از عيد خون تا عيد خدا
از عيد خون تا عيد خدا
عيد خون همان «عيد اضحى»، به معنى قربانى كردن است. در سرزمين مِنا با قربانى گوسفند، «مَنْ» به «ما» تبديل مىشود؛ زيرا فلسفه عمل حجگزار و قربانى كننده اين است كه او با تمسك به حقيقت «ورع» گلوى ديوِ طمع را مىبرد و آنچه از قربانى به خداى سبحان مىرسد، گوشت و خون نيست، بلكه روح كردار و جان عمل (تقوا) است و حاجى وارث ابراهيم خليل الرحمن عليهالسلام است كه اسماعيل نفسش را به قربانگاه مىبرد و آن را ذبح مىكند و به لقاءالله مىرسد. اين سخن رهبر فقيدمان است كه فرموده است:
«عيد سعيد قربان، عيدى است كه انسانهاى آگاه را به ياد قربانگاه ابراهيمى مىاندازد. قربانگاهى كه درس فداكارى و جهاد در راه خداى بزرگ را به فرزندانِ آدم و اصفياء و اولياء مىدهد.»(1)
قربانى در مِنا مقدمه رسيدن به غدير است؛ چرا كه اگر هواى نفس در مِنا قربانى نشود، در غديرخم تسليم حق شدن مشكل است و حضرت ابراهيم عليهالسلام با ذبح اسماعيل مسلمانان را بيمه كرد كه به جاى فرزندانشان، گوسفند قربانى كنند و حضرت محمد صلى الله عليه و آله بشريت را بيمه كرد كه به جاى پيروى از ناحق از حق؛ كه همان على است،(2) تبعيت كنند. و اين چنين از پيوند قربان با غدير، دين كامل شد.
عيد سعيد قربان، عيدى است كه انسانهاى آگاه را به ياد قربانگاه ابراهيمى مىاندازد. قربانگاهى كه درس فداكارى و جهاد در راه خداى بزرگ را به فرزندانِ آدم و اصفياء و اولياء مىدهد.
و در فضيلت اين ايام همين بس كه امام هشتم حضرت على بن موسى الرضا عليهالسلام فرموده است:
«إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ زُفَّتْ أَرْبَعَةُ أَيَّامٍ إِلَى اللهِ كَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَى خِدْرِهَا قيلَ ما هذِهِ الاْيّامُ قالَ: يَوْمُ الاَْضْحَى وَ يَوْمُ الْفِطْرِ وَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ يَوْمُ الْغَدِيرِ وَ إِنَّ يَوْمَ الْغَدِيرِ بَيْنَالاَْضْحى وَ الْفِطْرِ وَ الْجُمُعَةِ كَالْقَمَرِ بَيْنَ الْكَوَاكِبِ وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِى نَجَافِيهِ اِبْرَاهِيمُ الْخَلِيلُ مِنَ النَّارِ فَصَامَهُ شُكْرا للهِ وَ هُوَ الْيَومُ الَّذِى اَكْمَلَ اللهُ بِهِ الدِّينَ فِى اِقَامَةِ النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله عَلِيّا اَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ عَلَما وَ اَبَانَ فَضِيلَتَهُ وَ وَصَاءَتَهُ فَصَامَ ذَلِكَ الْيَوْمَ وَ اِنَّهُ لَيَوْمُ الْكَمَالِ وَ يَوْمُ مَرغَمَةِ الشَّيْطَانِ وَ يَوْمُ تَقَبُّلِ اَعْمَالِ الشِّيعَةِ وَ مُحِبِّى آلِ مُحَمَّدٍ.(3)
در هنگام قيامت، چهار روز را آرايش كرده نزد خداى سبحان مىآورند؛ چنان كه عروس را به حجله مىبرند. از حضرت پرسيده شد: اين ايام كداماند؟ فرمود: روز قربان، روز فطر، روز جمعه و روز غدير است. و روز «غدير» بين روزِ فطر و روز جمعه مثل ماه است در ميان ستارگان. آن روزى است كه حضرت ابراهيم خليل عليه السلام از آتش نجات پيدا كرد و روزه گرفت و از خدا تشكر كرد. روز غدير روزى است كه خداوند به وسيله آن دين را كامل كرد و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله على عليه السلام را به عنوان اميرالمؤمنين معرفى كرد و فضائل وى را برشمرد و جانشين بودن وى را [از طرف خداى سبحان به همگان] اعلام كرد و به ميمنت اين روز، روزه گرفت؛ چرا كه روز كمال است و روز نااميدى شيطان و روز قبولى اعمال شيعيان و دوستداران آل محمد صلى الله عليه و آله است.»
پي نوشت:
1- صحيفه نور، ج 18، ص 87.
2- رسول اكرم صلى الله عليه و آله: «عَلِىٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِىٍّ؛ على با حق است و حق با على.»
3- مسند الامام الرضا عليهالسلام، ج 2، صص 17 ـ 1.
منبع: مجله مبلغان