(ارمغان اقتصادی فمینیسم برای زنان!)
(ارمغان اقتصادی فمینیسم برای زنان!)
فمینیستها همواره مدعی احقاق حقوق و استقلال اقتصادی زنان هستند. آنان معتقدند زنان برای کسب استقلال اقتصادی و بهبود وضعیت معیشت خود، باید به دنبال کسب درآمد و ایفای شغل در خارج از خانه، همانند مردان باشند. فمینیستها تمام راهکارهایی را که موجب میشد زنان از خانهداری و نقش مادری خود منصرف شوند به کار بستند، ولیکن آنچه در نهایت برای زنان حاصل شد جز زحمت و معیشت محقرتر از گذشته نبود.
زنان غربی پشتیبان و نقطهی اتکای گذشتهی خود را از دست دادهاند (ازدواج به عنوان منبع طولانیمدت و قابل اتکا برای امنیت مالی فروپاشیده است) و در عین حال، نتوانستهاند با فعالیت بازار کار موقعیت درآمد خود را بهبود بخشند؛ چرا که شکاف درآمد میان زنان و مردان به همان عمق و گستردگی پیشین و همیشگی خود باقی مانده است (هیولت، 1383). این امر، در کنار نادیده گرفتن ویژگیهای جسمی و روحی زنان در مشاغل و توجه صرف به برابری صوری میان زن و مرد، فشار مضاعفی را نیز بر زنان وارد نموده است.
از سوی دیگر، زنان در بازار کار شدیداً نابرابر و برای کسب درآمد ناچیز، در حالی رها میشوند که نمیتوانند به درستی از کودکان خود مراقبت کنند و سیاستهای عمومی نیز به گونهای طراحی نشدهاند که آنان را در ادغام دو نقش دشوار مادری و شغلی یاری کنند. آنان به جای آنکه زنان را یاری نمایند تا از عهدهی بار مسئولیت دوگانهی خود (در خانه و محل کار) برآیند، زنان را تشویق می¬کنند تا از ازدواج و فرزندآوری پرهیز نمایند (هیولت، 1383). به این ترتیب، به احساسات مادرانه و نیازهای روحی و روانی زنان به فرزند و خانواده نیز خدشه وارد میکنند.
همچنین باید اضافه نمود، در حالی که همچنان فمینیستها زنان را بیش از پیش تشویق به طلاق و گرفتن حضانت کودکان مینمایند و دولتها را برای وضع مقررات در این زمینه تحت فشار قرار میدهند، تمام شواهد حاکی از آن است که در عرصهی اقتصاد، زنان مطلقه و فرزندانشان در وضع معیشتی بدی به سر میبرند و بیشتر زنان مطلقه از پیامدهای اقتصادی فروپاشی زندگی زناشویی خود در هم شکستهاند. زنان نه تنها هزینههای مستقیم طلاق را تحمل میکنند، بلکه تقریباً تمام هزینهها و مسئولیتهای بزرگ کردن فرزندان طلاق را نیز به دوش میکشند (هیولت، 1383).
لذا میتوان گفت با گذشت بیش از چند دهه از تجربهی فمینیسم، آنها هنوز موفق نشدهاند شرایط اقتصادی زندگی زنان را ارتقا بخشند و زنان در غرب با ناکارآمدی راهکارهای فمینیستی روبهرو هستند و اصلیترین علت آن را میتوان در عدم نگاه صحیح این مکتب فکری به زن، خانواده و اجتماع و الزامات مدیریت کارآمد آنها جستوجو نمود.