كنيه ها و القاب امام جواد (ع)
كنيه ها و القاب امام جواد (ع)
كنيه هاوالقاب هريك ازامامان عليهم السلام يادآورفضايل واوصاف برجسته آنان است وسيماي تابناك اين الگوهاي بزرگ «جامع» و «جهاني» و «جاويدان» را نشان مي دهد. به اعتقاد شيعيان امامان همگي نوري واحدند ولي باتوجه به شرايط و ضرورت هاي زمان و مكان هر كدام در چند ويژگي شهرت يافته اند. داستان راستان زندگاني هر امام يك اساسنامه مدوني است كه براي لحظه لحظه زندگي پيروان آنان درس وپيام دارد و خورشيدسان پرتومي افكند و راه مي نمايد.
در اين ميان زندگاني امام هشتم امام رضاعليه السلام 1 براي ما ايرانيان به سبب همجواري با آن حضرت اهميتي دو چندان دارد. همچنين زندگاني امام نهم امام جوادعليه السلام تنها فرزند امام رضا عليه السلام كه در مكتب رضوي تربيت شد و رشد يافت و به فرمان خدا و پيامبر خدا و از جانب امام رضا عليه السلام براي امامت پس از خويش نصب گرديد نيز براي ايرانيان از اهميت بالايي برخوردار است و سزاوار درنگ و انديشيدن فراوان مي باشد.
مفهوم كنيه ولقب
كنيه اسمي است غير از نام اصلي شخص كه در اول آن لفظ اب (پدر) ياام (مادر) ياابن (پسر) يابنت (دختر) باشد و براي تعظيم و تكريم است 2. لقب نيزنامي غيرنام نخستين واصلي است كه شخصي به آن مشهور گردد و برذم يا مدح دلالت كند3. البته لقب هاي امامان همواره بيانگرصفات زيبا و پسنديده الهي و يادآور فضيلت ها و امتيازات آنان است.
نام امام نهم
نام آن حضرت محمد بود. امام رضاعليه السلام همان گونه كه در صحيفه فاطميه كتاب الهام شده از جانب خداي متعال به زهراي مرضيه سلام الله عليها ثبت گرديده و در اختيار امام قرار داشت نخستين و آخرين فرزند خويش را محمد ناميدند4. جابربن عبدالله انصاري در محضر امام باقر عليه السلام و ياران ايشان گزارش روشني از مشاهده اسامي امامان عليهم السلام در صحيفه فاطميه حضرت زهرا سلام الله عليها ارائه نموده است كه در آن نام محمدبن علي براي امام نهم شيعيان ثبت شده است 5.
كنيه هاي امام
براي امام جواد عليه السلام چهار كنيه وجود داشته است. آن حضرت با عنايت به اينكه تنها فرزند امام رضا عليه السلام بوده اند كنيه «ابن الرضا» 6 و با توجه به نام تنها فرزند پسرشان امام علي نقي عليه السلام كنيه «ابوعلي» و در پرتو بندگي خدا كنيه «ابوعبدالله» داشته اند7 اما كنيه مشهور آن حضرت «ابوجعفر» بوده است. ابوجعفر در صحيفه فاطميه الهي كه در اختيار امامان بوده و اكنون در نزد امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف مي باشد ثبت است 8. اين كنيه به قدري مشهور شده و به كار رفته كه جايگزين نام اصلي آن حضرت گرديده است. امام جوادعليه السلام در پيوند و ارتباط باكنيه جد خويش باقرالعلوم عليه السلام «ابوجعفر» ناميده شدند و چون پس از امام پنجم به اين كنيه آراسته شدند به ابو جعفر ثاني معروف گرديده اند9. امام رضاعليه السلام همواره از فرزندشان با كنيه ابوجعفر ياد نموده و حتي در كودكي و خرد سالي فرزند خويش به وي احترام مي گذاشته وبه جاي نام وي كنيه مقدس جد خويش رابراي ايشان به كار برده اند. محمدبن ابي عباد گفته است: ماكان عليه السلام يذكر محمدا ابنه الا بكنيته ويقول: كتب الي ابوجعفر و كنت اكتب الي ابي جعفر «وهوصبي بالمدينه فيخاطبه بالتعظيم و ترد كتب ابي جعفر عليه السلام في نهايه البلاغه والحسن فسمعته يقول: ابوجعفر وصيي وخليفتي في اهلي من بعدي 10. امام رضاعليه السلام هيچگاه نام فرزندش محمد را جز با كنيه نمي برد و مي گفت: ابوجعفر براي من نامه اي نوشته است ! و من به ابوجعفر نامه نوشته ام در حالي كه او هنوز كودكي در مدينه بود امام او را با تعظيم و كمال احترام خطاب مي نمود و متن نامه هاي ابوجعفر در نهايت بلاغت و نيكي به امام مي رسيد. شنيدم امام رضاعليه السلام مي فرمود: ابوجعفر پس از من وصي و جانشين من در ميان خاندانم است. اين گونه مناسبات و روابط امام رضاعليه السلام با فرزند خردسال خويش گذشته از اينكه براي فراهم سازي زمينه امامت آن حضرت بوده است روش درست و مطلوب ارتباطات پدر و فرزندان را نيز آموزش مي دهد. احترام گذاشتن پدر به فرزند احترام به ديگران رابه فرزند مي آموزد و به وي شخصيت مي دهد و او را براي پذيرش مسئوليت هاي بزرگ آماده مي نمايد.
هريك از چهار كنيه اي كه براي امام نهم ذكر شد روشنگر يك ويژگي و فضيلت آن امام همام مي باشد.
القاب امام
لقب هايي كه براي امام نهم تنها فرزند امام رضاعليه السلام در تاريخ زندگاني آن حضرت به كار رفته است گوياي فضايل و اوصاف الهي اين امام است و امتيازات اين اسوه عالي رانشان مي دهد.
تقي جواد منتجب مرتضي مختار متوكل متقي زكي قانع نجيب و عالم يازده لقب براي امام نهم است كه ابعاد شخصيت بزرگ الهي آن حضرت را آشكار مي نمايد11.
«جواد» و «تقي» مهم ترين و مشهورترين القاب امام نهم است. البته در ميان ايرانيان بيشتر لقب جواد رايج است و آن حضرت با عنوان «جوادالائمه» شناخته مي شوند. جود و بخشش و سخاوتمندي فوق العاده امام عامل اشتهار آن حضرت به جواد بوده است. شيخ صدوق دروجه تسميه «تقي» نوشته است: سمي محمدبن علي الثاني «التقي» لانه اتقي الله عزوجل فوقاه شر المامون لمادخل عليه بالليل سكران فضر به بسيفه حتي ظن انه قدقتله فوقاه الله شره 12.
محمدبن علي ثاني «تقي» ناميده شد براي اينكه او از خداي عزوجل ترسيد و تقواي الهي داشت پس خداوند او را از شر مامون نگاهداشت در وقتي كه مامون در حال مستي شبي بر آن حضرت وارد شد و آن قدر آن حضرت را با شمشير زد كه گمان كرد امام رابه قتل رسانده است پس خداوند او را از شر مامون نگاهداشت.
شيخ مفيد در بيان لقب هاي امام نوشته است: كان منعوتا بالمنتجب والمرتضي 13. امام موصوف به منتجب و مرتضي بود. اين دولقب و همچنين لقب مختار وجود شرط اساس امامت در امام نهم را گزارش مي كند. به اعتقاد شيعه شرط اساسي امامت «نصب الهي» است. اين سه لقب همين برگزيدگي ونصب وتعيين اين امام از جانب خداي متعال را نشان مي دهد. لقب «نجيب» نيز علاوه بر بيان همين انتخاب الهي و برگزيدگي خوش رفتاري و خوش كرداري و برتري اخلاقي امام را آشكار مي نمايد.
لقب «زكي» هم گذشته از برگزيدگي امام پاكي و پاكيزگي و طهارت باطني و در يك كلمه «عصمت» رابيان مي كند. قناعت صفت ارزشمند و فضيلت بزرگ رفتاري امام نهم است كه در لقب «قانع» براي آن حضرت نهفته است. «عالم» لقب ويژه و ممتازي است كه تحقق شرط ديگرامامت راكه «اعلميت» است در امام نهم نشان مي دهد.
گرچه امام جوادعليه السلام فرزند امام رضاعليه السلام درسن پايين به امامت رسيد ولي همانند ساير امامان عليهم السلام از امتياز اعلميت برخوردار بود و با داشتن علم لدني در جايگاه بي نظير علمي در عصر خويش قرار داشت. پادشاهان بني عباس كوشش كردند با وادار نمودن دانشمندان و افراد عادي به طرح سخت ترين پرسش ها از امام جوادعليه السلام شخصيت علمي آن حضرت را متزلزل نمايند ولي امام به زيبايي تمام پرسش هاي پيچيده معاصران را پاسخ داد و اين نقشه منحرفان را خنثي نمود و در همين مناظرات و گفتگوهاي علمي بود كه برتري علمي امام بيشتر آشكار گرديد14.
پي نوشت ها:
1 ـ شيخ مفيد الارشاد في معرفه حجج الله علي العباد ترجمه هاشم رسولي محلاتي انتشارات علميه اسلاميه تهران چاپ
دوم ج 2 ص. 263
2 ـ علي اكبرد هخدا لغت نامه موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران چاپ دوم از دوره جديد ج 12 ص 18653 حسن عميد فرهنگ فارسي عميد اميركبير تهران چاپ اول 1362 ص. 990
3 ـ دهخدا لغت نامه ج 13 ص 19739 فرهنگ فارسي عميد ص. 1030
4 ـ علامه مجلسي بحارالانوار موسسه الوفا و دار احيا التراث العربي بيروت چاپ سوم 1403 ه ق 1983 م ج 50 ص. 10
5 ـ شيخ صدوق عيون اخبار الرضاعليه السلام ترجمه غفاري و مستفيد دارالكتب الاسلاميه تهران چاپ اول 1380 ج 1 ص 76 و ص. 77
6 ـ شيخ مفيد ارشاد ج 2 ص 294 ابوجعفركليني رازي اصول كافي ج 1 ص 494 علامه مجلسي بحارالانوار ج 50 ص. 3
7 ـ ابن شهرآشوب مناقب آل ابي طالب ج 4 ص 379 علامه مجلسي بحارالانوار ج 50 ص 16 سبط ابن الجوزي تذكره الخواص موسسه اهل البيت بيروت چاپ اول 1401 ه ق 1981 م ص. 321
8 ـ شيخ صدوق عيون اخبار الرضا عليه السلام ج 1 ص 76 و ص. 77
9 ـ ابوالفتح اربلي كشف الغمه في معرفه الائمه دارالكتاب الاسلامي بيروت چاپ اول 1401 ه ق 1981 م ج 3 ص 133 علي محمدعلي دخيل ائمتنا دارالمرتضي بيروت چاپ ششم 1402 ه ق 1982 م ج 2 ص 161 محمود بن وهب بغدادي حنفي جوهره الكلام ص. 147
10 ـ شيخ صدوق عيون اخبار الرضاعليه السلام ج 2 ص. 586
11 ـ ابن شهرآشوب مناقب آل ابي طالب ج 4 ص 379 علامه مجلسي بحارالانوار ج 50 ص 16 علي محمدعلي دخيل ائمتنا ج 2 ص. 161
12 ـ شيخ صدوق معاني الاخبار انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم چاپ اول 1361 ه ش ص 65 علامه مجلسي بحارالانوار ج 50 ص 16 محدث قمي منتهي الامال في تواريخ النبي والال كتابفروشي علميه اسلاميه تهران 1371 ه ق 1331 ه ش ج 2 ص. 217
13 ـ شيخ مفيد ارشاد ج 2 ص. 284
14 ـ شبط ابن الجوزي تذكره الخواص ص 321 علي محمدعلي دخيل ائمتنا ج 2 ص. 187