جلوه هاى عبادت5
16 - ركوع و سجود در عرش
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هنگامى كه خداوند متعال ابوالبشر را آفريد و از روح خود در او دميد، آدم به جانب راست عرش نگريست ، پنج هيكل و شبح نورى را در حال ركوع و سجود ديده گفت : پروردگارا! آيا قبل از من كسى را از خاك و گل آفريده اى ؟
فرمود: نه ، اى آدم ، گفت : پس اين پنج هيكلى كه به شكل و قيافه خودم مى بينم ، كيستند؟
فرمود: اينان پنج نفر از فرزندان تو مى باشند كه اگر آنان نبودند تو را نمى آفريدم . اينها پنج تنى هستند كه براى آنان پنج اسم از اسامى خودم را جدا ساخته (آنان را به آن اسامى ناميدم ) اگر آنان نبودند، بهشت و دوزخ ، عرش و كرسى ، آسمان و زمين و ملائكه و انس و جن را نمى آفريدم . من محمودم و اين محمد است ، من عالى هستم و اين على است ، من فاطرم و اين فاطمه است ، من احسانم و اين حسن است ، و من محسنم و اين حسين است . به عزت خود سوگند ياد كرده ام كه هيچ كس به اندازه يك ذره بغض و كينه آنان را نزد من نياورد مگر اين كه او را به دوزخ خود وارد سازم و از اين كار باكى هم ندارم .
اى آدم ! اينان برگزيدگان من از ميان آفريدگانم مى باشند، به وسيله آنان رهاى بخشيده ، و به وسيله آنان هلاك مى كنم . اگر تو به من نيازى دارى به اينان توسل بجوى !
پيامبر اكرم پس از اين سخنان فرمود: ما كشتى نجاتيم ، هر كس به آن چنگ زند نجات يافته و هر كس از آن دورى گزيند نابود شده است . هر كس نيازى به خداوند دارد به وسيله ما خاندان از خداوند درخواست كند.
17 - شرط قبولى عبادت به شرط ولايت
درضمن حديث معراج آمده است كه خداوند فرمود:
اى محمد! تو، على ، فاطمه ، حسن ، حسين و امامان از فرزندان حسين را من از نور خودم آفريدم و ولايت شما را بر اهل آسمانها و زمين عرضه كردم . هر كس آن را پذيرفت ، نزد من از مومنان به شمار مى آيد، و هر كس آن را منكر شود، نزد من از گمراهان (از ستمگران ) خواهد بود.
اى محمد! اگر بنده اى از بندگان من آن قدر مرا بپرستد و عبادت كند كه از كار افتد و از لاغرى و ناتوانى بسان مشك خشكيده و فرسوده اى شود و بعد به هنگام ورود بر من منكر ولايت شما باشد، او را نخواهم آمرزيد تا اينكه اقرار به ولايت شما نمايد.
اى محمد! آيا دوست دارى آنان را ببينى !
گفتم : آرى ، پروردگارا!
فرمود: نگاه كن ! من به طرف راست عرش نگريستم و نام خود را ديدم و نام على و فاطمه و حسن و حسين و على و محمد و جعفر و موسى و على و محمد و على و حسن را و نام مهدى را در وسط آن به گونه اى ديدم كه گويا ستاره اى درخشان است . فرمود: اى محمد! اينان حجت هاى من بر آفريدگانم مى باشند و اين ، آن كس از فرزندان توست كه به شمشير قيام مى كند و از دشمنانت انتقام مى گيرد.
18 - خضوع و خشوع حضرت زهرا (س )
حضرت زهرا براى عبادت و راز و نياز با خدا جايگاه مخصوصى داشت ، لباسى مخصوص ، سجاده اى مخصوص و آداب و سبكى مخصوص . خانه اش را معبد ساخت ، و در آن چنان به عبادت مى پرداخت كه فرشتگان خدا به نظاره مى ايستادند. خضوع داشت و در آن چنان تواضع جسمى كه گويى ايمان در مغز و استخوان او نفوذ كرده بود. و خشوع داشت به گونه اى كه گوئى ترس از خدا در رگ ها و خون او جارى شده و او را به چنان حال مى كشاند.
مهم اين است كه خود خواستار چنين خشوع و خضوع و مصداق خطاب خدا در ارتباط با موسى عليه السلام كه فرمود:
يابن عمران هب لى من قلبك الخشوع و من بدنك الخضوع و من عينيك الدموع فى ظلم الليل ، و ادعنى فانك تجدنى قريبا مجيبا.
علامه طباطبائى قدس سره فرمايد: خشوع اثر خاصى است كه به افراد مقهور دست مى دهد كه در برابر سلطانى قاهر قرار گرفته به طورى كه همه توجه وى و همه واهمه اش معطوف او گشته و از هر جاى ديگر قطع مى شود. و فاطمه عليهاالسلام اين چنين بود.
او در قيام به عبادت تنها به خدا مى انديشيد و هيچ خاطره و خيالى جز عشق و پرستش معبود در درون او پديد نمى آمد. به تعبير پيامبر صلى الله عليه و آله دلش خالى براى عبادت بود (و تفرغ لها) فقط او بود و خدايش . اما اين كه زندگى چگونه است و چه بايد كرد انديشه اش از آن فارغ بود.