برابر دانستن نمازبا ايمان
از ابتداي هجرت پيامبر اكرم – صلي الله عليه و آله – تا حدود شانزده ماه ، مسلمانان ، نمازها و عبادات خود را به سوي بيت المقدس انجام مي دادند . ولي بنا به مصالحي خاص و با هدف رهايي از سرزنش يهود درمورد عدم استقلال قبله مسلمانان از بيت المقدس ، به سوي كعبه تغيير يافت.به همين جهت ، مسلمانان با اين سوال مواجه شدند كه حكم نمازها وعباداتي كه به سوي بيت المقدس گزارده اند چيست ؟ آيا آنها مورد قبول قرار مي گيرند يا نياز به قضا وتكرار دارد؟ و از طرف يهوديان محكوم شدند كه همه بر ضلالتند. در جواب ايشان اين آيه شريفه نازل شدكه : « … و ما كانَ اللهُ لِيُضيعَ ايمانَكُم… خداوند ايمان شما يعني نمازهاي گذشته شمارا ضايع نمي كند وآنرا مهمل وبدون اجر نميگذارد درتفاسير زيادي در ذيل اين آيه شريفه مقصود از ايمان را نماز مي دانندواين جايگاه رفيع واهميت فراوان نماز را مي رساند كه خداوند آنرا با ايمان برابر مي داند.درحديث مفصلي ازامام صادق –عليه السلام – از ايشان درمورد اينكه آيا ايمان گفتار بدون عمل است يا گفتار وعمل با اعضاء وجوارح بدن ، در بيان آيه فوق فرمودند:«…. فَسَمَّي الصَّلاةَ ايماناً فَمَنْ لَقِيَ اللهَ عَزَّوَجََّل حافِظاً لِجَوارِحِه مَوفياً كُلِّ جارِحَةٍ مِن جوارِحِه ما فَرَضَ اللهُ عَلَيْها ، لَقِيَ اللهَ عَزَّوَجَلَّ مُسْتَكْمِلاً لِايمانِهِ وَهُوَ مَنْ اَهْلِ الجنه…. » «خداوند] در آيه مذكور ] نماز را ايمان ناميده است ، هركه خدا را ملاقات كند و وظايف لازم هر عضو خودرا انجام داده باشد خدا را با ايمان كامل ملاقات كرده و او اهل بهشت است…. » به اين معنا كه از نماز ،كه گل سر سبد عبادات عملي مي باشد ، در آيات وروايات به ايمان كامل تعبير شده است.