شباهتهای میان خوارج با داعش و وهابیت
اگر کسی تاریخ را بدون تعصب مطالعه و بررسی کند، به متعصب و متحجر بودن خوارج پی می‌‍‌برد، گروهی که دارای افکاری منجمد و برداشتی غلط از اسلام بودند. در این پست کوتاه به شباهتهای میان این این فرقه با وهابیون و داعش می‌پردازیم و ثابت می‌کنیم که این سه فرقه از نظر عقیدتی و عملی بسیار مشابه هم هستند. شباهت اول اینکه شعار خوارج اين بود که می‌گفتند…
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اگر کسی تاریخ را بدون تعصب مطالعه و بررسی کند، به متعصب و متحجر بودن خوارج پی می‌‍‌برد، گروهی که دارای افکاری منجمد و برداشتی غلط از اسلام بودند. در این پست کوتاه به شباهتهای میان این این فرقه با وهابیون و داعش می‌پردازیم و ثابت می‌کنیم که این سه فرقه از نظر عقیدتی و عملی بسیار مشابه هم هستند.
شباهت اول: شعار خوارج اين بود که می‌گفتند: «لا حکم الا لله.[1]حکومتی جز حکومت خدا نیست». امام علی (علیه السلام) به کسانی که این شعار را می‌دادند فرمود: «كلمةُ حقّ يُرادُ بها باطل.[2] کلمه حقی است که از آن باطل اراده شده است».
همچنین شعار وهابی‌ها این است که: «دعا، شفاعت، توسل و مدد خواهی جز از خدا و برای خدا نیست.»[3] این سخن، درست است ولی وهابی‌ها منظور نادرستی از آن اراده کرده‌اند.
شباهت دوم: پیامبر اکرم درباره خوارج این چنین فرمود : «یَحْقِرُ أَحَدُکُمْ صَلَاتَهُ مَعَ صَلَاتِهِمْ وَصِیَامَهُ مَعَ صِیَامِهِمْ یَقْرَءُونَ الْقُرْآنَ لَا یُجَاوِزُتراقیهم[4] نماز و روزه شما در برابر نماز و روزه آن‌ها ناچیز است، اما ایمان آن‌ها ظاهری است و از حلقومشان تجاوز نمی‌کند.» وهابی‌ها و داعش نیز این چنین‌اند به ظاهر ادعا دارند دین را اجرا می‌کنند ولی افرادی خشن و دور از اسلام هستند. با نگاهی به شعار داعش «لا اله الا الله، محمد رسول الله» و عملکرد وحشیانه داعش، حقیقت این مطلب آشکار می‌شود.
شباهت سوم: خوارج جز خود، بقیه مسلمانان را کافر می‌دانستند و می‌گفتند کسی که مرتکب گناه کبیره می‌شود، در آتش مخلد خواهد بود و همچنین خون و مال مسلمانان جز خود را حلال می‌دانستند.[5] وهابی‌ها و خوارج نیز وضعی مشابه آن‌ها را دارند، آنان سایر مسلمانان را به جز فرقه خود، مشرک می‌دانند.[6]
پی‌نوشت:
[1]. اندلسی، العقد الفريد، ج 2 ص 218، دار النشر: دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1420هـ / 1999م.
[2]. محمد بن عبد الوهاب، مؤلفات محمد بن عبد الوهاب في العقيدة، ج ۱، ص ۱۵۴. دار النشر: جامعة الإمام محمد بن سعود، الريا
[3]. أبي محمد عبد الله بن عبد الحكم، سيرة عمر بن عبد العزيز على ما رواه الإمام مالك بن أنس وأصحابه، ج 1، ص 147، دار النشر: عالم الكتب، بيروت، 1404هـ / 1984م، تحقيق: أحمد عبيد
[4]. أحمد بن حنبل الشيباني، السنة لعبد الله بن أحمد، ج 2 ص 646، دار النشر: دار ابن القيم، الدمام، 1406، تحقيق: د. محمد سعيد سالم القحطاني
[5]. شهرستانی، الملل والنحل ج 1 ص 137، دار النشر: دار المعرفة، بيروت، 1404، تحقيق: محمد سيد كيلاني
