نماد کمال عقل
نماد کمال عقل
برترین معیار عقلگرایى در زندگى، ادب و ادبآموزى است. کیمیایى که تیرگىها و تاریکىهاى قلب را مىزداید و نور و روشنایى در رواق وجود انسان مىافزاید به گونهاى که بهاى بىنظیر آدمى با سنجش مقدار ادب هر فردى، قابل تشخیص خواهد بود.
زینب کبرىعلیها السلام شخصیت شایستهاى بود که درس ادب را در مکتب امامت آموخته بود و سیره و سخن پدر و مادر خود را از اعماق وجود خود پذیرفته بود. در گفتار و رفتار، صمیمى، مهربان، صادق و مؤدب بود به گونهاى که زنان بسیارى در نخستین برخورد، شیفته شیوه و مجذوب اخلاق روحپرور او مىشدند.
ادب و احترام حضرت زینبعلیها السلام به برادر خود آنچنان بود که هنگامى که عبداللَّه بن عباس به امام حسینعلیه السلام گفت: شما که به این سفر خطرناک مىروید چرا زنها را با خود مىبرید؟ حضرت زینبعلیها السلام با شنیدن این سخن سر از محمل خود برآورده و فرمود: «اى پسر عباس! آیا مىخواهى بین من و برادرم جدایى بیندازى؟ هرگز من از او جدا نخواهم شد».
در حادثه عاشورا در برابر آنهمه مصائب و داغها و حوادث، هرگز از مسیر ادب و عبودیّت نسبت به حضرت حق خارج نشد و هیچگاه کلمهاى حاکى از دلتنگى، نارضایتى، اعتراض، شکایت و تنگنظرى بر لب نراند. هرچه مىگفت بر طبق رضایت خداوند متعال و مقدرات او بود و بلکه بالاتر از آن در پاسخ طعنه پسر زیاد، مىفرمود:
«إنّى ما رَأَیْتُ إلاّ جَمیلاً»: «من جز زیبایى ندیدم».
که این کلام در نظر اهل آن، از بالاترین مراتب توحید، عرفان، قرب به خداى متعال و رسم بندگى و عبودیت، حکایت دارد و کمال ادب عاشق را نسبت به معشوق نشان مىدهد.