عجله پسنديده
عجله پسنديده
سرعت به معناي شتاب است. در اين جا سخن از اين است كه بي توجه به ديگران هر كسي خود مي بايست در كارهاي نيك و خير شتاب ورزد و تاني و مكث و درنگ نكند. اگر در هر امري عجله و شتاب و سرعت، نادرست و ناپسنديده است تنها در كارهاي خير و نيك است كه شتاب و عجله پسنديده و بلكه مورد تشويق و ترغيب است.
اما سبقت و مسابقه و پيشي گرفتن چنان كه از خود واژه ظاهر است ارتباط تنگاتنگي با شتاب و عجله دارد و در حقيقت نوعي نسبت در آن نهفته است. از اين رو ارتباط نزديكي با مسايل اجتماعي پيدا مي كند. به اين معنا كه هر كسي مي بايست خود را با ديگري مقايسه كرده و بسنجد و در كارهاي نيك و پسنديده بكوشد تا از ديگري سبقت گيرد. به سخن ديگر اگر دو تن مي توانند كاري نيك و خير انجام دهند هر يك مي بايست تلاش كند كه زودتر از ديگري به آن اقدام كند. چنين رفتاري موجب مي شود كه هرگز كار خير و نيك بر زمين نماند و هر كسي بكوشد تا آن را زودتر انجام داده و از زمين بردارد. از اين روست كه نوعي مسابقه و پيشي گرفتن از يك ديگر در كارهاي نيك در ميان مردم و جامعه پيش مي آيد.