چگونه روشنگری کنیم؟ چه بگوییم؟ و چگونه؟
سخنرانی استاد پناهیان در ستاد حامیان حجت الاسلام رئیسی
1- ادبیات همهفهم: ادبیات کارآمدی به جای ارزشی
برای گفتگوی چهره به چهره باید از ادبیات همهفهم استفاده کرد. متأسفانه نیروهای انقلابی بعضاً از ادبیات خوب و متناسب با تمام اقشار جامعه، برخوردار نیستند! ما باید تولید ادبیات کنیم، و حرف حق را به شیوههای مختلف تبیین کنیم.
مثلاً تاکید بر «آرمانها و ارزشها» برای خیلیها قابل فهم نیست، شما باید بر «کارایی و کارآمدی» به عنوان یک ضرورت انقلابی تأکید کنید. همچنین باید «ناکارآمد» و بیفائده و بلکه مضر بودنِ مسیر غیرانقلابی را تبیین کنید.
بهجای اینکه بگوییم: «این مذاکرات، مخالف عزت اسلامی و آرمانهای انقلاب بود» باید بگوییم: «بنا بود کارخانهها بچرخد، اما وقتی در مقابل دشمن کوتاه آمدیم، کارخانههای بیشتری تعطیل شد!» این یعنی با ادبیات «ارزشی و آرمانی» صحبت نکردهاید، بلکه با ادبیات «کارآمدی» صحبت کردهاید!
گاهی ما اینقدر غرق ادبیات دینی خودمان هستیم که مخاطبمان منظور ما را نمیفهمد! برخی از این ادبیاتی که ما در دفاع از انقلاب و حزباللهیگری داریم، مردمفهم نیست! باید اینها را تغییر دهیم تا همۀ مردم منظور ما را بفهمند و بتوانیم با همۀ مردم ارتباط بگیریم، نه فقط بخشی از مردم! خیلی از آن کسانی که ممکن است نتوانند با شما ارتباط برقرار کنند، دوست دارند شما با آنها ارتباط برقرار کنید و گفتگو کنید.
2- غربزدگی مسئولین، علت اکثر مشکلات کشور
ما در عرصۀ انتخابات حرفهای بسیار روشنی داریم که میتوانیم در گفتگوهای چهره به چهره، با هموطنان خود مطرح کنیم. مثلاً اینکه شیوه غربگرایی-از هر نوعش؛ چه سیاسی، فرهنگی یا اقتصادی- در کشور ما جواب نمیدهد، چون اصلاً خودِ غرب به بنبست رسیده است!
باید بنبستها و جنایات غرب در حق مردم خودش و مردم جهان تبیین شود. نگویید این مطالب که واضح هستند! خیلیها مرعوب تبلیغات غربیها هستند و فکر میکنند همه چیز در غرب گل و بلبل است.
اگر ما بتوانیم آثار زیانبار غربزدگی را تبیین کنیم، مملکت را از دست غربگرایان نجات خواهیم داد. اکثرا گرفتاریهای ما بخاطر سادهلوحی غربگرایانی است که دائماً به خاطر مرعوب شدن در برابر غرب و یا اطمینان نابجا به غرب به کشور ضربه زدهاند.
در گفتگو با مردم، یکی از حرفهایی که میتوانید مطرح کنید این است که بگویید: «هر موقع غربگراها در این کشور قدرت پیدا کردند، غربیها به ما بیشتر ضربه زدند» مثلاً وقتی بنیصدر رئیس جمهور شد، به ما حملۀ نظامی کردند. یا وقتی دولت دست بازرگان بود، میخواستند با حوادثی مثل کردستان مملکت را تجزیه کنند. در دولتهای غربگرا ما را دچار شدیدترین تحریمها کردند و پس از فتنۀ 88 وقتی دیدند غربگرایان قدرت ایجاد شورش دارند، تحریمها را به شدت افزایش دادند. این مطلب اخیر را خود امریکاییها تصریح کردند.
باید به تک تک مردم بگوییم اگر غربگرایی ادامه پیدا کند، باید منتظر ضربات سهمگینتر باشیم. هر یک رأی به جریان غربگرا، در واقع رأی علیه امنیت و رفاه مردم است. آنها میخواهند کشور ما را مثل مصر کنند که دربست در اختیار آمریکاست و اوضاعش را میبینید که چگونه فقر از در و دیوار آن بالا میرود.