شش چیز در شش چیز غریب است
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: شش چیز در شش چیز غریب است:
۱- مسجد غریب است در بین مردمی که در آن نماز نمی خوانند
۲-کتاب خدا غریب است در خانه مردمی که از آن تلاوت نکنند
۳-آیات قرآن غریب است در سینه شخص فاسق
۴- زن مسلمان غریب است در دست مردی فاسق ظالم بد اخلاق.
۵-مرد مسلمان نیکوکاری که در دست زن فرومایه ای که بد اخلاق است غریب می باشد.
۶-عالم غریب است در میان مردمی که سخنش را نشوند ، همانا خداوند متعال در روز قیامت به آنها نظر رحمت نکند.
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم
با کدام آبرویی روزشمارش باشیم
عصـرها منتظر صبح بهارش باشیم
کاروان سحرش بهـر همه جا دارد
تا که جا هست،چرا گرد و غبارش باشیم
سالها منتظر سیصد و اندی مرداست
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد
مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم
سالها در پی کار دل ما راه افتاد
یادمان رفت ولی درپی کارش باشیم
ما چراخوب ترین ها به فدای قدمش
حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم
اگــر آمــد خبــر رفتـن مــا را بدهیــد
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم
فضیلت صلوات
پیامبر اکرم صلی اللهعلیهوآله ؛
هر کس هر روز از روی محبت،
بر من سه صلوات فرستد،
بر خداست که گناهان او را
همان روز یا همان شب بیامرزد
منبع: بحار ج۹۴ ص۶۹
لااله الاالله یعنی؟
لا إله إلّا اللّه یعنی؟
«لا إله إلّا اللّه» یعنی پایان دادن حکومت هوای نفس در وجود؛ یعنی پاک کردن تمام رذایل اخلاقی از صفحه نفس؛ یعنی آراسته شدن به حسنات اخلاقی، یعنی خلوص و پاکی؛ یعنی بصیرت و بینایی؛ یعنی هم چون انبیا با تمام طاغوتها تا ریشه کن کردن آنان مبارزه کردن؛ یعنی ریشه تمام گناهان را از سرزمین وجود خویش درآوردن و به جای آن نهال عمل صالح کاشتن.
«لا إله إلّا اللّه» یعنی از تمام مکتبها بریدن و به مکتب انبیا و امامان علیهم السلام پیوستن؛ یعنی فهم قرآن و عمل به تمام دستورها و قوانین الهی؛ یعنی آراسته شدن به صلاح و سداد و عفّت و تقوا.
«لا إله إلّا اللّه» یعنی همه روز خود را به پاکی سر بردن و شب خود را به پاکی و طهارت و عبادت به روز آوردن؛ یعنی در مقابل حوادثی که بر مسلمانان میرود بیتفاوت نماند، یعنی حلّ مشکلات عباد خدا برای رضای خدا.
این همه ثواب، فقط به گفتار تنهای زبان نیست و ارجحیّت آن بر آسمانهای هفتگانه و زمین در گفتن تنهای آن خلاصه نمیشود، بلکه این ارجحیّت در تجلّی حقیقت «لا إله إلّا اللّه» در هستی و عمل و اخلاق انسان است.
پ.ن: پیامبر اکرم (ص) فرمودند :
هر کس در ماه رجب، هزار مرتبه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» بگوید، خداوند برای وی هزار حسنه نوشته، و هزار شهر در بهشت بنا می کند.
وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۴۸۴
نصیحت کردن در کلام امیرالمومنین
امام على عليه السلام:النُّصحُ بَينَ المَلأِ تَقريعٌ
«نصيحت كردن در حضور ديگران، خُرد كردن شخصيت است.»
منبع : شرح نهج البلاغه(ابن ابی الحدید) ج ۲۰، ص ۳۴۱، ح ۹۰۸)
داستان کوتاه و پند آموز
داستان کوتاه پند آموز
روزى مردی نزد عارف اعظم آمد و گفت من چند ماهى است در محله اى خانه گرفته ام روبروى خانه ى من يک دختر و مادرش زندگى مى کنند هرروز و گاه نيز شب مردان متفاوتى انجا رفت و امد دارند مرا تحمل اين اوضاع ديگر نيست. عارف گفت شايد اقوام باشند گفت نه من هرروز از پنجره نگاه ميکنم گاه بيش از ده نفر متفاوت ميايند بعدازساعتى ميروند.
عارف گفت کيسه اى بردار براى هرنفريک سنگ درکيسه اندازچند ماه ديگر با کيسه نزد من آيى تا ميزان گناه ايشان بسنجم . مرد با خوشحالى رفت و چنين کرد. بعد از چندماه نزد عارف آمد وگفت من نمى توانم کيسه را حمل کنم از بس سنگين است شما براى شمارش بيايید.
عارف فرمود يک کيسه سنگ را تا کوچه ى من نتوانى چگونه ميخواى با بار سنگين گناه نزد خداوند بروى ؟؟؟ حال برو به تعداد سنگها حلاليت بطلب و استغفارکن .. چون آن دو زن همسر و دختر عارفى بزرگ هستند که بعدازمرگ وصيت کرد شاگردان و دوستارانش در کتابخانه ى او به مطالعه بپردازند .
اى مرد انچه ديدى واقعيت داشت اما حقيقت نداشت .همانند توکه درواقعيت مومنی اما درحقيقت شيطان …
توصیه ای به جوانان (آیت الله مجتهد تهرانی)
آیت الله مجتهدی (ره):
روزی در حرم امام رضا (ع)جوانی نزد من آمد و پرسید:
اگر بخواهم زنگار دلمرا پاک کنم باید چه کنم؟
گفتم دوکار:
- قرائت قرآن در سحر
-بسیار استغفار کردن
ناامیدی و ریشهها و پیامدهای آن
در مطلب حاضر نویسنده با بررسی ناامیدی نکوهیده و ناامیدی پسندیده به ریشهیابی علل و عوامل بروز این پدیده روحی و روانی در انسانها پرداخته است.
این مطلب از ماهنامه پاسدار اسلام شماره 413 و 414 انتخاب شده است.
درباره وضعیت بشر در آینده، قضاوتهای متفاوتی مطرح است. برخی سرنوشت بشر و آینده او را تاریک و ناامیدکننده میدانند و معتقدند سرشت انسان سرشت حیوانیت، شهوتپرستی، خودخواهی، فریب، دغل، دروغ، ظلم و ستم و… است و زندگی اجتماعی از ابتدا صحنه شر و فساد بود و تمدن و فرهنگ و تکنولوژی نتوانست سرشت پلید بشر را تغییر دهد و فرق انسان وحشی بدوی با انسان امروزی در هدف نیست، بلکه در روش است.
بشر بدوی، آشکارا جنایت میکرد و بشر امروزی همان جنایتها را تحت عناوین و القاب و الفاظ شیک انجام میدهد. پیروان چنین اعتقادی راهحل را خودکشی میدانند و بس. نظر آنها ادامه نظر و شهادت فرشتگان الهی قبل از آفرینش است.
قرآن کریم در سوره بقره میفرماید: ( به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت من در روی زمین جانشینی [نمایندهای] قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند پروردگارا! آیا کسی را در آن قرار میدهد که فساد و خونریزی کند؟ (زیرا موجودات زمینی دیگری هم که قبل از آدم وجود داشتند به فساد و خونریزی آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان عبادت است) ما تسبیح و حمد تو را به جا میآوریم و تو را تقدیس میکنیم.پروردگار فرمود من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.(1)
خداوند به فرشتگان میفهماند که شما گرایشهای حیوانی انسان را دیدید، ولی گرایشهای معنوی و الهی و انسانی او را ندیدید، من در انسان فطرتی قرار دادهام که به موجب آن به تعالی گرایش دارد و در درون او دو سرشت علوی و سفلی همواره در حال مبارزهاند.
از نظر قرآن همانطور که در درون انسان این دو جریان وجود دارند، در پیکر جامعه انسانی هم انسانها دوگونه میشوند: انسانهای متعالی، مترقی و پایبند به آرمان و عقیده و انسانهای منحط و حیوانصفت؛ ولی در مجموع، نظام عالم هر چه جلوتر میرود بهتر میشود و مبارزه تا آنجا پیش میرود که طبق پیشبینی اولیاء دین، در نهایت حکومت حضرت مهدی(عج) محقق میشود. (2)
انواع ناامیدی
1. ناامیدی نکوهیده: یأس از رحمت خدا (قنوط)
یأس دوگونه است: مذموم که قطع امید کردن از علت حقیقی یعنی خداست که این خاص کافران است. یأس ممدوح که قطع امید کردن از علل توهمی مانند نقش و تاثیر مردم، دنیا و ماسویالله در امری است که به احراز آن توصیه شده است.
قنوط، ناامیدی از خیر و شامل ناامیدی از رحمت الهی با قطع امید از رحمت و غفران خدا و یأس از پذیرفته شدن توبه و اعمال صالح در پیشگاه او و از گناهان کبیره است. قرآن کریم میفرماید: «یا عبادی الذین أسرفوا علی أنفسهم لا تنقطوا من رحمهًْ الله؛(3) ای بندگان که بر خود ستم و اسراف کردهاید از رحمت خدا ناامید نشوید.» سوءظن به خداوند و شمول رحمت و دریای مغفرت او موجب ناامیدی و قنوط نسبت به او میشود. در قرآن به دوری از ظن و گمان بد امر شده است چرا که بعضی از گمانها، گناه است. (4) گمان بد به خدا موجب ایجاد رشد صفات رذیلهای مانند بخل و ترس و حرص میگردد. (5): «و ذلکم ظنکم الذی ظننتم بربکم أرداکم فأصبحتم من الخاسرین؛(6) آری این گمان بدی بود که درباره پروردگارتان داشتید و همان موجب هلاکت شما گردید و سرانجام از زیانکاران شدید.»
پیامبر گرامی اسلام در حدیثی فرمودند: أکبرالکبائر سوءالظن بالله؛(7) بزرگترین گناه کبیره، بدگمانی به خداست. و نیز: «ضحک ربنا من قنوط عباده؛(8) پروردگار ما از نومیدی بندگانش میخندد.»
و: «الفاجرالراجی لرحمهًْالله تعالی اقرب منها من العابد المقنط؛(9) بدکاری که به رحمت خدای والا امید دارد از عابد مأیوس، به خدا نزدیکتر است.» امام علی(ع) نیز ناامیدی را مصیبت بزرگی میدانند: «اعظم البلاء انقطاع الرجا؛(10) بزرگترین بلا، نومیدی است.»
قنوط یعنی قطع امید از شمول رحمت خدا نسبت به «خود» علل مختلفی دارد، از جمله، نبودن عمل و طاعت، غرق شدن در معاصی، اعتقاد به نقص اعمال و اطاعت، اعتقاد به محدودیت رحمت خدا و عدم وسعت آن.
در هر صورت گام اول برای ادامه عصیان و مقابله با خدا، یأس از شمول رحمت است و شیطان با این حربه سعی میکند انسان را از خدا و رحمتش دور و انسان را گرفتار معصیت کند و به این نتیجه برساند که امید نجاتی وجود ندارد، پس باید دردنیا از لذت معاصی بهره برد، اما به فرموده امام علی(ع): «کل قانط آئس؛(11) هر نومیدی، ناکام است.»
امام صادق(ع) میفرمایند: «الیأس من روحالله اشد بردا من الزمهریر؛(12) نومیدی از رحمت خدا، سردتر از زمهریر است.»
امام خمینی(ره) میفرمایند: «همانطور که رجا به حق تعالی و طمع رحمت واسعه و امیدواری از سرچشمه فیض آن ذات مقدس از شعب توحید و از لوازم فطرت مخموره الهیه است و قطع طمع از دیگر موجودات و چشمپوشی از دست مردم نیز از لوازم فطرتالله است، همان طور هم طمع به غیر حق و امیدواری به مخلوق از شعب شرک و از وساوس ابلیس و برخلاف فطرت و از لوازم احتجاب است.»(13)
نهی از نومید کردن مردم از رحمت خدا
در آیات و روایات متعدد مأیوس شدن از رحمت خدا و نیز مأیوس کردن دیگران از رحمت او نکوهش شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «قالالله تبارک و تعالی یابن آدم… لا تقنط الناس من رحمهًْالله تعالی علیهم و انت ترجوها لنفسک؛ (14) خداوند تعالی فرمود ای آدم… مردم را از رحمت خدا نومید مگردان، در حالی که آن را برای خودت امیدواری.»
و نیز: «خداوند در روز قیامت گروهی را که سیاهی چهرهشان بر سفیدی آن غالب است برمیانگیزد و گفته میشود اینان نومیدکنندگان از رحمت خدا هستند.»(15)
در وصایای امام علی(ع) به امام حسن مجتبی(ع) آمده است: فرزندم هیچ گنهکاری را نومید مکن، زیرا چه بسا کسی که عمری گناه میکند، فرجامش به نیکی ختم میشود و ای بسا کسی که عمری عمل کند لیکن در پایان عمر گرفتار فساد و رهسپار دوزخ شود، پناه به خدا از آتش دوزخ.»(16)
2- ناامیدی پسندیده (یأس از مردم)
امید و ناامیدی به دو بخش حقیقی و تخیلی تقسیم میشود. چنانچه خواسته انسان متکی به علت حقیقی یعنی خدا و صفات و افعال او باشد امیدی حقیقی است و ناامیدی از آن مذمت شده است، ولی اگر توقع انجام خواستهها از ماسویالله مانند انسانها و موجودات دیگر باشد، توقعی نابجا و تخیلی است و اغلب به شکست منتهی میشود، لذا امید به آنها را آرزو گویند و ناامیدی از آن مدح شده است.
به بیان دیگر، مثبتاندیشی و منفینگری به دو بخش پسندیده (امید) و نکوهیده (آرزو) تقسیم میشوند: یأس نکوهیده (یأس از خدا) و یأس پسندیده (یأس از مردم).
یأس از خدا یا همان «قنوط» در اخلاق اسلامی با دو واژه طمع و استغناء مرتبط است. طمع رشتهای از محبت دنیاست و توقع داشتن از اموال مردم در مقابل، استغناء، اظهار بینیازی از مردم است.
امام صادق(ع) فرمود:«الیأس مما فی ایدی الناس عز للمومن فی دینه؛ (17) قطع امید کردن از آنچه مردم دارند، مایع عزت دینی مؤمن است.»
امام باقر(ع) فرمود: «خیرالمال الثقهًْ بالله و الیأس مما فی ایدی الناس؛(18) بهترین سرمایه، اعتماد به خدا و چشم طمع برداشتن است از آنچه مردم دارند.»
یأس پسندیده خود نوعی پیروزی است؛ امام علی(ع) فرمود: «از نظر من نگهداری چیزی که در دست داری بهتر از طلب چیزی است که در دست دیگری است و تلخی قطع امید بهتر از خواهش از مردمان است.»(19)
همان طور که امید کامل بستن به اشیاء یا افرادی که خودشان ابزارند کار بیهودهای است، در مقابل ناامیدی از آنها مثبت است و در روایات از این ناامیدی با تعابیری چون «موجب عزت»، «بهترین ذخیره و سرمایه»، «موجب محبت مردم»، «آزادی جان و روان»، «موفقیت» پیرامون آن یاد شده است.
امام علی(ع) فرمود: «الغنی الاکبر الیأس عما فی ایدی الناس؛(۲۰) بزرگترین توانگری، چشم نداشتن به داشتههای دیگران است.»
علل و ریشههای ناامیدی
ناامیدی احساسی ناخوشایند و در مقابل رجا و امید و نوعی نگاه به آینده است. ناامیدی محصول عملکرد خود ما و برخاسته از انتظارات ماست و وقتی کارها طبق انتظارات ما پیش نمیرود، یعنی تعریف ما از واقعیت یا از حقیقت اشتباه است و واقعیت را آنگونه که باید نمیشناسیم و انتظارات ما غیرواقعی هستند.
برخی از اهداف انسانها سطحی و دنیایی و برخی متعالی و بلند و دارای ارزشهای ماندگارند. به تبع آن، برخی ازناامیدیها، ناامیدی از انسانها، اشیاء و اهداف دنیایی و قول و قرارها و وعدههای عمل نشده هستند و برخی ناامیدی از خدا و رحمت و مغفرت اوست. همه ناامیدیها عللی دارند که شناخت آنها به پیشگیری و درمانشان کمک میکند. برخی از این علل عبارتند از:
اگر مسئولی میخواهد از دشمن بترسد به حساب مردم نگذارد
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز (چهارشنبه) در دیدار فرماندهان و جمعی از یگانهای نیروهای چهارگانه ارتش به مناسبت روز ارتش و نیروی زمینی با اشاره به نقش اقتدار، تواناییها و انگیزه بالای ارتش در تأمین امنیت کشور، نیروهای نظامی را یکی از مؤلفههای تأمین امنیت برشمردند و با تأکید بر تأثیر عملکرد دستگاههای اقتصادی، علمی و تحقیقاتی، و آموزشی و فرهنگی در جلوگیری از به نتیجه رسیدن اهداف دشمن، اولویت درجه یک کشور را مسائل اقتصادی دانستند و گفتند: اصلیترین وظیفه مسئولان، پیگیری سیاستهای اقتصاد مقاومتی بهویژه در بخش اشتغال و تولید و تلاش جدی برای حل مشکلات معیشتی مردم و همچنین ایستادگی در مقابل ابرقدرتها و نترسیدن از تشر آنها است.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به انتخابات ۲۹ اردیبهشت، انتخابات در نظام جمهوری اسلامی را نماد مردمسالاری اسلامی و مایه عزت و افتخار و قدرت و سربلندی دانستند و تأکید کردند: باید مردم، مسئولان و نامزدها، انتخابات را قدر بدانند و زمینه یک انتخابات پرشور و شوق و با نشاط، سالم، با امنیت و گسترده را فراهم کنند.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در این دیدار با گرامیداشت روز ارتش و تجلیل از خانوادهها و همسران و فرزندان ارتشیان به عنوان همسنگران و همرزمان واقعی آنها، تعیین روز ارتش بوسیله امام(ره) را یکی از بهترین و هوشمندانهترین اقدامات امام راحل برشمردند و گفتند: این اقدام علاوه بر مستحکم کردن پایههای ارتش جمهوری اسلامی، موجب یأس و ناامیدی بسیاری از توطئهگران، در آن زمان شد.
ایشان با تأکید بر اینکه تعیین روز ارتش از جانب امام خمینی(ره) به معنای پذیرش هویت ارتش با همه مختصات و شرایط آن در ابتدای پیروزی انقلاب بود، افزودند: حفظ و تقویت ارتش، اعتقاد قلبی و عمیق امام(ره) بود و این تصمیم صحیح امام موجب شد ارتش در همه قضایای بعد از انقلاب، خوش بدرخشد.
رهبر انقلاب اسلامی، ایستادگی در مقابل توطئههای درونی را یکی از نمونههای کارنامه درخشان ارتش برشمردند و گفتند: نقش آفرینی ارتش در دوران دفاع مقدس و ارائه جلوههای عملی از سطوح بالای اخلاق و معنویت در کنار قدرت رزمی، یکی دیگر از افتخارات آن است.