معيارهاي انتخاب همسر از ديدگاه اسلام (2)
خصوصيات جسمي
با اين که خصوصيات جسماني از ديدگاه اسلامي ، از اولويت مشابه با معيارهاي ديني و اخلاقي برخوردار نيست .(بقره : 221) اما به لحاظ اهميت ، اين گونه ويژگي ها نيز در منابع ديني مورد توجه قرار گرفته است . با توجه به اين که از ديدگاه منابع اسلامي ، يکي از کارکردهاي مهم تشکيل خانواده ، پرورش فرزندان مومن است و در روايات از فرزند با تعابيري چون ؛ ميوه دل ، نور ديده ، مايه خوشبختي ،کسي که انسان را ياري مي کندو نيز مايه ثواب اخروي ، و رحمت وغفران الهي ياد شده است ، يکي از ابعاد سماني قابل توجه در انتخاب همسر ، توانايي باروري وي مي باشد .اهميت اين ويژگي تا آنجا در منابع اسلامي مورد توجه قرار گرفته که فرد را از ازدواج با زني که از جهت خصوصيات گوناگون ديني ، اخلاقي و غيره مطلوب تشخيص داده شده ، ولي نابارور مي باشد بر حذر داشته اند . همچنين در مقام مقايسه بين زيبايي ظاهري و توانمندي باروري ، به گونه اي روشن امکان فرزند آوري زن ترجيح داده شده است .
دوشيزگي و بکارت از جمله خصوصيات جسمي است که در منابع ديني بر آن تاکيد شده است . به عنوان نمونه ، خداوند متعال در توصيف همسران بهشتي ، آنان را زناني معرفي مي کند که هيچ انس و جني با آنها تماس نگرفته و دوشيزه اند . (الرحمن : 74) در روايات اولياي الهي نيز موضوع دوشيزه بودن فردي که براي ازدواج انتخاب مي شود ، مورد توجه قرار گرفته است . با اين حال ، بررسي منابع اسلامي نشان مي دهد که دوشيزگي ، نه به عنوان معياري کليدي ، بلکه به مثابه نوعي مرجح به شمار مي رود . چنان که در مقابله با توطئه برخي از زنان پيامبر صل الله عليه و اله در جهت افشاي راز ايشان با لحني که خالي از تهديد نيست ، مي فرمايد :
هر گاه او شما را طلاق گويد ، اميد مي رود که پروردگار به جاي شما همسراني بهتر براي او قرار دهد . همسراني مسلمان ، مومن ، متواضع ، توبه کار ، عبادت کننده و مطيع فرمان خدا ، زناني غير باکره و باکره »(تحريم :5)
ازدواج هاي خود پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله ، که به جز عايشه با زنان بيوه صورت گرفته نيز نشان گر آن است که دوشيزگي معيار اصلي در انتخاب همسر محسوب نمي شود و حتي بنا به دلايلي ممکن است ازدواج باغير دوشيزگان مطلوب باشد .
زيبايي و جذابيت ظاهري ، يکي از ملاک هاي مهم در پيوند ازدواج و استمرار آن است . حصول ميل و علاقه متقابل و برطرف شدن نيازهاي جنسي ، مبتني بر احساس زيبايي زن و مرد نسبت به يکديگر است . از اين رو ، پيشوايان اسلام ، زيبايي زن را به مثابه يکي از نشانه هاي همسر شايسته مورد توجه قرار داده اند . مسلم است آنچه در جامعه اي شهوت انگيز است ، چه بسا در جامعه ديگر نه تنها بي اثر است ، بلکه حتي توليد نفرت مي کند . مسئله نسبيت در زيبايي شناسي تنها محدود به تفاوت جوامع نيست ، بلکه افراد گوناگون يک جامعه نيز از درک متفاوت در خصوص زيبايي برخوردارند . بر اين اساس ، در صورت تفاوت ديدگاه داوطلب ازدواج و اطرافيان او در زمينه زن ، اولياي الهي نظر وي را مقدم داشته اند . منابع اسلامي از طرح جزئيات زيبايي زن نيز چشم پوشي نکرده اند . به عنوان نمونه ، زيبايي چهره زن يکي از معيارهاي فضيلت او به شمار آمده و از داوطلبان ازدواج خواسته شده تا قبل از ازدواج از چگونگي چهره و موي همسر آينده جويا شوند . همچنان که با توجه به نقش چشم در زيبايي زن و اين که خداوند زنان بهشتي را با ويژگي هاي سياهي و فراخي چشم توصيف مي کند ، (دخان : 54 ؛ طور : 20) به جويندگان همسر توصيه مي کند که با زنان درشت چشم ازدواج کنند . در برخي ديگر از روايات نيز ازدواج با زنان چشم زاغ ، مايه يمن و برکت دانسته و به ازدواج با آنان ترغيب شده است . در خصوص رنگ پوست نيز رواياتي در خصوص ترغيب به ازدواج با زنان گندم گونو سيمين بر وارد شده است .
تناسب اندام زن از ديگر امتيازاتي است که در منابع اسلامي به آن توجه شده است . چنانچه در روايتي از امام صادق عليه السلام نقل شده است که براي مرد رواست که به چهره و پشت او بنگرد .( 25 ) ممکن است نگريستن به پشت ، به منظور بررسي کردن تناسب اندام باشد . و در حديثي از پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله از ادواج با زن بلند قد تاکيد و کوتاه قد زشت روي نهي شده است . در برخي ديگر از روايات نيز چهارشانه بودن ، که مصداقي از تناسب اندام به شمار مي رود ، مورد توجه قرار گرفته است .
علي رغم تاکيد بر اهميت زيبايي در انتخاب همسر ، مطالعه منابع ديني بيانگر اين است که زيبايي زن ، در مقايسه با برخي معيارهاي انتخاب همسر از اهميت کمتري برخوردار بوده و در صورت ضرورت ، به گزينش يکي از آن دو ، زيبايي از اولويت برخوردار نيست . چنانچه در مقايسه بين دينداري و زيبايي زن ، دينداري او ، (بقره : 221) و در مقايسه بين صلاحيت خانوادگي و زيبايي زن ، صلاحيت خانوادگي او ، و درمقايسه بين توان باروري زن و زيبايي او ، توان باروري وي ترجيح داده شده است . در جمع بندي اين بحث مي توان گفت که از ديدگاه اسلام جذابيت ظاهري زن ، در صورت برخورداري وي از ساير معيارهاي کليدي ، ارزش و فضيلت محسوب مي شود ، حال آن که ، صرف زيبايي ممکن است زن را به تباهي کشاند . چنانچه مردي که تنها به دليل جذابيت ظاهري زني را براي ازدواج برگزيند ، به خود واگذاشته شده و دلخواه را در او نمي يابد .
لازم به ياد آوري است که بر اساس منابع اسلامي ، زيبايي و جذابيت مردان در عقل و فرزانگي آنان قرار داده شده است . به اين جهت ، علاوه بر آن که تاکيدي بر زيبايي ظاهري مردان ، به عنوان معياري براي همسر گزيني صورت نگرفته ، در مواردي اولياي دين دختران و خانواده آنان را به ازدواج با مردان نيک سيرت ، به رغم نازيبايي ظاهري ايشان برانگيخته اند . به عنوان نمونه ، رسول خدا صلي الله عليه و آله جوبير را ، که فردي سياه پوست ، نازيبا ، و کوتاه قد بود ، به خواستگاري ذلفا دختر زيبا روي زياد بن لبيد فرستادند و با تاکيد به هم شاني ايماني آنان ، زياد بن لبيد را به اين ازدواج راضي کردند . امام باقر عليه السلام نيز با تاسي به پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله مردي از مقربان درگاه خود را که در عين حال ، نازيبا و کوتاه قد بود ، براي خواستگاري دختر يکي از مواليان خود فرستاده و او را به اين وصلت ترغيب نمودند . بررسي فينگلد (1990) نيز نشان مي دهد که مردان بيش تر از زنان تحت تاثير زيبايي قرار مي گيرند .
به هر حال ، زن نيز از ازدواج با فردي که زشت روست احساس انزجار مي کند ، مگر اينکه باطن و سيرت او آن قدر زيبا باشد که زشتي صورت او را بپوشاند و زن ، مجذوب جهان باطن او شود .از آنجا که يکي از اهداف ازدواج تامين نياز جنسي است ، ميل جنسي زن نيز به عنوان عاملي در انتخاب همسر مورد توجه منابع اسلامي قرار گرفته است . اسلام حق بهره گيري جنسي از همسر را مهم ترين حق شوهر بر زن دانسته و با صرف نظر از برخي استثناها به ويژه موارد ضرر داشتن ارتباط جنسي براي زن … محدوديت قابل توجهي براي اين حق در نظر نگرفته است . از اين رو ، در کنار عفيف بودن زن ، برخورداري وي از شهوت جنسي ويژگي همسر مطلوب به شمار آمده ، براي زمينه سازي در جهت ايجاد ارتباط مطلوب جنسي علائمي ذکر شده و از برقراري پيوند با زناني که تمايلي در اين خصوص ندارند ، ممانعت به عمل آمده است .
در اسلام سن مشخصي براي ازدواج پسران و دختران مقرر نشده است . اما بر حسب برخي روايات ، افتادن فاصله زياد بين بلوغ جنسي و ازدواج از نظر اولياي دين نامطلوب قلمداد شده است . و درعين حال ، بر اساس منابع اسلامي ازدواج در سن پايين مي تواند زمينه عدم سازگاري همسران را فراهم نمايد . همچنان که ازدواج با زنان کهن سال نيز مورد نهي منابع ديني قرار گرفته و از بعد جسمي مي تواند آسيب زا به شمار آيد . از مطالعه منابع اسلامي ، مطلبي در خصوص مطلوبيت تناسب سني طرفين ازدواج به دست نمي آيد ، اما توصيف قرآن کريم از همسران بهشتي ، که آنان را هم سن و سال شوهران خود ترسيم مي کند ، ممکن است حاکي از آن باشد که تناسب سني مي تواند عاملي باشد تا همسران احساسات يکديگر را کاملا درک کنند و زندگي با هم براي آنها لذت بخش تر باشد .
صلاحيت خانوادگي
از ديدگاه اسلام ، شايستگي داوطلب ازدواج براي تشکيل خانواده موفق کافي نيست و لازم است علاوه بر دختر و پسر ، خانواده آنان نيز از صلاحيت برخوردار باشند . دليل اهتمام اولياي دين به شايستگي خانوادگي اين است که ويژگي هاي خانواده از طريق ژن ها به فرزندان منتقل مي شود . بهرمندي فرزندان از خصايص نيکوي اخلاقي ، دليل پاکي وراثت و فضيلت ريشه خانوادگي آنان است .علاوه بر انتقال خصوصيات از طريق وارثت ، نوع تربيت خانواده نيز به عنوان يکي از مهم ترين عناصر تربيت در پرورش فرزند تاثير گذار است . در بيان ائمه اطهار عليهم السلام ، پدر و مادر از چنان تاثير تربيتي بر فرزند خود برخوردارند که مي توانند او را يهودي ، مسيحي و يا مجوسي پرورش دهند . از سوي ديگر ، ازدواج تنها زندگي با يک فرد نيست ، بلکه ازدواج با يک فرد مساوي است با پيوند با يک خانواده و فاميل و نسل ! بنابراين ، ازدواج با فردي از خانواده ناصالح که مي تواند منجر به بروز تنش هايي در خانواده شود ، به رغم برخورداري وي از جذابيت هاي جسماني ، مورد نهي منابع اسلامي قرار گرفته است . البته لازم است علاوه بر دقت در شايستگي هاي والدين و خواهران و برادران فرد مورد نظر ، صلاحيت ساير بستگان مانند دايي و خاله نيز مورد توجه قرار گيرد ؛ چرا که از ديدگاه اولياي دين فرزندان شباهت زيادي به دايي و خاله خود دارند . نکته ديگري که از سوي پيشوايان دين مطرح شده اين است ، که خانواده دختر بايد به گونه اي با وي رفتار کنند که عزت او در خانواده محفوظ مانده و زمينه اي براي وابستگي محض ، آسيب پذيري و شکست او در بين اعضاي خانواده به وجود نيايد . عزت مندي زن در خانواده موجبات جلوگيري از مداخلات بي مورد خانواده زن در مناسبات خانواده جديد را فراهم آورده ، به سازگاري و استحکام هر چه بيشتر روابط زن با شوهر منجر مي شود . از سوي ديگر ، برخورداري از روابط حسنه با والدين و نيکوکاري با ايشان ، از جمله نشانه هاي مرد خوب دانسته شده و نشانه اي براي خوش رفتاري وي با همسر آينده و خانواده او به شمار مي رود .