رهنمودهای هفت گانه ی امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام ظاهراًبه کسی که از آن حضرت در خواستم موعظه و بیان حدیثی کرد،فرمود:
1-آن چه را طاقت نداری ،با زحمت بر خود مبند
2-و آنچه را به دست نمی آوری دنبال نکن
3-برآنچه قدرت نداریحساب باز نکن
4-و جز به اندازه ای که به دست می آوری بخشش نکن
5- و جز به اندازه ای که کار انجام داده ای پاداش مخواه
6-وجز به آنچه از طاعت خدا رسیدی خوشحال مباش
7- و جز آن چه خودت را سزاوار و اهل آن می دانی عهده دار مشو و در دست مگیر
با سه شرط مهمان شما می شوم
امام حسین علیه السلام در سخنانی نسبت به ساده زیستی امیرالمومنین علیه السلام و کم کردن تشریفات در مهمانی ها اشاره کرده و به نقل از پدر بزرگوارشان علی علیه السلام فرمود:
«شخصی حضرت امیرالمومنین علیه السلام را به مهمانی دعوت کرد. آن حضرت فرمود:آمدن من سه شرط دارد ،اگر آن را انجام بدهی دعوت تو را می پذیرم؛
آن شخص گفت :آن سه شرط چیست ؟حضرت فرمود :
1-چیزی از بیرون خریداری نکنی
2-هرچهداری بیاوی
3- به زن و بچه ات ستم نکنی
آن شخخص گفت :پذیرفتم . آن گاه امیرالمومنین علیه السلام دعوت او را پذیرفت.»
لذت شهادت
شهید «یوسف ایمانی »که هنگام تخریب پل جزیره ی مجنون در اثر اصابت خمپاره دشمن روی «خرج گودها»به شهادت رسیده است ،به خواب یکی از همرزمانش می آید و می گوید:
«نمی دانی چقدر لذت بخش بود،هنگامی که خمپاره روی خرج گودها خورد».آن رزمنده در خواب می پرسید :چطور بود؟
شهید یوسف ایمانی می گوید:شخصی خوش چهره و نورانی در آن هنگام سر مرا روی زانو گرفت .
خوشا بحال زندگان
شهید بهروز مرادی از مدافعان 34روزه خرمشهر که در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید،هموکه در تابلوی معروفش نوشت «به خرمشهر خوش آمدید ،جمعیت 36 میلیون نفر »در یادداشت 5 اردیبهشت 1361 می نویسد:
«صبح خواب دیدم به حضور امام خمینی رسیده ام … اما حیف در خواب اورا دیدم . بچه ها می گویند قرار است بعد از فتح خرمشهر به دیدار امام برویم ؛خوشا به حال کسی که بعد از حمله ی خرمشهر زنده می ماند و امام را زیارت می کند.»
سیمای امام حسین علیه السلام
در روایات بسیاری نقل شده که شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله و علیه و آله در صورت و سیرت امام حسین علیه السلام بود.
در شب های تاریک ،نور از پیشانی و اطراف گردنش می تابید که مردم آن حضرت را با آن نور می شناختند.
عمروعاص که در جنگ صف،ین از فرماندهان و مشاوران معاویه بود،روزی پسرش عبدالله نگاهش به امام حسین علیه السلام افتاد به اطرافیان خود گفت :«کسی که دوست دارد به بهترین انسانها بین زمین و آسمان نگاه کند به حسین علیه السلام نگاه کند. »
مرحوم علامه ی مجلسی نقل می کند که در روایات آمده است ،وقتی امام حسین علیه السلام در مکان تاریک می نشست ،مردم با نور پیشانی و نور گلویش که می تابید به سوی او هدایت می شدند؛یعنی نورانیت پیشانی و گلوی آن حضرت از دور نمایان بود.از این جهت رسول خدا صلی الله وعلیه وآله بیشتر وقت ها از پیشانی و زیر گلو ی آن حضرت می بوسید.
کتاب فرازهایی از سیره امام حسین علیه السلام ،ص 30
مناجات عاشقانه در شب عاشورا
راوی می گوید : آن شب امام حسین علیه السلام و یارانش به شب زنده داری پرداختند و صدای مناجات و راز و نیاز شان همانند صدای بال زنبوران عسل به گوش می رسید؛در حالی که برخی در رکوع و سجود و برخی ایستاده و برخی نیز نشسته سرگرم عبادت بودند ،به همین دلیل در آن شب سی دونفر از سپاه عمربن سعد به یاران امام حسین علیه السلام پیوستند.
کتاب لهوف،ص 59
خواب شهادت
راوی می گوید:امام حسن علیه السلام روی زمین نشسته بود که خوابش برد پس از مدتی بیدار شده و فرمودند:
«ای خواهرم ،من اینک جدم محمد صلی الله وعلیه وآله و پدرم علی علیه السلام و مادرم فاطمه علیها السلام و برادرم حسن علیه السلام را در خواب دیم که به من فرمودن :ای حسین علیه السلام تو به زودی - ویا فردا - نزد ما خواهی آمد.»
راوی می گوید :زینب علیها السلام تا این سخنان را شنید سیلی بر صورت زد و با صدای بلند گریست .امام علیه السلام نیز به او فرمود :«آرام باش ،کاری نکن که دشمن ما را شماتت و سرزنش کند.»
آیا کسی نیست که مارا یاری کند ؟
راوی می گوید :وقتی امام حسین علیه السلام به خاک افتادن و شهادتیاران و خاندانش را دید قصد جانبازی در مقابل دشمن رتا نمود و فریاد برآورد :«آیا کسی نیست که از حرم رسول خدا دفاع کند ؟آیا خدا پرستی نیست که به خاطر ما از خدا بترسد؟ آیا فریاد رسی نیست که به امید پاداش الهی به فریادمان برسد؟آیا یاریگری نیست که به امید آنچه نزد خداست مارا یاری کند؟