درباره انتخابات بنده فقط یک جا دخالت می کنم...
امام خامنه ای (مدظله العالی)
درباره انتخابات، آنچه مهم است در درجهی اول، شرکت عمومی است. در امر انتخابات مرّ قانون باید عمل بشود؛ نتیجهی انتخابات ملت هرچه که شد این معتبر و قانون است، یک جا فقط بنده دخالت میکنم و آن جایی است که کسانی بخواهند در مقابل رأی و انتخاب مردم بایستند و رأی مردم را بشکنند.
راهکارهای خودسازی سالک(سلوک عارفانه)
راهکارهای خودسازی سالک(سلوک عارفانه)
(بدان ای سالک عزیز!) دستور ریاضت و خودسازی عبارت از این است که از سخنان بیفایده بلکه از غیر ذکر خدا خودداری کند… از معاشرت با غیر اولیای خدا دوری جوید. از خواب زیاد اجتناب نماید و ذکر خدا را با مراقبت کامل ادامه دهد. اولیای خدا تداوم بر ذکر «یا حی یا قیوم یا من لا اله الا انت» را تجربه کرده و نتیجه گرفتهاند. من نیز همین ذکر را تجربه کردهام. لکن ذکر من بیشتر «یا الله» است. با خارج ساختن غیرخدا از قلب و با توجه کامل به جناب خدای متعال. البته، آنچه بسیار مهم است ذکر خدا با مراقبت کامل میباشد و دیگر امور به پای ذکر نمیرسد. اگر این عمل به مدت چهل شبانهروز ادامه یابد، درهایی از انوار حکمت و معرفت و محبت بر سالک گشوده میشود. آنگاه به مقام فنای فیالله و بقاءالله ترقی میکند.
___________________
1- روضهًْالمتقین، علامه مجلسی، ج13، ص 127
... و فقط درد دلی برای شهدای میرجاوه
… و فقط درد دلی برای شهدای میرجاوه
حبیب احمدزاده*
در این اوان ، 9 سرباز مام وطن و ناموسمان در مرز میرجاوه شهید و عزیزی از آنان توسط کوردلانی به نام جیش العدل (از دست این دنیای وارونه و به غارت رفته اسامی) نیز به اسارت رفتهاند.
همین هفته پیش بود که برای تدریس فیلمنامه نویسی به لبنان رفته بودم ، دانشجویی مرا به بیمارستان برد تا یکی از اقوام دورش را ببینم.
در راه گفت که دو کودک مجروح جنگ در بستر دارد این زن سوری از محله محاصره شده فوعه و کفریا و دو فرزند تکه تکه شده که هنوز در سردخانه بودند.گفتم حداقل دست خالی نرویم و برای بچهها تنقلات بخریم. نگاه معنی داری کرد و به عربی گفت هیچ نخرید بهتر است، داغ مادرشان تازه میشود. در بیمارستان معنی این حرف را با داغ دل، خود فهمیدم.
ماجرا این بود که پس از حدود چهار سال محاصره شهرهای شیعهنشین فوعه و کفریا توسط مسلحین ضد بشار ، طی قراردادی قرار بر تبادل میشود ، مسلحین محاصره شده در شرق دمشق با زنان و کودکان و پیرزنان و پیرمردان این دو محله معاوضه شوند.
اتوبوسهای حاوی این زنان و کودکان طبق قرار به حرکت درمی آیند .در آخرین بازرسی مسلحین برخلاف مذاکرات، دهها اتوبوس از حرکت باز داشته شده و ساعتها در آنجا متوقف میشوند .وانتی پر از چیپس وارد محل شده و کودکانی که سالها در محاصره بوده و در رویا هم چیپس ندیده بودند به سمت ماشین هجوم میبرند. افراد مسلح پاکت چیپسها را باز کرده و در اطراف وانت پخش میکنند تا کسی از وانت دور نشود و شاید ناظر تحقیر شدن همچون حیوانات توسط همدیگر برای کنار زدن بچهها شوند. همه بچهها سراسیمه برای گرفتن چیپسها چهار زانو روی زمین قرار گرفته و مشغول به جمع کردن ، ناگهان انفجار عظیم وانت و شهادت در دم بیش از یکصد و بیست کودک و بیش از چهل بزرگسال همراه آنان … زن سوری هنوز مات بود و اجساد تکه تکه شده دو کودکش در میان تکههای دیگر بچههای مقتول این حادثه که اصلا قابل شناسایی نبودند. این همه طراحی خبیثانه! ما چه موجودات پستی میتوانیم بشویم ؟
وقتی بیرون آمدم، آن دانشجو هم سخنی نگفت .آن، وضعیت سوریه امروز بود و امروز هم این شهدای سرباز …. و نیز خوش خیالانی که فکر میکنند تروریسم پشت دروازههای کشورمان متوقف خواهد شد، اگر قوی نباشیم.
خدایا! عاقلمان کن که یادمان نرود کشورداری به فحاشی مسئولین به همدیگر نیست. به رها کردن کار مملکت توسط ملت به امید دیگران و حتی مسئولان نیست.
خدایا! خودت عاقلمان کن که آن زن سوری نیز هشت سال پیش هرگز چنین روزی را در زندگی اش تصور نمیکرد، ولی اختلاف درونی، آن کرد با زندگیش که شنیدید.
خدایا! باز دعا، عقلمان بده و بس!
* نویسنده، مستندساز و مدرس دانشگاه هنر
اصول و قواعد مناظرات انتخاباتی از دیدگاه قرآن
اصول و قواعد مناظرات انتخاباتی از دیدگاه قرآن
هر کاری دارای اصول و قواعدی است که باید مراعات شود. انتخابات و نیز مناظرات انتخاباتی نیز از جمله کارهایی است که دارای اصول و قواعدی است. برخی از این قواعد از قواعد اخلاقی عام است که اختصاصی به مسلمان یا کشور و نظام اسلامی ندارد؛ اما برخی از اصول و قواعد در چارچوب فعالیتهای یک مسلمان در یک نظام اسلامی مطرح است که به فلسفه و سبک زندگی اسلامی ارتباط دارد و مسلمان نمیتواند فارغ از آنها عمل و رفتار کند. در حقیقت فقه اسلامی ناظر به همه رفتارهای مکلفان مسلمانی است که میخواهند بر اساس فلسفه و سبک زندگی اسلامی زندگی کنند و جامعهای قرآنی - اسلامی را در دنیا بسازند و سعادت دنیا و آخرت خویش را بدان تضمین کنند.
نویسنده در مطلب حاضر به برخی از اصول و قواعد مناظرات انتخاباتی براساس آیات قرآن اشاره کرده است.
***
اهداف مناظره
مناظره به هر هدفی شکل گرفته باشد، بیگمان به سبب ریشه واژه باید ناظر به نظر افراد باشد که از سوی هر یک ارائه میشود. در حقیقت نظر هر کسی در تقابل و گاه در برخی از موارد در تایید نظر دیگری مطرح است. بنابراین، در اغلب موارد، دو سویه مناظره، نظری موافق یکدیگر نداشته و هر یک در اندیشه آن است تا نظر خویش را تبیین کرده و ادله و شواهدی به نفع نظر خویش و علیه نظر دیگری بیان کند و نقص و نقیضی بر نظر دیگری وارد سازد.
به نظر میرسد که مناظرات، در بسیاری از موارد در ساختار جدال و مجادله انجام میگیرد. جدال، گفتگويى توأم با نزاع و غلبه جستن يك طرف بر ديگرى است(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص189، «جدل». و به قصد منصرف كردن وى از رأى و نظرش انجام میگیرد.(مجمعالبيان، ج5-6، ص237).
البته در مناظرههای انتخاباتی، شخص نمیخواهد رای و نظر خویش را بر طرف دیگر چنان تبیین کند که نظرش برگردد و با او موافق و همداستان شود؛ بلکه میخواهد با تبیین ادله و شواهدی، نظر خویش را حق و درست جلوه داده و با نقص و نقیض، نظر دیگری را نادرست بنمایاند تا پیروان و هواداران بیشتری را به سوی خود جلب کند. در حقیقت مخاطب این گونه مناظرات، کسانی هستند که آرای آنان در رسیدن افراد به جایگاه مدیریتی موثر است و آنان میتوانند در آینده بر اساس این آرا و مدیریتی که به دست میآورند، نظرات و مواضع خویش را در سیاستهای داخلی و خارجی عملیاتی سازند؛ هر چند که برخی خلاف آن عمل میکنند، که جای خود بماند؛ چنانکه برخی در مناظرات با آنکه حق را مییابند و میشناسند، ولی بر باطل خود، اصرار میورزند. البته برخی نیز لجوج هستند و بر این باورند که نظر و رای خودشان درست است. از اینرو، هرگز از مواضع و موضعگیریهای خود کوتاه نمیآیند.
به هر حال، آنچه در مناظرات انتخاباتی و مجادلات آن اتفاق میافتد، آمیزهای از حق و باطل است که خود فتنهای برای خود ایشان و مردم است. این در حالی است که بر اساس آموزههای قرآن و اسلام، اهداف مناظرات و مجادلات باید تبیین حق و ایجاد گرایش به سوی آن باشد و انسان نباید بر مواضع باطل خویش اصرار کند و یا دیگران را به مواضع باطل سوق دهد و با تشویش اذهان و هوچیگری مردم را گمراه کند؛ زیرا نباید هدف سخنی جز راستی و درستی باشد؛ چرا که انسان مسلمان برای یافتن حق و گرایش به آن تلاش میکند و هرگز گرایشی به باطل ندارد و مواضع باطل را تایید و امضا نمیکند.
از نظر قرآن مجادلهها و مناظرهها میتواند براساس و اهداف چندی انجام گیرد که شامل موارد زیر است:
1. استیفای حق: گاه مناظره و مجادله برای آن انجام میگیرد تا حقی روشن و استیفا شود و حق به حقدار برسد؛ چنانکه مناظره خوله با پیامبر(ص) در این راستا انجام شده است.(مجادله، آیات 1 و 2)
2. تبلیغ حق: تبلیغ حق و بیان پیام راست و درستی هدف دیگر است. پیامبران برای تبیین پیام و تبلیغ دین اسلام از مجادله بهره میبردند؛ البته آنان مجادله احسن میکردند که مجادله بر اساس معقولاتی است که مقبول طرف دیگر است و او آن را میپذیرد. این معقول، مقبول مبنا و پایه برای بحث قرار میگیرد تا این گونه حق و اسلام تبلیغ شود.(نحل، آیه 125)
3. نابودی باطل: گاه مناظره برای نابودی باطل انجام میگیرد.
4. اثبات باطل و نابودی حق: مناظرههای کفار همواره برای اثبات باطل و نابودی حق انجام میشود. آنان در این امر از همه ابزارها بهره میگیرند. بهرهگیری از شبهات و متشابهات از جمله آنهاست. کسانی که متعصب هستند بر تعصب کورکورانه خود اصرار میکنند و دست از آن بر نمیدارند.(لقمان، آیات 20 و 21)
از نظر قرآن، انسانها باید به هدف شناخت حق و ایجاد گرایش به حق در مناظرات شرکت کنند و اصول و قواعد آن را مراعات نمایند. بنابراین، باید به دور از تعصب(لقمان، آیات 20 و 21)، تکبر(حج، آیات 8 و 9)، جهل و نادانی و بیخردی(حج، آیات 3 و 8) و مانند آن انجام گیرد.
قواعد مناظرات انتخاباتی
مناظرههای انتخاباتی همانند هر مناظره دیگر باید براساس فلسفه و سبک زندگی اسلامی باشد. از آنجا که اسلام قواعد و قوانینی را برای هر عمل مکلف تعیین کرده است، هر کسی که وارد مناظرات از جمله مناظرههای انتخاباتی میشود، باید آن را مراعات کند. قواعد مناظرههای انتخاباتی از منظر قرآن، بر اساس مبانی و اصول فلسفه زندگی و نظام سیاسی آن شکل میگیرد و باید مراعات شود. مهمترین اصول و قواعد مناظرههای انتخاباتی از منظر قرآن عبارتند از:
1. منطقمحوری: منطق چارچوبی است که از نظر شکلی و محتوایی سخن را سامان میدهد. سخن باید از نظر شکلی و محتوایی به گونهای باشد که حق را آشکار ساخته و باطلی را از حق جدا کند. کسی که وارد مناظره و مجادله میشود باید اصول منطق را بشناسد و بر اساس آن عمل کند. امروزه هر کسی بر این جمله اصرار میورزد که قواعد بازی را بشناسید و براساس آن عمل کنید. بنابراین، یک مسلمان باید قواعد بازی مناظرههای انتخاباتی را بر اساس اصول و مبانی اسلامی و قرآنی بشناسد و بر اساس آن عمل کند. از جمله مهمترین قواعد آن است که انسان منطقی سخن بگوید و بر اساس علم و دانش قطعی و اگر نشد اطمینانی سخن را بر زبان جاری سازد. مجادلات بیعلم و براساس گرایشهای حزبی و جناحی خطری است که دامنگیر همگان است و مسلمان باید سخن از روی علم بگوید و تحت تاثیر گرایشهای حزبی نباشد. خداوند به شدت مسلمان را از سخنانی که بر اساس گمانه و ظن است پرهیز میدهد و خواهان گفتار و رفتار عالمانه است. مجادله و مناظره نیز باید این گونه باشد.(حج، آیات 3 و 8؛ لقمان، آیه 20؛ غافر، آیات 35 و 56؛ اعراف، آیه 71)
2. هدایتمحوری: مجادله و مناظره باید هدایتمحور باشد و هیچ یک از طرفین مناظره نباید کاری کنند که موجب گمراهی طرف دیگر یا مردم شود.(همان)
3. قوانینمحور: مناظره و مجادله باید قوانینمحور باشد و بر اساس قوانین روشن و مکتوب انجام گیرد. در این مسئله هم باید قوانین مناظره و اصول آن شفاف و روشن مشخص شود و هم باید محتوا موجب روشنی قوانین و افزایش شفافیت در این عرصه شود. به سخن دیگر، هم از نظر شکلی و هم از نظر محتوایی باید مجادله بر اساس قوانین باشد.(همان)
4. ادله محکم و استوار: طرفین مناظره باید ادلهای که ارایه میدهند، محکم و استوار باشد به طوری که بتوان در محاکم نیز بدان استناد کرد. در حقیقت ادله باید از چنان استواری برخوردار باشد که موجبات سلطه مطلب و مواضع طرف مجادله شود. از اینرو در آیات قرآن بر واژه سلطان به عنوان مهمترین ویژگی در ادله و براهین مجادله تاکید شده است.(غافر، آیات 35 و 56)
5. حسن معاشرت: از دیگر قواعد اسلامی – قرآنی مناظره ، برخورد نیک و معاشرت خوب است که باید میان دو طرف مناظره برقرار باشد. ادب کلامی باید با ادب رفتاری جمع شود؛ زیرا هدف از مناظره تبیین حق و مواضع درست است نه آنکه کسی بخواهد دیگری را به هر شکلی از میدان به در کند. اصولا در اسلام، هدف، وسیله را توجیه نمیکند و کسی نمیتواند برای رسیدن به مطلب حق یا کار حق، از ابزار باطل و ناحق بهره برد. خداوند در آیه 125 سوره نحل تنها در صورتی مجادله را جایز میداند که از نظر شکلی و محتوایی نیک باشد؛ یعنی هم در محتوا و هم در روش باید به شکل نیکی برگزار شود تا هیچگونه شائبه بداندیشی و بدگویی در آن به چشم نیاید. از نظر محتوایی باید شخص تلاش کند که موجبات هدایت برای دیگری را فراهم آورد نه آنکه گمراه سازد و از نظر شکلی نیز به گونهای عمل کند که رفتار نیک و معاشرت خوش از آن به چشم آید. همین قاعده در آیه 46 سوره عنکبوت نیز تبیین شده است.
6. تاکید و تایید مشترکات: مجادله نباید به گونهای باشد که تنها هدف آن مچگیری باشد، بلکه باید بر مشترکات تاکید و بر موارد مورد اتفاق مهر تایید زده شود.(عنکبوت، آیه 46)
7. رفق و مدارا: از آنجا که هدف از مجادله و مناظره تبیین حقایق و مواضع است، نباید به گونهای باشد که موجب درگیری و جنگ و اهانت و مانند آن شود. مدارا کردن و نرمی در کلام و عمل میتواند مناظره را از حالت هیجانی غیرعقلانی به سمت عقلانیت سوق دهد و آثار و تاثیر مثبتی بر طرفین و جامعه بگذارد. یکی از معانی «و جادلهم بالّتى هى أحسن» در آیه 125 سوره نحل، جدال با رفق و مدارا است که به عنوان یک قاعده جدلی در قرآن مطرح شده است.(مجمعالبيان، ج5-6، ص605 و نیز همان، ج7-8، ص449) همچنین از آیات 67 و 68 سوره حج به دست میآید که مدارا از اصول و قواعد اصلی مناظرات اسلامی و قرآنی است؛ زیرا خداوند در این آیات بیان میکند که با آنان منازعه کلامی نداشته باشد و در صورتی که امری را نمیپذیرند با گفتن خدا بهتر میداند از ادامه سخن و مجادله بگذرند و در حقیقت براساس قاعده «قالوا سلاما»(غافر، آیه 65) با سلام و صلوات از مجادله عبور کنند.
8. اجتناب از زبانبازی: برخی فلسفه را زبانبازی و بازی زبانی دانستهاند و فیلسوف را کسی میدانند که با بازی زبانی افکار میسازد و فلسفه میبافد؛ در حالی که حقیقت چیز دیگری است؛ و این افراد فیلسوف نیستند، بلکه سفسطه کنندگانی هستند که با بازی زبانی موجبات گمراهی دیگران میشوند. برخی در مجادلات و مناظرات، کلمات بیمعنا و پوچ و بیمحتوایی را به کار میبرند که خودشان نیز از مفهوم آن اطلاعی ندارند. دم از حقوق بشر و آزادی میزنند در حالی که معنا و مفهوم آن را نمیدانند. این کلمات تنها الفاظ زیبا و پر طمطراقی است که چون طبل توخالی تنها صدا دارد و هیچ. خداوند در آیه 71 سوره اعراف از این نوع زبانبازی و کلمات بیمحتوا و پوچ به عنوان «اسماء سمیتموها» نامهای نامگذاری شده یاد میکند که فاقد حقیقت و معنا است. از همین رو، خداوند از چنین رفتاری در مجادله و مناظره در همین آیه برحذر داشته است؛ زیرا هدف از مجادله در رویه اسلامی، تبیین حقیقت است. البته دیگران درصدد هستند که حق را نابود کرده و باطل را جایگزین سازند. از همین رو به زبانبازی رو میآورند.(کهف، آیه 56)
9. اجتناب از شیطنت: از امور دیگری که در مجادله و مناظره انتخاباتی باید پرهیز شود، شیطنتکاری است. برخی از افراد با شیطنت بر آن هستند تا مواضع خویش را حفظ کرده و اهداف خویش را محقق سازند. اینان با استفاده از باطل و سخنان زیبا و فریبا تلاش میکنند تا طرف مقابل را از میدان به در کرده و خود جای رقیب بنشینند.(حج، آیه 3) این رویه سزاوار مسلمان نیست؛ چه رسد کسانی این رویه را در پیش گیرند که بخواهند مسئولیتی را در نظام اسلامی به عهده گیرند.
10. اجتناب از تمسخر: مسلمان هرگز کسی را تمسخر نمیکند و دنبال استهزا نمیرود. بر این اساس، در مناظره و مجادله رویهای را در پیش نمیگیرد که موجب تمسخر باشد. این در حالی است که دشمنان هر طوری شده میکوشند تا باطل خود را حق جلوه دهند و حق را نابود سازند(کهف، آیه 56) و برای رسیدن به مقصود خویش از همه ابزارهای باطل و حق استفاده میکنند. از جمله این ابزارها و رویهها میتوان به استهزا و تمسخر طرف مقابل اشاره کرد تا این گونه خود را چیره سازند و سخن و موضع خویش را پیش برده و تثبیت کنند.(همان)
11. اجتناب از تکبر: مومن، متواضع است و در برابر حق نیز سر تسلیم فرود میآورد؛ اما کافر، متکبر و مستکبر است و حق را نمیپذیرد و با تکبر و استکبار با مردم مواجه میشود. از نظر قرآن کسانی که از روی جهالت و بیخردی و نادانی به مجادله میپردازند دلهایی پر از تکبر دارند و از نظر روانشناسی مردمان متکبر هستند.(غافر، آیه 56) پس کسانی که در مناظرههای انتخاباتی در نظام اسلامی وارد میشوند، باید تکبر را کنار بگذارند و در برابر حق و اهل آن فروتن باشند.
12. دلسوزی: از آنجا که هدف مجادله و مناظره، احقاق حق است، نباید به دور از اموری باشد که مخالف حق است و موجبات طرد و دوری مردم شود؛ پس اگر کسانی که وارد مناظرات میشوند حقجو هستند، باید دلسوز مردم نیز باشند و سخنی نگویند که مردم را از حق دور سازند یا طرف مقابل را در شرایط بدی قرار دهند. مجادله احسن باید با دلسوزی و همدلی همراه باشد.(هود، آیه 74)
در آیات قرآن اصول و قواعد دیگری نیز بیان شده که یا به همین اصول کلی بازمیگردند یا توضیح و تبیینی از همین اصول ذکر شده است.
* علی جواهردهی
منبع: روزنامه کیهان 9 اردیبهشت 96
از گذشتگان عبرت بگیرید!
از گذشتگان عبرت بگیرید!
امامحسین(ع) فرمود: ای فرزند آدم! تفکر و اندیشه نما و با خود بگو، سلاطین و پادشاهان و صاحبان و مالکین دنیا کجا رفتند. آنان که خرابههای دنیا را آباد کرده و نهرها حفر و جاری نموده و شهرها بنا کردند، و از دنیا گذشتند و رفتند، در حالی که از رفتن دنیا سخت بیمیل بودند. و گروه دیگر به جای آنها نشستند و از آنان ارث بردند، و ما هم به زودی به آنها ملحق خواهیم شد. (1)
امامحسین(ع) در حال عبور به قصر اوس رسیدند و پرسیدند: این کاخ از کیست؟
عرض کردند: از «اوس» است.
حضرت فرمود: اگر حال و روز و سرانجام دنیا را میدید و میشناخت، مایل بود که در سرای آخرت برای او به جای این کاخ (که در دنیا از خود به جا گذاشته) قرص نانی که بهرهاش در سرای آخرت نصیب او گردد باشد. (2)
_________________________________
1- ارشادالقلوب، ج1، ص 29
2- مجموعه ورام، ج 1، ص 70
ادب فـرزنـدان پـيامبـر(ص)
نویسنده در مطلب حاضر با اشاره به ویژگی ادب در سبک زندگی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به برخی جلوههای این رفتار اجتماعی در زندگی آن دو بزرگوار و به ویژه امام حسین(ع) پرداخته است.
امام حسین(ع) و برادرش امام حسن(ع) سرمشق بشریت هستند. آنان همه مکارم اخلاقی را در خود تجلی بخشیده و سرمشق عملی اخلاق و ادب بودند. آنان همان طوری که ادب داشته و حرمت حریمهای الهی را حفظ میکردند، در روابط اجتماعی نیز بر حفظ حرمتهای اجتماعی تاکید داشته و پسندیدهترینها را انجام میدادند و به کمتر از نیکوترین بسنده نمیکردند؛ زیرا خداوند از بندگانش خواسته تا نیکوترینها را گرفته (اعراف، آیه145) و بر اساس مکارم اخلاقی که برترینها در اخلاق است، رفتار و عمل کنند.(فرقان، آیه 72)
خداوند در آیه 61 سوره آل عمران که آیه مباهله خوانده میشود، امام حسین(ع) و امام حسن(ع) را فرزندان پیامبر(ص) خوانده است. ایشان به حرمت حریم الهی و حکم خداوندی بر همان رویه عمل میکردند و همواره ادب نگه داشته و پیامبر(ص) را به عنوان پدر خطاب میکردند و به حکم، امیرمومنان علی(ع) را در زمان حیات پیامبر(ص) به عنوان پدر نمیخواندند.
امام علی(ع) خود در توصیف ادب فرزندانش میفرماید: كانَ الْحَسَنُ فِي حَياهًِْ رَسُولِ اللّهِ يَدْعُوني أَبَاالْحُسَيْنِ وَكانَ الْحُسَيْنُ يَدْعُوني أَبَا الْحَسَنِ، وَيَدْعُوانِ رَسُولَاللّهِ أَباهُما، فَلَمّا تُوُفِّىَ رَسُولُاللّهِ دَعَواني بِأبيهِما؛ در طول زندگانى پيامبر(ص)، حسن مرا ابوالحسين مىخواند و حسين مرا ابوالحسن و هردو، پيامبر را پدر مىخواندند، وقتى ایشان رحلت فرمود، آنان مرا پدر خواندند.(مقاتل الطالبيين، ص 24)
این نکته لازم به ذکر است که وقتى كسى را با كُنيه صدا كنند نه با اسم خاصّ خودش، نشانه احترام نهادن به اوست؛ از این رو، امام على(ع) را «ابوالحَسَنين» میگویند.
البته اين شيوه که به حکم الهی انجام میگرفت و در سبک زندگی آنان بروز داشت، در حقیقت، نوعى فرهنگسازى هم بود تا مردم نیز به حکم الهی، امام حسن و امام حسين(ع) را كه فرزند دختر پيامبر(ص) بودند، فرزند پيامبر خدا بشناسند و به این عنوان تکریم کنند. این امر چنان معروف شد که مردم دیگر، امامان معصوم(ع) رانیز به عنوان «یابن رسولالله؛ ای پسر پیامبر خدا» صدا میکردند.
ادبورزی امام حسین(ع) و حفظ حـريم بـرادر و خواهر
ادب به معنای اهتمام و توجه به لطائف و ظرافتهایی است که انسان را در مراتب عالی اخلاق قرار داده و به عنوان کریم و دارای مکارم اخلاقی میشناساند. فاطمه(س) میگوید: «وقتی آیه «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً»؛ «رسول خدا را آن گونه که همدیگر را صدا میزنید، نخوانید!» نازل شد، ترسیدم که رسول خدا را با لفظ «ای پدر» بخوانم؛ لذا [من هم مانند دیگران پدر را] با لفظ «یا رسولالله» صدا زدم. ولی پیامبر یک بار یا دو بار یا سه بار از من روی گردانید [و پاسخم را نگفت]. سپس رو کرد به من و فرمود: ای فاطمه این آیه درباره تو و خانواده تو و نسل تو نازل نشده است. تو از من هستی و من از تو هستم. همانا این آیه برای [ادب کردن] جفا کاران درشت خوی قریش… نازل شده است. و اما تو ای فاطمه! «قُولِی یَا أَبَتِ فَإِنَّهَا أَحْیَا لِلْقَلْبِ وَ أَرْضَی لِلرَّب؛ [مرا با جمله] «ای پدر» خطاب کن که این جمله بیشتر قلب [مرا] حیات میبخشد و خداوند را بیشتر خشنود میسازد.»(نگاه کنید: مناقب شهرآشوب)
امام حسین(ع) نیز در ادب و ادبورزی سرمشق است. از جمله مواردی که در ادب آن بزرگوار بیان شده روایت امام صادق(ع) است که فرموده است: ما مَشَى الْحُسَيْنُ(ع) بَيْنَ يَدَىِ الْحَسَنِ(ع) قَطُّ وَلابَدَرَهُ بِمَنْطِقٍ إِذا اجْتَمَعا تَعْظيما لَهُ؛ امام حسين(ع) به خاطر رعايت احترام، هيچ وقت جلوى امام حسن(ع) راه نرفت و زمانى كه با هم بودند ابتدا به صحبت نكرد.(مشكاهًْالانوار، ص 170)
از این روایت به دست میآید از جلوههاى احترام گذاردن به كسى آن است كه جلوتر از او راه نرويم و پيش از او شروع به حرف زدن نكنيم. رعايت اين نكته نسبت به پدر و مادر، معلّم و مرّبى، برادر بزرگتر، افراد سالخورده و بزرگ لازمتر است. امام حسين(ع) نسبت به برادرش امام حسن(ع) اين ادب را مراعات مىكرد، با اينكه هر دو امام و حجت الهى و معصوم بودند و سرور جوانان بهشتى به شمار مىرفتند.
امام باقر(ع) نیز درباره یکی دیگر از جلوههای ادبورزی امام حسین(ع) نسبت به برادر بزرگتر خویش امام حسن(ع) میفرماید: ما تَكَلَّمَ الْحُسَيْنُ(ع) بَيْنَ يَدَىِ الْحَسَنِ(ع) إِعْظاما لَهُ، وَلاتَكَلَّمَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَنَفِيَّةِ بَيْنَ يَدَىِ الْحُسَيْنِ إِعْـظاما لَهُ؛ امام حسين(ع) در نزد امام حسن(ع) به خاطر احترام او و محمد حنفيه نيز در پيش امام حسين عليهالسلام به خاطر احترامش حرف نمىزد. (مناقب ابن شهر آشوب ج 3، ص 401)
اینها تنها جلوههایی اندک از ادبورزی آنان است. همین رویه در خانواده امامان(ع) سرمشق دیگران قرار گرفت و مردم از آنان ادب میآموختند. رعایت ادب در میان اهل بیت(ع) رواج داشته و مکارم اخلاقی را آنان در عمل به مردم یاد میدادند و از همین رو پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) اسوههای حسنه عملی ادب و اخلاق و مکارم اخلاقی شدهاند.(نگاه کنید: احزاب، آیه 21)
همچنین از روایات در سنت و سیره برمیآید وقتى رسول خدا(ص) در جايى حضور داشتند، امام على(ع) ساكت بود و به احترام پيامبر خدا(ص) حرف نمىزد، مگر آنكه پيامبر خدا(ص) چيزى سؤال كند. رعايت اينگونه آداب، نشانه شخصيت انسان و معرفت او نسبت به بزرگان است که باید سرمشق شیعیان و مسلمانان بلکه کل بشریت در سبک زندگی اخلاقی شود.
در روایت است که پیامبر(ص) به احترام دخترش حضرت فاطمه(س) برمیخاست و فاطمه(س) به استقبال پدر میشتافت و چنان به یکدیگر احترام و تکریم میکردند که گاه حسادت دیگران را بر میانگیخت. چنین سبک زندگی اسلامی را که بر اساس مکارم اخلاقی شکل گرفته و پیامبر(ص) خود را مامور و مبعوث به آن دانسته و خداوند مسئولیت تعلیم و تزکیه امت را به ایشان سپرده است(بقره، آیات 129 و 151؛ آل عمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2)، باید آموخت و در خانه و خانواده به آن عمل کرد تا ضمن حفظ حرمتها و حریمها، عواطف و احساسات در مسیر درست قرار گیرد و موجب رشد و تعالی انسان شود.
در روایات آمده که حضرت امام حسین(ع) بر حفظ كـرامت خـواهر به هر شکلی تلاش میکرد و تلاش داشت تا خواهرش را با آنکه از وی کوچکتر بود، تکریم کند و مقام و منزلت او را پاس دارد. در روایت است: إنَّ الْحُسَيْنَ(ع) إذا زارَتْهُ زَيْنَبُ(س) يَقُومُ إجْلالاً لَها وَكانَ يُجْلِسُها في مَكانِهِ؛ وقتى حضرت زينب(س)، امام حسين(ع)را زيارت مىكرد، امام به احترام او بر مىخاست و در جاى خـودش مىنشاند.(وفات زينبالكبرى، ص11)
این رفتارها در خانواده معصوم(ع) و شیوه آنان به ما میآموزد که چگونه یک خانواده اسلامی داشته باشیم. گفتنی است زينب كبرى(س) را عقيله بنىهاشم مىگفتند و از نظر فهم و ايمان و فضايل اخلاقى بسيار والا بود. از اين رو سيدالشهدا(ع) چنين رفتار احترامآميزى با او داشت.
این تکریم تنها در زمان حیات نبود، بلکه امام حسین(ع) تکریم نسبت به والدین و برادر را حتی پس از رحلت آنان داشته و به زيـارت قبورشان میرفت و ضمن صله رحم، آداب تکریم را به تمام و کمال انجام داده و به ما میآموخت. امام صـادق(ع) به نقل از امام باقر(ع) فرمود: إنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلىٍّ عليهماالسلام كانَ يَزُورُ قَبْرَ الْحَسَنِ بْنِ عَلىٍّ عليهماالسلام كُلَّ عَشِيَّةِ جُمُعَةٍ؛ حضرت حسين بن على هر شب جمعه به زيارت قبر حضرت حسن بن على مىرفت. (بحارالانوار، ج 10، ص 317)
در اسلام، به عنوان یک حکم الهی، زيارت قبور مؤمنان، از مستحبّات است. اگر اين زيارت نسبت به قبر يك امام معصوم باشد ثواب بيشترى دارد. زيارت هر هفته امام حسين(ع) از قبر برادر شهيدش در بقيع درسى براى ماست تا مزار شهدا و اموات را از ياد نبريم. در زیارت قبور امامان و به ویژه امام حسین(ع) روایات بسیار و ثواب عظیمی مطرح شده است.
امام باقر(ع) نسبت به كسانى كه در روز عاشورا نمىتوانند به زیارت آن حضرت بروند، اینگونه دستور عزادارى دادند و فرمودند: برحسین(ع) ندبه و عزادارى و گریه كند و به اهل خانه خود دستور دهد كه بر او بگریند و در خانهاش با اظهار گریه و ناله بر حسین، مراسم عزادارى بر پا كند و یكدیگر را با گریه و تعزیت و تسلیت گویى در سوگ حسین در خانههایشان ملاقات كنند.(كامل الزیارات، ص175)
به هر حال، هر گونه عمل خیر برای مردگان نوعی صله رحم است. فرزندان که میتوانند باقیات صالحات باشند کسانی هستند که این صله رحم را حتی پس ازمرگ والدین و خویشان میتوانند انجام دهند و با کارهایی چون اطعام و دادن صدقات و حتی زکات فــطریه که یک امر واجب بر زندگان است برای مردگان احسان کنند و آنان را در عالم آخرت و برزخ یاری رسانند و وضعیتشان را بهبود بخشند.
در روایت است: عَنِ الحَسَنِ وَ الحُسَينِ(ع) إِنَّهُما كانا يُؤَدِّيانِ زَكاهًْ الْفِطْرَةِ عَنْ عَـلىٍّ(ع) حَتّى مـاتا ؛ امام حسن و حسين تا زنده بودند، از طرف حـضرت على(ع) زكات فطره پرداخت مىكردند. (دعائمالاسلام ج 1 ص 267)
البته پرداخت زكات فطریه كه كمك به فقراى جامعه است، ثواب بسيار دارد و كارى خداپسندانه است. گرچه پرداخت زكات فطره (روز عيد فطر) بر كسى كه از دنيا رفته واجب نيست، ولى كار اين دو امام معصوم، نوعى صدقه بود كه هم يادى از پدر بزرگوارشان مىشد، هم ثواب آن به روح امام على (ع) مىرسيد، هم آموزشى براى ماست كه با كارهاى نيك و انفاقها و صدقات خويش، ياد درگذشتگان را گرامى بداريم.
همچنین روایت است که آن دو امام بزرگوار به نیت پدر خویش امام علی(ع) به آزاد كردن بردگان میپرداختند. امام باقر(ع) فرمود: كانَ الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ(ع) يُعْـتِقانِ عَـنْ عَـلىٍّ(ع)؛ امام حسن و امام حسين از جانب حضرت على برده آزاد مىكردند. (طبقات ابنسعد، زندگانى امام حسين(ع) ص 36)
نویسنده:مجید معروفی
نشست سیاسی
نشست سیاسی با حضور حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای رحمانی زیدعزه
شهیدی که سردار سلیمانی آن را انتخاب کرد شهیدی که سردار سلیمانی آن را انتخاب کرد
حسینعلی عالی در سال ۱۳۴۶ هجری شمسی در روستای «جهانگیر» شهرستان«زابل» متولد شد.
تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان را نیز در این شهرستان گذراند. با اوجگیری انقلاب، به همراه پدر و مادر و دیگر وابستگان در مبارزات علیه حکومت استبدادی شاه شرکت فعال داشت. عشق و علاقه عجیبی به امام (ره) و انقلاب داشت و همین موجب شد پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای حراست از انقلاب و دستاوردهای آن به عضویت بسیج در بیاید.
با تهاجم نظامی عراق علیه ایران و آغاز جنگ تحمیلی، در حالی که یک دانشآموز ۱۴ ساله بود و جثه کوچکی داشت به جبهه رفت. حسینعلی در کنار تحصیل، به ورزش کشتی نیز علاقه داشت و در هر دو زمینه موفق بود. او خیلی زود رسالت و توانایی خود را در جبهه شناخت و در واحد «اطلاعات-عملیات» لشکر «۴۱ ثارالله» استان کرمان فعال شد و در عملیاتهایی همچون «والفجر۸»، «کربلا۱» و «کربلا۵» حضور یافت.
مدیریت، مسئولیتپذیری، ولایتمداری، اطاعت و فرمانبرداری، احترام و روحیه مشورت از خصوصیات بارز او بود و همین ویژگیها موجب شد تا در ۱۹ سالگی در عملیات «کربلا۵» از سوی حاج قاسم سلیمانی مسئول محور عملیات لشکر ۴۱ ثارالله به او سپرده شود. قدرت فرماندهی خوبی داشت. ادب و رفتاش باعث جذب رزمندگان به او شده بود. در انجام فرایض و عمل به مستحبات و قرائت قرآن و دعا کوشا بود.
تا اینکه در شب نوزدهم دی ماه ۱۳۶۵ در حالی که رزمندگان در منطقه «شلمچه» در حال عبور از زمینی پر از آب بودند، به موانعی همچون میدان مین و ۱۰۰ متر سیم خاردار فرش شده بر زمین میرسند. تخریبچی سیمها را میچیند که در همین لحظه دشمن منور هشداردهنده را شلیک میکند. در این درگیری گلولهای به پهلوی حسینعلی برخورد میکند اما او برای اینکه رزمندگان دیگر بتوانند از آن مهلکه نجات یابند و خط دشمن شکسته شود خودش را روی سیم خاردارها میاندازد
یکی از همزمان شهید عالی میگوید: شب عملیات «کربلای۵» حاج قاسم (سردار سلیمانی) با دوربین دید در شب رزمندگان را نگاه میکرد و مرتب به حضرت زهرا سلام الله علیها متوسل میشد. بعدها سردار سلیمانی درباره این شب روایت کرده است: «دلهره عجیبی پیدا کردم چون آسمان مهتابی بود و من از شروع کار تا نزدیک دشمن شما را میدیدم و مرتب متوسل به به حضرت زهرا سلام الله علیها میشدم که عملیات لو نرود.
شهید حسینعلی عالی در یکی از نیایشهایش خواسته است: «خداوندا! میخواهم که همچون شهدا مردانه به راه آنها قدم بردارم و تا آخرین قطره خون راه آنها را ادامه دهم. میخواهم همچون دوستانم به سوسوی آن ستاره ای که نور امید به من بخشیده پر بکشم.»
فرازی از وصیتنامه شهید عالی
خداوندا: میخواهم که همچون شهدا مردانه به راه آنها قدم بردارم و تا آخرین قطره خون راه آنها را ادامه دهم. میخواهم همچون دوستانم به سوی آن ستارهای که نور امید به من بخشیده پر بکشم. خداوندا: من نه بهشت میخواهم نه شهادت، من ولایت میخواهم، ولایت مولا علی (علیهالسلام)، مرا به ولایت مولایم علی (علیهالسلام) بمیران و آن جناب را در شب اول قبر به فریادرسی من برسان.
روحش شاد و یادش گرامی
راحت طلبی ها، نسل امروز را کسل و بیمار کرده است
آیتالله محیالدین حائری شیرازی از اساتید برجسته ی اخلاق حوزه علمیه در آیین اختتامیه سومین المپیاد فرهنگی و ورزشی طلاب حوزه علمیه قم در سالن همایشهای مدرسه علمیه معصومیه سلام الله علیها بیان فرمودند: یکی از دلایل افت توجه مردم کشور به ورزش آن است که فضای مجازی به رقیبی برای ورزش تبدیل شده است و توانسته متولی بخش اعظمی از بیماری های افراد باشد.
عضو سابق خبرگان رهبری افزود: مردم باید به اندازه نیاز از فضای مجازی استفاده کنند و آفت دنیای امروز آن است که مردم ورزش را رها کرده و غرق در فضای شبکه های مجازی شده اند.
وی خطاب به مسئولان و برنامه ریزان گفت: باید یارانه ورزش را در کشور برای استفاده قشرهای مختلف مردم از فضاهای ورزشی تخصیص داد و حتی باید برخی فضاهای ورزشی به صورت رایگان در خدمت مردم باشد، مردم به ورزش کردن علاقه مند هستند؛اما دستشان به امکانات ورزشی نمی رسد و بسیاری از مردم این تمکن را ندارند که در هفته دو یا سه بار به استخر بروند.
استاد اخلاق حوزه علمیه ادامه داد: ورزش نباید به یک تجارت تبدیل شود، این در حالی است که مسابقات ورزشی بدون تزریق پول به آن ها به انجام نمی رسد، باید روحیه بسیجی را در ورزش نهادینه کنیم.
وی با اشاره به اینکه امروزه سبک زندگی ها تغییر یافته است، اظهار داشت: در زمانهای قدیم، مردم پیاده یا با مرکب به سفر میرفتند که این به نوبه خود یک ورزش محسوب میشود؛ همچنین زنها در خانه با گوشت کوبیدن، جارو زدن، رخت شستن، هیزم آوردن و غیره به نوعی ورزش انجام میدادند، اما امروز همه امور آسان شده و مردم راحت طلب شدهاند و این رفاه طلبی آنها سبب بسیاری از بیماریها شده است.
آیتالله حائری شیرازی خاطرنشان کرد: در زمان های قدیم، مردم در خانه های خود مرغ و دیگر حیوانات حلال گوشت را پرورش میدادند و تغذیه آنها غالباً محصولاتی بود که از اینها به دست می آمد، اما امروزه متاسفانه به عنوان مثال یک میلیون تخم مرغ را تبدیل به جوجه میکنند و با تزریق هورمون پس از ۴۵ روز یک مرغ ناسالم یک کیلو و پانصد گرمی تحویل بازار میدهند.
وی گفت: سبک زندگی امروز به گونهای است که ورود انرژی به بدن چند برابر شده و از وقتی که ماشین وارد زندگی بشر شده و کارهای انسان را ماشین انجام میدهد انجام ورزش امری واجب است.
سخنران این مراسم ورزشی بیان داشت: سبک زندگی امروز به گونهای است که ورود انرژی به بدن چند برابر شده و خروج آن از بدن به دلیل زندگی ماشینی کم شده است و نتیجه آن این است که از جوانی شاهد بروز بیماریهای مختلف هستیم بطوریکه امروز جمعیت مبتلایان در دنیا به بیماری دیابت همرده جمعیت کشورهایی نظیر چین و هند است.
آیتالله حائری شیرازی با اشاره به اینکه امروز به برکت انقلاب اسلامی ثمره نشان دادن صبر را در دنیا شاهد هستیم و کشورهای مختلف به مسیر انقلاب میپیوندند، اظهار کرد: باید در روند زندگی کنونی خود به تدبیرالمعیشت توجه داشته باشیم، باید امروز به اندازهای که اکسیژن مصرف میکنیم به توسعه باغها نسبت به تولید این اکسیژن توجه داشته باشیم.
وی بیان کرد: باید در بدن خود نیز وقتی انرژی بیش از حد مصرف کردهایم با ورزش این انرژی اضافه را خارج کرده و با این روش بر عمر خود بیفزاید.
استاد اخلاق حوزه با بیان اینکه آپارتمان نشینی مجال کار و جنب و جوش را از انسانها سلب کرده است، گفت: در شیراز طرحی به نام «حیاط برج» بر پاشد و بر اساس آن همانطوری که در برجها برای ماشینها قطعهای از زمین به عنوان پارکینگ در نظر گرفته میشود، برای هر واحد قطعه زمینی برای کاشت سبزیجات و نگهداری از مرغ و امثال آن نیز اعطا شود و با استقبال مردم مواجه شد.
آیتالله حائری شیرازی با اشاره به اینکه برخی خارجی ها میگویند دین اسلام، دین حقیقی نیست، ابراز داشت: روزی یک نفر به من این جمله را گفت، در حالی که دلیلش این بود که «مناطق مسلمان نشین اغلب آلوده و غیر بهداشتی بوده، اما مناطق مسیحی نشین پاک و سالم است»؛ همچنین از دیگر دلایلش هم کم تر پرداختن مسلمانان به امر ورزش بود.
وی ادامه داد: طلاب علوم دینی در قم الگوی عالم تشیع و عالم تشیع قلب عالم اسلام است؛ بنابراین ضروری است به مباحث ورزشی بیشتر بپردازند تا علاوه بر منافعی که برای خود اشخاص دارد، دیگر کسانی به اعمال شیعیان اشکال نگیرند و از این طریق نتوانند به اسلام ضربه بزنند.
استاد اخلاق حوزه خاطرنشان کرد: ورزش باستانی فضای کمی را اشغال میکند؛ بنابراین در هر محله میتوان یک فضای کوچک را به این نوع ورزش اختصاص داد، چرا که این نوع ورزش در واحد زمانی بسیار کم انرژی زیادی را آزاد میکند.
حکم آموزش مسائل شرعی
سوال:
آموزش مسائل شرعی چه حکمی دارد؟ آیا جایز است روحانیون دربرابر یاددادن مسائل شرعی به مردم، اجرت بگیرند؟
پاسخ:
هرچند اجمالاً آموزش مسائل حلال و حرام فى نفسه واجب است و اجرت گرفتن در برابر آن جایز نیست ولى گرفتن اجرت براى مقدماتى که اصل آموزش احکام متوقف بر آنها نیست و شرعاً هم بر انسان واجب نیستند مانند حضور در مکان خاص،اشکال ندارد.
منبع: khamenei.ir و استفتائات