اقامه نماز نه خواندن نماز
این که خدای سبحان از انسان ها خواسته است تا نماز را اقامه کنند و نه تنها نماز بخوانند، برای آن است که وظیفه مؤمنان برپاداشتن حقیقت نماز است.
بر پا داشتن حقیقت و روح نماز به این است که آدمی افزون بر تلفظ اذکار نماز و کلمات ذکر رکوع و سجود و تشهد و مانند آن و صرفنظر از هیئت های خاص قیام و انحنای تام و کامل و غیر کامل (رکوع) و نشستن و نظیر آن و قطع نظر از تصویر مفاهیم اذکار آن در ذهن، پیام های اصلی آن از وجود لفظی و ذهنی بیرون آید و به وجود عینی و خارجی برسد و در محدوده روح نمازگزار متمثّل گردد و سپس با سیرت و سنّت و روش مستمر او در جامعه جلوه کند و با تبلیغ و تعلیم و تزکیه نفوس مستعد و آماده دیگران. آن ها نیز با روح متمثل نماز پرورش یابند.
تناسب عمود دین بودن نماز با اقامه
در روایات از نماز به عنوان ستون و عمود دین یاد کرده است، به کار بردن اقامه و برپاداشتن، با ستون بودن نماز هماهنگ است زیرا عمود را به پا می دارند نه این که بخوانند. چون ستون با اقامه می تواند خیمه را حفظ کند، وقتی احداث نماز با اقامه است نه قرائت، حفظ آن نیز به تقویم خواهد بود نه تلاوت. زیرا قرائت نماز اولین مرحله وجوب آن است که در تمام مراتب محفوظ است و پشتوانه این تلاوت معرفت و حضور قلب و عمل به مقتضای آن خواهد بود.
اقامه نماز از حساس ترین وظایف حاکمان اسلامی
قرآن کریم نماز را یکی از حساس ترین وظائف حاکم اسلامی قرار داده است الّذین ان مکنّاهم فی الارض اقاموا الصلوة؛همان کسانی که در زمین اگر به آنها قدرت بخشیدیم نماز را بر پا می دارند.
زیرا مهم ترین عامل تعدیل خواسته های سیاسی احزاب و گروه ها همانا نماز است یعنی کسی که بر اثر اعتماد مردم به مقامی می رسد، از آسیب مانع خیر شدن بپرهیزد. و به عبارت دیگر: جامعه نمازگزار و حکومت حامی نماز، از گزند حرص و آز مصون و به حیات طیّب قناعت می رسد.
حاکمان مسلمان پس از پیروزی همچون خودکامگان و جبّاران به عیش و نوش و لهو و لعب نمی پردازند و در غرور و مستی فرو نمی روند بلکه موقعیت ها و پیروزی را نردبانی برای ساختن خویش و جامعه قرار می دهند. آن ها نماز را بر پا می دارند و با این کار هم خود را حفظ می کنند و هم زمینه حفظ جامعه را فراهم می کنند همانطور که حاکم عادل مسلمان نماز را اقامه می کند و با اقامه نماز زمینه رشد جامعه را فراهم می کند افراد ناصالحی نیز هستند که وقتی روی بیایند نماز را تباه کرده و گرفتار شهوات می شوند، چنان که فرمود: فخلف من بعد هم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیّاً؛بعد از آن فرزندان ناشایسته ای روی کار آمدند که نماز را ضایع کردند و از شهوات پیروی نمودند که به زودی مجازات گمراهی خود را خواهند یافت.
در این آیه از کسانی یاد می کند که با ترک نماز یا تأخیر از وقت آن و یا انجام دادن اعمالی که نماز را تباه می کند، نماز را تباه ساختند و پیروی از شهوات را بر یاد خدا ترجیح دادند و جامعه را گرفتار فساد ساختند که در قیامت گرفتار عذاب خواهند شد.