چند نکته در مورد فلسفه حجاب
درباره اهمیت و فلسفه حجاب اشاره به چند نکته حائز اهمیت است:
1- کاهش خطا و خطر: مصونیت زن در برابر طمعورزی هوسبازان از ثمرات آشکار رعایت حجاب است.
2- حفظ احترام: اگرچه رعایت حجاب، از یک سو به مردان کمک میکند که به طور ناخواسته، و خارج از چارچوبها، عواطف و احساسات خود را هزینه نکنند. اما بیش از آن به خانمها کمک میکند به طور ناخواسته و خارج از چارچوبها، وسیله لذتانگاری قرار نگیرند و شخصیت و احترام آنان خدشهدار نگردد.
3- نشاط و رغبت: احکام الهی بیش از آنکه به محدودیت لذتها بیانجامد به ماندگاری لذتها و پایداری نشاط و خوشیها میانجامد از اینرو اگرچه حجاب از یکسو برای خانمها محدودیت است و موجب خستگی و زحمت میباشد اما از سوی دیگر اوج احساسات را سالم نگه میدارد و عاطفهها و محبتها را در کانون گرم خانواده متمرکز میسازد و زن و مرد را از بیتفاوتی نسبت به همدیگر در نظام خانواده نجات میدهد و این بحرانی است که هماکنون دامنگیر جوامع غربی شده است به طوری که در هنگام برپایی کانون خانواده که براساس عشق و محبت باید تحکیم شود و مهمترین ابزار آن میل جنسی نسبت به یکدیگر است این میل رو به افول گذاشته و بنیان خانوادهها را متزلزل ساخته است.
4- مبارزه با نفس: میل به خودنمائی و جلوهگری به مصالحی در سرشت زن، نهفته است که باید در مسیر درست و هدفی و الابکار گرفته شود. بیگمان این گرایش در وجود زن اگر همچون سایر میلها به درستی به کار گرفته شود، ثمرات مطلوبی خواهد داشت و در جهت کمال او کارآمد خواهد بود و در مسیر فراهمآوردن محیطی مناسب همراه با زندگیش، سودمند خواهد شد. چرا که هیچ گرایشی درونی بدون جهت در جان انسان به ودیعت نهاده نشده است. اما اگر این گرایش مرزی نداشته باشد و خودنمائی و جلوهگری همواره و در همهجا نمو داشته باشد، قطعاً فسادآفرین خواهد بود و در ایجاد زمینههای ناهنجاری در جامعه تأثیر خواهد کرد، پوشش را میتوان مهمترین عامل تعدیل این میل دانست. زیبایی برای زن، سرمایه است اما باید بجا مصرف شود و زکات جمال حفظ عفاف و پوشش است. مانندسازی جمال زن به سرمایه، نشانگر آن است که از یکسوی سودمند و کارآمد است و از سوی دیگر کنترلشدنی و تعدیلیافتنی میباشد و اشاره است به اینکه در صورت مرزشکنی، فتنهانگیز و فسادآفرین خواهد بود.
5- جواز حضور در اجتماع: بدون هیچ تردیدی اندام زن به ویژه اگر به آرایهها و پیرایههایی، آراسته گردد هیجان بار و هوسآفرین است. از سوی دیگر زن، بخش عظیمی از نیروی انسانی یک جامعه را تشکیل میدهد و در ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی میتواند نقشآفرینی عظیمی داشته باشد. اسلام با طرح پوشش زن در حقیقت جواز حضور در اجتماع او را رقم زده است و با دستورات حکیمانه و راهگشایی که در چگونگی منش و روش او ارائه داده از یک سوی این نیروی عظیم را از تباهشدن و در گوشهای بیهدف و اثرماندن نجات داده و از سوی دیگر جلو فسادگستری و ناهنجاریهای ناشی از اختلالهای مرد و زن را گرفته است. همه آحاد جامعه در مقابل سلامت نفسانی جامعه مسئولند و مسئولیت مهمتر در این باره بر دوش خانمهاست. دقت در آنچه گفتیم بیپایگی تفکر هوس آلودانی را که حجاب را حصار تلقی کرده وبرای آزمندیهای خود، زن را برای شکستن به اصطلاح حصار دعوت میکنند، روشن میشود و به خوبی دانسته میشود که حجاب عملاً عامل مهمی است درجهت آزادی زن نه اسارت او مهم این است که تلقی ما از آزادی دقیقاً روشن باشد.
6- ایجاد امنیت: جامعه موظف است امنیت را در ابعاد مختلف برای افراد فراهم سازد بخش عمدهای از این مهم به عهده زن است که با حفظ پوشش به این امر جامه عمل بپوشاند. اگر این حریم دریده شود ضمانتی برای سلامتی شخص وجود ندارد، زن چون از این حصار منیع درآمد، در معرض ضربات دیدههای آلوده و قلوب منحرف قرار میگیرد و آرامش خود را از دست داده و نهایتاً نجات از تلاطم امواج بلا را نامعلوم میسازد. در سایه رعایت عفاف، زن با شهامت هر چه تمامتر به وظیفه خود مشغول شده و خطری از ناحیه اجتماع متوجه وی نمیشود بدین سان با قاطعیت تمام معتقد هستیم که پوشش، امنیت زن را در جامعه فراهم میسازد و در حریم پوشش است که میتوان با خیالی آسوده به جامعه آمد و به فعالیت پرداخت و در سنگر حجاب، حضور عینی خود را در ابعاد مختلف اجتماع، تحقق بخشید.