حجاب به معنای مهربانی
حجت الاسلام علیرضا پناهیان استاد حوزه و دانشگاه در صفحه شخصی اینستاگرام نوشت: در جامعه ما حجاب، خوب تعریف نشده است.خیلی مهم است که مردم به حجاب، زیبا نگاه کنند.
مراجع مهم و اثر گذار برای نشان دادن زیباییهای حجاب متولیان عرصه هنر و رسانه و آموزش و پرورشو… هستند
که باید با باز کردن زاویه های جدید که تاکنون مورد بحث قرار نگرفتهاند و انجام کار هنری متناسب با آن ، این مساله مهم را حل کنند.
یک زاویه دید، که متولیان فرهنگی و بخصوص هنرمندان رسانه میتوانند درباره مساله حجاب از آن الهام بگیرند این است که حجاب را به معنای مهربانی تعبیر کنند.
مهربانی در مساله حجاب به این معناست که
به نوع رفتار و عقیده خود در مساله حجاب ،فردی نگاه نکند.
و فقط خودش و خواسته هایش را در نظر نگیرد.
و همواره دو گروه را مدنظر داشته باشد.
و در نظر داشته باشد که غافل شدن از یکی از این دو گروه بعضا، صدماتی جبران ناپذیر بر اجتماع وارد میسازد:.
یکی زنان دیگر، که با بی حجابی خود آنها را به عرصه رقابت نکشد.
دومین گروهی که دختران و زنان در تعاملات اجتماعی خود باید به آن توجه کنند و به آنها مهربان باشند، مردان هستند.
مهربانی کردن با مردان یعنی در مقابل مردان دلبری نکند، فکر و روح آنها را درگیر نکند.زاویه دید دیگر این است که زن و مرد، حجاب را عامل لذت بیشتری از زندگی تصور کنند.اگر جوان مجرد دختر باشد یا پسر ، چشم خود را به حرام آلوده کند،
بعدها زندگی مشترک موفقی نخواهد داشت و عشق در زندگی او از بین خواهد رفت
اگر حجاب نباشد زن و مرد حتی از لذت جنسی هم محروم میشوند. پس از ناحیه لذت، حجاب عامل رشد و بهبود زندگی است.
از زاویه دید دیگری هم میتوان حجاب را بررسی کرد.در رابطه بین زن و مرد، مردان ضعیفترند،به همین دلیل خداوند مدیریت رابطه زن و مرد را به زنان سپرده است.و از این زاویه دید، حجاب عامل اقتدار زن میگردد،لذا زنی که حجاب را رعایت نکند تضعیف میشود.
چگونه از ماه رمضان بیشتر بهره ببریم؟
خیلیها سوال میکنند تو این ماه مبارک رمضان ما چه جوری بهرهبرداری کنیم از این ماه؟ هنگام ورود به ماه مبارک رمضان باید احساسمان این باشد که این اوّلین ماه رمضانی است که داریم می بینیم و باید در نظرمان باشد که آخرین ماه رمضانی است که درک میکنیم. به ما اینجوری سفارش کردند. واقعاً یک ماه مبارک رمضان میتواند جبران کنندۀ تمام کاستیهای گذشتۀ انسان و رفع کننده تمام نواقص روحی انسان باشد و یک ماه مبارک رمضان میتواند تأمین کننده و تضمین کنندۀ تمام آیندۀ زندگی انسان باشد.
ماه مبارک رمضان فقط برای یک سال نیست، هر بار برای یک عمر است. منتها ما کم بهره میبریم ازش. همین اهتمام برای بهره بردن، همین سوز و گداز داشتن برای از دست ندادن این فرصت عظیم، خودش مهمترین عامل بهرهبرداری است. خیلیها سؤال میکنند تو این ماه مبارک رمضان ما چه جوری بهرهبرداری کنیم از این ماه؟ ده مرتبه این سؤال را درِ خانۀ خدا با اشک و آه بپرسند و چقدر تو دعاها و توی مراقبتهای مختلفی که بلد هستند این سؤال را دنبال جوابش بگردند.
همه چیز نباید آماده در اختیار انسان باشد. گفت: «آب کم جو تشنگی آور به دست، تا بجوشد آبت از بالا و پست». خیلیها سوال میکنند تو این ماه مبارک رمضان ما چه جوری بهرهبرداری کنیم از این ماه؟ ده مرتبه این سؤال را درِ خانۀ خدا با اشک و آه بپرسند. همین اهتمام برای بهره بردن، همین سوز و گداز داشتن برای از دست ندادن این فرصت عظیم، خودش مهمترین عامل بهرهبرداری است.
چگونه از ماه رمضان بیشتر بهره ببریم؟
زبان باعث سوراخ کردن کیسه اعمال است
آیت الله خوش وقت قدس سره
کسی که اخلاق خوش در خانه دارد ؛
مانند کسی است که روز ها را روزه و شب ها را عبادت می کند.
دریک کلام ،
زبان باعث سوراخ کردن کیسه اعمال است؛
هرچه اعضا زحمت می کشند و جمع می شوند یک حرکت زبان کیسه را سوراخ می کند !
اگر از زن و فرزند غضبناک شدید ،
باید از مهلکه خارج شوید و گرنه قطعاً زمین خواهید خورد.
هرچیز ارزش دانستن ندارد....
اگر این طور شد ،شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی ندارد!
توسل کنیم تا خدایی شویم
از پشت درهای بسته نمی توان بیماران را درمان کرد
سال 1385 در محله صفائیّه شهر مقدس قم ، مستاجر بودیم.یک روز نزدیک غروب آفتاب برای شرکت در نماز جماعت و زیارت حرم مطهر خانه خارج شدم. نزدیک اذان مغرب بود.کمی دیر شده بود.وقتی به خیابان صفائیه رسیدم اتوبوس شرکت واحد از راه رسید. خودم را به سختی در میان جمعیت ، جا دادم. در بین ازدحام مسافران ،چشمم افتاد به معلم اخلاق ،حضرت آیت الله اشتهاردی رحمةالله علیه که میله اتوبوس را گرفته و در میان جمعیت ایستاده بود. یکی از افرادی که روی صندلی نشسته بود وقتی متوجه حضور ایشان شد ،از صندلی خود بلند شد و با اصرار از ایشان خواست که برصندلی بنشیند ولی ابتدا ایشان امتناع داشتند و نهایتاً با اصرار آن فرد ، این عالم ربّانی روی صندلی نشستند.
آیت الله اشتهاردی ، در مدرسه فضیِه در اخلاق می گفت.اما به این تدریس اکتفا نمی نمود. او اخلاق را با عمل خود به مردم می آموخت نه فقط با منبر و سخنرانی . ایشان به راحتی می توانستند برای خود ، راننده ،خودروی ویژه و برو بیایی داشته باشند امّا او ، مربّی بود و خوب می دانست که برای تربیت افراد جامعه ، شیوه و روش عالمان دین باید برگرفته از روش انبیا و اولیای الهی باشد.
رسول خدا که درود پروردگار بر او و خاندان مطهرش باد، الگوی جاودانه برای همه عالمان دین می باشند. عالمی که در میان مردم نباشد و معاشرتی با مردم نداشته باشد، مشکلات روحی و رنج های مردم را درک نمی کند و اصلاً نمی تواند درد های جامعه را درمان کند.از پشت در های بسته نمی توان بیماران را درمان نمود.درب ویژه ، جایگاه ویژه ، صندلی ویژه ، شأن و شئون خاص و خلاصه هر گونه تکلّفی که عالم ربّانی را از مردم جدا کند، مانعی است بر سر راه او و مردم تشنه . روحانی دینف باید در میان مردم و در دسترس آنها باشد.
نهادینه بودن فرهنگ احترام شاگرد به استاد در حوزه های علمیه
نهادینه بودن فرهنگ احترام شاگرد به استاد در حوزه های علمیه
بعد از فوت مرحوم آیةاللَّه بروجردی(رضواناللَّهعلیه) که همه جا تا سطح کشور به هم خورد و چند هزار طلبهی قم زارزار گریه میکردند، مسألهی استادىِ در حوزهها و استادىِ در دانشگاهها، در محیط های دانشگاهی مطرح شد. من آنوقت به مناسبت همین قضیه، یک سخنرانی از مرحوم «جلال همایی» که در همین دارالفنون در خیابان ناصرخسرو ایراد کرد، شنیدم. دوستانی داشتیم که در آنجا از این حرفها زیاد میگفتند. ما در آنوقت، طلبهی خیلی جوانی بودیم و همان محیط روحانی را دیده بودیم و درست نمیدانستیم که تفاوت این محیطهای روحانی،علمی ما و دیگران چگونه است. من در آن وقتها از آن حرفها خیلی نکات فهمیدم. یکی از حرفهایی که در آن وقتها گفته میشد، این بود که علم و دین چندین قرن با هم توأم بودند؛ یعنی علما غالباً کسانی بودند که اهل دین بودند و علم دین و علم غیر علوم دینی، با هم مخلوط بود و دست یکدسته از افراد بود. محمّدبنزکریای رازی یا ابن سینا، یک فقیه هم بودند، ضمن اینکه مثلاً یک دانشمند بزرگ هم بودند. دیگران هم همینطور.
در آداب المتعلمین - یعنی آداب احترام شاگرد به استاد - کتابها نوشته شد. شهید ثانی، کتابی تحت عنوان «منیةالمرید فی اداب المفید والمستفید» دارد؛ یعنی استاد و مستفید (شاگرد) آدابشان در مقابل هم چیست. شاگرد بایستی مثل نوکرِ استاد باشد. واقعاً هم ماها در حوزههای علمیه همینگونه بودیم. حقیقتاً اگر استادی اجازه میداد که شاگرد دنبال سرش تا خانه او را بدرقه کند، این شاگرد خوشحال بود. اصلاً شاگرد، استاد را انتخاب میکند. حوزه، برای انتخاب استاد، اجباری نیست. هنوز هم همینطور است. طلبه، این درس و آن درس میرود و بالاخره یکی را انتخاب میکند. بعد سر درس اشکال میکند و هیچ حرفی را از استاد تعبدی قبول نمیکند. الان هم همینطور است. الان هم هرکس باشد، فرقی نمیکند. من وقتی در اینجا درس میدهم، طلبهها میآیند اشکال میکنند و تا وقتی که باور و قبول نکنند، ساکت هم نمیشوند. اگر هم ساکت بشوند، میگویند اشتباه کردیم. یعنی در محیطهای علمی ما، نسبت به حرف استاد هیچ تعبدی نیست و شاگرد اینطور با استاد جری برخورد میکند. اما همین شاگرد با آن استادی که اینگونه جری برخورد میکند، مثل نوکر اوست. حالا البته به آن شدت سابق نیست. تا زمانهای ما واقعاً بود، ولی هنوز هم با محیط دانشگاه خیلی فرق دارد. یعنی شاگردی رد بشود و به استادش احترام نکند، اصلاً چنین چیزی معقول نیست؛ چه رسد به اینکه به استادش اهانت کند. اگر اهانت کند، میگویند چرا اهانت میکنی، به درسش نیا، چه اجباری داری؟
غرضم حرف آن آقاست که میگفت: چندین قرن - مثلاً دوازده یا سیزده قرن - علم و دین همراه بود. شاگرد در تاریکی باید جلوتر از استاد برود که اگر چالهیی هست، او بیفتد، استادش نیفتد. باید مثل نوکرِ استادش باشد. آن روز میگفتند که پنجاه سال است علم و دین از هم جدا شده است. ...اگر دانشگاه ما دانشگاه اسلامی است، یکی از بزرگترین مظاهرش بایستی احترام بیش از حد معمول دنیا به اساتید باشد؛ مخصوصاً از طرف شاگردان. شاگرد باید به استاد، بیقید و شرط احترام کند. اگر آن استاد بد هم است، باید او را احترام کنند.
بیانات در دیدار رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی،۱۳۶۹/۰۸/۰۱.
پندی از آیت الله شاه آبادی
دنیا دوباره تکرار نمیشود
بدان که تو هستی و نمیمیری. بدن است که می میرد، تو هستی و زنده. حساب کار خودت را بکن که برای زندگی آخرت چه تهیه دیدهای. ببین برای این دو روزه، که میدانی ثباتی در آن نیست، چه کوششها و تقلّاها میکنی. برای آنجا که به حکم فطرت، هستی و زندگی ابدی است، چه کوشش کرده و چه تهیه دیدهای؟ در آن جا زندگی انفرادی است، احتیاجات را خودت منفرداً باید رفع کنی؛ باب استقراض و استمداد مسدود است. این جا آمدهای که برای آنجا تهیه ببینی. معصوم میفرماید: «ما کانت الدنیا مرّتین»… دنیا دوباره تکرار نمیشود.باید به اراده کارت درست شود، به صِرف اراده زندگی آخرت اداره شود. آن جا، نتیجهی تحصیلات عقلی و نفسی و حسّی است؛ یعنی، باید عقلت منوّر باشد به معارف حقّه و عقاید صحیح و نفست که قلب است، باید منوّر باشد به اخلاق حسنه و حسّت منور به اعمال صحیح و صالح.
آیت اله شاه آبادی استاد اخلاق حضرت امام (ره )
درس نخوانید ،حرام است در مدرسه بمانید
امام خمینی قدس سره می فرماید:«اگر بخواهید عضو مفیدی برای اسلام و جامعه باشید ، ملتی را رهبری کرده به اسلام متوجه سازید ، از اساس اسلام دفاع کنید ، لازم است پایه ی فقاهت را تحکیم کرده ، صاحب نظر باشید.اگر خدای نخواسته درس نخوانید ، حرام است در مدرسه بمانید؛ نمی توانید از حقوق شرعی محصلین علوم اسلامی استفاده کنید».
کتاب جهاد کبیر امام خمینی رحمة الله علیه ،ص30(چاپ قدیم)