حوزه علمیه فاطمیه سلاماللهعلیها شهرکرد


زينت پرستش كنندگان الهى
آن حضرت با عنوان زينالعابدين و سجاد خوانده مىشود،چرا كه او قبل از هر چيز بنده خالص و صالح خدا بود، و سجدههاى طولانى او، هربيننده را به سوى خدا و پرستش خدا جذب مىكرد.
خداوند در حديث لوح كه آن نامهاى از سوى خدا به پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است او راچنين معرفى كرده است: «سيد العابدين و زين اوليائى الماضين; او آقاى عبادتكنندگان و زينت اولياى پيشين من است.» يوسف بن اسباط مىگويد، پدرم گفت:
نيمههاى شب به مسجد رفتم، جوانى را كه به سجده افتاده بود ديدم كه چنين باخدا راز و نياز مىكرد: «سجد وجهى متعفرا فىالتراب لخالقى و حق له; صورتم خاكآلود، براى آفريدگارم سجده كرد، كه خداوند سزاوار سجده است.» به محضرش رفتم،دريافتم امام سجاد(علیه السلام) است، صبر كردم تا هوا روشن شد، به نزد ايشان رفتم و عرضكردم: «اى فرزند پيامبر! چرا آن همه به خود زحمت مىدهى با اين كه خداوند تورا برترى بخشيده و تو در پيشگاه خدا مقام بسيار ارجمندى دارى؟» او با شنيدناين سخن منقلب شده و گريه كرد و فرمود: پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«هنگامى كه روز قيامتبرپا گردد هر چشمى جز چهار چشم گريان است:
1- چشمى كه از خوف خدا بگريد;
2- چشمى كه در راه (جهاد) براى خدا نابينا شده باشد;
3- چشمى كه از حرامهاى خدا پوشيده شده باشد;
4- چشمى كه شب تا صبح در حال سجده بيدار باشد… .»
عبادت امام سجاد(علیه السلام) پرستش كاملا آگاهانه و بسيار عميق بود،او با لذت و شيفتگى مخصوص، آميخته با عرفان كامل، خدا را عبادت مىكرد. ارتباطو پيوند او با خدا به گونهاى بود كه روايتشده:
شبى براى عبادت برخاست، هنگام وضو، چشمش به ستارگان آسمان افتاد، و هم چنانبه ستارگان مىنگريست ، و در انديشه آفريدگار و آفرينش آنها فرو رفت، حيران وبهت زده در حالى كه دستش در آب بود، به آسمان چشم دوخته بود تا صداى اذان صبحرا شنيد.
فاطمه(سلام الله علیها) يكى از دختران اميرمومنان على(علیه السلام) از جابربن عبدالله انصارى تقاضاكرد كه نزد امام سجاد(علیه السلام) برود، به عنوان دلسوزى از آن حضرت بخواهد كه جانش رااز آسيب عبادت بسيار حفظ كند، زيرا او بر اثر عبادت بسيار، از ناحيه بينى و سرزانوها و كف دستها و پيشانى، آسيب سختى ديده بود، جابر نزد امام سجاد(علیه السلام) رفت وآن حضرت را از تحمل آن همه رنج طاقت فرسا در عبادت برحذر داشت.
امام سجاد(علیه السلام) به او فرمود: «اى همنشين رسول خدا(ص)! جدم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) آن قدرعبادت كرد كه پاهايش ورم كرد، شخصى به او عرض كرد: چرا آنقدر به خود رنجمىدهى؟ فرمود: «افلا اكون عبدا شكورا; آيا بنده سپاسگزار خدا نباشم.» جابربه امام سجاد(علیه السلام) عرض كرد:
«جان عزيزت در خطر است، كمتر خود را در فشار قرار بده.» امام سجاد(علیه السلام) فرمود:
«يا جابر لا ازال على منهاج ابوى موتسيا بهما حتى القاهما; اى جابر همواره راهپدرانم (پيامبر و على) را مىپيمايم، و آنها را الگو قرار مىدهم تا به آنهابپيوندم.» صحيفه سجاديه، يكى از نمادهاى عرفانى و زاييده انديشههاى معرفتشناسى امام سجاد(علیه السلام) است كه به عنوان زبور آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) شناخته شده، و با مطالعهآن، مىتوان به عظمتبىكران پرستش آگاهانه آن بزرگوار واقف شد.
مرد دانا صبح زود از مقابل مغازه نانوایی عبور می کرد. دید نانوا عمدا مقداری آرد ارزان جو را با آرد مرغوب گندم مخلوط می کند تا در طول روز به مردم به اسم نان مرغوب گندم بفروشد و سود بیشتری به دست آورد. مرد دانا از مرد نانوا پرسید:” آیا دوست داری با آن بخش از وجودت که به تو دستور این کار را داد و الآن مشغول انجام این کار است تمام عمر همنشین باشی!؟”
مرد نانوا با مسخرگی پاسخ داد:” من فقط برای مدتی اینکار را انجام خواهم داد و بعد که وضع مالی ام بهتر شد اینکار را ترک می کنم و مثل بقیه نانواها آدم درست و صادقی می شوم!؟”
مرد دانا سری تکان داد و گفت:” متاسفم دوست من!! هر انسانی که کاری انجام می دهد بخشی از وجود او می فهمد که قادربه این کار هست. این بخش همه عمر با انسان می آید. در نگاه و چهره و رفتار و گفتار و صدای آدم خودش را نشان می دهد.
کم کم انسان های اطراف ات هم می فهمند که چیزی در وجود تو قادر به این جور کارهای خلاف است و به خاطر آن از توفاصله می گیرند. تو کم کم تنها می شوی و این بخش که تو دیگر دوستش نخواهی داشت همچنان با تو همراه خواهد شد و نهایتا وقتی همه را از دست دادی فقط این بخش از وجودت یعنی بخشی که قادر به فریب است در کلک زدن مهارت دارد با تو می ماند و تو مجبوری تمام عمر با تکه ای که دوست نداری زندگی کنی و حتی در آن دنیا با همان تکه همراه شوی!
اگر آنها که محض تفنن و امتحان به کار خلافی دست می زنند و گمان می کنند بعد از این تجربه قادر به بازگشت به حالت پاکی و عصمت اولیه نیستند و بخشی از وجود آنها نسبت به توانایی خود در خطاکاری آگاه و بیدار می شود و همیشه همراهشان می آید ، شاید از همان ابتدا هرگز به سمت کار خلاف حتی برای امتحان هم نمی رفتند.
1- امامت امام حسین (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره امام حسین (علیه السلام) عرضه میدارد: «و صل علی الحسین بن علی امام المؤمنین و وارث المرسلین و حجة رب العالمین» (1)؛
«و بر حسین بن علی، امام مؤمنان، و وارث پیامبران و حجت پروردگار عالمیان درود فرست». در این فقرات نیز سه عنوان برای امام حسین (علیه السلام) ذکر شده است؛ 1- امام مؤمنان، 2- وارث علم انبیاء مرسل، 3- حجت پروردگار عالمیان
2- اخلاص در ولایت امام حسین (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره امام حسین (علیه السلام) فرمود:
«السلام علیک، سلام… المخلصِ فی ولایتک» (2)؛
«سلام بر تو، سلام… کسی که در ولایت و دوستی تو خالص است».
امام حسین (علیه السلام) از جمله دوازده امامی است که از جانب خداوند متعال به امامت رسیده و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز به امامت و وصایت او تصریح نموده است، و لذا بر عموم مسلمین خصوصاً دوستانش ولایت دارد، و بر ماست که بر ولایت او اخلاص داشته باشیم تا از برکات آن بهرهمند شویم؛ زیرا پذیرش ولایت آن بزرگوار در حقیقت به نفع خودمان میباشد.
3- امام حسین (علیه السلام)؛ مرجع دینی مردم
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
«اشهد انّک… کنت… معدن الاحکام» (3)؛
«گواهی میدهم که تو… معدن حکمها بودی».
امام حسین (علیه السلام) کسی بود که از سرچشمهی علم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شهر علم او یعنی حضرت علی (علیه السلام) سیراب شده و در دامان آنان پرورش یافته بود و لذا مرجع دینی مردم به حساب میآمد. و نیز میراث علمی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که نزد پدرش حضرت علی (علیه السلام) بود و از او به برادرش امام حسن (علیه السلام) منتقل شد، بعد از شهادت او به امام حسین (علیه السلام) منتقل گشت.
1. جمال الاسبوع، ص 301.
2. بحارالانوار، ج 101، ص 328.
3 . بحارالانوار، ج 101، ص 328.
صداي اصغر مي آيد…
نامش را در روضه هاي هر سال شنيده ايم.
شنيده ايم و هر بار به شکلي، و با تمام بند بند وجودمان، لعنش کرده ايم. «حرمله»، نام غريبي نبود…مهارتش در پرتاب تير سه شعبه زبان زد بود. وقتي اشاره مي کردند که بزن، تمام نيرويش را خرج پرتاب تير مي کرد. گفته بود به دوروبري ها: پيش يزيد شهادت بدهيد که من سه جا تير انداختم و هر سه جا کار را تمام کردم.
تصويري که از او در ذهنم هست، بي شباهت به تصوير خون آشام هاي کابوس هاي کودکي ام نيست. يعني قساوتي که به خرج داده، خوني که از گلوي اصغر شش ماهه بر زمين ريخته و صداي مظلوميتي که زنان حرم به آسمان بلند کردند، در کل تاريخ ثبت شده و هيچ کجا عين اين صحنه ها تکرار نشده.
علي بن حسين عليه السلام پرسيده بود: چه خبر از مختار؟!
گفتند: هر روز جمعي از دشمنان شما را به قتل مي رساند. فرموده بود: آيا حرمله هنوز زنده است؟
گفتند: بلي.
فرموده بود: خدايا!به او تيزيِ آهن و تيزيِ آتش بچشان.
مختار وقتي حرمله را کت بسته ديد، خنديد و گفت: خدا را سپاسگزارم که مرا بر تو مسلط کرد.
آن قدر به او تير زدند تا مرد. سپس آتشي از پشته هاي ني فراهم کردند و او را سوزاندند.
شعله ها بال مي رفت و مختار، صداي علي اصغر را در پيچش شعله ها مي شنيد.
بسماللهالرحمنالرحیم
جناب آقای روحانی
رئیسجمهور اسلامی ایران و رئیس شورای عالی امنیّت ملّی (دامت توفیقاته)
با سلام و تحیّت؛
اکنون که موافقتنامهی موسوم به «برجام» پس از بررسیهای دقیق و مسئولانه در مجلس شورای اسلامی، کمیسیون ویژه و دیگر کمیسیونها و نیز در شورای عالی امنیّت ملّی، سرانجام از مجاری قانونی عبور کرده و در انتظار اعلام نظر اینجانب است، لازم میدانم نکاتی را یادآور شوم تا جنابعالی و دیگر دستاندرکارانِ مستقیم و غیرمستقیم آن، فرصتهای کافی برای رعایت و حفظ منافع ملّی و مصالح عالیهی کشور در اختیار داشته باشید.
۱) پیش از هر چیز لازم میدانم از همهی دستاندرکاران این فرایند پرچالش، در همهی دورهها از جمله هیئت مذاکرهکنندهی اخیر که در توضیح نقاط مثبت و در اصلِ تثبیت آن نقاط همهی سعی ممکن خود را به کار بردند، و نیز از منتقدانی که با ریزبینیِ قابل تحسین، نقاط ضعف آن را به همهی ما یادآور شدند و مخصوصاً از رئیس و اعضای کمیسیون ویژهی مجلس و نیز از اعضای عالیمقام شورای عالی امنیّت ملّی که با درج ملاحظات مهمّ خود، برخی از نقاط خلأ را پوشش دادند، و سرانجام از رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی که با تصویب طرحی محتاطانه، راه درست اجرا را به دولت ارائه کردند، و نیز از رسانهی ملی و نویسندگان مطبوعات کشور که با همهی اختلافنظرها، در مجموع تصویر کاملی از این موافقتنامه در برابر افکار عمومی نهادند، قدردانی خود را اعلام دارم. این مجموعهی پر حجم کار و تلاش و فکر در مسئلهای که گمان میرود از جملهی مسائل به یاد ماندنی و عبرتآموز جمهوری اسلامی باشد، در خور تقدیر و مایهی خرسندی است. به همین دلیل با اطمینان میتوان گفت که پاداش الهی برای این نقش آفرینیهای مسئولانه، مشتمل بر نصرت و رحمت و هدایت ذات حضرت حق خواهد بود، انشاءالله؛ زیرا وعدهی نصرت الهی در برابر نصرت دین او، تخلّفناپذیر است.
۲) جنابعالی با سابقهی چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی، طبعاً دانستهاید که دولت ایالات آمریکا، در قضیّهی هستهای و نه در هیچ مسئلهی دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند. اظهارات رئیسجمهور آمریکا در دو نامه به اینجانب مبنی بر اینکه قصد براندازیِ جمهوری اسلامی را ندارد، خیلی زود با طرفداریاش از فتنههای داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حملهی نظامی و حتّی هستهای –که میتواند به کیفرخواست مبسوطی علیه وی در دادگاههای بینالمللی منتهی شود– پرده از نیّت واقعی سران آمریکا برداشت. صاحبنظران سیاسی عالَم و افکار عمومی بسیاری از ملّتها، بوضوح تشخیص میدهند که عامل این خصومت تمامنشدنی، ماهیّت و هویّت جمهوری اسلامی ایران است که برخاسته از انقلاب اسلامی است. ایستادگی بر مواضع بر حقّ اسلامی در مخالفت با نظام سلطه و استکبار، ایستادگی در برابر زیادهطلبی و دستاندازی به ملّتهای ضعیف، افشای حمایت آمریکا از دیکتاتوریهای قرون وسطائی و سرکوب ملّتهای مستقل، دفاع بیوقفه از ملّت فلسطین و گروههای مقاومت میهنی، فریاد منطقی و دنیاپسند بر سر رژیم غاصب صهیونیست، قلمهای عمدهای را تشکیل میدهند که دشمنی رژیم ایالات متّحدهی آمریکا را بر ضدّ جمهوری اسلامی، برای آنان اجتنابناپذیر کرده است؛ و این دشمنی تا هنگامی که جمهوری اسلامی با قدرت درونی و پایدار خود، آنان را مأیوس کند ادامه خواهد داشت.
چگونگی رفتار و گفتار دولت آمریکا در مسئلهی هستهای و مذاکرات طولانی و ملالآور آن، نشان داد که این نیز یکی از حلقههای زنجیرهی دشمنی عنادآمیز آنان با جمهوری اسلامی است. فریبکاری آنان در دوگانگی میان اظهارات اوّلیّهی آنان که با نیّت قبول مذاکرهی مستقیم از سوی ایران انجام میشد، با نقض عهدهای مکرّر آنان در طول مذاکرات دوساله و همراهی آنان با خواستههای رژیم صهیونیستی و دیپلماسی زورگویانهی آنان در رابطه با دولتها و مؤسّسات اروپاییِ دخیل در مذاکرات، همه نشاندهندهی آن است که ورود فریبکارانهی آمریکا در مذاکرات هستهای، نه با نیّت حلوفصل عادلانه، که با غرض پیشبرد هدفهای خصمانهی خود دربارهی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
بیشک حفظ هوشیاری نسبت به نیّات خصمانهی دولت آمریکا و ایستادگیهایی که بر اثر آن در طول مسیر مذاکرات از سوی مسئولان جمهوری اسلامی به کار رفت، توانست در موارد متعدّدی، از ورود زیانهای سنگین جلوگیری کند. با این حال، محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعدّدی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظهبهلحظه، میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آیندهی کشور منتهی شود.
۳) بندهای نهگانهی قانون اخیر مجلس و ملاحظات دهگانهی ذیل مصوّبهی شورای عالی امنیّت ملّی، حاوی نکات مفید و مؤثّر است که باید رعایت شود، با این حال برخی نکات لازم دیگر نیز هست که همراه با تأکید بر تعدادی از آنچه در آن دو سند آمده است، اعلام میگردد.
اوّلاً: از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانهی اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرائی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جملهی آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتّحادیهی اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتّحادیهی اروپا و رئیسجمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریمها بکلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزلهی نقض برجام است.
ثانیاً: در سراسر دورهی هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبهی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند.
ثالثاً: اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است، تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس، پایان پروندهی موضوعات حال و گذشته (PMD) را اعلام نماید.
رابعاً: اقدام در مورد نوسازی کارخانهی اراک با حفظ هویّت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن دربارهی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد.
خامساً: معاملهی اورانیوم غنیشدهی موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن دراینباره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور، باید بتدریج و در دفعات متعدّد باشد.
سادساً: مطابق مصوّبهی مجلس، طرح و تمهیدات لازم برای توسعهی میانمدّت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف از هماکنون تا پانزده سال و منتهی به ۱۹۰ هزار سو است، تهیّه و با دقّت در شورای عالی امنیّت ملّی بررسی شود. این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند.
سابعاً: سازمان انرژی اتمی، تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا بهگونهای ساماندهی کند که در پایان دورهی هشتساله هیچ کمبود فنّاوری برای ایجاد غنیسازیِ مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد.
ثامناً: توجّه شود که در موارد ابهام سند برجام، تفسیر طرف مقابل مورد قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است.
تاسعاً: وجود پیچیدگیها و ابهامها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلّفات و فریبکاری در طرف مقابل بویژه آمریکا، ایجاب میکند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند، برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهّدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است، تشکیل شود. ترکیب و وظایف این هیئت باید در شورای عالی امنیّت ملّی تعیین و تصویب شود.
با توجّه به آنچه ذکر شد، مصوبهی جلسهی ۶۳۴ مورخ ۹۴/۵/۱۹ شورای عالی امنیّت ملّی با رعایت موارد یاد شده تأیید میشود.
در خاتمه همانطور که در جلسات متعدّد به آنجناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کردهام، رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همهجانبهی اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد. امید است که مراقبت شود که این مقصود با جدّیّت تمام دنبال شود و بخصوص به تقویت تولید ملّی توجّه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمایید که وضعیّت پس از برداشته شدن تحریمها، به واردات بیرویّه نینجامد، و بخصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از آمریکا جدّاً پرهیز شود.
توفیقات جنابعالی و دیگر دستاندرکاران را از خداوند متعال مسئلت مینمایم.
سیّدعلی خامنهای
۲۹ مهرماه ۹۴
از امام حسین(علیه السلام) درباره شریف ترین مردم پرسیدند. آن حضرت فرمودند:
مَنِ اتَّعَظَ قَبلَ اَن یوعَظَ، وَ استَیقَظَ قَبلَ اَن یوقَظَ؛
کسی که پیش از آنکه پندش دهند، پند پذیرد و پیش از آنکه بیدارش کنند، بیدار شود.
موسوعة کلمات الامام الحسین(علیه السلام)، ص 743
شرح حدیث:
دنیا سراسر پند است، اگر انسان گوش پندشنو داشته باشد.
جهان و تاریخ، سراسر عبرت است، اگر انسان چشم عبرت بین داشته باشد.
آگاهان و بیداردلان، از در و دیوار، از کاخ و کوخ، از مرگ و بیماری انسانها، از طلوع و غروب قدرتها، از شکست و پیروزی انسانها، از عزّت و ذّلت اقوام، از فضای گورستان و خفتگان در قبرها، از بی وفایی مال و مقام و ثروت، «پند» می گیرند.
نیازی نیست که ما را پند دهند. در هر چیز موعظه و هشدار است.
خدا نکند کسی خود را به خواب بزند، که بیدار کردنش بسیار دشوار و گاه ناممکن است.
آیا مرگ هر یک از آشنایان و عزیزان، یک بیدارباش نیست؟
کاش انسان به مرحله ای از خودآگاهی و بصیرت و هشیاری برسد که «پیام» ها را درک کند و «هشدار» ها را بشنود و بداند که «زنگها برای که به صدا درآمده اند؟»
خدایا! پند و موعظه را محبوب ما بگردان.
پیش از آنکه مرگ، ما را بیدار کند، ما را از خواب غفلت بیدار کن.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
عيب پوشي يا سترالعيوب
ضد کشف عيوب، پوشيدن و مخفي کردن عيب هاست و آن از شعبه هاي نصيحت است، و حدي براي ثواب آن نيست. چنان که از اخبار فراوان استفاده مي شود، رسول خدا(صلي الله عليه و آله) فرمود:
من ستر علي مسلم ستره الله في الدنيا و الاخره؛
هر که برعيب مسلماني پرده پوشد خداوند در دنيا و آخرت عيب او را بپوشاند (جامع السعادات 280/2).
اميرمؤمنان(عليه السلام) درباره ي پوشاندن عيب ديگران فرمود:
من اشرف افعال الکريم غفلته عما يعلم؛
از کارهاي شرافت مندانه مرد کريم آن است که از آن چه مي داند خود تغافل ورزد (و عيب ديگران را ناديده پندارد) (نهج البلاغه، حکمت 222).
و در سخني ديگر فرمود:
من نظر من عيب نفسه اشتغل عن عيب غيره؛
هر که در عيب خود بنگرد، عيب ديگران را از ياد ببرد (همان، حکمت 349).
حضرت امير(عليه السلام) در يک تعبير ديگر فرموده است:
السخاء سترالعيوب؛ (ميزان الحکمه 420/4 به نقل از غررالحکم).
سخاوت و بخشش پوشاندن عيب ديگران است.