بهانه جویی ممنوع!
چرا خونه همیشه نامرتبه؟ این بچه کی قرار بخوابه؟ هیچ وقت غذا سر وقت حاضر نیست! دوباره بی اجازه من مهمون دعوت کردی؟ و. ..
این جملات هر بار می شود مقدمه یک دعوای مفصل بین من و تو که آرامش زندگی مان را بیش از پیش با خود می برد و آن را هر روز بیشتر از قبل به ویرانه ای سرد تبدیل می کند، به جای آن کاشانه گرمی که قرار بود با یکدیگر بسازیم!
گاهی فکر می کنم چرا این اندازه از هم دور شدیم که امروز به جای همراهی و همدلی روزهای اولیه زندگی مان، تنها بهانه جویی را کرده ایم مقصد و هدف مان؛ غافل از اینکه تنها چیزی که از این راه نصیب مان می شود، دورشدنمان است از یکدیگر و سردتر شدن روابطمان و فضای خانه مان و این میان غیر از من و تو، بیچاره بچه هایمان!
***
- باز که میوه های به درد نخور گرفتی! پس کی می خوای آشغال ها را دم در بزاری؟ خونه بوی بد گرفته! چند دفعه بگم لباساتو این ور و اون ور پرت نکن، بزار رو رخت آویز و. ..
خسته شده ام از این همه بهانه گیری ها! هر روز به پایان ساعت کاری که نزدیک می شوم، به جای آن ذوقی که روزهای اول زندگی مشترکمان داشتم برای رسیدن به خانه و کنار تو بودن، دلم می خواهد ساعت کاری طولانی تر شود و من به خانه نیایم! هرچند که از کار خسته ام!
این روزها خسته ام؛ خسته تر از همیشه! نه از کار بیرون که به قول مادرم، مرد را ساخته اند برای کارهای سخت! خستگی من از این همه تنش و فشار و اضطرابی است که با ورودم به خانه، فضای خانه را پر می کند و من و تو را بیشتر از قبل، از هم دور می کند! این دور شدن را دوست ندارم؛ دلم برای روزهای اولیه زندگی مان تنگ شده است. ..
***
دریافته ام وقتی استرس و اضطراب درونی مان بیشتر می شود، بهانه جویی هایمان هم بیشتر می شود؛ گویی با این بهانه جویی ها می خواهیم استرس و اضطراب درونی مان را کاهش دهیم!
دریافته ام بهترین راه حل، توسل به سکوت است و مقابله به مثل نکردن! یاد روزهایی می افتم که تو بهانه جویی می کردی و من فکر می کردم چرا کوتاه بیایم؟. .. دست به مقابله می زدم و اوضاع نه تنها آرام نمی شد که وخیم تر هم می شد و خانه مان از آن کانون گرم محبت به میدان جنگی تبدیل می شد که در پایان، هر دو خسته تر از قبل، از یکدیگر گریزان می شدیم!
دریافته ام به جای مقابله به مثل، ریشه مشکل مان را بیابیم و چرایی این بهانه جویی ها را؛ به حریم شخصی هم احترام بگذاریم و یکدیگر را به آرامش دعوت کنیم؛ دست از کنکاش و جستجو برداریم و به جای تبدیل کردن خانه مان به میدان جنگ، فضایی آرام را برای هم مهیا کنیم؛ برای یافتن ریشه این اضطراب ها، استرس ها و فشارهای روانی که این گونه من و تو را از هم دور کرده است!
دریافته ام وقتی فشارهای روانی زیاد است و اضطراب و استرس در فضای اطرافمان موج می زند، نه پیشنهادی بدهیم، نه انتقادی بکنیم و نه گله و شکایتی و نه حتی مسائل مهم مان را مطرح کنیم!
دریافته ام باید یکدیگر را بیشتر بشناسیم؛ نیازها و سلایق مان را؛ آن چه را که خوشایندمان است و آن چه را که ناخوشایند و به اصطلاح، رگ خواب یکدیگر را بهتر بیابیم. ..
دریافته ام وقتی دچار مشکل می شویم، با بهانه جویی های یکدیگر کنار بیاییم و آتش بیار معرکه نشویم تا در فرصت مغتنم آرامش بعد از طوفان، با همدیگر درباره بهانه های حل نشده حرف بزنیم، ریشه های اختلافمان را بشناسیم و فضای خانه مان را لبریز آرامش کنیم.
بیا همیشه به خاطر بسپاریم: بهانه جویی ها اندک اندک خشم را در وجودمان شعله ور می کند و خشم، کلید هر بدی است. .. الغَضَبُ مِفتَاحُ کلِّ شَرٍّ![1]
پی نوشت
[1] الكافى، ج 2، ص 303.
منبع:حوزه نت