اخلاق در نهج البلاغه (صبر و بردباري)
صبر و بردباري
صبر بر دو قسم است: صبر بر پيشامدي که کراهت داري و صبر بر ترک چيزي که دوست داري.
و قال عليه السلام: الصبر صبران: صبر علي ما تکره، و صبر عما تحب (نهج البلاغه، حکمت 55).
اميرمؤمنان(عليه السلام) در وصيتش به فرزندش حسن(عليه السلام) فرمود:
عود نفسک الصبر علي المکروه، و نعم الخلق التصبر في الحق؛
خويشتن را به صبوري در برابر ناخوشايندها عادت ده، و نيکو خصلتي است صبوري کردن در راه حق (نهج البلاغه، نامه 31).
در خطبه 98 فرمود:
و ان ابتليتم فاصبرووا، فان العاقبه للمتقين؛
اگر [به رنج و ناراحتي] مبتلا شديد، شکيبا باشيد که عاقبت [پيروزي] با پرهيزگاران [يعني با صابران] است.
در خطبه ي 26 فرمود:
و استشعروا الصبر فانه ادعي الي النصر؛
شکيبايي را شعار خود سازيد که به نصرت و پيروزي فراخواننده تر است.
نقش و اهميت صبر براي ايمان آن چنان است که سر براي تن و بدن مهم است. در اين خصوص فرمود:
فان الصبر من الايمان کالراس من الجسد، لا خير في جسد لا راس معه؛
برشما باد که صبرو بردباري پيشه کنيد؛ زيرا همان گونه که سر، نشانه ي حيات بدن است، صبر نيز دليل ايمان است و بدني که سر در آن نباشد خير و حيات در آن نيست و ايمان که توأم با صبر نباشد ارزشي ندارد (همان، حکمت82)،
در حکمت چهارم نهج البلاغه، حضرت امير(عليه السلام) صبر را شجاعت و دليري مي داند و مي فرمايد:
الصبر شجاعه.