10 ربیع الاول ، ازدواج پیامبر اسلام(ص) و حضرت خدیجه (س)
10 ربیع الاول ، ازدواج پیامبر اسلام(ص) و حضرت خدیجه (س)
پيامبر(ص) :‹‹ اسلام با شمشير علي(ع)و مال خديجه(س) بر پا و استوار شد واستقامت يافت.››
پیامبر 15 سال قبل ازبعثت با حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) ازدواج نمودند.(1) از احادیث شیعه و اخبار عامه معلوم می شود که حضرت خدیجه (سلام الله علیها)بنت خویلد بن اسد، درعلم و اطلاع به کتب آن زمان معروف بوده است. او از زنان قریش، علاوه برکثرت اموال و املاک و تجاراتی که داشت، به عقل و کیاست نیز مزیت داشت و در آن زمان او را طاهره، مبارکه، سیده نسوان و ملکه بطحاء می گفتند. او ازکسانی بود که انتظار قدوم پیامبر(صلی الله علیه وآله) را می کشید و همیشه ازعلما علائم نبوت آن حضرت را جویا می شد.
افراد زیادی مانند عقبه بن ابی معیط و ابن ابی شهاب که هر یک چهارصد کنیز و غلام و خدمتکار داشتند، و ابو جهل و ابوسفیان و دیگر بزرگان عرب آن روز به خواستگاری آن حضرت آمدند؛ ولی آن حضرت قبول نفرمودند و هیچ شوهری اختیار نکردند و باکره و عذراء تا سرانجام خودشان در سن 25 یا 28 سالگی پیشنهاد ازدواج به پیامبر (صلی الله علیه وآله) دادند و این ازدواج مبارک با آداب و مراسم خاصی انجام شد.
حضرت خدیجه (سلام الله علیها) 24 سال و یک ماه با پیامبر(صلی الله علیه وآله) زندگی کرد، و تا آن حضرت زنده بود پیامبر(صلی الله علیه وآله) همسر دیگری اختیار نفرمود. همچنین حضرت خدیجه (سلام الله علیها) جمیع اموال خود را به پیامبر (صلی الله علیه وآله) واگذار کرد.
روایتی از عايشه ، زوجه پيامبر ( ص ) ، در عظمت حضرت خدیجه (س) : ” احترام هيچ يك از زنان به پايه حرمت و عزت خديجه نمي رسيد . رسول الله ( ص ) پيوسته از او به نيكی ياد مي كرد و به حدی او را محترم مي شمرد كه گويا زنی مانند خديجه نبوده است ” .
عايشه سپس نقل مي كند : روزی به پيغمبر ( ص ) گفتم : خديجه پير زنی بيش نبوده و خداوند بهتر از او را به تو عطا كرده است. پيغمبر(ص) سخت برآشفت به طوری كه رگ پيشاني اش برآمد . سپس فرمود : به خدا سوگند بهتر از خديجه كسی برای من نبود . روزی كه همه مردم كافر و بت پرست بودند ، او به من ايمان آورد.روزی كه همه مرا به جادوگری و دروغگويی نسبت مي دادند ، او مرا تصديق كرد ، روزی كه همه از من روی مي گردانيدند ، خديجه تمام اموال خود را در اختيار من گذاشت و آنها را در راه من بی دريغ خرج
كرد خداوند از او دختری به من بخشيد كه مظهر پاكی و عفت و تقوا بود . عايشه مي گويد : با خود گفتم ديگر از خديجه به بدي نام نخواهم برد. عايشه مي گويد:‹‹من در مورد زنان پيامبر از هيچ كدام به اندازه خديجه حساس نبودم زيرا پيامبر مرتب از او تعريف مي كرد و من هرگز او را نديده بودم..
آنچه را برای خود نمی پسندی ...
آنچه را برای خود نمی پسندی
برای دیگران هم مپسند
و آنچه را برای خود دوست داری
برای برادرت هم دوست بدار.
عفو ، نوعی احسان است
ولی به خاطر پیمان شکنی ، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم و دل های آنان را سخت و سنگین نمودیم ، سخنان (خدا) را از موردش تحریف می کنند و بخشی از آن چه را به آن ها گوش زده بود، فراموش کردند و هر زمان ، از خیانتی ( تازه ) از آن ها آگاه می شوی ، مگر عده کمی از آنان،ولی از آن ها در گذر و صرف نظر کن که خداوند نیکوکاران را دوست می دارد.
توصیه امام در مورد حفظ دانشگاهها
16 آذر روز دانشجو گرامی باد
بخشهایی از وصیتنامه امام خمینی(ره) :
برهمه ما لازم است با متصدیان کمک کنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف کشیده شود؛ و هرجا انحرافی به چشم خورد با اقدام سریع به رفع آن کوشیم. و این امر حیاتی باید در مرحله اول با دست پر توان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد که نجات دانشگاه از انحراف، نجات کشور وملت است.
و اینجانب به همه نوجوانان و جوانان در مرحله اول، و پدران و مادران و دوستان آنها در مرحله دوم، و به دولتمردان و روشنفکران دلسوز برای کشور در مرحله بعد وصیت میکنم که در این امر مهم که کشورتان را از آسیب نگه میدارد، با جان و دل کوشش کنید و دانشگاهها را به نسل بعد بسپرید. و به همه نسلهای مسلسل توصیه میکنم که برای نجات خود و کشور عزیز و اسلامِ آدم ساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگی حفظ و پاسداری کنید، و با این عمل انسانی ـ اسلامی خود دست قدرتهای بزرگ را از کشور قطع و آنان را ناامید نمایید. خدایتان پشتیبان و نگهدار باد.
چادر
زیر چادر چہ خبر است ‼️
حجاب چطور باشہ خوبه‼️
این روزها براے اینڪہ چادر رو ڪہ حجاب برترہ بد جلوہ بدن بہ این روے اوردن ڪہ چادریها زیر چادرشون هزار تا چیز پنهان ڪردند
اما خانمهاے بد حجاب یڪ رنگ هستند و دلشون پاڪہ و نیتشون خالص….‼️
میگن ما داریم اصل خودمون رو نشون میدیم اما چادریها اینطور نیستن معلوم نیست زیر چادر چے هستش؟؟!!
واقعا زیر این چادر چیہ؟؟‼️
حجاب چطورے باشہ خوبه‼️
میخواے بدونے من زیر چادرم چے پنهان ڪردم؟
من زیر چادرم اطاعت از حرف خالقم و خداے خودمو پنهان ڪردم ڪہ بہ من امر ڪرد حجابم رو رعایت ڪنم و من با حجاب ڪاملم ڪہ چادرم هست اطاعت امر ڪردم .
من با چادرم بہ وصیت نامہ برادران شهیدمون عمل میڪنم ڪہ تو وصیت نامہ هاشون نوشتند خواهرم حجاب تو ڪوبندہ تر از خون سرخ من است .
من با چادرم بہ هر ڪسے اجازہ عبور نمیدم و چادرم براے هر چشم هرزہ اے حڪم تابلوے ایست و نگاہ ڪردن ممنوع رو دارہ .
من زیر چادرم عشق بہ همسرم رو دارم و با چادرم این را بیان میڪنم ڪہ تمام زیبایهاے من فقط مختص ڪسے است ڪہ من رو شریڪ زندگے خودش انتخاب ڪرده☝️و بہ من نگاہ عاشقانہ میڪنه
نہ هر رهگذرے با چشمان هرزہ از زیباے من لذت ببرہ
من زیر چادرم زیباے خود رو پنهان ڪردم تا همسر و برادر تو این زیباے را نبینہ و بہ گناہ نیفتہ و زندگے تو از هم پاشیدہ نشہ.
من با چادر خود بہ همہ اعلام میڪنم ڪہ گنج با ارزش خدا هستم ڪہ من را امین اللہ خطاب ڪرد پس از این گنج بہ نحو احسنت محافظت میڪنم.
ودر اخر چادر من مشت محڪمے بر دهان همہ ڪسانے است ڪہ میخواهند زن ایرانے را بہ ابتذال و بے حیایے بڪشند . . .
اما تو بگو بانو جان
تو با بدحجابے و انواع ارایشهاے خودت چہ چیزے رو دارے اعلام میڪنے و در پے اثبات چہ چیزے هستی‼️
جنون نمايش ثروت
جنون نمايش ثروت
عَلَى قوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو
حَظٍّ عَظِيمٍ (قصص: 79)
پس (قارو ن) با كوكبه خود بر قومش نمايان شد كسانى كه خواستار زندگى دنيا بودند گفتند:
«اى كاش مثل آنچه به قارون داده شده به ما(هم) داده مى شد واقعاً او بهره بزرگى (از
ثروت ) دارد.
معمولا ثروتمندان مغرور گرفتار انواعى از جنون مى شوند،یک شاخه آن “جنون نمايش
ثروت” است، آنها از اينكه ثروت خود را به رخ ديگران بكشند لذت مى برند، از اينكه سوار
مركب راهوار گران قيمت خود شوند و از ميان پابرهنه ها بگذرند و گرد و غبار بر صورت آنها
بيفشانند و تحقيرشان كنند احساس آرامش خاطر می کنند! گرچه همين نمايش ثروت غالبا
بلاى جان شان است زيرا كينه ها در سينه ها پرورش مى دهد و احساسات را بر ضد آنها بسيج
می کنند و بسيار می شود كه همين عمل زشت و شرم آور طومار زندگى آنها را درهم مى پيچد
و يا ثروت شان را بر باد مى دهد!
ممكن است اين كار جنون آميز انگيز ه هاى مانند” تطميع افراد طمعكار” و” تسليم افراد
سركش” داشته باشد، ولى آن ها حتى بدون اين انگيزه اين عمل را انجام مى دهند، اين که
نوع هوس است نه برنامه و نقشه.
به هر حال قارون از اين قانون مستثنى نبود، بلكه نمونه بارز آن محسوب مى شد، قرآن در
یک جمله در آيات مورد بحث آن را بيان كرده م ىفرمايد:
” قارون با تمام زينت خود در برابر قومش(بنى اسرائيل) ظاهر شد.” (فَخَرَج عَلى قَوْمِهِ فِي
زِينَتِهِ ).
تعبير ” فى زينته” گوياى اين حقيقت است كه او تمام توان و قدرت خود را به كار گرفت تا
آخرين زينت و بالاترين ثروت خود را به نمايش بگذارد و ناگفته پيدا است كه مردى با اين
ثروت چه ها مى تواند انجام دهد؟! در تواريخ داستا نها يا افسانه هاى زيادى در اين زمينه نقل
شده است، بعضى نوشته اند قارون با یک جمعيت چهار هزار نفرى در ميان بنى اسرائيل رژه
رفت در حالى كه چهار هزار نفر بر اسب هاى گران قيمت با پوشش هاى سرخ سوار بودند
كنيزان سپيد روى با خود آورد كه بر زينها ىي طلا ىي كه بر استرهاى سفيدرنگ قرار داشت
سوار بودند، لباس هايشان سرخ، و همه غرق زينت آلات طلا! بعضى عدد نفرات او را هفتاد
هزار نوشته اند و مسائل ديگرى از اين قبيل.
ولى ما حتى اگر اينها را مبالغه آميز بدانيم باز نمى توان انكار كرد كه او چيزهاى بسيارى
براى نمايش دادن در اختيار داشت.
در اينجا- طبق معمول- مردم به دو گروه شدند: اكثريت دنياپرست كه اين صحنه خيره کننده
قلب شان را از جا تكان داد و آه سوزانى از دل كشيدند و آرزو كه اى كاش به جاى قارون
بودند، حتى یک روز و یک ساعت و یک لحظه! چه زندگى شيرين و جذابى چه عالم نشاط
انگيز و لذت بخشى؟ چنان كه قرآن مى گويد:” كسانى كه طالب زندگى دنيا بودند گفتند اى
كاش ما هم مثل آنچه به قارون داده شده است داشتيم"! (قالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا يا
لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِيَ قارُو ن).
” به راستى كه او بهره عظيمى از نعمت ها دارد"! (إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ).
آفرين بر قارون و بر اين ثروت سرشارش! چه جاه و جلالى؟ و چه حشمتى تاريخ مثل او را
به خاطر ندارد. اين عظمت خدادادى است! … و مانند اين حر فها.
در حقيقت در اينجا كوره عظيم امتحان الهى داغ شد، از یک سو قارون در وسط كوره قرار
گرفته و بايد امتحان خيره سرى خود را بدهد و از سوى ديگر دنياپرستان بنى اسرائيل در
گرداگرد اين كوره قرار گرفته اند.و البته مجازات دردناک، مجازاتى است كه بعد از چنين
نمايشى باشد و از آن اوج عظمت به قعر زمين فرو رود.
تجمل چیست؟
تجمل چیست؟
از میل به زیبایی و تجمل، در آیه ها و روایت های بسیاری یاد شده است. امامان معصوم
علیهم السلام، خود، به امر تجمل و زیبایی در حد معمول اهمیت می دادند. امام صادق علیه
السلام می فرمایند: «همانا خداوند زیبایی و تجمل را دوست دارد و از فقر و فقرنمایی بدش
می آید .»
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز فرموده اند:
«همانا خداوند وقتی نعمتی به بنده ای داد، دوست دارد اثر نعمتش را بر او ببیند .»
مسلم است که این، جنبه مثبت و معمول تجمل گرایی است که خداوند و ائمه اطهار بر آن
تأکید کرده اند و باید به کنترل و مراقبت آدمی درآید؛ زیرا اگر از حد معمول فراتر رود و به افراط
کشیده شود به امری ناپسند و نامعقول تبدیل خواهد شد.
تجمل گرایی در دیدگاه عرف، به معنای روی آوری بیش از حد به مادیات و گردآوری اشیا و
لوازم غیرضروری و دل بستن به آنهاست به گونه ای که این عمل، به یک هدف برای انسان
ها تبدیل شود. این نوع تجمل گرایی نه تنها سفارش نشده، بلکه به دلیل پی آمدهای ناخوشایند
آن، از جمله گرفتار شدن در دام اسراف نکوهش نیز شده است.
«اسراف و تبذیر مکن. چرا که اسراف کنندگان برادران شیاطینند ».«سوره اسراء، آیه 27»
از نظر عرف مصداق های تجمل گرایی، بیشتر هنگامی است که افراد در زندگی شخصی خود،
به خانه های مجلل، اتومبیل های مدل بالا، سفرهای اروپایی، شرکت در میهمانی های اشرافی،
تهیه لوازم خانگی لوکس و قیمتی و… روی می آورند.
«امروز متأسفانه مصر ف گرائى و مسابقه ى تجمل پرستى و مسابقه ى پول درآوردن و براى پول
تلاش كردن، یك طبقه ى جدیدى درست كرده است. نظام اسلامى با تولید ثروت مخالف
نیست، با ایجاد ثروت مخالف نیست، بلكه مشوق اوست. اگر تولید نباشد، اگر ایجاد ثروت
نباشد، حیات و بقاى جامعه به خطر خواهد افتاد، اقتدار لازم را جامعه به دست نخواهد آورد؛ این
یك اصل اسلامى است. اما اینى كه آحاد مردم دلشان لك بزند براى مسابقه ى اشرافی گرى،
براى تجمل پرستى، این یك چیز بسیار نامطلوب است. این چیزى است كه متأسفانه در درون
ما هست. در جامعة ما اگر چه سطح زندگی بسیاری از افراد در حدی متوسط دور میزند ، اما
بیماری اجتماعی اسراف و گرایش به تجملات، بسیاری از افراد همین قشر متوسط را در جهنمی خود ساخته می آزارد. برای رهایی از این ورطه، ترویج فرهنگ قناعت و زندگی برمدارِ اقتصاد ومیانه روی چاره کار است. »
در قرآن کریم داستان عبرت آموز قارون یک نمونه خوب از اثر منفی تجمل گرایی در جامعه است .قرآن کریم قارون را در کنار فرعون دشمنان بزرگ حضرت موسی پیامبر خدا می داند واو را مفسد فی الارض معرفی می کند
تجمل گر ایی
تجمل گر ایی
چه شد که پنجاه سال بعد از وفات پیامبر اسلام (ص) مسلمانان خون فرزندش را حلال شمردند وآن مصیبت بزرگ تاریخ را رقم زدند.
ماجرا از آن جایی شروع شد که پس از رحلت پیامبر اکرم بعضی از یاران حضرت شروع به ثروت اندوزی کردند و پس ازمدت کوتاهی تبدیل به بزرگترین سرمایه داران عصر خود شدند به گونه ای که شمش های طلای آنان را با تبر تقسیم می کردند. تجمل گرایی خواص جامعه مساوی است با گرایش به دنیا و دنیاطلبی عموم مردم. وقتی مردمی دنیا طلب شدند ولی و امام زمان خود رابه بهای اندک دنیا خواهند فروخت. پس اگر بخواهیم اهل ولایت و مبارزه با کفر و شرک بمانیم باید این بیماری خطرناک یعنی تجمل گرایی را به خوبی بشناسیم و با آن مقابله کنیم و این یکی از لازمه های پیروزی در جنگ اقتصادی است که هم اکنون نبرد نفس گیر ما با دشمنان مان می باشد.
پاداش نگاه محبت آمیز به والدین
پیامبر فرمودند : هرگاه فرزند نیکوکاری نگاه محبت آمیز به والدین خود کند ، در مقابل هرنگاه ،یک حج مقبول برای او هست.
(اصحاب ) عرض کردند: یا رسول الله اگر چه روزی صدبار نگاه کند؟
فرمودند: بله ،خدا بزرگ تر و پاکیزه تر است.
منبع: کتاب پیام های قرآنی ،ص 136
احترام به والدین
و پروردگارت فرمان داده : جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید ، هرگاه یکی از آن دو یا هر دو یآنها ، نزد تو به پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار و برآنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو و بال های تواضع خویش را از محبت و لطف ، در برابر آنان فرود آر و بگو : پروردگارا ! همان گونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند ،مشمول رحمتشان قرار ده.
اسراء، آیات24-23