ضرورت بهرهگیری از «لحظه»ها
*محمدمهدی رشادتی
امام هفتم(ع) فرمود: یا هشام اصبر علی طاعهًْ واصبر عن عاصی الله، فانما الدنیا ساعهًْ فما مقضی منها فلیس تجد له سرورا و لاحزنا و مالم تأت منها فلیس تعرفه فاصبر علی تلک الساعهًْ التی انت فیها فکانک فد اغتبطت.
ای هشام بر طاعت خدا پایدار باش و در مقابل گناهان مقاومت کن.
زیرا دنیا همان ساعت (و لحظهای) است که در آن هستی، آن مقدار که گذشت (زمان گذشته) نه شادی دارد و نه غم. آن مقدار که هنوز نیامده (زمان آینده)، از آن بیخبر هستی، پس به همان لحظه و ساعتی که در آن قرار داری صبر کن (تلاش بنما) آن چنان که گویی مورد غبطه دیگران قرار گرفتهای. (تحفالعقول ص 417)
فرصتها، سرمایه انسانی
فرصتها و لحظهها در واقع همان جهانی است که در آن زندگی میکنیم. این فرصتها سرمایه هر انسانی محسوب میشود. نیل به کمال انسانی و طی مراتب قرب خداوندی منحصرا در همین جهان و لحظهها و نیز استفاده بهینه از این سرمایه عظیم میسر است. به عبارت دیگر عمر انسان و جهان او همان لحظه است و نه گذشته و نه آینده. این لحظه اگر با گناه و بطالت توأم باشد خسران است و اگر با اطاعت و عمل صالح همراه باشد، عین بهرهوری و سودمندی است.
فخررازی یکی از علمای معروف اهل تسنن میگوید: یکی از بزرگان را دیدم میگفت: شخصی را دیدم که یخ میفروخت و مکرر فریاد میزد: به کسی که سرمایهاش دارد ذوب میشود رحم کنید. پیش خود گفتم این است معنای آیه - والعصر ان الانسان لفی خسر - آری انسانی که از عمرش روز به روز کاسته میشود و در آن، فضائلی کسب نمیکند مانند یخی است که آب میشود و هیچ میگردد. (داستان دوستان ج 1 ص 57)
علی(ع) فرمود: فرصتها چون ابرها میگذرند، پس فرصتهای نیک را غنیمت شمارید. (حکمت 21)
هماکنون در دنیائی زندگی میکنید که میتوانید رضایت خدا را بدست آورد. اکنون نامه عمل، گشاده و قلم فرشتگان نویسنده در حرکت و بدنها سالم و زبانها گویاست. توبه مورد قبول واقع میشود و اعمال نیکو را میپذیرند. (خطبه 94) و در فرازی دیگر میفرماید: گذشته که از دست رفت، آینده هم که هنوز نیامده و معلوم نیست که چه بشود، پس همین وقتی را که در آن هستی غنیمت بشمار و عمل کن.
این کلام نورانی مضمون همان شعری است که به آن حضرت منسوب است. (غررالحکم ج 2 ص 276)
مافات مضی و ما سیاتیک فاین
قم فاغتنم الفرصهًْ بین العدمین
امام صادق(ع) فرمود: وقتی روز میشود، روز به انسان میگوید: من روزی جدید و گواه اعمال تو میباشم. در من کار خیر انجام بده که روز قیامت به نفع تو شهادت دهم و بدان که بعد از گذشت من هرگز مرا نخواهی دید.
وقتی شب فرا میرسد او میگوید: ای پسر آدم، من آفریدهای جدیدم و بر آنچه در من هست گواهی میدهم. از وجود من بهره بگیر، چرا که اگر خورشید طلوع کند دیگر به دنیا برنمیگردم. (اصول کافی ج 4 ص 194)
ضرورت بهرهگیری از لحظهها
انسان زیرک هر لحظه را برای خود غنیمت میشمارد. زیرا جهان خویش را همان لحظه میداند. چه بسا لحظه بعد اصلا زنده نباشد. اگر کاری هست، اگر تکلیفی هست، اگر توبه و استغفاری هست، اگر طلب رضایتی هست، اگر عمل صالحی و خدمتی و احسانی هست، اگر عبادتی و ذکری هست، نباید منتظر بعد ماند و همین الان باید انجام داد، شاید همین اندک زمان را نیز از کف بدهیم زیرا ذات زمان و لحظه، گذر کردن و رفتن است و نه ماندن. امام صادق(ع) میفرماید: به هرکس فرصتی دست دهد و او به انتظار بدست آوردن فرصت کامل، آن را به تأخیر اندازد، روزگار همان فرصت را نیز از او برباید. زیرا کار روزگاران بردن است و روش زمان از دست رفتن. (میزان الحکمه ج 2 ص 797)
گفتهاند: حضرت عیسی(ع) با یاران خود از قبرستانی عبور میکردند. به قبری اشاره کرد و فرمود قسم باذن الله - به اذن الهی برخیز - و او زنده شد و پس از صحبتهایی از وی پرسید. تو برای این افراد چه توصیهای داری؟ گفت: من صد سال است که اینجا هستم. آرزو دارم کاش یک لحظه حیات مجدد داشتم و یک عمل صالح انجام میدادم و صد سال توشه میگرفتم. (نسیم حیات ج 8 ص 864)