اوصاف نمازگزار
اوصاف نمازگزار
نماز هر چند که پرسش پروردگار جهانیان و رابطه ای میان خلق و خداست؛ ولی می بایست توجه داشت که پرستش در اسلام و آموزه های قرآنی، همواره به هدف ساختن انسان در چارچوب فلسفه آفرینش و اهداف خلقت انسان است. بنابراین، نگره قرآن به مسایل و موضوعات، نوعی تحلیل کارکردگرایانه است. به این معنا که هدف از هر عملی که از آن به عنوان عمل صالح یاد می شود، تاثیرات آن در ساخت و سازه خود انسان و جهان پیرامونی اوست. بر این اساس، نماز نیز می بایست تاثیرات مستقیمی بر شخص و غیر مستقیمی بر جهان داشته باشد. از این روست که بخشی از آموزه های قرآنی به آثار و کارکردهای نماز اختصاص یافته است که از آن جمله می توان به آرامش و آسایش برای شخص نمازگزار اشاره کرد که در آیات قرآنی بر آن تاکید شده است.
نماز به عنوان یک عمل صالح و کار نیک و پسندیده از سوی خداوند تشریع و وضع شده است. شخص نمازگزار می بایست با بهره گیری از این ابزار و وسیله خود را در مسیر شدن های کمالی قرار دهد و نخست رنگ خدایی و صبغه الهی گیرد و سپس در مقام متاله و خدایی شدن در آید و از آثار ربانیت بهره مند شود و ربانی گردد و مظهر ربوبیت الهی در کائنات شده و بر همه هستی خلافت از سوی خداوند نماید.
بر این اساس، نماز به عنوان مهم ترین و اصلی ترین و کوتاه ترین ابزار و راه شدن کمالی انسان مطرح شده است. پس می بایست آثار آن در شخصیت هر فردی به سرعت بروز و ظهور نماید و نشانه های تاثیرگذاری در رنگ خدایی یا خدایی شدن را به نمایش گذارد.
نمازگزار واقعی و حقیقی به معنای مومن واقعی است که حقیقت هستی را درک کرده و راه راست شدن های کمالی را یافته و می کوشد تا با بهره گیری از آموزه های عقلانی و وحیانی، خود را به کمال مطلق برساند و از نقص برهد و قوای خویش را فعلیت بخشد. از این روست که به نماز به عنوان مهم ترین، اصلی ترین و کوتاه ترین راه و ابزار می نگرد و دمی از کاربرد آن غافل نمی شود. این گونه است که دایم در نماز خواهد بود و بر به جا آوردن آن را به ویژه در اوقات آن ، مراقبت و مواظبت می کند. از این روست که خداوند نمازگرار واقعی و حقیقی را نمازگزاری دایم در نماز و اهل محافظت و مراقبت بر نماز معرفی می کند.(معارج، آیات ۲۲ و ۲۳ و ۳۴)
نمازگزار واقعی حقیقت آفرینش را درک کرده و به معاد و قیامت باورمند می باشد.(معارج، ایات ۲۲ و۲۶) از این روست که نسبت به خشم و غضب الهی به ویژه در قیامت و آخرت بیمناک و هراسان است و از دوزخ خشم الهی می هراسد و دل نگران می باشد.(معارج، آیات ۲۲ و ۲۷ ) و هیچ اطمینانی از ایمن خود تا زمان رهایی از دوزخ ندارد.(معارج ، آیات ۲۲ و ۲۷ و ۲۸)
البته این هراس همراه با امید به غفران و رحمت الهی است. از این روست که میان خوف و رجا به سر می برد و دل نگرانی او موجب یاس و نومیدی وی نمی شود؛ چرا که امید پاداش و عنایت الهی و ورود در بهشت رضوان خداوندی را دارد.(معارج، ایات ۲۲ و ۲۷ و ۳۵)
بر این اساس، می توان در نشانه های نمازگزار به خوف و رجای وی اشاره داشت. به این معنا که نمازگزار حقیقی انسانی با این خصوصیات اخلاقی است و این خوف و رجای خود را به اشکال مختلف در زندگی اش به نمایش می گذارد.
از دیگر نشانه ها و صفات اخلاقی نمازگزار می بایست به امانت داری وی اشاره کرد. خداوند در آیات ۲۲ و ۳۲ سوره معارج ، نمازگزار حقیقی را انسانی امین معرفی می کند. بنابراین، اگر بخواهیم تاثیر نماز را در کسی بیابیم می بایست توجه کنیم که این نمازگزار تا چه اندازه امین است. اگر کسی امین نباشد ولی نماز بخواند می بایست در نماز وی شک و تردید کرد.
نمازگزار به سبب همین امانت داری است که از سوی خداوند و جامعه تکریم می شود و مردم با او به بزرگواری برخورد می کنند؛ چنان که خداوند نیز در قیامت با او به کرامت برخورد می کند و تکریم می نماید.(معارج، ایات ۲۲ و ۳۲ و ۳۵)
هم چنین نمازگزار حقیقی، اهل انفاق است و ازآن هر چه خداوند روزی اش کرده،بخشی را به عنوان حق سائلان و محرومان قرار داده و به آنان می بخشد. پس دست هر کسی که به سوی او دراز می شود، می گیرد و دست رد بر سینه کسی نمی زند. در انفاق از حق سائل، نمی پرسد که دارا یا ندار است؛ راست گو یا دروغ گوست؛ نیازمند یا بی نیازست؟ بلکه همین که دست به سوی وی دراز می کند، از آن چه به عنوان حق دیگران کنار گذاشته به سائلان و محرومان نیازمند می دهد. پس سائل کسی که از انسان چیزى بخواهد و نزد انسان اظهار فقر کند، حال چه دارا باشد یا نباشد؛ ولى محروم به معناى کسى است که از رزق محروم است و کوشش او به جایى نمى رسد، هر چند که از شدت عفتى که دارد سؤ ال نمى کند.(المیزان، علامه طباطبایی، ذیل آیه)
البته در اموال همه مردم، حقوقی برای دیگران از جمله سائلان و محرومان قرار داده شده است و این ها از حق الله و حق الناس است؛ ولی از آن جایی که تنها نمازگزار واقعی و حقیقی همواره به این حقوق عنایت دارد و آن را می پردازد، خداوند این گونه انفاق را نشانه ای از نمازگزار واقعی و حقیقی بر می شمارد. (معارج، آیات ۲۲ و ۲۴ و ۲۵)
از دیگر صفات و نشانه های نمازگزار حقیقی، صبر و شکیبایی اوست. خداوند در آیات ۱۹ و ۲۰ و ۲۲ سوره معارج در بیان دیگر صفت نمازگزار حقیقی می گوید که نمازگزار واقعی در برابر همه گونه ناملایمات و شرور و بدی های اهل صبر و شکیبایی است و به جزع و فزع نمی افتد. بنابراین، اگر کسی در برابر شرور و بدی ها، جزع کرد می بایست در نمازگزار بودن وی شک کرد؛ زیرا نمازش تاثیری در جان و دل و به جا نگذاشته است و با جزع کردن ها نشان می دهد که ایمانی به پروردگاری خداوند ندارد؛ چرا که اگر ایمان داشت، باور می داشت که هیچ جز بیرون از دایره مشیت و اراده الهی نیست و در برابر مشکلات و بدی ها و شرور می بایست به خدا پناه برد و از او مدد و یاری خواست.
نمازگزار حقیقی، اهل عفت و حیاست؛ چرا که نشانه دین داری و ایمان به آن، عفت و حیاست. اصولا کسی که حیا و عفت ندارد، می بایست او را از جرگه دو دسته انسان های عاقل و متدین بیرون راند؛ زیرا هر جا عقل باشد و انسان خردمندی کند، می بایست حیا و دین داری نماید. هم چنین هر کسی دین دار باشد، بی گمان عاقل و با حیا و عفت نیز می باشد. بر این اساس، این سه گانه را می بایست همواره در کنار هم یافت؛ چنان که در روایات بسیار معتبر که در همان آغاز کتاب عقل و جهل اصول کافی آمده است؛ هرگز این سه گانه عقل و حیا و دین از هم جدایی ندارند. پس هر جا عفت و حیا باشد، نشانه عقل و دین است و نشانه دین داری و عقل نیز پرستش خداوند به نماز است که بروز و ظهور اثر آن نیز حیا و عفت است.
به هر حال خداوند در آیات ۲۲ و ۲۹ تا ۳۱ سوره معارج ضمن گزارش از صفات و نشانه های نمازگزار واقعی، بیان می دارد که نمازگزار، انسان های پاکدامن و به دور از هر گونه الودگی و فحشاء به ویژه آلودگی های جنسی است.
نمازگزار واقعی در عمل اجتماعی هم چنان که اهل امانت داری است، اهل عهد و پیمان و وفادار به آن است. از این روست که خداوند در آیات ۲۲ و ۳۲ سوره معارج، نمازگزاران واقعی را پای بند به عهد و پیمان معرفی می کند. پس اگر شخصی وفادار به عهد و پیمان خویش نباشد، در نمازگزاری او شک می بایست کرد؛ زیرا تاثیر مستقیم نماز آن است که انسان در چارچوب عقل و خرد عمل کند و چون پیمان شکنی خلاف عقل و خرد است می بایست در نمازگزاری چنین شخصی شک کرد.
به هر حال، عقل و دین و حیا مقتضی وفاداری است و انسان بی وفا و عهد شکن، بی دین و بی عقل و بی حیاست و چنین شخصی نمی تواند اصولا نمازگزار باشد.
هم چنین نمازگزار انسانی مسئول است و هماره بر مسئولیت و نقش اجتماعی خود توجه دارد. از این روست که خداوند در آیات ۲۲ و ۳۲ سوره معارج، از صفات و نشانه های نمازگزار، به ادای مسئولیت اجتماعی از سوی نمازگزار اشاره می کند و می فرماید که نمازگزار حقیقی به حق و حقیقیت گواهی و شهادت می دهد و اگر بر حقیقتی آگاهی یافت می کوشد تا آن را بشناساند و به اجرا در آورد. بر همین اساس خداوند نمازگزار واقعی را اهل قیام به شهادت می داند، چرا که قیام به نماز مقتضی قیام به دیگر اصول بنیادین دین از جمله دفاع از حق و برپایی آن است که در اشکال مختلف از جمله شهادت و گواهی در جامعه و مانند آن است.
بنابراین، نمازگزار واقعی، اهل حق و مدافع از آن می باشد و هر جا حق باشد در برپایی آن مشارکت کرده و به دفاع از آن می پردازد و اجازه نمی دهد تا حقی پایمال شود و ظلم بر پا و اقامه گردد.
از آن چه بیان شد به خوبی روشن می شود که نماز می بایست تاثیرات شگرفی در حالات و مقامات انسان به جا گذارد و صفات نیک و پسندیده ای را در شخص آشکار و تقویت نماید به گونه ای که به صورت نشانه هایی در زندگی وی هویدا شود.
پس نشانه های خرد و دین داری و حیا را می بایست در زندگی نمازگزار واقعی ردگیری و شناسایی کرد و هر گاه بر خلاف آن دیده شد می بایست یا در نمازگزار بودن وی شک و تردید روا داشت ، یا در دوام نماز یا درستی آن شک نمود؛ چرا که اصولا نمازگزار می بایست اهل خرد واقعی و اولوالالباب باشد(رعد، ایات ۱۹ و ۲۲) و در زندگی اش جلوه های از بر و نیکی را به نمایش گذارد و به دیگران از جان و دل و تنها برای وجه الله ایثار نماید.( بقره ، ایه ۱۷۷ و نیز سوره انسان)
باشد با استفاده از این الگو و راهنمای شناسایی هم خود و دیگران را در این ترازو و میزان قرار دهیم و به سنجش و ارزیابی خود و دیگران بپردازیم و دریابیم تا چه اندازه در مسیر شدن های کمالی گام برداشته و توانسته ایم خدایی شویم.