قاری، بعید بود نفس کم بیاوری
09 مهر 1394
قاری، بعید بود نفس کم بیاوری
از حج برایم آه دمادم بیاوری
سوغات ما تلاوت تو پای کعبه بود
رفتی که عطر سورهۦ مریم بیاوری
خواندی برایم آیهۦ “از آب کل شیء …”
رفتی از آب چشمهۦ زمزم بیاوری
گفتم اگر برای تو زحمت نمیشود
لطفی کنی برام کفن هم بیاوری
حالا شنیدهام کمرت زیر تشنگی…
نشنیدهام به ابروی خود خم بیاوری
این حنجره چگونه لگدکوب شد، عزیز؟!
مادر بعید بود نفس کم بیاوری…