چرا باید یک ماه روزه بگیریم؟
آیتالله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیه 185 سوره مبارکه «بقره» به بیان بخشی از احکام و فلسفه روزه پرداخته است که در ادامه متن آن را میخوانیم؛
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
«شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَمَنْ کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛ ماه رمضان [همان ماه] است که در آن قرآن فرو فرستاده شده است [کتابى ] که مردم را راهبر و [متضمن] دلایل آشکار هدایت و [میزان] تشخیص حق از باطل است پس هر کس از شما این ماه را درک کند باید آن را روزه بدارد و کسى که بیمار یا در سفر است [باید به شماره آن] تعدادى از روزهاى دیگر [را روزه بدارد] خدا براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد تا شماره [مقرر] را تکمیل کنید و خدا را به پاس آنکه رهنمونیتان کرده است به بزرگى بستایید و باشد که شکرگزارى کنید». (بقره/ 185)
آخرین آیه مورد بحث، زمان روزه و قسمتى از احکام و فلسفههاى آن را شرح مىدهد، نخست مىگوید: «آن چند روز معدود را که باید روزه بدارید ماه رمضان است» (شَهْرُ رَمَضانَ).
«همان ماهى که قرآن در آن نازل شده» (الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ).
«همان قرآنى که مایه هدایت مردم، و داراى نشانههاى هدایت، و معیارهاى سنجش حق و باطل است» (هُدىً لِلنّاسِ وَ بَیِّنات مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ).
سپس بار دیگر حکم مسافران و بیماران را به عنوان تأکید بازگو کرده مىگوید: «کسانى که در ماه رمضان در حضر باشند باید روزه بگیرند، اما آنها که بیمار یا مسافرند روزهاى دیگرى را به جاى آن، روزه مىگیرند» (فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَر فَعِدَّةٌ مِنْ أَیّام أُخَرَ).
تکرار حکم مسافر و بیمار در این آیه و آیه قبل، ممکن است از این نظر باشد که بعضى به گمان این که خوردن روزه مطلقاً کار خوبى نیست به هنگام بیمارى و سفر اصرار داشته باشند روزه بگیرند، لذا قرآن با تکرار این حکم مىخواهد به مسلمانان بفهماند همان گونه که روزه گرفتن براى افراد سالم یک فریضه الهى است، افطار کردن هم براى بیماران و مسافران یک فرمان الهى مىباشد که مخالفت با آن گناه است.
در قسمت دیگر آیه بار دیگر به فلسفه تشریع روزه پرداخته، مىگوید: «خداوند راحتى شما را مىخواهد و زحمت شما را نمىخواهد» (یُریدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لایُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ).
اشاره به این که روزه داشتن، گر چه در ظاهر یک نوع سختگیرى و محدودیت است، اما سرانجامش راحتى و آسایش انسان مىباشد، هم از نظر معنوى و هم از لحاظ مادى (چنان که در بحث فلسفه روزه خواهد آمد).
این جمله ممکن است به این نکته نیز اشاره باشد که: فرمانهاى الهى مانند فرمان حاکمان ستمگر نیست، بلکه در مواردى که انجام آن مشقت شدید داشته باشد، وظیفه آسانترى قائل مىشود، لذا حکم روزه را با تمام اهمیتى که دارد از بیماران، مسافران و افراد ناتوان برداشته است.
سپس اضافه مىکند: «هدف آن است که شما تعداد این روزها را کامل کنید» (وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ).
یعنى بر هر انسان سالمى لازم است در سال یک ماه روزه بدارد چرا که براى پرورش جسم و جان او لازم است، به همین دلیل، اگر ماه رمضان بیمار یا در سفر بودید، باید به تعداد این ایام روزه را قضا کنید تا عدد مزبور کامل گردد، حتى زنان حائض که از قضاى نماز معافند از قضاى روزه معاف نیستند.
و در آخرین جمله مىفرماید: «تا خدا را به خاطر این که شما را هدایت کرده بزرگ بشمرید، و شاید شکر نعمتهاى او را بگذارید» (وَ لِتُکَبِّرُوا اللّهَ عَلى ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).
آرى، شما باید به خاطر آن همه هدایت در مقام تعظیم پروردگار بر آیید، و در مقابل آن همه نعمتها که به شما بخشیده شکرگزارى کنید.
قابل توجه این که: مسأله شکرگزارى را با کلمه «لَعَلَّ» آورده است، ولى مسأله بزرگداشت پروردگار را به طور قاطع ذکر کرده، این تفاوت تعبیر، ممکن است به خاطر این باشد که انجام این عبادت (روزه) به هر حال تعظیم مقام پروردگار است، اما شکر، که همان صرف کردن نعمتها در جاى خود و بهره گیرى از آثار و فلسفههاى عملى روزه است، شرایطى دارد که تا آن شرایط حاصل نشود انجام نمىگیرد، و مهمترین آن شرایط، اخلاص کامل و شناخت حقیقت روزه و آگاهى از فلسفههاى آن است.