت جمعی ملت ها در تطور تاریخی آنها از یک سو بر نقاط مشترک افرادشان و از سوی دیگر بر نقاط تمایزدهنده نسبت به هویتهای بیرونی شکل میگیرند. زبان، آداب و رسوم، دین و دیگر عناصر فرهنگی از غنیترین منابع هویت بخشی در هر دو بخش ایجاد اشتراکات بین افراد یک مجموعه و نیز تمایزات با مجموعههای دیگر هستند.
روان شناسان اجتماعی با متمرکز ساختن توجه خود بر افراد و گروه های تعاملی کوچک در پی یافتن شیوه هایی هستند که مردم یا گروه ها و ملت ها مرتبط می گردند. تأثیری که احساسات در برانگیختن یا کاهش احساس دلبستگی به گروه دارند اهمیت اصلی این تمرکز است. نگرش های اقوام و گروه ها به ملت و قومیت خود و دیگران و اینکه احساسات قوم مدارانه با ملی گرایانه به چه نحوی در موقعیت های مختلف میان فردی و میان گروهی بروز می کند، نقطه عزیمت روا ن شناسان اجتماعی در مطالعه چالش ها و ناسیونالیسم قومی است. همچنین در رویکرد روان شناسی اجتماعی رابطه فرد با نظام سیاسی و دولت و قومیت خود و مقوله نیاز از جمله مفاهیمی هستند که مورد توجه قرار دارند.
منطقه غرب آسیا با تنوع قومی و نژادی گسترده ای روبه رو است و محل زیست اعراب، ایرانیان و ترک ها، ترکمن ها، کردها و گروه های کوچکتر نژادی است. شمولیت نژاد از قومیت گسترده تر تعریف شده و ممکن است در کشوری اقوام مختلفی وجود داشته باشند اما در قالب نژاد کلی قرار گیرند. می توان گفت قوم گرایی و نژاد گرایی در بیشتر حوزه ها هم پوشانی دارند اما تمایزات آنها نیز آشکار است. قومیت عرب وزبان عربی در کشور های عرب منطقه عامل مهمی هستند که آنها را به یکدیگر پیوند می دهند و در عین آنها را از مردم غیر عرب منطقه جدا می سازند. پس از اعراب دو گروه قومی و زبانی دیگر منطقه فارس ها و ترک ها می باشند که در ایران و ترکیه سکونت دارند. برخی گرو های قومی و زبانی در منطقه حضور دارند که مختص به یک کشور نیستند بلکه در کشور های مختلف بهدعنوان گرو ه ها ی اقلیت حضور دارند. بزرگترین گروه اقلیت کرد ها هستند که عمدتا در شمال عراق ، غرب و شمال ترکیه و شمال سوریه سکونت دارند.
در اینجا بحث بر سر منازعات قومی نیست مانند منازعاتی که کردها با ترک ها در ترکیه یا کردها در عراق با حکومت مرکزی دارند. موضوع اصلی، نژادگرایی یا نژاد پرستی است که ریشه در پندارهای قوم گرایانه نیز ممکن است داشته باشد. برخی ایرانی ها را نژاد پرست می دانند ولی برخی کنش ها یا واکنش های ایرانیان را به موضوعات ملی را که به تقابل فرهنگی با دیگر نژاد ها منجر می شود، ناشی از هیجان گرایی یا جوزدگی های می دانند که به صورت مقطعی هستند و نژادپرستی را در میان ایرانیان نسبت به کشورهای دیگر، بسیار اندک ارزیابی می کنند. برخوردهایی که ایرانی ها با افغانستانی ها در ایران می کنند و در توهینی آشکار “افغانی بودن” را نشانی از پستی یا فرودست بودن می دانند، به عنوان نژادپرستی در فرهنگ ایرانی ها ارزیابی می شود. در حالیکه نژادپرستی در فرهنگ اسلامی- ایرانی جایی ندارد و آنچه در اشکال مختلف در قالب نژادپرستی بروز پیدا می کند، ربطی به فرهنگ ندارد و پدیده ای است که برخی به آن دامن می زنند تا برتر بودن را در نژاد دنبال کنند. افغانستانی ها قربانی چنین نگاهی در ایران شده اند اما بسیاری در ایران، چنین نگاهی را محکوم می کنند و نگاهی برابر و برادرانه نسبت به آنها دارند. تحقیر و توهین در قالب نژادپرستی امری سخیف و زننده است که نسبت به هر قومیت و نژادی محکوم است.
اما به هر حال چه در ادبیات کشور و چه در فرهنگ، شاهد وجود نوشتارها و گفتارهایی هستیم که برتری نژادی ایرانی یا آریایی را نسبت به دیگر نژادهای موجود در منطقه یا جهان نشان می دهند و در رویدادهای مانند تجاوز به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده، فاجعه منا و کشته شدن صدها ایرانی و در مسابقات فوتبال ملی خود را بروز می دهد. باید خاطر نشان شاخت پدیده نژادپرستی امری مذموم است که سازمان ها و نهادهای بین المللی با آن مبارزه می کنند و شاهد آن هستیم که حتی شعارهای نژادی در برخی از مسابقات ورزشی باعث جریمه های بسیار سنگینی نیز شده است.
افکار و ادبیات نژادپرستی در برخی حوادث بروز بیشتری پیدا می کنند و حتی برخی از افرادی که به این اندیشه ها تمایلی ندارند، براثر جو به وجود آمده همراه موج می شوند و برای چندصباحی این پدیده در کشور غالب شده و ممکن است برخی از شخصیت ها و مسئولان نیز اسیر چنین شرایطی شوند. نمونه بارز آن ادبیات سخیفی بود که اکبر عبدی، بازیگر سینما و تلویزیون، در شماتت رفتار سعودی ها، در قبال اعراب به کار برد که نقدهای بسیاری را نیز به دنبال داشت. این بازیگر در یک برنامه زنده تلویزیونی در نقل خاطره ای از سفر به مکه، اصطلاح بسیار زشتی را به کار برد که تا به حال از صدا و سیمای جمهوری اسلامی شنیده نشده بود.
در نقد چنین پدیده ای در میان ایرانیان باید گفت، کسانی که به نژاد آریایی یا ایرانی دامن می زنند به تاریخ کهن استناد می کنند و عنوان می دارند، ایران پیش از حمله اعراب در اوج اقتدار و قدرت امپراطوری جهانی قرار داشت که با هجوم اعراب، نقطه سقوط نژاد آریایی آغاز شد. آنها اختلاط نژادی و حکمفرما شدن فرهنگ عربی را در ایران، نشانی از انحطاط تاریخی می دانند و خروج از این انحطاط را تنها در پاکسازی نژادی و فرهنگی می دانند. حتی در پیشبرد چنین فضایی، دست به انحراف تاریخ و جعل سازی های می زنند که در هیچ جای تاریخ عنوان نشده ولی به دلیل جذابیت ملی گرایانه، مورد استقبال و حتی استناد قرار می گیرند.