ریشه یابی واقعه عاشورا مقدمه حسینی شدن!
وقتی از عاشورا صحبت میکنیم، باید سیاسی صحبت کنیم؛ چون عاشورا نتیجۀ یکسلسله فجایع سیاسی بود. ما باید ریشههای سیاسی عاشورا را بشناسیم. و شما اگر میخواهی به درد امام زمان(ع) بخوری، باید سیاسی باشی.
امام صادق(ع) ریشۀ سیاسی عاشورا را بیان فرمود: میدانی کدام روز به شومی روز عاشوراست؟ آن روزی که عدهای در کنار خانۀ کعبه با هم پیمان بستند که نگذارند بعد از پیامبر(ص)، حکومت به بنیهاشم برسد(…إِذَا كُتِبَ الْكِتَابُ قُتِلَ الْحُسَيْنُ؛ کافی/8/ 180)
ما باید این فرمایش امام صادق(ع) را در کتیبههایمان بیاوریم و تبیین کنیم تا مردم بصیرت سیاسی پیدا کنند؛ در اینصورت وقتی یک اتفاق سیاسی شبیه آن پیماننامه بیفتد، مردم میگویند: «این اتفاق میخواهد منجر به کربلا شود! میخواهند حسینِ زمان را به گودی قتلگاه ببرند…»
در فتنۀ 88 تا وقتی فتنهگران، خیمۀ حسین(ع) را آتش نزده بودند، مردم و خیلی از بزرگان به میدان نیامدند. مجلس هم تازه بعد از آتش زدن خیمۀ حسین(ع) تظاهرات راه انداخت! در حالیکه از همان اول باید به میدان میآمدند! اکثر خواص خوب جامعۀ ما در فتنۀ 88 مردود شدند! حالا ببینید این فتنه چقدر خسارت به مملکت ما زد! یکی از خسارتهایش همین تحریمهای شدید اقتصادی بود.
آیا حسینی یعنی کسی که صبر کند حسین(ع) تنها بماند و خیمهاش را آتش بزنند، بعد اقدام کند؟! نه؛ حسینی یعنی کسی که نگذارد مقدمات عاشورا پیش بیاید. اگر دفعۀ بعد، فتنهای برقرار شد ولی اینبار فتنهگرها خیمۀ حسین(ع) را آتش نزدند، چه؟!
امام صادق(ع) میفرماید: در آخرالزمان قومی میآیند که امر به معروف و نهی از منکر را واجب نمیدانند مگر وقتی مطمئن باشند که برای منافعشان ضرری ندارد(کافی/ 5/ 55) برخی نهی از منکر در عرصۀ سیاست و مدیریت جامعه را رها میکنند و فقط سراغ بیحجابهای خیابان میروند! در حالیکه نهی از منکر، بیشتر جنبۀ سیاسی دارد؛ چون منکرهای بزرگ، بیشتر مربوط به ظلمهای مدیریتی میشود، نه ظلمهای معمولی کوچک.
بعد میفرماید: آنها از علما تبعیت میکنند، ولی از حرفهای غلطشان!(يَتَّبِعُونَ زَلَّاتِ الْعُلَمَاء) یعنی وقتی یک عالِم دینی، لغزشی-در عمل یا حرفش- پیدا شد، آنرا ملاک قرار داده و دنبال آن میروند. مثلاً اگر عالمی حرف غلطی زد، چند میلیون لایک میخورَد و منتقل میشود. اما وقتی علما حرف درستی بزنند، یا بیاعتنایی میکنند یا فحش میدهند!
و میفرماید: اینها اگر ببینند که نماز و روزه هم به آنها لطمهای میزند، آنرا کنار میگذارند همانطور که باشرافتترین فرائض(یعنی نهی از منکر) را کنار گذاشتند. اینها کسانیاند که خدا بر آنها غضب میکند و همهشان را عقاب خواهد کرد. وقتی اینگونه شود، خوبان-با عذاب الهی- در شهر بدان و کودکان به بلای بزرگترها نابود میشوند.
و میفرماید: شما وقتی این گروه را-که نهی از منکر را قبول ندارند- در آخرالزمان دیدید، اولاً در دلتان آنها را دوست نداشته باشید، ثانیاً با زبانتان با آنها حرف بزنید و به پیشانی آنها بکوبید(یعنی در مقابلشان بایستید و محکومشان کنید) و از سرزنش نترسید و اگر به راه نیامدند، با بدنتان(بِأَبْدَانِكُم) با آنها مجاهده کنید؛ البته نه اینکه آنها را بزنید و غارت کنید، بلکه یعنی جلویشان بایستید. شاید منظور همین تظاهراتهای ما باشد.
خدا به شعیب(ع) وحی کرد که من 100 هزار نفر از قوم تو را به عذاب، نابود میکنم که 40 هزار نفرشان آدمهای بد و 60 هزار نفر خوبند! شعیب(ع) پرسید: چرا خوبان را عذاب میکنی؟ خدا فرمود: چون اینها امر به معروف و نهی از منکر نکردند و در مقابل اشرار، سکوت کردند و بهخاطر غضبِ من، غضب نکردند لذا همه را با هم عذاب میکنم(کافی/5/ 56)
استاد پناهیان