احنف بن قيس تميمي
احنف بن قيس تميمي
یکی از کسانی که باید به عنوان مردودین امتحان خواص نام برد احنف بن قيس تميمي است که نامش ضحاک يا صخر بود که به احنف اشتهار داشت او در دوران پيامبر اسلام به دنيا آمد؛ گرچه آن حضرت را نديد. او از اشراف تميمي بصره بود و به هنگام درخواست عايشه براي جنگ با اميرمؤمنان عليهالسلام،از اجابت اين خواست سرباز زد و گفت:
من هرگز با علي عليهالسلام که پسر عم و داماد اوست، جنگ نخواهم کرد. او چون به نزد اميرمؤمنان عليهالسلام رفت، حضرت از شيوهي برخورد او در جنگ جمل پرسيد که آيا «با ما موافقت داري يا نه؟» احنف در پاسخ دو کار پيشنهاد کرد و گفت: اگر ميخواهي با دويست نفر مرد ورزيده در خدمت و موافقت تو باشم و اگر ميخواهي شش هزار مرد شمشير زن از تو دفع کنم. حضرت از او کار دوم را خواست.
شيوه برخورد احنف با اميرمؤمنان عليهالسلام شفاف نبود. او از شايعهاي خبر داد که «دراقوال اهل بصره چنين است که اگر علي عليهالسلام بر ما ظفر يابد، مردان ما را بکشد و عيال و اطفال ما را برده گيرد» که امام در پاسخ به او فرمود: «هرگز از من اين کار نيايد».
احنف بن قيس گر چه در صفين در سپاه اميرمؤمنان عليهالسلام بود، اما اين سخن از وي ثبت شد است که «عرب به هلاکت رسيد»..
وي پس از خوانده شدن نامه معاويه براي مردم بصره و تشويق آنها بري جنگ با اميرمؤمنان عليهالسلام به صفبندي جبههي حق و باطل توجهي نکرد و با بيان ضربالمثلي چنين گفت «کاري به کارشان ندارم»..
به گفتهي ابناعثم کوفي، معاويه چون نظر بزرگان قبايل عرب را دربارهي ولايت عهدي يزيد جويا شد، احنف بن قيس نيز به عنوان بزرگ بصره در پاسخ چنين گفت:
تو به احوال يزيد و مداخل و مخارج او از ما عالمتري و او را بهتر از ما ميشناسي؛ اگر ميداني که تيمار خلافت چنانچه متضمن رضاي خداي تعالي است و فراغت امت محمد مصطفي صلي الله عليه و آله باشد،… درکار او با هيچ کس مشورت مکن و خلافت بدو ده و اگر داني که بدين کار چنان که بايد قيام نتواند نمود، دنيا را بدو مده و خود را در عذاب آن جهان مينداز و بر ما بيش از گفتن سمعا و طاعة نباشد. معاويه از اين سخن احنف بسيار خرسند شد. .
امام حسين عليهالسلام به هنگام اقامت در مکه و پيش از حرکت به سمت عراق، به رؤساي پنجگانهي بصره و برخي از بزرگان شهر، مانند احنف بن قيس نامهاي ارسال داشت و ايشان را به بيعت خويش خواند و فرمود:
شما را به عمل به کتاب خدا و سنت پيامبر ميخوانم؛ زيرا سنت پيامبر از بين رفته و بدعت در دين ايجاد شده است.اگر به سخن من گوش فرادهيد و دستور مرا اجرا نماييد شا را به راه رشد و سعادت هدايت خواهم کرد.
احنف نامه امام حسين عليهالسلام را پنهان داشت و سپس در مرقومهاي کوتاه، امام را به صبر توصيه کرد او مردم را از جنگ بر حذر داشت و به اطرافيان خود چنين گفت:
ما خاندان ابوالحسن (اميرمؤمنان) را بارها آزمودهايم؛ در آنان نه حکومت بر ولايتي و نه مالي براي اندوختن است و در جنگ نيز اهل کيد و تزوير نيستند.
احنف بن قيس دوست عبدالله بن زبير بود و در قتل مختار به او کمک کرد او به سال 67 ق. هجري در کوفه مرد .