آثار فیزیولوژیک خواب بین الطلوعین
متاسفانه افراد بسیاری این گونه مسائل را صرفاً به عنوان دستورالعمل های ارشادی و اخلاقی قلمداد می کنند، در حالی که این دستورات صد در صد کاربردی هستند وعلم روز نیز بر پایبندی به آن ها تاکید فراوان دارد و به کار بردن آن ها فواید جسمی وروحی زیادی برای انسان به ارمغان می آورد. به عنوان نمونه یکی از فواید فیزیولوژیک بیداری بین الطلوعین این است که هورمونی در بدن به نام هورمون رشد(سوماتوتوروپ) وجود دارد که بیشترین میزان ترشح آن حدود دو ساعت بعد از غروب آفتاب می باشد(زیرا بدن انسان یک فیزیولوژی خاصی دارد که با عالم هماهنگ می باشد) و در رویات آمده که همان ساعت بخوابید.
اینکه خواب کافی در زمان مناسب، باعث بلندی قد می شود، به این دلیل است که در اوایل شب، این هورمون ترشح می شود و اگر کسی سر شب بخوابد، رشد متناسب و متعادلی پیدا می کند.
اما یک سری از هورمون های استرس زا وجود دارند(البته در جای خود مفید می باشند) که به آن ها «کورتیکواستروئید» گفته می شود، مانند هورمون «کورتیزول». بیشترین میزان ترشح این هورمون ها دو ساعت قبل از طلوع آفتاب می باشد؛ یعنی دقیقا هنگام بین الطلوعین (از طلوع فجر تا طلوع آفتاب).
اینکه خواب بعد از اذان صبح، باعث ناراحتی و کسلی و پریشانی انسان می شود، ولی بیدار شدن در موقع اذان حالت شادابی می آورد، به خاطر ترشح این هورمون هاست. همچنین اگر زمانی که این هورمون ها حداکثر ترشح خود را دارند، انسان خواب باشد، احتمال سکته زیاد است. لذا به گفته متخصصان بیشترین آمار مرگ در خواب، در ساعات بین الطلوعین می باشد.
اگر همین مسئله یعنی نخوابیدن بین الطلوعین را یک پزشک به ما توصیه می کرد، با شوق و اطمینان بیشتری به آن عمل می کردیم، زیرا به کاربردی بودن آن معتقد بودیم، اما دستورات دینی را به عنوان مسائل صرفاً اخلاقی پنداشته و کمتر به آن ها توجه می کنیم.
حضرت امام سجاد (ع) به بیداری در بین الطلوعین اهتمام داشت و آن را تنها به یاد خدا می گذراند و هرگز با دیگران مشغول به صحبت نمی شد. (بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۱۹۱، حدیث ۵۷ به نقل از السوائد)
فقیهان شیعه در بحث از آداب بیع به استناد احادیثی کراهت معامله و تجارت را در زمان بین الطلوعین یادآور شده و بین الطلوعین را زمان دعا وعبادت دانسته اند.(تهذیب، شیخ طوسی، ج ۷، ص ۸؛ نراقی، احمد، مستندالشیعه، ج ۱۴،ص ۲۵) وقوف در مشعر، در بین الطلوعین روز عیدقربان نیز از ارکان حج شمرده شده است. (مستند الشیعه، نراقی، نراقی، ج۱۲، ص۲۴۹)