پدر فضيلت ها و نيكي ها
حضرت اباالفضل (ع)؛ پدر فضيلت ها و نيكي ها
نويسنده: عزيزا… حسيني
چهار روز از ماه شعبان سال 26 هجري مي گذشت كه در آسمان شهر مدينه ستاره پرفروغ ديگري از فضيلت هويدا گرديد كه با تلالؤ روحاني اش، خاندان عترت در موجي از شادي و شعف فرو رفت. اين مولود مبارك در خانه اي ديده به جهان گشود كه درخت تنومند ايمان و تقوا در آن حضور داشت و اهلش سالها به نور معنويت آراسته بودند. با تولد اين كودك كه او را «عباس» ناميدند، مدينه گلباران شد. وقتي مژده ولادت اين طفل به پيشاهنگ راستين پارسايي و پرهيزگاري، علي(ع) رسيد، به سوي خانه شتافت و او را در برگرفت. گونه اش را غرق دربوسه كرد و نخستين كلمات روح بخش توحيد و سرود جاويدان يكتا پرستي را بر لوح آسماني ذهن و دلش جاري ساخت .
عباس(ع) از آن پس در دامان مردي سترگ پرورش مي يافت كه بر كرانه هاي تاريخ ايستاده بود؛ پدري كه لقمه هاي اشك آلود نان را با دست خود در كام يتيمان مي گذاشت و 25 سال، و هر روز ثمره دسترنج خود را با نيازمندان تقسيم مي كرد. مردي كه افسار دنيا را رها كرده و از هر تعلق وارسته و از هر كاستي پيراسته بود. او در خانه اي پرورش مي يافت كه گرچه از زيور دنيايي تهي مي نمود، اما لبريز از نور ايمان بود؛ خانه اي گلين كه دهليز آن كانون خاطراتي تلخ و جانكاه براي علي(ع) بود و گاه تلخي داغي سترگ، گلويش را مي فشرد.او نيز از همان آغاز و در همين خانه با مفهوم ظلم ستيزي آشنا شد و از همين مأمن زمينه هاي ايستادگي و جانفشاني در راه حق در او به وجود آمد.
در روزهاي كودكي عباس، پدر گرانقدرش چون آيينه معرفت، ايمان، دانايي و كمال در مقابل او قرار داشت و گفتار الهي و رفتار آسماني اش بر وي تأثير مي نهاد. او از دانش و بينش علي(ع) بهره مي برد. حضرت درباره تكامل و پويايي فرزندش فرمود: «همانا فرزندم عباس در كودكي علم آموخت و همانند نوزاد كبوتر، كه از مادرش آب و غذا مي گيرد، از من معارف فرا گرفت.» پرورش در آغوش امامت و دامان عصمت، شالوده اي پاك و مبارك براي ايام نوجواني و جواني عباس فراهم كرد تا در آينده نخل بلند قامت استقامت و سنگربان حماسه و مردانگي باشد.
امام علي(ع) در هر فرصتي ذهن پاك فرزندش را با حكمتها و مطالب سازنده و عميق بارور مي كرد و همچون لقمان حكيم، جان كودك خود را با مواعظ و حكمتهاي ژرف مي نواخت، و اين توصيه هاي اخلاقي، يا نوازشهاي عاطفي با لحني صميمانه توأم بود. بر همين اساس، اين جوان هاشمي، انساني برازنده، پرهيزگار، دانشور، مبارز، شجاع و اهل سخاوت بارآمد و آيينه تمام نماي جمال و كمال پدر پاك خود گرديد.
در محيط پرورشي عباس(ع) چشمه توحيد جاري بود و با دلي لبريز ازعشق الهي و مهر ملكوتي، تربيت مي گرديد. دوران كودكي او سرشار از عنايت و لطف ابراز محبت پدر و برادراني بود كه لحظه اي از پرورش وي به عنوان انساني والا و صاحب كرامتهاي اخلاقي، غافل نبودند.
حضرت ابوالفضل(ع) ملازم دو نوه گرامي رسول اكرم(ص) و سروران جوانان بهشت بود و در كلاس درس آن دو امام بزرگوار اصول فضيلت را فراگرفت. ايشان همواره با سيد شهيدان همراه بود و در سفر و حضر، از وي جدا نمي شد و الگوهاي رفتاري او را در جان خويش استوار مي ساخت، تا آنجا كه پرتوي از برادر در خصوصيات و ديدگاه هايش گرديد. امام حسين(ع) نيز كه ارادت بي شايبه و جانبازي برادرش عباس(ع) را نيك دريافته بود، او را بر تمامي اهل بيت خود مقدم مي داشت و خالصانه، نسبت به او محبت مي ورزيد. اسوه هاي تربيتي عباس(ع) او را به سطح مصلحان بزرگ بشريت ارتقا داد؛ بزرگاني كه با فداكاريهاي والا و تلاشهاي مستمر براي نجات جامعه انساني از ذلت و احياي آرمانهاي بلند انساني مسير تاريخ را دگرگون ساختند. اين كودك از همان روزهاي آغازين رشد و شكوفايي، آموخته بود كه در راه اعتلاي كلمه حق و اهتزاز پرچم توحيد، جانبازي كند و چنين باوري در اعماق جانش ريشه دوانيد و با هستي او عجين گشت. و عجيب نبود او چنين مسير سازنده و پويايي را طي كند؛ زيرا پدرش اميرمؤمنان و برادرانش حسن و حسين(ع) و نيز مادر نيكو خصالش، نهال ارزشها را در كشتزار روح و روانش غرس كرده بودند.
ميلاد فرزند شجاعت
ميلاد فرزند شجاعت
سالها از شهادت جانگداز دختر پيامبر، حضرت زهرا ميگذشت. حضرت علي(ع) پس از فاطمه با امامه (دختر زادة پيامبر اكرم) ازدواج كرده بود. امّا با گذشت بيش از ده سال از آن داغ جانسوز، هنوز هم غم فراق زهرا در دل علي(ع) بود.
براي خاندان پيامبر، سرنوشتي شگفت رقم زده شده بود. بني هاشم، در اوج عزّت و بزرگواري، مظلومانه ميزيستند. وقتي علي(ع) به فكر گرفتن همسر ديگري بود، عاشورا در برابر ديدگانش بود. برادرش «عقيل » را كه در علم نسب شناسي وارد بود و قبايل و تيره هاي گوناگون و خصلتها و خصوصيّتهاي اخلاقي و روحي آنان را خوب ميشناخت طلبيد. از عقيل خواست كه: برايم همسري پيدا كن شايسته و از قبيله اي كه اجدادش از شجاعان و دلير مردان باشند تا بانويي اين چنين، برايم فرزندي آورد شجاع و تكسوار و رشيد.
پس از مدّتي، عقيل زني از طايفة كلاب را خدمت اميرالمؤمنين(ع) معرفي كرد كه آن ويژگي ها را داشت. نامش «فاطمه»، دختر حزام بن خالد بود و نياكانش همه از دليرمردان بودند. از طرف مادر نيز داراي نجابت خانوادگي و اصالت و عظمت بود. او را فاطمة كلابيّه مي گفتند و بعدها به «امّ البنين» شهرت يافت، يعني مادرِ پسران، چهار پسري كه به دنيا آورد و عبّاس يكي از آنان بود.
گوشهـا بـاز کـه امروز هزاران خبر است
گوشهـا بـاز کـه امروز هزاران خبر است
خبری خوبتر از خوبتر از خوبتر است
صـف ببندیـد کـه هنگـام نماز روح است
در گشایید که جبریل امین پشت در است
همگـی عیـد بگیریـد کـه عید آمده است
ایـن همـان عیـد خدای احد دادگر است
سـوره مائده خوانیـد کـه صـد مائـده نور
از خـدا در دل هــر آیـه آن مستتر است
هـر طـرف مـینگرم قافلـه در قافلـه دل
هر دلی بالزنـان سوی علـی رهسپر است
این همان عید غدیر است که در خم غدیر
گوشهـا یکسـر بـر خطبـه پیغامبـر است
خطبه ختم رسل حکم خدا مدح علی است
خطبهای که سندش مستند و معتبـر است
ایهـا النـاس هـر آنکـس کـه منـم مولایش
ایــن علـی او را تـا روز جــزا راهبــر است
این علی بعـد نبـی رهبر و مـولای شماست
این علی منجی یک خلق به موج خطر است
این علـی وجـه خـدا چشـم خدا گوش خدا
این علی دست خدا بازوی فتـح و ظفر است
من همـان شهــر علومــم همه باشید گواه
که علـی تـا ابدالدهـر بـر این شهر، در است
این امـام است امـام است امـام اسـت امـام
که امامت به وجودش همهجا مفتخر است
چشم، بینور علی تا صف محشر کـور است
دین بی مهر علی پیکر بیدست و سر است
شرر نار همان بغض علی بـغض علـی است
مهـر او پیشِ روی آتـش دوزخ سپـر است
بــه تمـام بشـر اعـلام کنــد ختـم رسل
که علــی بـن ابیطالـب خیــرالبشر است
خصـم او را پسـر مـادر خـود باید خواند
غیر از این چاره نداریم که او بیپدر است
بینمــازی اسـت اگـر بیعلی آرید نماز
این نمازی که اجرش همه نار سقر است
مهر پرونده اعمـال شما مهـر علـی است
بیعلی طاعت کونیـن زیان و ضرر است
گر دو صد کـوه طلا در ره معبـود دهید
بی تـولّای علـی جملـه هبا و هدر است
***استاد حاج غلامرضا سازگار***
مولا برای از تو سرودن غزل کم است
مولا برای از تو سرودن غزل کم است
تلمیح و استعاره ، مجاز و بدل کم است
باید برای مدح تو قرآن ناب خواند
شعر و خطابه، قصه و ضرب المثل کم است
آن لحظه که حلاوت نام تو بر لب است
شیرینی شکر که چه گویم، عسل کم است
باید برای مدح تو از صبح بدر گفت
هیجای نهروان و شکوه جمل کم است
ای دست اقتدار خدا، فارس العرب
اصلا برای شان تو تعبیر «یل» کم است
شهره شده میان عرب تک سواری ات
آوازه های صاعقهی ذوالفقاری ات
ای آفتاب علم و یقین یا ابوتراب
همواره در مدار تو دین یا ابوتراب
صبح نگات شمس ضحی یا ابالحسن
تار عبات حبل متین یا ابوتراب
از ابتدای خلقت خود کسب فیض کرد
در محضر تو روح الامین یا ابوتراب
مولای من ولایت تو از ازل شده
با روح و جان شیعه عجین یا ابوتراب
الطاف بی کران تو ای قبله گاه جود
می بارد از یسار و یمین یا ابوتراب
در رستخیز صبح قیامت برای ما
عشق تو است حصن حصین یا ابوتراب
با عطر و بوی هر نفست در مشام شهر
جاری شده ست خلد برین یا ابوتراب
چشمان روشن تو بهشت پیمبر است
اصلاً سرشت تو ز سرشت پیمبر است
تفسیر کن برای همه محکمات را
اسرار ناب آیهی صبر و صلات را
مولای من تمام صفاتت الهی است
آئینه ای تلألؤ انوار ذات را
شرط حیات طیبه نور ولایت است
از ما مگیر حضرت عشق این حیات را
با نعمت ولایتت آقا خود خدا
بی شک گشوده بر همه باب النجات را
یک لحظه در ولایت تو شک نمی کند
هر کس شنیده زمزمهی کائنات را
تو آمدی کمی به زمین آسمان دهی
تا که تجلیات خدا را نشان دهی
تسبیح انبیاء معظم علی علی ست
نقش لب پیمبر خاتم علی علی ست
رمز نجات حضرت موسی میان نیل
فریاد استغاثهی آدم علی علی ست
رمز تقرب همهی اهل کائنات
آوای هر فرشته دمادم علی علی ست
لبیک کعبه و حجر و مسجد الحرام
زیبا ترین ترنم زمزم علی علی ست
هر گوشه را که می نگرم ذکر خیر توست
آقای من عبادت عالم علی علی ست
وقتی علی تجلی اسماء اعظم است
بی شک تجلیات خدا هم علی علی ست
تو آمدی و عزت توحید پا گرفت
نور خدا زمین و زمان را فرا گرفت
***یوسف رحیمی***
آداب و سنتهای عید غدیر خم
آداب و سنتهای عید غدیر خم
روز عید سعید غدیر یكی از ایام سرورآل محمد(ص) است كه بعنوان «عیدالاكبر» نامیده شده است. این روز، روز کامل شدن دین و اتمام نعمت های پروردگار، به خاطر واقعه غدیر و انتصاب شایسته و بحق حضرت علی(ع) به امر الهی- به جانشینی رسول معظم(ص) می باشد. از اینرو شایسته خواهد بود كه به پاس قدردانی از این نعمت عظیم الهی و عرض ادب به ساحت مقدس امیرالمؤمنین علی(ع)، عید سعید غدیر را در خانواده و اجتماع با شكوه فراوان برگزار نماییم و از بركات معنوی این روز عزیز بهره مند باشیم.
آنچه در این مختصر تقدیم می گردد آدابی است كه بزرگان به منظور گرامیداشت روز عید غدیر تعلیم فرموده اند.
1- روزه:
روزه عید غدیر از مستحباتی است كه مكرر بر آن سفارش شده است. امیرالمؤمنین(ع) در خطبه ای كه در روز عیدغدیر ایراد كردند، فرمودند: روزه عید غدیر از مستحباتی است كه خداوند بدان فراخوانده است.
حضرت امام صادق(ع) فرمودند:«یجب علیكم صیامه شكرالله و حمدالله»
برشما لازم است كه در روز عید غدیر، برای سپاسگزاری از خداوند و ستودن او، روز بگیرید.
شخصی از امام صادق(ع) پرسید چه كاری شایسته روز غدیر است و چه عاملی در آن، استحباب دارد؟ …. حضرت پاسخ دادند: روزه و…
پاداش روزه عید غدیر:
امام صادق(ع) فرموده اند:«روزه داشتن در روز عیدغدیر پاداشی معادل روزه گرفتن در همه عمر دنیا را دارد» ، یا فرموده اند«روزه داشتن روز عید غدیرخم، كفاره گناه شصت سال است».
2-افطاری دادن:
از اعمالی كه به انجام آن در روز عید غدیر سفارش شده است، افطاری دادن به روزه داران است.
حضرت علی(ع) فرمودند:«كسی كه در شامگاه عید غدیر، به یك مؤمن افطاری دهد گویا یك میلیون نفر از پیامبران، شهیدان و صدیقان را افطاری داده است. حال، چگونه است پاداش كسی كه گروهی از مردان و زنان را افطاری دهد و من ضامنم نزد خدا كه از كفر و فقر آسوده گردد و اگر در همان روز یا همان شب تا عید غدیر سال دیگر بمیرد، بر خداوند است پاداش او»
3-اطعام:
از سنت های مؤكد دیگر در روز عید غدیر پذیرایی از مؤمنان است.
امام صادق(ع) یكی از وظایف عید غدیر را چنین فرمودند:«و اطعم اخوانك» و برادرانت را طعام ده.
4- آراستن:
از دیرباز، عیدها و جشن ها با نظافت، غبارزدایی، پیراستن و آراستن همراه بوده است. شیعیان باید این روشها را برای عیدغدیر نیز رعایت نمایند؛ چرا كه حضرت امام رضا(ع) می فرمایند: «روز غدیر، روز آراستن و زینت است پس هركس برای روز غدیر، زینت كند، خداوند هر خطای كوچك و بزرگ او را می آمرزد و فرشتگانی را به سوی او می فرستد، آنان نیكی های او را می نگارند و مراتبش را تا عید غدیر سال آینده بالا می برند. اگر او جان دهد، شهید مرده است و اگر زیست كند، خوشبخت زیسته است»
پس چه زیبا خواهد بود كه سر در منازل و اماكن عمومی- تجارتی و اداری چراغانی شود تا شامل این پاداش بزرگ گردد.
5-لباس نو پوشیدن:
ما ایرانیان در عید نوروز كه عید تحویل سال است نه تحول انسان، لباس نو می پوشیم، پس چرا در عید بزرگ ولایت، تن پوش نو نپوشیم؟ بجا خواهد بود كه در این روز بزرگ لباس نو بپوشیم و بپوشانیم.
حضرت امام صادق(ع) می فرماید: «و ان یلبس المؤمن انظف ثیابه و افخرها»
یكی از وظایف روز غدیر این است كه مؤمن، تمیزترین و گرانقدرترین جامه های خویش را بپوشد.
6- بوی خوش:
اسلام درباره بكارگیری بوی خوش و زدن عطر سفارش زیاد دارد. بخصوص در ایام عید سعید غدیر سفارش ویژه ای نسبت به این سنت خوب می كند. امام صادق(ع) در پی وظایف مؤمن در روز غدیر فرمودند«و یتطیب امكانه و انبساط یده»
و مؤمن، به اندازه توان و دست باز بودنش، بوی خوش استعمال كند.
7-دیدار با مؤمنان:
زیارت برادران مؤمن از سنت های مهم در اسلام است، لیكن در روز عید غدیر، دید و بازدید جزو یكی از شعائر مذهبی و ولایی می گردد و بیشتر و بهتر مورد سفارش قرار می گیرد و پاداش افزونتری می یابد.
«هرس در روز غدیر به دیدار مؤمنی رود، خداوند، هفتاد نور در قبرش داخل كند و قبرش را بگستراند و هر روز، هفتاد هزار فرشته به زیارت قبرش آید و به او مژده بهشت دهد»
8- مصافحه (دست دادن):
دست دادن باعث افزایش محبت دو برادر دینی و سبب ریزش گناه و آمرزش می گردد و دست دادن در روز عید غدیر كه عید ولایت است جلوه دیگری دارد، به همین جهت در این روز مصافحه(دست دادن) مورد تأكید و سفارش قرار گرفته است.
حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود «و اذا تلاقیتم فتصافحوا بالتسلیم» در روز غدیر، هنگامی كه باهم ملاقات می كنید همراه با سلام كردن به یكدیگر دست بدهید.
9- تبریك گفتن:
رسم دیرین بشر این است كه وقتی نعمتی به انسان می رسد یا پیروزی نصیبش می شود تبریك گفتن لازمه آن است، و تبریك گفتن در روز عید غدیر از شعائر شیعه می باشد و می شود گفت گرم ترین و واقعی ترین تبریك ها برای عید غدیر است.
حضرت رضا(ع) می فرماید: «و هو یوم التهنیه یهنی بعضكم بعضاً فاذا لقی المؤمن اخاء یقول: الحمدلله الذی جعل من المتمسكین بولایه امیرالمؤمنین و الائمه سلام الله علیهما»
روز عید غدیر روز تهنیت گویی است، بعضی از شما به بعض دیگر تهنیت بگوید و هرگاه مؤمنی با برادرش برخورد كرد، بگوید، ستایش مخصوص خداوندی است كه ما را از پیوستگان به ولایت امیرالمؤمنین(ع)و امامان(ع)قرار داد.
10 - دلجویی و مهرورزی متقابل:
حضرت رضا(ع) روز غدیر را «یوم التودد» خواندند یعنی روز مهر ورزیدن.
در چنین روزی باید معتقدان به ولایت غم را از دل دوستان حضرت به هر نحوی كه مقدور باشد برطرف نمایند.
11- ایجاد زمینه های شادمانی:
عید غدیر یادآور بزرگترین و گرانقدرترین خاطره اسلام است یعنی خاطره استمرار رسالت پیامبر(ص) به امامت علی(ع) ، در چنین روزی نه تنها خود باید دلشاد باشیم بلكه باید زمینه شادمانی دیگر برادران ایمانی را هم فراهم بیاوریم.
حضرت رضا(ع) می فرمایند: «سر فیه كل مؤمن و مومنه»
(در روز غدیر)هر مرد و زن مؤمنی را شادمان سازید.
12- پیوند با بستگان و خویشان:
از سفارشات موكد اسلام صله رحم است. در این روز زمینه این عمل الهی كاملا فراهم است. حضرت صادق(ع) صله رحم را یكی از اعمال روز غدیر برشمردند:«شایسته است(در روز غدیر) با نیكی كردن، روزه گرفتن، نماز خواندن و صله رحم به سوی خداوند متعال، تقرب جویید.»
13- فراهم كردن آسایش بیشتر خانواده:
یكی از دستورات اسلام ایجاد زمینه های لازم در جهت راحتی و آسایش خانواده است و به مناسبت عید غدیر تاكید بیشتری شده است.
حضرت امام صادق(ع)می فرمایند«و یوسع الرجل فیه علی عیاله»
در روز غدیر، مرد، باید آسایش زندگی را افزایش دهد.
14- كارگشایی و رفع نیاز مردم:
رآورده ساختن نیازهای مردم و رفع گرفتاری آنان از سنت های پسندیده در اسلام است و به انجام اینگونه كارها تاكید فراوان شده است.
صاحب ولایت، علی(ع) می فرمایند: «والبر فیه یثمرالمال و یزید فی العمر»
نیكی كردن (در روز غدیر) ما را ثمربخش می سازد و بر عمر می افزاید.
15-هدیه دادن:
هدیه دادن و گرفتن با رعایت ضوابط شرعی كار پسندیده ای است و اثرات روانی خاصی مخصوصا در كودكان و نوجوانان دارد و بهترین زمان هدیه دادن، عید غدیر است.
و حضرت رضا(ع) عید غدیر را روز هدیه و بخشش می نامد «یوم الحباء و العطیه »
(عید غدیر) روز بخشش و هدیه دادن است.
16- ابراز برائت:
اعلام بیزاری از دشمنان خداوند از پایه های اساسی اسلام است، و روز غدیر، روز بیزاری از كسانی است كه با نپذیرفتن امامت حضرت علی(ع) آشكارا با خدا و با پیامبر خدا مخالفت نمودند و بزرگترین جنایت و خیانت را به تاریخ بشریت كردند و در حقیقت این عدم پذیرش سرآغاز تمام بدبختی ها و بیچارگی ها بود.
بنابراین، روز غدیر، روز برائت از این همه ستمكاری و ستمكاران است. در یكی از دعاهای روز غدیر آمده است: «ما بیزاری می جوییم از آن كس كه از علی(ع) بیزاری جوید و دشمن داریم آن كس كه علی(ع) را دشمن دارد»
17- كثرت در فرستادن صلوات:
حضرت رضا(ع) در وصف عید غدیر فرمود: «یوم اكثار الصلوه علی محمد و آل محمد»
روز غدیر روز صلوات فرستادن فراوان بر محمد و آل محمد است.
18-غسل:
امام صادق (ع) فرمودند:«هنگامی كه روز غدیر فرا برسد باید در فراز آن (هنگام ظهر) غسل كرد.
19-نماز و نیایش:
روز عید غدیر بهترین فرصت و موقعیت برای نیایش است. چرا كه روز غدیر، روز سپاس و ستایش به پیشگاه حضرت احدیت است.
حضرت رضا (ع) می فرماید: روز غدیر روزی است كه خداوند بر توان كسی كه او را نیایش كند، می افزاید.
و فرمود«روز غدیر روزی است كه دعا در آن مستجاب می گردد»
نماز عید غدیر دو ركعت است كه باید در هر ركعت پس از حمد ده مرتبه سوره توحید، ده بار آیه الكرسی و ده مرتبه سور قدر را بخواند وقت نماز نیم ساعت پیش از ظهر است. پاداش این نماز برابر است با صد هزار حج، صد هزار عمره، و هرچه از خداوند بخواهد برآورده می شود.
20- زیارت:
زیارت یكی از سنن سازنده اسلامی است. چه از نزدیك چه از دور، زیارت یك پیوند معنوی بسیار قوی بین شیعه و مقدساتش است و از جمله آنها زیارت حضرت علی (ع) از دور و نزدیك است.
امام رضا (ع) به پسر ابی نصر فرمودند«هرجا كه باشی، در روز عیدغدیر در بارگاه امیرالمومنین(ع) حاضر باش. بی تردید، خداوند، گناهان شصت ساله هر مرد و زن مومن را می آمرزد و چند برابر آنچه در ماه رمضان، شب قدر و شب عید فطر از آتش آزاد ساخته در آن روز آزاد می سازد»
21- خواندن دعای ندبه:
طبق مدارك معتبر خواندن دعای ندبه در چهار عید مستحب است: جمعه، فطر، قربان و غدیر.
توجه به فرازهای آن بخصوص آن قسمت كه در رابطه با غدیر و خلافت حضرت علی (ع) می باشد ضروری است.
22- پیمان برادری(عقد اخوت):
سنت عقد اخوت (برادری) در اسلام به زمان پیامبر اكرم (ص) می رسد. در آن موقع پیامبر (ص) بین مهاجرین و انصار پیمان برادری را منعقد نمودند و بجا خواهد بود كه این پیمان برادری در روز عید غدیر میان مومنان برقرار گردد. برای نحوه بستن عقد می توان به مفاتیح الجنان مراجعه كرد.
مهمترین اعمال عید غدیر
مهمترین اعمال عید غدیر
پاداش روزه روز غدیرخم برابر پاداش روزه گرفتن عمر دنیا تا پایان آن است، و نیز پاداش آن برابر پاداش صدبار حج و صدبار عمره در هر سال است، حج و عمره ای که نیکو و مورد قبول خداوند باشد.
کلمه عید، کلمه خوشی است. عید که می شود شهرها جان دوباره می گیرند. چهره ها خندان می شوند و نگاه ها پر شورتر از روزهای قبل می گردند. عید نوروز، عید باستانی ما ایرانیان است. عید فطر، جشن بندگی روزه داران. عید قربان، شکوه تسلیم و بندگی در برابر خدا و عید غدیر، بزرگترین عید شیعیان و بهترین روز در میان روزهای سال است.
حسن بن راشد می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: فدایت گردم! آیا غیر از عید فطر و عید قربان عیدی وجود دارد؟ در پاسخ فرمود: آری بزرگتر و شریف تر از آن دو عید، عید دیگری هست. عرض کردم: آن روز کدام است؟ فرمود: آن روزی که امیرالمومنین علی علیه السلام به عنوان رهبر مردم نصب شد. عرض کردم: نصب علی به عنوان رهبر در کدام روز بود؟ فرمود: روز هیجدهم ماه ذیحجه.
امام صادق علیه السلام فرمود: روز هیجدهم ماه ذی حجه عید اکبر است؛ خورشید به روزی نتابیده که آن روز در پیشگاه خدا برتر از این روز باشد … همه پیامبران ـ بدون استثنا ـ وصی و جانشین خود را در چنین روزی به امت خود معرفی کرده و به عنوان رهبر بعد از خود برای امت خود نصب نموده اند.
معجزه غدير
معجزه غدير
واقعه عجيبي كه به عنوان يك معجزه تلقي ميشد در روز عيد غدير اتفاق افتاد و آن ماجراي «حارث فهوي» بود. در آخرين ساعات از روز سوم، او با 12 نفر از اصحابش نزد پيامبر (صلياللهعليهو آله) آمد و گفت:
«اي محمد! سه سؤال از تو دارم: آيا شهادت به يگانگي خداوند و پيامبر خود را از جانب پروردگارت آوردهاي يا از پيش خود گفتي؟ آيا نماز و زكات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آوردهاي يا از پيش خود گفتي؟ آيا اينكه درباره عليبنابيطالب گفتي: «من كنت مولاه فعلي مولاه …» از جانب پروردگار بود يا از پيش خود گفتي؟
حضرت در جواب هر سه سؤال فرمودند:«خداوند به من وحي كرده است و واسطه بين من و خدا جبرييل است و من اعلان كننده پيام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبري را اعلان نميكنم».
حارث گفت: خدايا، اگر آنچه محمد ميگويد حق و از جانب توست سنگي از آسمان بر ما ببار يا عذاب دردناكي بر ما بفرست» سخن حارث تمام شد و به راه افتاد. خداوند سنگي از آسمان بر او فرستاد كه از مغزش وارد شد و از دبرش خارج گرديد و همانجا او را هلاك كرد. بعد از اين جريان، آيه «سال سائل بعذاب واقع، للكافرين ليس له دافع…» (سوره معارج، آيه 21) نازل شد. پيامبر (صلياللهعليهو اله) به اصحابشان فرمودند: آيا ديديد و شنيديد؟ گفتند آري. با اين معجزه، بر همگان مسلم شد كه «غدير» از منبع وحي سرچشمه گرفته و يك فرمان الهي است
خنجر شوق بر حنجر نفس
عيد قربان جلوه گاه تعبد و تسليم ابراهيميان حنيف است . فصل قرب يافتن مسلمآنان به خداوند، در سايه عبوديت است .
اگر ابراهيم خليل ، در اجراى فرمان پروردگارش ، خنجر بر حنجر اسماعيل مى نهد، اگر اسماعيل ذبيح ، پدر را در اجراى امر خدايى ، تشويق و ترغيب مى كند، اگر شيخ الانبياء در نهادن كارد بر حلقوم فرزندش ، لحظه اى ترديد و توقف نمى كند؛ همه و همه ، نشانه مسلمانى آن پدر و پسر و شاهد صداقت در عقيده و عشق ، و وفادارى در قلمرو بندگى است .
عيد قربان ، مجراى فدا كردن عزيزترين يعنى خدا است .
عيد قربان ، مجراى فيض الهى و بهانه عنايت رحمانى به بندگان مومن و مسلم و مطيع است .
قربانى تو در اين چيست ؟
در راه خدا، چه چيز فدا مى كنى ؟
با چه وسيله ، به استان پروردگار، تقرب مى جويى ؟ و كدام فديه را به قربانگاه صدق ، عشق ، اخلاص و وفا مى آورى ؟
براى اولياء الله عيد قربان مجمع الشواهد صدق در گفتار، كردار، ادعا و عمل است . تو نيز، اگر بتوانى رضاى خويش را فداى رضاى حق كنى ، اگر بتوانى از خواسته دل در راه خواسته دين چشم بپوشى ، اگر بتوانى از داشته ها و خواسته ها بگذرى ، آنگاه ، به مرز عبوديت و به حوزه قربانگاه قدم نهاده اى .
مگر خليل الرحمان چه كرد؟ تو نيز اگر پير و مشى و مرام ابراهيمى ، نبايد هيچ چيز از آنچه دارى و به آن دلبسته اى ، همچون زن و فرزند، مال و منال ، پول و پس انداز، خانه و خادم ماشين و مسكن ، و… حجاب چهره جانت ، مانع بندگى و فرمانبرداريت شود و آنگاه كه پاى دين و خدا به ميان آيد، بسادگى و بصراحتى ابراهيمى و بصداقتى اسماعيلى درگذرى و امر مولا را مقدم بدارى .
بگذر از فرزند و مال و جان خويش
تا خليل الله دورانت كنند
سر بنه در كف ، برو در كوى دوست
تا چو اسماعيل ، قربانت كنند
اينجاست كه قربانى وسيله قرب مى شود و عيد قربان روز تقرب به خداوند.
آن هم نه قرب مادى و جسمى - كه خدا از محدوده حس و جسم بيرون است - بلكه قرب معنوى و تقرب ارزشى كه در سايه ايمان و عمل است .
آنچه انسان را به خدا نزديك مى كند، طاعت است .
و آنچه از ساحت قرب ربوبى دور مى سازد، معصيت است .
خدا به ما نزديك است ، حتى نزديكتر از رگ كردن ، كه خود فرموده است :
- و نحن اقربب اليه من حبل الوريد - ما از او دوريم ، چرا كه به جرم و گناه ، گرفتاريم و مجرم هرگز محرم نخواهد شد.
دوست نزديكتر از من به من است
وين عجبتر كه من از وى دورم
اگر پاى از مرز طاعت فراتر ننهيم ، اگر با تيغ گناه ، دامن عصمت ندريم ، اگر دست تعدى ، به حريم حرمات الله نگشاييم ، آنگاه خواهيم ديد كه هر جا باشيم در قربانگاهيم و هر سو كه برويم ، به او تقرب پيدا مى كنيم ، و هر روزمان عيد قربان مى شود. بفرموده حضرت على :
كل يوم لا يعصى الله فيه فهو يوم عيد
هر روزى كه در آن ، خدا نافرمانى نشود روز عيد است .
جلوه ديگر اين روز، ذبح است .
قربانى كردن گوسفند، چه از سوى حاجى در منا و چه از سوى ما در شهرها مان ، تكريم آن حماسه معنوى و ايثار عظيم است كه ابراهيم و اسماعيل از خود نشان دادند و به مسلخ رفتند، آن فداكارى همواره بايد در خاطره ها زنده بماند، تا درسى مى باشد فرا روى ابراهيميان هميشه و همه جا.
رها شدن از تعلقات و ذبح كردن تمنيات در پيش پاى اراده الهى ، درس ديگران قربانى است ،
تيغ اراده و عفاف ، بايد بر خنجر نفسانيات نهاد و خون نفس اماره را ريخت و از شر اين وسواس خناس نجات يافت .
تا چه حد حاضرى كه خواست خدا را بر خواهش دل مقدم بدارى ؟
تا كجا مى توانى طاعت و اطاعت الله را، با هواى نفس مبادله نكنى ؟
نفس كشتن و جهاد با دشمن درونى ، سخت تر از مبارزه با دشمن ، آشكار و برونى است .
از اين رو جهاد اكبر نام گرفته است .
ذبح قربانى در ديد عرفانى اهل نظر، رمزى از ترك هواهاى نفسانى و روى آوردن به رضاى الهى است .
ثمرات اين ذبح نيز، بايد چونان قربانى گوسفند به ديگران برسد.
و… چنين است كه آنكه مالك هواى نفس شود و ديو هوا را به بند كشد، هم خويشتن از وسوسه ها و زيانهاى آن آسوده خاطر است ، هم جامعه از صدمه هوا پرستيهاى او مصون !
آرى !… امروز، عيد است .
عيد قربان و تقرب به خدا، آن هم در سايه عبوديت و بندگى .
ما، بنده آنيم كه در بند آنيم .
حال كه چنين است ، چرا در بند نفس و بند زر و سيم و بند خواسته ها و داشته ها؟!
دل به خدا بدهيم و در بند عبوديت او باشيم ، تا از هر قيد و بندى آزاد شويم .
بندگى خدا، اميدبخش است .
و روز عيد قربان مى تواند براى ما اوج اين آزادى برين باشد.
خجسته باد عيد قربان عيد صالحان و ارس ته ، و عيد اهل طاعت و تسليم .
بمناسبت ده ذى الحجه عيد قربان و حضور مهمانان خدا در موسم حج