کلمات قصار امیرالمومنین از کتاب غررالحکم دررالکلم
لا هداية كالذّكر.
نيست هدايتى مانند ذكر، «هدايت» بمعنى راهنمائيست يا رسانيدن بمطلب، و مراد اينست كه نيست راهنماينده يا رساننده بمطلب مانند ذكر خداى عزّ و جلّ.
لا رشد كالفكر.
نيست رشدى مانند فكر، «رشد» بمعنى بر راه درست بودنست و مراد اينست كه نيست سببى از براى آن مانند فكر.
لا ذخر كالعلم.
نيست ذخيره مانند علم، يعنى علم بهترين ذخيرههاست از براى آخرت.
لا كنز كالقناعة.
نيست گنجى مانند قناعت، يعنى قناعت بهترين گنجهاست زيرا كه بهيچ وجه شبهه در آن نيست و با نفاق كم نمىشود و آفتى راه بآن ندارد و هيچ گنجى نيست كه چنين باشد.
لا حلم كالصّمت.
نيست حلمى مانند خاموشى، يعنى تحمّل آن بهترين حلمهاست.
لا ايمان كالصّبر.
نيست ايمانى مانند صبر، يعنى مانند ايمانى كه سبب صبر بر مصائب و نوائب و تنگى معاش و امثال آنها شود.
لا ميراث كالأدب.
نيست ميراثى مانند ادب، يعنى ميراثى نيست كه كسى از براى اولاد خود بگذارد مانند اين كه ادب تعليم ايشان كند اين بهترين ميراثهاست.
لا معونة كالتّوفيق.
نيست ياريى مانند توفيق يعنى يارى كننده نيست مثل توفيق حق تعالى و تهيّه او اسباب خير را از براى اين كس، پس آدمى بايد كه سعى و اهتمام در طلب توفيق بتوسّل بدرگاه او و مسئلت آن و اطاعت و انقياد كه سبب آن مىشود زياده باشد از سعى در تحصيل ساير اسباب آنها.
لا هلاك مع اقتصاد.
نيست هلاكتى با ميانه رويى، يعنى در معاش يا در هر باب چنانكه مكرّر مذكور شد.