دوران خلافت اميرمؤمنان علي (عليه السلام)
دوران خلافت اميرمؤمنان علي (عليه السلام)
پس از آنکه عثمان بن عفان در ذي الحجه سال 35 هـ.ق به دست مسلمانان انقلابي کشته شد، حضرت علي (عليه السلام) با پافلشاري مسلمانان، خلافت را پذيرفت، ولي انتخاب حضرت علي (عليه السلام) به خلافت، کاملاً ديني و مردمي بود. ديني بودن آن از اين روست که پيامبر به فرمان خداي متعال، حضرت علي (عليه السلام) را در غدير خم به جانشيني خويش برگزيد و با اين انتخاب، دين اسلام را کامل کرد.
مردمي بودن خلافت حضرت علي (عليه السلام) نيز از اين نظر است که پس از قتل عثمان، مردم به سوي خانه علي (عليه السلام) به راه افتادند و او را به خلافت دعوت کردند.
در آن عصر که حکومت ها بر اساس استبداد و ظلم و زور بنا شده بود، حضرت علي (عليه السلام) با رأي مستقيم مردم و به شکل مردمي ترين حکومت ها، به خلافت برگزيده شد و رهبري امت را بر عهده گرفت.
در اين زمان، امام حسين (عليه السلام) نيز مانند امام حسن مجتبي (عليه السلام) در کمال جواني بود و در ماجراهاي سياسي و اجتماعي در کنار پدرش اميرمؤمنان علي (عليه السلام) حضوري فعال داشت و ذره اي از سيره و سنت پدرش، فاصله نگرفت و همواره در خط و جهت آن حضرت حرکت مي کرد. امام حسين (عليه السلام) در ماجراي شورش مسلمانان بر ضد عثمان و انتخاب اميرمؤمنان علي (عليه السلام) به خلافت اسلامي، نظري غير از نظر حضرت علي (عليه السلام) نداشت و بر پيروي محض از آن حضرت تأکيد داشت. امام حسن و امام حسين (عليهما السلام) در جنگ هاي اميرمؤمنان علي (عليه السلام) مانند جمل، صفين و نهروان، نقش حساسي را بر عهده داشتند و افزون بر هم فکري با پدر، فرماندهي بسياري از نيروها را بر عهده مي گرفتند و مأموريت انجام دادن بسياري از کارهاي مهم و سرنوشت ساز، به آنها سپرده مي شد.
نقل است در جنگ صفين، معاويه به يکي از لشکريان شام مأموريت داد که در هنگام نبرد، به حضرت علي (عليه السلام) و دو فرزندش امام حسن و امام حسين (عليهما السلام) نزديک شوند و آنان را از پا درآورند. حضرت علي (عليه السلام) از اين نيرنگ معاويه باخبر شد و به ياران نزديک خود فرمود: «من در مرگ اين دو (حسن و حسين) دريغ دارم، مبادا که با مرگ آنان، نسل رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) قطع گردد. به اين ترتيب، آن حضرت دو يادگار پيامبر را در جنگ ها، از جمله صفين به خوبي حفظ کرد تا در آينده، رهبري جامعه اسلامي را بر عهده گيرند.
د) دوران امام حسن مجتبي (عليه السلام)
پس از شهادت حضرت علي (عليه السلام) امام حسن مجتبي (عليه السلام) در 21 رمضان سال 40 هـ.ق در اجتماع بزرگ مردم کوفه در مسجد اين شهر، به خلافت برگزيده شد و همگان با وي بيعت کردند.پس از اين انتخاب، معاويه ناسازگاري هاي خود را با امام حسن (عليه السلام) آغاز کرد. وي با ارسال نامه هاي متعدد براي امام حسن (عليه السلام) درصدد رخنه در سپاه کوفه برآمد. از ديگر سو با ارسال جاسوساني به کوفه، بصره و شهرهاي مهم ديگر، اطلاعات لازم سياسي و نظامي را درباره سپاه امام به دست مي آورد و شايعه هاي گوناگوني در ميان سپاهيان حضرت پخش مي کرد. امام حسين (عليه السلام) در تمام اين رويدادها در کنار برادرش امام حسن مجتبي (عليه السلام) بود و ايشان را در سفر به ساباط مدائن و کنترل جنگ با معاويه از راه دور، همراهي کرد. امام حسن (عليه السلام) سپاه قابل اطميناني براي نبرد با دشمن نداشت. از اين رو، با پيشنهاد امام حسين (عليه السلام) و ديگر بزرگان بني هاشم به صلح تحميلي و مشروط با معاويه تن داد. امام حسين (عليه السلام) در اين باره مي فرمايد: «ابومحمد (حسن) راست مي گويد. هر يک از شما تا وقتي اين شخص (معاويه) زنده است، پلاس خانه خود باشد (تا ببينيم چه مي شود) اگر او مرد و شما زنده بوديد، اميدوارم که خداوند آن را براي ما پيش آورد که هدايت ما در آن باشد و ما را به خود وا نگذارد.» در حقيقت، امام حسين (عليه السلام) با اين گفتار، صلح برادرش را تأييد و پاي بندي خود به آن را اعلام کرد.