5 عاملی که سبب بی حیایی می شود
در اهمیت حیا همین بس که علی _علیه السلام _در این باره فرمودند: «کسی که دین ندارد حیا ندارد»(۱)پس طبق فرمایش ایشان یکی از نشانه های نداشتن دین و ایمان بی حیایی است. اگر فرد باحیا را فردی بدانیم که فعل قبیح (فعل نابهنجار به معنی انجام دادن کاری که نباید انجام شود و ترک کردن کاری که باید انجام شود) را به احترام فرد ناظر(خود فرد، دیگران، فرشتگان، ائمه،خداوند) ترک می کند، در نقطه مقابل فرد بی حیا است؛ که از انجام دادن فعل قبیح، شرم نمیکند. بنابراین بیحیایی، یعنی مبادرت به کار قبیح در حضور دیگران، بدون هیچ گونه نگرانی.برخی افراد هیچ باکی ندارند که مردم آنان را در حال انجام کار ناشایست ببینند. اینان افراد بیحیایی هستند که اگر در حال گناه دیده شوند، هیچ گونه تاثر قلبی پیدا نمیکنند. در مذمت بی حیایی روایات بسیاری وجود دارد و عوامل متعددی سبب بی حیای فرد می شود، که ما در این نوشتار به بررسی اجمالی برخی از مواردی که سبب بی حیایی می شوند می پردازیم:
1_تکرار
فرد باحیا نسبت به تکرار فعل قبیح (فعل نابهنجار به معنی انجام دادن کاری که نباید انجام شود و ترک کردن کاری که باید انجام شود) حساس است و تجربه متعدد فعل قبیح، میتواند به بیحیایی منجر شود. ممکن است فرد باحیا به جهت غفلت یا لغزش، مرتکب فعل قبیح شود. گرچه در مرتبه اول، این کار همراه با شرمندگی و سرافکندگی خواهد بود، اما اگر تکرار شود، سبب از میان رفتن قبح آن کار میگردد و هنگامی که قبح عملی از میان برود دلیلی برای شرم، وجود ندارد. به همین جهت علی علیهالسلام میفرماید: «خطاکاری هرکس زیاد شود، حیای او کاهش مییابد.»(۲)تکرار در این موارد را می توان سبب بی حیایی دانست:
◄پرحرفی
حضرت می فرمایند: «مَن کَثُرَ کَلامُهُ، کَثُرَ خَطَؤُهُ.»(۳) هر کس زیاد حرف بزند، زیاد اشتباه می کند.» جالب این که ایشان علت افزایش خطا را نیز در پرحرفی دانسته است. پرحرفی منجر به افزایش اشتباه میشود و افزایش اشتباه، منجر به کاهش حیا. به هر جهت تجربه کار قبیح میتواند حیا را کاهش دهد.
◄رابطه نامشروع
کار قبیح تا وقتی انجام نشده قبح زیادی دارد؛ اما وقتی تجربه شود حیای آن کاهش مییابد. مثلا اگر کسی پی در پی مورد سوء استفاده جنسی قرار گیرد، شرم و ترس او میریزد و حتی زبان او نیز بیشرم میگردد. امام علی علیهالسلام در این باره فرموده است: «مردی که مورد تجاوز قرار گیرد حیای او کم میشود و زبانش بیادب میگردد.»(۴) در حدیث دیگری آمده که هر که از نظر جنسی هرزه باشد، پررو و دریده میگردد.«من لانت أسافله، صلبت أعالیه؛ هر کس اسافلش هرزه باشد، پُر رو و دریده میشود.»(۵) به همین جهت همجنسبازی و روسپیگری از عوامل کاهش حیا هستند.
◄گوش دادن به موسیقی
در احادیث آمده که گوش دادن به موسیقی و آوازهای حرام نیز عامل بیحیایی است. شاید این نیز در راستای تجربه قبیح، قابل توجیه باشد. موسیقی و آواز حرام، به جهت ساختار و محتوایی که دارد قبح رفتارهای نامناسب جنسی را از میان میبرد و فرد را نسبت به آن تحریک میکند و به همین جهت، سبب بیحیایی میگردد. در راوایات آمده: «هر کس در خانه خود چهل روز نوازندگی کند، خداوندشیطانی را بر او مسلط میکند که بر همه اعضای او تسط مییابد و چون اینگونه شود خدا حیا را از او برمیگیرد و در نتیجه نه از آنچه میگوید باکی دارد و نه از آنچه دربارهاش میگویند.»(۶)
◄فقر و گدایی
همین مسئله درباره گدایی کردن و حاجت خواهی از مردم نیز وجود دارد. این که کسی برای روزی خود، به دیگران رو بیندازد و بدون این که کاری کرده باشد، چیزی طلب کند به خودی خود مایه خجالت و شرم است. حال اگر دست دراز کردن نزد دیگران کار همیشگی فرد شود، نشانه بیشرمی او است.
در حقیقت چنین افرادی به وسیله آبروی خود کسب معاش میکنند؛ یعنی آبرو میدهند و چیزی میگیرند به همین جهت گدایی از مردم مایه از بین رفتن حیا میشود. امام صادق علیهالسلام در این باره میفرماید: «نیاز خود را از مردم خواستن، مایه سلب عزت و از بین رفتن حیاست.»(۷) رسول خدا نیز فرموده است: «گدایی کردن (مانند) چنگ زدن است که فرد به وسیله آن، صورت خود را می خراشد.»(۸)
به همین جهت، یکی از گروه هایی که معمولا بیحیایی در میان آنان فراوان دیده میشود، افراد فقیری هستند که به نان شب خویش محتاجاند و به خاطر کسب روزی مجبورند به هر کسی رو بیندازند و به هر کاری تن دهند و هر ذلت و خواریای را تحمل کنند. امام علی علیهالسلام پیامد فقر را چهار چیز میدانند: «ضعف یقین، کاهش عقل، کم رنگ شدن دین، و کاهش حیا و آبرو» و از این رو فرموده از فقر به خدا پناه میبریم.(۹)
◄قانع نبودن
البته دست نیاز به سوی دیگران دراز کردن و نگاه به دست مردم داشتن، همیشه علت نداری نیست و در بسیاری موارد معلول قانع نبودن است. برخی افراد واقعا از تأمین زندگی خود عاجزند؛ اما برخی به آنچه دارند قانع نبوده طمع بیشتر دارند و لذا همواره چشم به دست دیگران دارند. این نیز موجب کاهش حیا و به وجود آمدن بیحیایی است. اصل چشم داشتن به دست دیگران مایه شرم است؛ اما وقتی این کار تجربه گردد و تکرار شود به مرورحیا را کاهش میدهد تا به بیحیایی میرسد. به همین جهت کسانی که در آغاز این راه قرار دارند ابتدا با سختی و دشواری رو به رو هستند؛ ولی به مرور زمان وضع عادی میگردد و بدون هیچ گونه پروایی و بدون ذرهای ناراحتی و سختی، به آن مبادرت میورزند.
◄حمام و تفرجگاه کنار دریا
همین نکته را در مسئله استحمام نیز میتوان یافت، حمام از پدیدههای غیرعربی است و ظاهرا از روم بهحجاز رفته است. چنینبه نظر میرسد که در روم، بدون پوشش و با حالت برهنهوارد حمام میشدهاند. در چنین وضعیتی، یکی از عوامل رواج بیحیایی حمام رفتن بوده است. گاه برای لحظاتی ممکن است کسی برهنه دیده شود؛ ولی فورا خود را بپوشاند و یا از دیدهها مخفی گردد. این اندازه در بیحیایی تأثیری ندارد اما اگر در جایی مثل حمام، برهنگی جزء عرف بشود و مردم با بدن برهنه در آن جا حاضر شوند این تکرار و تداوم، موجب بیحیایی میگردد. به همین جهت امام علی علیهالسلام درباره این گونه حمام ها فرموده است: «بد مکانی است حمام! پرده را میدرد و حیا را می برد.» (۱۰)
البته این امر، اختصاص به محلی به نام حمام ندارد. هر جا چنین مسئله ای پدید آید، چنین پیامدی خواهد داشت. مثلا در حجاز، حمام وجود نداشت و مردم در فضای باز و در دید دیگران استحمام میکردند و این امر سبب بیحیایی و جریحه دار شدن حیا و عفت عمومی میگردید. به همین جهت رسول خدا با حاسیت نسبت به این پدیده برخورد میکردند و مردم را از این کار نهی نمودند.
همچنین در تفریحگاه های کنار دریا در فصل تابستان، این پدیده به چشم میخورد. البته این امر در کشورهای غربی بیشتر است. در آن کشورها، حتی برخی مناطق از برخی شهرها به این امر، اختصاص داده میشود. در این مورد نیز چون برهنگی امری دامنهدار است و نه لحظهای، موجب بیحیایی خواهد شد.
◄ازدواج
کاهش حیا در مراحل مختلف زندگی نیز توجیه میشود. بهمرور زمان و در طول زندگی، حیای افراد نسبت بهبرخی امور، کاهش مییابد. عمدهترین مسئله، حیا در قلمرو امور جنسی است. حیای زنان، به تدریج کاهش مییابد، حیای مردان نیز کاهش مییابد و به مرورشرمی را که نسبت بهامور جنسی داشتند از دست میدهند. این امر را در شوخیهای مربوط به مسائل جنسی نیز میتوان مشاهده کرد. در آغاز زندگی زناشویی، ممکن است از خیلی حرفها و شوخیها پرهیز شود، اما به مرور زمان حرفهای صریح و شوخیهای رکیک آغاز میشود. دلیل این امر در تکرار است. وقتی تجربه این قبیل امور افزایش یابد، هر چند مشروع باشد ولی شرم فرد را نسبت به آن کاهش میدهد.
◄دانشجویان پزشکی
همین امر را در مشاغلی که در آن ها روابط میان زن و مردم نامحرم زیاد است، میتوان مشاهده کرد. شاید در آغاز شرم زیادی میان زن و مرد نامحرم وجود داشته باشد؛ اما به مرور زمان این شرم کاهش بیشتری مییابد. برخی رشتههای تحصیلی نیز همین گونهاند. در تحقیقی که به عمل آمده حیای دانشجویان پزشکی کمتر از سایر دانشجویان بوده است. در این رشته ویژگیهایی وجود دارد که میتواند توجیهکننده این تفاوت باشد. برخی از این ویژگیها عبارتاند از: بحث و گفتگوی باز درباره اندامها و رفتارهای جنسی، مشاهده تصاویر اندام برهنه زنان و مردان، معاینه بیماران جنس مخالف، مشاهده اندامهای بیماران در هنگام معاینه، و … . همه این ها در قالب تکرار و تجربه متعدد، قابل توجیه است.(۱۱)
کاهش حیا قابل پیشگیری است
نکته مهم این که این مسئله را نمیتوان سرنوشت حتمی حیا دانست و حتما این گونه نیست که همه افراد چنین سرنوشتی داشته باشند. مثلا نقل شده که رسول خدا در آن سن بالا و با وجود تعدد همسرانش، از دختران ازدواج نکرده هم شرم و حیای بیشتری داشته است.(۱۲) این نشان میدهد که کاهش حیا، قابل پیشگیری است.
از یکی از روایتها میتوان شیوهای برای این کار استخراج کرد. در روایتی آمده که بهترین زن کسی است که هنگام خلوت زناشویی، همان گونه که لباس خود را کنار میگذارد حیای خود را نیز کنار بگذارد و پس از آن به موازات این که لباس خود را میپوشد، جامه حیا را نیز بر تن کند.(۱۳) این شیوه میگوید رفتارها و حالت های زمان های تنهایی را به اوقات دیگر سرایت نداده و پس از آن که لباس بر تن کردید، تصور کنید که هیچ اتفاقی نیفتاده و چیزی نسبت به قبل، تغییر نکرده است. معمولاً به موازات پوشیدن لباس، جامه حیا بر تن نمیشود و یا به طور کامل بر تن نمیشود و این روند کاهش، در طول تجربههای متعدد، ادامه پیدا میکند. راه جلوگیری از کاهش حیا حذف تجربههای کاهنده نیست. لازم نیست خلوتهای زناشویی به طور کلی حذف شوند و یا آموزش پزشکی تعطیل شود تا حیا حفظ گردد؛ ولی زن و شوهرها میتوانند پس از خلوت، به حالت اول برگردند و ازدواج راهی برای کاهش حیای آن ها نشود. دانشجویان پزشکی نیز میتوانند پس از کلاس آموزش به حالت اول برگردند و آنچه را دیده و یا شنیدهاند و آنچه را که مربوط به این اوقات خاص است، در همان قلمرو نگه داشته به دیگر قلمروهای زمان سرایت ندهند.
۲_شکسته شدن حرمت
وجود حرمت میان فرد و دیگران، عامل برانگیختگی حیاست. حضور کسی شرم برانگیز است که برای فرد دارای حرمت و احترام باشد. اگر میان آنان حرمتی وجود نداشته باشد، شرمی هم وجود نخواهد داشت. به همین جهت امام کاظم علیهالسلام توصیه کرده است که «حرمت میان خود و برادرت را از میان نبر، چیزی از آن را باقی بگذار چرا که از میان رفتن حرمت، از میان رفتن حیا است.»(۱۴)
بنابراین یکی از عوامل بیحیایی بی آبرو شدن افراد است. از همین جا میتوان به تأثیر منفی فاش کردن اسرار عیب جویی و رسواسازی دیگران پی برد. اموری از این دست که سبب از میان رفتن حرمت و آبروی فرد میشود و حیای او را برطرف میسازد. به همین جهت توصیه فراوان شده که اسرار دیگران را فاش نسازید و کسی را رسوا نکنید، بلکه بالاتر از این توصیه شده است که عیوب دیگران را بپوشانید.
3_نوشیدن شراب
یکی دیگر از اموری که حیا را از بین میبرد و موجب بیحیایی میگردد، نوشیدن شراب است.(۱۵) امام رضا علیهالسلام، کاهش قدرت بازداری را یکی از پیامدهای نوشیدن شراب معرّفی میکند.(۱۶) مشروبات الکلی کارکردهای قشر مخ یا کرتکس را دچار وقفه میکند. قشر مخ مسئول کارکردهای انسانی و بالای مغز مانند: (تفکر انتزاعی، گفتار، رفتار اختیاری، بازداری و مهار) است. یکی از آثار زیانبار الکل، این است که با مصرف کم و یکی دو بار نوشیدن کارکردهای قشر مخ بخصوص مهار رفتارهای ضد اجتماعی دچار وقفه میشود و با مصرف مقدار کم الکل، فرد موقتا منع و بازداری اجتماعی را فراموش میکند و به کارهایی دست میزند که در شرایط عادی از انجام دادن آن ها ابا دارد. پروا نداشتن و ابا نداشتن، یعنی بیحیایی.(۱۷)
4_ولادت ناپاک
ولادت ناپاک، یکی دیگر از عوامل بیحیایی است. این پدیده ممکن است به یکی از سه صورت زیر رخ دهد: یا به رابطه نامشروع است و یا اگر رابطه مشروع باشد، به آمیزش هنگام عادت ماهیانه برمیگردد و یا به مشارکت شیطان در انعقاد نطفه. در برخی روایات آمده که «اگر هنگام آمیزش از پوشش استفاده نشود، فرشتگان شرم میکنند و دور میشوند و به جای آنان، شیطان حضور مییابد و در انعقاد نطفه، مشارکت میکند.» چنانچه امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند: «کسی که از آنچه دربارهاش میگویند باکی نداشته باشد، شیطان، شریک نطفه او است، و کسی که باکی ندارد از این که مردم، او را در کار بد ببینند، شیطان شریک نطفه او است…»(۱۸) بنابراین، یکی از مواردی که در حیا یا بیحیایی افراد نقش اساسی دارد، مسئله انعقاد نطفه است. پاک بودن نطفه و رعایت مسائل پیرامونی آن، موجب تولّد فرزندان باحیا میشود. گسترش فساد و رواج روابط نامشروع ـ که به پیدایش فرزندان نامشروع منجر میشود ـ از عوامل مهمی است که حیای جامعه را تهدید میکند و باید نسبت به آن به شدّت حساس بود.
5_جهل
بیحیایی با جهل همراه است و هر جا جهل باشد، بیحیایی نیز حضور دارد و به همین جهت، بیحیایی از سپاهیان جهل شمرده شده است. امام علی علیهالسلام میفرماید: «جاهل چه قدر وقیح است.»(۱۹)
این فقط در قلمرو روابط اجتماعی نیست. در روابط میان انسان و خدا نیز همین گونه است. انسان جاهل حرمت خدا را نیز نگه نمیدارد و به همین جهت از خدا هم شرم ندارد. رسول خدا در باب نشانه های جاهل میفرماید: «نه از خدا شرم میکند و نه او را یاد میکند.»(۲۰)در مقالات بعدی به بررسی ویژگی های افراد بی حیا می پردازیم.
منبع:
برگرفته از پژوهشی در فرهنگ حیا، عباس پسندیده
*****************************************************************************************************
پی نوشت:
۱_بحار الا نوار، ج۷۸، باب ۱۹
۲_ غررالحکم ودررالکلم، ح ۶۷۱۰
۳_ نهج البلاغه، حکمت ۳۴۹؛ تحف العقول، ص ۸۹ و ۹۹؛ روضه الواعظین، ص ۴۶۹؛ بحار الأنوار، ج ۷۷، ص ۲۸۶
۴_ همان، ص ۳۷۶ (ح ۳۹۵)؛ المئه کلمه، جاحظ، ص ۶۳ (ح ۴۸)
۵_ المناقب، خوارزمی، ص ۳۷۶، ح ۳۹۵
۶_دعائم الإسلام، ج ۲، ص ۲۰۸، ح ۷۶۰؛ الکافی، ج ۶، ص ۴۳۴
۷_ الکافی، ج ۲، ص ۱۴۸، بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۱۱۰
۸- سنن أبی داوود، ج ۲، ص ۱۱۹ (ح ۱۶۳۹)؛ مسند ابن حنبل، ج ۷، ص ۲۷۹، (ح ۲۰۲۸۵)؛ کنزالعمّال، ج ۶، ص ۴۹۶ (ح ۱۶۶۹۸)
۹_جامع الأخبار، ص ۱۰۶
۱۰_کتاب من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۱۵ (ح ۲۳۸)؛ مکارم الأخلاق، ص ۵۳؛ بحار الأنوار، ج ۷۶، ص ۷۷
۱۱_ر .ک: «تهیه ابزارهایی جهت سنجش: عمل به باورهای دینی و انواع حیا و بررسی رابطه دینداری و حیا با ویژگیهای شخصیت و سلامت روان»، رساله دکتری (Ph. D) محمود گلزاری، دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۸۰، ص ۱۳۵
۱۲_بحار الأنوار، ج ۱۶، ص ۲۳۰
۱۳_الکافی، ج ۵، ص ۳۲۴؛ تهذیب الاحکام، ج ۷، ص ۳۹۹
۱۴_الکافی، ج ۲، ص ۶۷۲، تحف العقول، ص ۴۰۹؛ بحار الأنوار، ج ۷۸، ص ۳۲۰
۱۵_«اِن اللّه تعالی حرم الخمر لما فیها من الفساد وبطلان العقول فی الحقائق و ذهاب الحیاء من الوجه؛ خداوند متعال، شراب را حرام کرده به خاطر فسادی که به همراه دارد و به خاطر از کار انداختن و از بین بردن حیا از چهره». (فقه الرضا علیهالسلام، ص ۲۸۲؛ بحار الأنوار، ج ۶۶، ص ۴۹۱
۱۶_«حرم اللّه ـ عزّوجلّ ـ الخمر لما فیها من الفساد ومن تغییرها عقول شاربیها ؛ خداوند عزیز و جلیل ، شراب را حرام کرد به خاطر فسادی که در آن است و به خاطر دگرگون کردن عقل شراب نوشها …». (علل الشرائع، ج ۲، ص ۴۷۵؛ عیون أخبارالرضا علیهالسلام، ج ۱، ص ۱۰۵؛ بحار الأنوار، ج ۶، ص ۱۰۷
۱۷_ر . ک: «تهیه ابزارهایی برای سنجش: عمل به باورهای دینی و …»، رساله دکتری (P.HD) محمود گلزاری، ص ۱۳۳ (به نقل از: داویکو ۱۹۹۹، ص ۴۱)
۱۸_کتاب من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴۱۷، ح ۵۹۰؛ الخصال، ص ۲۱۶
۱۹_عیون الحکم والمواعظ ، ص ۴۷۵
۲۰_تحف العقول، ص ۱۹؛ بحار الأنوار، ج ۱، ص ۱۱۹