برجسته ترين ويژگي هاى ياوران راستين اسلام
به شرحِ اجمالى برجسته ترين ويژگيهاى ياوران راستين اسلام يا به تعبير امام خمینی قدس سره ، بسيجيان ، از نگاه قرآن مى پردازيم :
يك. محبّت خدا
نخستين ويژگى مدافعان راستين ارزشهاى دينى ، محبّت خداست.
قرآن ، درباره اين ويژگى مى فرمايد :
يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ . [خداوند] ، آنان را دوست دارد و آنان [نيز] او را دوست دارند .
امام خمينى قدس سره درباره اين ويژگى مى فرمايد :
بسيج ، شجره طيّبه و درخت تناور و پُر ثمرى است كه شكوفه هاى آن ، بوى بهار وصل و طراوت يقين و حديث عشق مى دهد . بسيج ، مدرسه عشق و مكتب شاهدان و شهيدان گمنامى است كه پيروانش بر گلدسته هاى رفيع آن ، اذان شهادت و رشادت سر داده اند . [۱]
و از آنجا كه عشق و محبّت ، فرعِ معرفت و آگاهى است ، آگاهيهاى دينى ، مقدمه رسيدن بسيجى به برجسته ترين ويژگيهاى مدافعان راستين ارزشهاى دينى است و از اين رو ، برنامه ريزى براى تقويت آگاهيهاى دينى بسيج ، از اهمّيت فوق العاده اى برخوردار است .
امام قدس سره براى تقويت آگاهيهاى دينى بسيج ، ضمن توصيه به تشكّل هاى بسيج دانشجويى و طلاّب ، حوزه و دانشگاه را مسئول تقويت مبانى اعتقادى و آگاهيهاى دينى بسيجيان مى داند:
امروز ، يكى از ضرورى ترين تشكّلها ، بسيج دانشجو و طلبه است. طلاّب علوم دينى و دانشجويان دانشگاهها بايد با تمام توان خود در مراكزشان از انقلاب و اسلام دفاع كنند. فرزندان بسيجى ام در اين مراكز ، پاسدار اصول تغييرناپذير «نه شرقى و نه غربى» باشند. امروز دانشگاه و حوزه از هر محلّى بيشتر به اتّحاد و يگانگى احتياج دارند. فرزندان انقلاب به هيچ وجه نگذارند ايادى امريكا و شوروى در آن دو محلّ حسّاس نفوذ كنند. تنها با بسيج است كه اين مهم انجام مى پذيرد و مسائل اعتقادى بسيجيان به عهده اين دو پايگاه علمى است. حوزه علميه و دانشگاه ، بايد چارچوب هاى اصيل اسلام ناب محمّدى را در اختيار تمامى اعضاى بسيج قرار دهند. [۲]
دو . فروتنى و سرافرازى
عشق به خدا ، عشق به همه زيباييها و همه ارزشهاى اعتقادى ، اخلاقى و عملى ، و نيز دشمنى با همه زشتيها و ضد ارزشهاست . دوستى با خدا ، دوستى با همه دوستان خداوند متعال و دشمنى با همه دشمنان اوست.
تولاّ و تبرّا نخستين شاخه محبّت حقيقى نسبت به حضرت حق تعالى است. انسان نمى تواند خدا را دوست داشته باشد و دوستان خدا و ارزشهاى الهى را دوست نداشته باشد و دشمنان خدا و ضدّ ارزشها را دشمن ندارد.
بر اين اساس ، ياوران راستين اسلام از نگاه قرآن با دوستان خدا كه اهل ايمان اند ، فروتن و مهربان اند و در برابر دشمنان خدا ـ كه كفّار ناميده مى شوند ـ سرفراز وقاطع :
أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَـفِرِينَ . در برابر مؤمنان ، فروتن و در برابر كفّار ، سرافرازند.
امام خمينى قدس سره براى سرفرازى در برابر دشمنان خدا ، پيروان اسلام ناب را به آشنايى به فنون نظامى و دفاعى توصيه مى فرمايد :
ملّتى كه در خطّ اسلام ناب محمّدى صلى الله عليه و آله و مخالف با استكبار و پول پرستى و تحجّر گرايى و مقدّس نمايى است ، بايد همه افرادش بسيجى باشند و فنون نظامى و دفاعى لازم را بدانند ؛ چرا كه در هنگامه خطر ، ملّتى سربلند و جاويد است كه اكثريت آن ، آمادگى لازم رزمى را داشته باشد . [۳]
سه . جهاد در راه خدا
سومين ويژگى ياوران راستين اسلام كه نشانه ديگرى از ايمان و محبّت حقيقى به خداوند متعال ، و دوستى با دوستان او و دشمنى با دشمنان اوست ، جهاد در راه خداست :
يُجَـهِدُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ . در راه خدا جهاد مى كنند.
جهاد در راه خدا ، در واقع به معناى به كارگيرى همه توان در پيكار با همه ضد ارزشهاى اعتقادى ، اخلاقى و عملى با هدف ايجاد حكومت بزرگ اسلامى و در جهت رشد و تكامل جامعه انسانى است.
امام خمينى قدس سره ، نه تنها بسيجيان ايران ، بلكه بسيجيان جهان اسلام را به آماده شدن براى چنين جهادى توصيه مى كند :
بايد بسيجيان جهان اسلام در فكر ايجاد حكومت بزرگ اسلامى باشند و اين شدنى است ؛ چرا كه بسيج ، منحصر به ايران اسلامى نيست . بايد هسته هاى مقاومت را در تمامى جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ايستاد . [۴]
چهار . مقاومت در برابر تهاجم تبليغاتى
چهارمين و آخرين خصوصيات برجسته بسيجيان راستين ـ كه نشانه ديگرى از محبّت آنان به خدا و ارزشهاى دينى است ـ نهراسيدن از دشمنان و عقب نشينى نكردن در برابر تهاجم تبليغاتى آنان است :
وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لاَئِمٍ . و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمى هراسند.
تهاجم تبليغاتى ، مقدّمه نبرد تسليحاتى است . كسى كه در جنگ تبليغاتى عقب نشينى مى كند ، بى ترديد نمى تواند در صحنه نبرد مسلّحانه ، مدافع اسلام و ارزشهاى دينى باشد.
[۱] صحيفه نور : ۲۱ / ۵۲ .
[۲] همان: ۵۳ .
[۳] صحيفه نور : ۲۱ / ۵۲ ـ ۵۳ .
[۴] صحيفه نور : ۲۱ / ۵۳ .
بصيرت دل هاى صاف
بصيرت دل هاى صاف
حضرت مسيح (عليه السلام) به پروردگار گفت: در بين مردم يكى از نزديك ترين دوستانت را به من نشان بده.
خداوند فرمود: دوست ترين دوست و نزديك ترين رفيق من، آن كسى است كه در روزگار تو از همه به من نزديك تر است، آدرس او اين است. به آدرس رسيد، پيرزنى بود، پا، دست و چشم نداشت، گرفتار جذام شده بود.
سلام كرد. جواب داد: «السلام عليك يا روح الله»
حضرت فرمود: مادر! تو كه چشم ندارى، از كجا متوجه شدى كه من روح الله هستم. گفت: از طريق كسى كه تو را به طرف من هدايت كرد، همان كس به من گفته است كه روح الله به نزد تو مى آيد.گفت: مادر! در چه حالى هستى؟ گفت: اى مسيح! «الحمدلله على آلائه»
دائم بر همه نعمت هاى باطنى او شكر مى كنم، «و الشكر على نعمائه»و در همه نعمت هاى مادى او در سپاسگزارى هستم.
قال رسول اللَّه:«اربع من اعطيهن فقد اعطى خير الدنيا والآخرة بدنا صابرا ولساناً ذاكراً وقلباً شاكرا وزوجة صالحة» حضرت مسيح گفت: مگر چه چي ز دارى؟ گفت: «يكون لى قلباً شاكراً و لساناً ذاكراً و بدنى صابراً» دلم شاكر، زبانم ذاكر و بدنم صابر است. چشم مرا گرفت، چه مى دانى؟ اگر نمى گرفت، ممكن بود تا آخر عمر فقط يك بار به نامحرم دوخته شود. عجب نعمتى به من داد. دست مرا گرفت، تا به كسى ظلم نكنم و يا لقمه حرام برندارم. پاى مرا گرفت تا به دنبال لذّات جسمى و هوسى نروم.
حضرت عيسى (عليه السلام) فرمود: روزى تو را چه كسى مى دهد؟ گفت: روزى مرا آن كسى مى دهد كه هفت آسمان را در فضا معلّق قرار داده است؛ يعنى نگاه نكن كه من چشم ندارم، من همه عالم را با چشم خدا مى بينم.
همه اين ها كار دل است، نه دست ما اين كاره است، نه گوش و نه بدن ما.
اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى فرمايند: «ان الله سبحانه وتعالى جعل الذكر جلاءً للقلوب» واقعيتى است. حضرت مسيح (عليه السلام) مبهوت شد كه خدا در گوشه و كنار عالم چه رفقايى دارد. دل، چه دريافت ها و رموزى دارد.
خوشا آنان كه الله يارشان بى به حمد و قل هوالله كارشان بى
خوشا آنان كه دائم در نمازندبهشت جاودان مأوايشان بى
اين شرح حال عاشقان او است و اما شرح حال ما
خداوندا به حقّ هشت و چارت زما بگذر شتر ديدى نديدى
از آن روزى كه ما را آفريدىبه غير از معصيت چيزى نديدى
حجت الاسلام والمسلمین انصاریان
يكى شدن دل با ايمان
يكى شدن دل با ايمان
اميرالمؤمنين (عليه السلام) تعبير عجيبى دارند كه مى فرمايند: انسان بايد به جايى برسد كه نگوييم دلِ او داراى ايمان است، بلكه بگوييم: او خودِ ايمان است. ديگر دلى در كار نباشد و از دويى حرف نزنيم. ديگر حرف دل نيست.
«و الايمان مخالط لحمك و دمك» اين حرف را برادران اهل سنت نيز نقل كرده اند كه پيغمبر (صلى الله عليه و آله) به اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمودند: خون و گوشت تو با ايمان مخلوط شده است. اين دل، محبوب ترين دل است.
وقتى بلال حبشى را مى زدند، يا او را عريان مى كردند و روى ريگ هاى بيابانهاى اطراف مسجد الحرام كه در آتش سرخ شده بود مى انداختند، به دشمن مى گفت: شما مى توانيد بدن مرا از من بگيريد، ولى خدا و پيغمبر (صلى الله عليه و آله) را نمى توانيد بگيريد.
دست شما فقط به بدن من مى رسد، ولى به خدا و پيغمبر (صلى الله عليه و آله) درون وجودِ من نمى رسد. خيلى شكنجه شد، ولى خدا را از دست نداد. چون دل او با خدا، پيغمبر (صلى الله عليه و آله) و قيامت يكى شده و وحدت پيدا كرده بود.
وقتى اميرالمؤمنين (عليه السلام) به دربِ مغازه ميثم خرمافروش آمد و فرمود: چند لحظه بيرون بيا و با من قدم بزن. بى درنگ بيرون آمد و با محبوبش قدم مى زد كه به درخت خرما رسيدند، فرمود: اين درخت را نگاه كن، بيست سال ديگر، تو را به جرم عشق و علاقه به من به اين درخت مى آويزند. آن روز چه مى كنى؟ عرض كرد: هيچ، راحت بر سر دار مى روم.
فرمود: آيا از من دست برنمى دارى؟ گفت: نمى توانم؛ چون همه وجودم با شما يكى شده است. فرمود: دست و پاى تو را قطع مى كنند. گفت: اما نمى توانند شما را از من قطع كنند. اين دل است كه نسبت به ايمان، سخت ترين است.
حجت الاسلام والمسلمین انصاریان
ويژگي هاي ممتاز حضرت معصومه سلام الله عليها
حضرت معصومه (س) ویژگی های منحصر به فردی دارد که هیچ یک از امام زادگان ندارند ؛ حرم آن حضرت وقبر نورانیش برکات بزرگی دارد که در کمتر نقطه ای از زمین می توان یافت ؛ بی مبالغه است که گفته شود یکی از مقدس ترین اماکن روی زمین ومعادل دیگر اماکن مقدس دنیاست ؛
در ميان امام زادگان ايران و شهرقم وفرزندان حضرت امام موسي (عليه السلام) که نورافشاني مي کنند، ماه تاباني که همه آنها را تحت الشعاع انوار درخشان خود قرار داده ، تربت پاک شفيعه محشر، کريمه اهل بيت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ دخت گرامي موسي بن جعفر، حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ مي باشد.
حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ از جهت شخصيت فردي و کمالات روحي در بين فرزندان موسي بن جعفر ـ سلام الله عليها ـ بعد از برادرش، علي بن موسي الرضا ـ عليه السّلام ـ در والاترين رتبه جاي دارد. اين در حالي است که شيخ مفيد و ديگران فرزندان دختر امام کاظم ـ عليه السّلام ـ حداقل هجده تن بوده اند و فاطمه در بين اين همه بانوي مکرمه سرآمد بوده است.[1]
حاج شيخ عباس قمي درباره دختران موسي بن جعفر مي نويسد: “برحسب آنچه به ما رسيده، افضل آنها سيده جليله معظمه، فاطمه بنت امام موسي ـ عليه السّلام ـ معروف به حضرت معصومه
است".[2]
حال به طور اختصار به بررسي بعضي از خصوصياتي که آن حضرت را از ديگر امام زادگان جدا مي کند مي پردازيم.
1-شرافت خانوادگي: تأثير شخصيت پدر و مادر در روح و جسم فرزندان را نمي توان انکار کرد. مطالعه سيره ائمه گواهي مي دهد که طهارت و پاکي مادر شرط اساسي براي گزينش مادران امامان بوده است و سعادتي که نصيب فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ شده اين بود که مادرش، مادر امام رضا ـ عليه السّلام ـ نيز بود. لذا از هر آلودگي در هر اندازه اش به دور ماند[5].
٢-شفاعت گسترده: بالاترين جايگاه شفاعت از آن رسول گرامي اسلام است،[6] اما دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم شفاعت گسترده اي دارند که بسيار وسيع و جهان شمول است و مي تواند همه اهالي محشر را فرا گيرد: 1 . خاتون محشر، صديقه اطهر، حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ 2 . شفيعه روز جزا حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ که امام جعفر صادق ـ عليه السّلام ـ در اين رابطه مي فرمايد: “تدخل بشفاعتها شيعتنا الجنه باجمعهم” با شفاعت او همه شيعيان ما وارد بهشت مي شوند.[7]
٣-ويژگي هاي ديگر: مثل عصمت، محدثه بودن، ورود زيارتنامه مخصوص، و … باعث شده که حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ از ديگر امام زادگان و برادران وخواهران پيشي گيرد.[8] امام رضا ـ عليه السّلام ـ در فقره اي از زيارتنامه آن حضرت مي فرمايد: “فان للک عند الله شانا من الشان"[9] يعني تو در محضر الهي شأن و منزلت وصف ناپذيري داري، که بر خاک نشينان اين عالم قابل تصور نيست و تنها خدا و پيامبر و اوصياء طاهرينش بر آن واقفند.
٤-ویژگی وامتیاز منحصر به فرد دیگر اینکه زیارزت آن حضرت است که ثواب آن پاداش وجایزه بزرگی دارد :
امام صادق (ع) قبل از تولد امام کاظم (ع)ضمن تبیین جایگاه قم وقداست آن به جهت دفن فاطمه معصومه درآن ؛ پاداش زیارت این با نو را ورود به بهشت معرفی کرد
-موقعیتی وبرتری جایگاه شهر مقدس قم وقداست وبرکات آن از وجود حضرت معصومه (س) است ؛
٦-ویژگی مهم دیگر حضرت معصومه این است که کراماتي که از آن حضرت وقبر شریفش به همه مسلمانان وعلاقه مندان اهل بيت واهل علم ومراجع عظام رسيده که بی مانند است که همه اهل دل آشنا هستند وهمه مردم این نورانیت را با جان ودل احساس کرده اند ؛
منابع:
[1] . صدوق، عيون الاخبار، موسسه الاعلمي للمطبوعات، بيروت، ج 1، ص 14؛ شيخ مفيد، الارشاد، دارالمفيد، ج 2، ص 244.
[2] . شيخ عباس قمي، منتهي الامال، انتشارات هجرت، ج 2، ص 273.
[5] . طبرسي، اعلام الوري، دارالکتب الاسلاميه، تهران، ص 302.
[6] . سوره بقره، آيه 256.
[7] . سفينة البحار، شيخ عباس قمي، کتابخانه سنائي، تهران، ج 2، ص 376.
[8] . طبق حديثي از امام رضا ـ عليه السّلام ـ لقب حضرت به حضرت فاطمه دادند و اين دلالت بر عصمت و پاکي آن حضرت دارد. طبق نقل علامه اميني در الغدير، حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ ناقل حديث از اجداد خود بوده است از اين روي به وي محدثه مي گويند. (علامه اميني، الغدير، ج 1، ص 196
[9] . علامه مجلسي، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، ج 102، ص 266.
شکر مهربانی هایت...
خدایا
داده هایت
نداده هایت
وگرفته هایت
را شکر میگویم….
چون داده هایت نعمت
نداده هایت حکمت
و گرفته هایت امتحان است.
♦♦خدایا شکرت♦♦
تنها زوجی که درآسمان عقد بستند
به دخترش گفت: تو از پیوند علی با من و سبقت او در اسلام و شاهندگی اش آگاهی . او تو را از من خواستگاری کرده. نظرت چیست ،فاطمه ؟
رو برگرداند ؛به خلاف خواستگاری های عمر و ابوبکر و دیگران .گونه هایش گل انداخت .سرش را انداخت پایین .
پیامبر برخاست و گفت: «الله اکبر . خاموشی او خشنودی اوست.»
****
خطبه ی عقد را که خواند ، گفت :« ای مردم ، بدانید که من هم مانند شما دختر می گیرم و دختر می دهم .
« اما فاطمه تنها زنی بود که خدا در آسمان عقدش را بسته .»
کتاب یک قرص آرام بخش برای عروس و داماد ،نویسنده : اشرف باغ عمادی
“این هدیه ای کوچک به همه ی عروس و دامادهای با لفعل و بالقوه…..”
سفارش پيشواي دهم
سفارش پيشواي دهم
وقتي در باغي هاي بهشت تنفس مي کرد، اينجا، روزي زمين و خاک، کسي به زيارت سرور شاهدان و امام عاشوراييان رفت و از ديدار صحن او، متبرک گرديد. آن وقت بود که امام علي النقي عليه السلام به او فرمود: «آگاه باش که وقتي در شهر خود، ري، سکونت گرفته اي، تو را نسزد که به کربلا رخت برکشي. به سرو بلند عبد العظيم حسني دخيل شو تا زيارت حسين را درک کرده باشي و حاجت خود، چنان که خواهي به دست آوري».
منبع:ماهنامه ي اشارات شماره ي 96
لاله اي از سلسله اهل بيت عليهم السلام
لاله اي از سلسله اهل بيت عليهم السلام
عجيب نيست از اين سلسله، لاله اي به وسعت قرون روييدن، و از اين تبار، مردي به بي کرانگي حضرت عبد العظيم، زيستن! عجيب نيست؛ وقتي تاريخ، تنفس حيات علي عليه السلام و زهرا عليهاالسلام را در زير اين سقف لايتناهي، تجربه کرده باشد.
و آن گاه که خدا سوگند خورده باشد «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون»، هيچ جاي شگفتي نيست که در حفاظت از ذکرهاي ناطق خود، مردي ديگر، به نام عبد العظيم حسني عليه السلام را به رسالت زيستن در زمين، برانگيخته باشد.
حضرت عبد العظيم، فرهنگ محمدي را انتشار داد
ايمان، در گستره حضور اين مرد، سرزمين ري را به حياتي آسماني نويد مي داد؛ مردي که جرعه هاي وحي، جام وجودش را در زلالي عرش، غرق کرده بود و فراسويي سرشار از ماورا را به جهان عرضه مي داشت؛ مردي که آيين اسلام را در سايه فرهنگ محمدي صلي الله عليه وآله، انتشار مي داد و معادلات مادي اهل خاک را بر هم مي زدم
حقيقت، دامنه بالغي است که در ماهيت الهي حضرت گسترده مي شد.
بهاي حقيقت
تشيع، نه در لفظ يک فرقه، بلکه در معناي فرهنگي بالغ، سرمايه حقانيتش را وام دار تحليل ها، و تفسيرهاي خاندان نور و روشنايي است و عبد العظيم عليه السلام، از بهترين و مقتدرترين سکان داران کشتي نور است؛ از خطه آن سبکبالاني که بهاي حلاوت حقيقت را به قيمت شهادت مي پردازند؛ از وادي آن نور نژاداني که باطل را در هر لباس و طينتي، طرد مي کنند و لحظه هاي هم سويي با آن را تاب مي آورند.
صبح تجلي حقيقت است
اين، فقط صبح ميلاد فرزندي از خاندان آب و آيينه نيست؛ اين، صبح شکفتن در گستره تاريخ است؛ صبح تثبيت ايران در صحيفه خلود؛ صبح رويش (شرق) تا ابديت؛ صبح تجلي حقيقتي جسور که هيچ خرافه اي را بر نمي تابد و هيچ آيينه اي را در غبار، روا نمي داند.
و سلام بر اين ميلاد که شکوه انسانيت را به ارمغان آورده است.
نویسنده:محبوبه زارع
احترام به شوهر
احترام به شوهر
مردي خدمت رسول خداصلي الله عليه وآله آمد و عرض كرد: همسري دارم كه هرگاه وارد خانه ميشوم به استقبالم ميآيد، و چون از خانه بيرون ميروم بدرقهام ميكند و زماني كه مرا اندوهگين ميبيند ميگويد: اگر براي رزق و روزي (و مخارج زندگي) غصه ميخوري، بدان كه خداوند آن را به عهده گرفته است و اگر براي آخرت خود غصه ميخوري، خدا اندوهت را زياد كند (-(و بيشتر به فكر آخرت باشي)-).
رسول خداصلي الله عليه وآله فرمودند: «براي خدا كارگزاراني (-(در روي زمين)-) است و اين زن يكي از كارگزاران خداست كه پاداش او برابر با نيمي از پاداش شهيد است.» «انَّ للَّهِِ عُمَّالاً وَ هذِهِ مِنْ عُمَّالِهِ لَها نِصْفُ اَجرِ الشَهيد»؛ (وسائلالشيعه، ج 14، ص 17).
احترام واقعي زن به شوهر به او نيرو و توانايي ميدهد و براي تلاش و كوشش آمادهاش ميگرداند. سلام ابتدايي به او، جلوي پايش ايستادن، با ادب حرف زدن، گوش دادن به سخنان او و قطع نكردن كلامش و… از جمله اين امور است.
زن سعي كند هنگام ورود مرد، خودش در را باز كند و با لب خندان و چهره باز و گشوده به استقبالش برود و هنگام رفتن از منزل او را بدرقه نمايد. همين عمل كوچك تأثير شايسته اي در روح و جان شوهر به جاي خواهد گذاشت.
امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «خوشا به سعادت آن زني كه شوهرش را بزرگ شمارد و به او آزار نرساند و هميشه مطيع همسرش باشد.» «سَعيدَةٌ سَعيدَةٌ اِمْرَأَةٌ تُكْرِمُ زَوْجَها وَلا تُؤْذيهِ وَ تُطيعُهُ فِي جَميعِ اَحْوالِهِ»؛ (بحارالانوار، ج 103، ص252).
روحيه مردان به گونهاي است كه در برابر محبت، نرم و دلبسته ميشود و هرچه در توان دارد و به دست ميآورد را به پاي محبوب خود ميريزد و كانون گرم خانواده با محبت هر چه بيشتر شكل ميگيرد. اينجاست كه به اسرار سفارش بسيار درباره احترام زنان به مردان در روايات اسلامي ميتوان پي برد.
اظهار محبت به شوهر
اظهار محبت به شوهر
شكي نيست؛ محبت و دوستي، گوهر گرانبهايي است؛ كه خداوند در نهاد زن و مرد قرار داده است. تنها ميبايست دو همسر اين امر فطري را ابراز نمايند تا رابطه دوستانه و صميمانه آنان بيش از پيش برقرار گردد. مرد در عرصه اجتماع با افراد گوناگون و سلايق مختلف مواجه ميشود و بسا اوقات مورد اهانت قرار ميگيرد. زن ميتواند با خوشرويي و اظهار محبت به شوهر، از غم و اندوهش بكاهد و با چهرهاي دل انگيز او را مسرور نمايد.
حضرت رضاعليه السلام مي فرمايد: «بدان كه زنان گوناگونند؛ بعضي زنها دستاوردي گرانبها و تاوان (رنجهاي آدمي) هستند و اين زن كسي است به شوهرش محبت ميكند و عاشق اوست». «اِعْلَمْ اَنَّ النِّساءَ شَتي فَمِنْهُنَّ الْغَنيمَةُ وَ الْغَرامَةُ وَ هِيَ الْمُتَحَبِّبَةُ لِزَوْجِها وَالْعاشِقَةُ لَهُ»؛ (مستدركالوسائل، ج 14، ص161).
امام علي عليه السلام در باره رفتار حضرت زهراعليها السلام چنين ميگويد: «هرگاه به رخسارش نظاره ميكردم تمام غصّه هايم برطرف ميشد و دردهايم را فراموش ميكردم». بحارالانوار، ج 43، ص 123.
بايد دانست كه همه چيز در زيبايي زن خلاصه نميشود. زن هر چقدر هم زيبا باشد ولي اگر رفتارش با شوهر نامناسب و خشن باشد، نميتواند دل او را به دست آورد، در حالي كه يك نگاه لبريز از عشق و يك رفتار محبتآميز از سوي زن ميتواند قلب مرد را تسخير نمايد؛ اگر چه از نظر زيبايي، در رتبههاي كمتر باشد. مرد هنگامي كه با كولهباري از سختيها به منزل ميآيد، دادن يك ليوان آب يا شربت به او از سوي همسرش، ميتواند بسيار آرامشبخش و لذتبخش باشد.
امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «هيچ زني نيست كه آب به همسرش بنوشاند، در حالي كه اين كار از عبادت يك سال كه روزهايش روزه باشد و شبهايش به عبادت بايستد بهتر است». «ما مِنْ اِمْرَأَةٍ تَسْقي زَوْجَها شَرْبَةً مِنْ ماءٍ اِلاَّ كانَ خَيْراً لَها مِنْ عِبادَةِ سَنَة صِيامِ نَهارِها وَ قِيامِ لَيْلِها»؛ (وسائلالشيعه، ج14، ص 123).