چگونه می توان عاشق شد؟
چگونه می توان عاشق شد؟
عشق جذبه ای است از نوع محبّت و مافوق محبّت. مجمع البحرین می نویسد: «عشق محبتی است که از حد تجاوز کند و انسان را از حال عادی خارج نماید. پس هر محبتی ملازم عشق نیست اما هر عشقی با محبت همراه است. انواع محبت ها در انسان وجود دارد، امّا همه آنها در مرتبه عشق نیستند. دو دوست نسبت به یکدیگر محبت دارند. مرید نسبت به مراد و مرشد خویش محبت دارد اما عشق محبتی دیگر است.
عاشق واقعی به کسی می گویند که لحظه ای خیال و فکر و ذکرش از معشوق جدا نباشد. عشق و محبّت و هجران معشوق آن چنان قلب و جان و روح عاشق را مسخّر نموده که آب و خواب و غذا را از او گرفته و او به چیزی جز معشوق نمی اندیشد و کسی جز او را نمی بینند. هر کس چنین نیست، عاشق نیست.
چرا راه دور برویم … در همین دنیایی که زندگی می کنیم کمی جستجو کنید … ببینید واقعاً در روابط ما آدم ها، عشق و عاشقی آن هم از نوع واقعی اش چقدر جریان دارد؟
بندگان عاشق آسیبی نمی بینند
مخلص آن بنده عاشقی است که همه کس و همه چیز را یک باره از دل بیرون کرده تا غیر حب خدا (معشوقش) نه چیزی را ببیند و نه صدایی را بشنود و نه محبتی غیر از او را در دل داشته باشد
مروری می کنیم حرف های اولیه شیطان را پس از رانده شدن از درگاه خداوند: «به عزّتت سوگند! که تمام انسان ها را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان مخلصت»؛
قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأغْوِیَنَّهمْ أَجْمَعِینَ ﴿۸۲﴾ إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهم الْمخْلَصِینَ ﴿۸۳﴾ (سوره ص، آیات 82-83)
این مخلصین چه کسانی هستند؟
آنها کسانی هستند که دل از غیر بریدند و تنها و تنها برای خدا خالص شدند.
مخلص آن بنده عاشقی است که همه کس و همه چیز را یک باره از دل بیرون کرده تا غیر حب خدا (معشوقش) نه چیزی را ببیند و نه صدایی را بشنود و نه محبتی غیر از او را در دل داشته باشد.
بنا به گزارش آکاایران : کسی که عبد خدا گشت و مشمول خطاب یا عبادی قرار گرفت، بنده شیطان و انسان یا هوای نفس نمی شود.
جاده عاشقی، جاده عبودیت و بندگی است. راه و رسم بندگی آموز تا عاشق شوی. سیر و حرکت زمانی میسّر است که در اثر معرفت و آگاهی بیداری دل حاصل گردد و چراغ ایمان در دل روشن شود. روغن چراغ ایمان، عمل صالح و ترک گناه است.
عاشق ، جانشینان معشوق را نیز دوست دارد
عاشق همیشه چشم به راه پیام معشوق است و به هر چیزی که به معشوق تعلق دارد یا نماینده و پیام رسان او است، عشق می ورزد.
قرآن کریم می فرماید: قلْ إِن کنتمْ تحِبّونَ اللّهَ فَاتَّبِعونِی یحْبِبْکم اللّه وَ یَغْفِرْ لَکمْ ذنوبَکمْ وَاللّه غَفورٌ رَّحِیمٌ
«ای پیامبر! به مردم بگو: اگر خدا را دوست می دارید (و به او عشق می ورزید)، از من پیروی کنید، تا خدا هم شما را دوست داشته باشد و لغزش های گذشته شما را ببخشد که خداوند آمرزنده و مهربان است» (آل عمران، آیه 31)
تنها راه ایجاد محبّت بین انسان و خدا و ائمه (علیهم السلام) پیروی از دستورات آسمانی دین است و بس
عشاق خدا، مطیع رهبران الهی هستند. عاشق خدا نباید انتظار داشته باشد که رهبر الهی از آنان اطاعت کند و دستور بگیرد و یا با تحمیل افکار خود برای رسیدن به مقاصد و اهداف مادی به او فشار بیاورد که این کار به زیان مردم است، چنان که می فرماید: وَاعْلَموا أَنَّ فِیکمْ رَسولَ اللَّهِ لَوْ یطِیعکمْ فِی کَثِیرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتّمْ وَ لَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکم الْإِیمَانَ وَ زَیَّنَه فِی قلوبِکمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکم الْکفْرَ وَ الْفسوقَ وَ الْعِصْیَانَ أوْلَئِکَ هم الرَّاشِدونَ ﴿حجرات، آیه 7) «بدانید رسول خدا میان شما است. هرگاه در بسیاری از امور از شما پیروی کند، به مشقت خواهید افتاد، ولی خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دل هایتان زینت بخشیده و کفر و فسق و گناه را منفور شما قرار داده است. رشد یافته و هدایت شده کسانی هستند که واجد این صفات باشند».
در این تجارت خانه، درست عاشقی کنیم
ما به این بازار دنیا سرمایه ای بسیار بزرگ آورده ایم سرمایه ی ما همین عمر ماست. حال، این سرمایه عظیم را در چه راهی صرف می کنیم؟ اگر آدمی که میلیاردها تومان سرمایه به بازار آورده و می خواهد تجارت کند، شروع کند به خرید و فروش بادکنک! عاقبت این کار چه خواهد شد؟
ما با این سرمایه ی نفیس عمر که به بازار دنیا آورده ایم می توانیم با هر لحظه اش درجات عالیه از مقام قرب الهی به دست آوریم. ولی متاسفانه ما این سرمایه را صرف تأمین زندگی مادی و عشق و عاشقی های دنیوی می کنیم و در واقع بادکنک می خریم و می فروشیم و چه دیر است روزی که متذکر شویم: وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّر الْإِنسَان وَأَنَّى لَه الذِّکْرَى: و جهنم را در آن روز [حاضر] آورند آن روز است که انسان پند گیرد و[لى] کجا او را جاى پند گرفتن باشد. (سوره ی فجر، آیات 23 و 24)
حواسمان باشد که عاشق چه چیز و چه کسی می شویم … عمرمان را در مسیر کدام معشوق صرف می کنیم … عشق و عاشقی های مقطعی که با کوچک ترین بی اعتنایی از بین می روند یا عشق ورزیدن به معشوقی که با همه ی بدی هایی که در حقش می کنیم باز هم آغوشش را بر ما باز می کند، دوستمان دارد و به ما امید می دهد: قلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفوا عَلَى أَنفسِهِمْ لَا تَقْنَطوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِر الذّنوبَ جَمِیعًا إِنَّه هوَ الْغَفور الرَّحِیم: بگو اى بندگان من که بر خویشتن زیاده روى روا داشته اید از رحمت خدا نومید مشوید در حقیقت خدا همه گناهان را مى آمرزد که او خود آمرزنده مهربان است (زمر، آیه 53)
یادمان باشد عاشق بودن تنها به زبان و گفتن کفایت نمی کند … نمی شود بگویی من عاشق فلانی هستم ولی نسبت به او و خواسته هایش بی تفاوت باشی … نمی توانیم بگوییم: به به عجب خدای مهربانی! من عاشقش هستم ولی راه و مسلک خودمان را طی کنیم: تنها راه ایجاد محبّت بین انسان و خدا و ائمه (علیهم السلام) پیروی از دستورات آسمانی دین است و بس.
قلْ إِن کنتمْ تحِبّونَ اللّهَ فَاتَّبِعونِی (آل عمران، آیه ی 31)
اگر این گونه عمل کردیم، مطمئن باشیم که نه تنها محبّ خدا بلکه محبوب خدا شده ایم و کسی که محبوب خدا شد طبعاً محبوب پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) و محبوب ائمه (علیهم السلام) و محبوب همه ی مردم خواهد شد: إِنَّ الَّذِینَ آمَنوا وَعَمِلوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَل لَهم الرَّحْمَن ودًّا (سوره ی مریم آیه ی 96)
آن کسانی که ایمان به معنای واقعی اش آورده اند و طبق دستورات دین، اعمال صالح انجام می دهند خداوند رحمان محبّت آن ها را در دل مردم می افکند.
منابع:
صفیر هدایت؛ سلسله مباحث معارفی حجت الاسلام سید محمد ضیاء آبادی
حوزه