دعوت فرزندان به تسلیم در برابر خدا
وابراهیم و یعقوب ،فرزندان خود را به این آیین وصیت کردند :
«فرزندان من!
خداونداین آیین پاک را برای شما برگزیده است
و شما، جز به آیین اسلام از دنیا نروید.»
آنچه را برای خود نمی پسندی ...
آنچه را برای خود نمی پسندی
برای دیگران هم مپسند
و آنچه را برای خود دوست داری
برای برادرت هم دوست بدار.
عفو ، نوعی احسان است
ولی به خاطر پیمان شکنی ، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم و دل های آنان را سخت و سنگین نمودیم ، سخنان (خدا) را از موردش تحریف می کنند و بخشی از آن چه را به آن ها گوش زده بود، فراموش کردند و هر زمان ، از خیانتی ( تازه ) از آن ها آگاه می شوی ، مگر عده کمی از آنان،ولی از آن ها در گذر و صرف نظر کن که خداوند نیکوکاران را دوست می دارد.
توصیه امام در مورد حفظ دانشگاهها
16 آذر روز دانشجو گرامی باد
بخشهایی از وصیتنامه امام خمینی(ره) :
برهمه ما لازم است با متصدیان کمک کنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف کشیده شود؛ و هرجا انحرافی به چشم خورد با اقدام سریع به رفع آن کوشیم. و این امر حیاتی باید در مرحله اول با دست پر توان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد که نجات دانشگاه از انحراف، نجات کشور وملت است.
و اینجانب به همه نوجوانان و جوانان در مرحله اول، و پدران و مادران و دوستان آنها در مرحله دوم، و به دولتمردان و روشنفکران دلسوز برای کشور در مرحله بعد وصیت میکنم که در این امر مهم که کشورتان را از آسیب نگه میدارد، با جان و دل کوشش کنید و دانشگاهها را به نسل بعد بسپرید. و به همه نسلهای مسلسل توصیه میکنم که برای نجات خود و کشور عزیز و اسلامِ آدم ساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگی حفظ و پاسداری کنید، و با این عمل انسانی ـ اسلامی خود دست قدرتهای بزرگ را از کشور قطع و آنان را ناامید نمایید. خدایتان پشتیبان و نگهدار باد.
مظلوم و رنج کشیده، اما پیروز و سربلند
متن خبر : (( دادگاهی در نیجریه دستور آزادی فوری ‘شیخ ابراهیم زکزاکی’ رهبر شیعیان آن کشور را صادر کرد))
برای پیروزی در راه حق باید استقامت داشت،
رنج باید کشید ،
خون باید داد،مجاهدت باید کرد
و باید ایمان داشت که نتیجه این ایستادگی در راه حق پیروزی قطعی و حتمی می باشد همانگونه که خدا در قران وعده داده است که پیروزی نهایی از آن مستضعفین است و آنان وارثان حقیقی زمین خواهند بود(1)
پیامی که شیخ زکزاکی و رشادت های یارانش به جهانیان داد همان پیام 1400 سال پیش کربلاست
پیام استقامت و پایمردی در نهایت مظلومیت و بلا
اینکه خون مظلوم پایمال نخواهد شد
و اینکه پیروزی نهایی از آن مردان راه حق است
و خدا دوست وسرپرست مومنان است (2)و همانا حزب خداوند هموراه پیروز است(3)
***
1:آیه 5 سوره قصص
2: آیه 257 سوره بقره
3:آیه 56 سوره مائده
نماز در روایات
امام کاظم علیه السلام:
پدرم دربستر شهادت به من فرمودند : فرزندم همانا شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد ،نمی رسد.
امام علی علیه السلام :
تنبلی انسان در نماز ، نشانه ضعف ایمان است .
امام علی علیه السلام:
دزد ترین دزدان کسی است که از نماز خود بدزدد.
خودت را به خدا بسپار
خدوان را و زندگی مان را به خدا بسپاریم خداوندی که در دعاهای ما اینگونه از او یاد می شود _ بخشهایی از دعای روز یکشنبه
((به نام خدايى كه جز به فضل و بخشش او اميد نبستم…..
تنها به تو پناه میآورم اى خداى بخشايش گر مهربان از ستم و دشمنى…
تنها از تو راهنمائى میجويم به سوى آنچه خير و صلاح من در آن است..
فقط از تو يارى میخواهم در آنچه پيروزى و رستگارى با آن همراه است….
و در پوشيدن لباس عافيت و كمال آن و فراگيرى سلامتى و دوام آن تنها به تو دل میبندم ….
اى پروردگار من از وسوسه هاى شياطين و به يارى سلطنت تو دورى میجويم از ستم پادشاهان،
مرا در بين خويشاوندان و بستگانم عزيز گردان، و در بيدارى و خواب نگهدارم باش، چرا كه تويى خدا و بهترين نگهدار و تويى مهربان ترين مهربانان.
دعايم را تنها براى تو خالص میكنم تا در معرض اجابت قرار گيرد، و به اميد پاداش تو بر طاعتت پايدارى میكنم
مرا عزيز گردان با عزّت ذلّت ناپذير خود و به ديده بی خواب خودت حفظ كن، و كارم را با گسستن از همه خلق و پيوستن به تو و عمرم را با آمرزش خويش پايان بخش، همانا تويى بسيار آمرزنده و مهربان.))
چادر
زیر چادر چہ خبر است ‼️
حجاب چطور باشہ خوبه‼️
این روزها براے اینڪہ چادر رو ڪہ حجاب برترہ بد جلوہ بدن بہ این روے اوردن ڪہ چادریها زیر چادرشون هزار تا چیز پنهان ڪردند
اما خانمهاے بد حجاب یڪ رنگ هستند و دلشون پاڪہ و نیتشون خالص….‼️
میگن ما داریم اصل خودمون رو نشون میدیم اما چادریها اینطور نیستن معلوم نیست زیر چادر چے هستش؟؟!!
واقعا زیر این چادر چیہ؟؟‼️
حجاب چطورے باشہ خوبه‼️
میخواے بدونے من زیر چادرم چے پنهان ڪردم؟
من زیر چادرم اطاعت از حرف خالقم و خداے خودمو پنهان ڪردم ڪہ بہ من امر ڪرد حجابم رو رعایت ڪنم و من با حجاب ڪاملم ڪہ چادرم هست اطاعت امر ڪردم .
من با چادرم بہ وصیت نامہ برادران شهیدمون عمل میڪنم ڪہ تو وصیت نامہ هاشون نوشتند خواهرم حجاب تو ڪوبندہ تر از خون سرخ من است .
من با چادرم بہ هر ڪسے اجازہ عبور نمیدم و چادرم براے هر چشم هرزہ اے حڪم تابلوے ایست و نگاہ ڪردن ممنوع رو دارہ .
من زیر چادرم عشق بہ همسرم رو دارم و با چادرم این را بیان میڪنم ڪہ تمام زیبایهاے من فقط مختص ڪسے است ڪہ من رو شریڪ زندگے خودش انتخاب ڪرده☝️و بہ من نگاہ عاشقانہ میڪنه
نہ هر رهگذرے با چشمان هرزہ از زیباے من لذت ببرہ
من زیر چادرم زیباے خود رو پنهان ڪردم تا همسر و برادر تو این زیباے را نبینہ و بہ گناہ نیفتہ و زندگے تو از هم پاشیدہ نشہ.
من با چادر خود بہ همہ اعلام میڪنم ڪہ گنج با ارزش خدا هستم ڪہ من را امین اللہ خطاب ڪرد پس از این گنج بہ نحو احسنت محافظت میڪنم.
ودر اخر چادر من مشت محڪمے بر دهان همہ ڪسانے است ڪہ میخواهند زن ایرانے را بہ ابتذال و بے حیایے بڪشند . . .
اما تو بگو بانو جان
تو با بدحجابے و انواع ارایشهاے خودت چہ چیزے رو دارے اعلام میڪنے و در پے اثبات چہ چیزے هستی‼️
رؤياي مذاکره با آمریکا
رؤياي مذاکره با آمریکا
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) می فرمایند:
الان ورد و ذكر عده اي مذاكره با آمريكا شده است؟! مى گويند باآمريكا مذاكره كنيد تا موذيگري نكند؛ فشار وارد نياورد؛ تهديد نكند و منافع ملى را رعايت كند. مگر كشورهايى كه امروز مورد تهديد آمريكا هستند غير از جمهوري اسلامى با آمريكا مذاكره نمي كنند؟ مگر آنها با آمريكا رابطه ندارند؟ مذاكره و رابطه، مانع فشار آوردن و تهديد كردن و بدجنسى کردن و افزون طلبى نيست؛ مذاكره مشكلى را حل نمي كند.
دولت آمريكا صريحا با نظام اسلامى، هويت اسلامى و ايمان اسلامى مردم ما اعلام مخالفت كرده است. علتش اين است كه اسلام موجب شده تا اين ملت در مواضع خود مستقر و ثابت باشد و پا برجا بايستد و تسليم آنها نشود. هدف آمريكا اين است كه سيطره ي خود را كه در درون رژيم منحوس پهلوي به خصوص در سى سال آخر آن رژيم بر همه جاي كشور گسترده بود، دوباره برقرار كند.
معلوم است كه ملت ايران بعد از اين انقلاب عظيم، بعد از اين همه فداكاري و قهرمانى و بعد از اين همه شهادتها، تسليم چنين زورگويىنخواهد شد. نخير، مذاکره هيچ مشكلى را حل نمي كند.
مذاكره با آمريكا، البته براي دولت آمريكا مفيد است. با مذاكره، او جاي پايى پيدا مي كند تا بتواند خواسته هاي خود را بيشتر تحميل كند و توقعات خود را انبوه تر بر سر اين ملت و دولت بريزد. مذاكره موجب مى شود كه دولت آمريكا بتواند همين تهديدهايى را كه آلان از دور مي كند، همين توقعات بيجا و قلدرانه اي را كه در مصاحبه ها و سخنرانيهامى گويد، پشت ميز مذاكره، با حجم بيشتر و با قدرت چانه زنى بيشتر، برسر مسؤولان كشور ما بريزد. معناي مذاكره اين نيست که آمريكا حاضرباشد هويت اين ملت را، نظام جمهوري اسلامى را، ايمان اين مردم و مواضع آنها را به رسميت بشناسد. آنها با اين اساس مخالفند؛ آنها با حضور اين مردم مؤمن مخالفند؛ آنها دنبال اين هستند كه همان روشهايى را كه در دوران حكومت پهلوي اعمال مى شد همان فساد، همان تسلط و همان قاهريت را دوباره در اين مملكت ايجاد كنند؛ اين كه با مذاكره حل نمى شود. مگر اين ملت اجازه خواهد داد كه مسئوولى در اين كشور از رهبري گرفته تا همه مسؤولان از مواضع اسلامى و منافع اساسى سرنوشت ساز او يك قدم عقب بنشيند؟
دشمن، سياسى و سياستمدار است؛ مغز طراح سياسى دارد، فكرمي كنند كه چه كار بايد بكنند. يكى از طراحيها اين است كه حرف آخر را اول نزنند؛ آرام آرام و به تدريج طلبكاري ايجاد كنند و طرف مقابل را وادار به عقب نشينى كنند. بمجردي كه عقب نشينى كرديد، طلبكاري ديگر شروع خواهد شد. حالا بعضيها مى گويند چيزي بدهيم، يك چيزي
بگيريم! بدهيمش درست است، بگيريمش درست نيست؛ هيچى نخواهند داد. شعارهايى را درست مي كنند؛ ايران را محور شرارت گذاشته اند. فلان كارها را بكنيم تا ما را از محور شرارت بردارند! اين شد حرف؟! غلط كردند، گذاشتند كه حالا بخواهند بردارند. دوباره و هر وقت لازم شد، ما را در محور شرارت مى گذارند، اگر قرار است قدرتى اين امكان و توان را پيدا كند كه اخمهايش را درهم كند و بگويد من قوي هستم و مى زنم و مى برم و مى بندم؛ حواستان جمع باشد، (اگر) انسان جا بخورد، اين جا خوردن، حد يقف ندارد؛ شما اين سنگر را عقب مى نشينيد، بعد يك مطالبه ديگري را مطرح مي كنند؛ فلان دولت غيرقانونى را به رسميت بشناسيد! باز همان فشارها و تهديدها. بمجردي كه او را (به رسميت) شناختيد، باز يك درخواست ديگر مطرح مى شود: اسم اسلام را از قانون اساسى تان برداريد! شما بايد ذره ذره عقب بنشينيد؛ اين حد يقفى ندارد. من اين موضوع را بارها به بعضى از مسؤولانى كه دچار وسوسه و واهمه هايى بودند، گفته ام كه حد يقف فشار آمريكا کجاست؟ آن را مشخص كنيد، كه اگر به آن جا رسيديم، ديگر بعد از آن هيچ فشار عليه ما نخواهد بود. من عرض بكنم حد يقف كجاست؟ آن جايى است كه شما - كه چنين حقى را نه شما داريد، نه من. از طرف ملت ايران اعلام كنيد كه ما اسلام، جمهوري اسلامى و حكومت مردمى را نمى خواهيم؛ و هر كسى كه شما مصلحت مى دانيد، بيايد در اين مملكت حكومت کند؛ اين حد يقف است؛ اول اسارت مملكت. مگر مى توانيم؟ من و شما مگر مى توانيم مملكت را به دست دشمن بدهيم؟ مگر ما چنين حقى داريم؟ اين ملت ما را براي اين سركار نياوردند.
منبع: بيانات مقام معظم رهبري در سفر به استان اصفهان، سال 1382
جنون نمايش ثروت
جنون نمايش ثروت
عَلَى قوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو
حَظٍّ عَظِيمٍ (قصص: 79)
پس (قارو ن) با كوكبه خود بر قومش نمايان شد كسانى كه خواستار زندگى دنيا بودند گفتند:
«اى كاش مثل آنچه به قارون داده شده به ما(هم) داده مى شد واقعاً او بهره بزرگى (از
ثروت ) دارد.
معمولا ثروتمندان مغرور گرفتار انواعى از جنون مى شوند،یک شاخه آن “جنون نمايش
ثروت” است، آنها از اينكه ثروت خود را به رخ ديگران بكشند لذت مى برند، از اينكه سوار
مركب راهوار گران قيمت خود شوند و از ميان پابرهنه ها بگذرند و گرد و غبار بر صورت آنها
بيفشانند و تحقيرشان كنند احساس آرامش خاطر می کنند! گرچه همين نمايش ثروت غالبا
بلاى جان شان است زيرا كينه ها در سينه ها پرورش مى دهد و احساسات را بر ضد آنها بسيج
می کنند و بسيار می شود كه همين عمل زشت و شرم آور طومار زندگى آنها را درهم مى پيچد
و يا ثروت شان را بر باد مى دهد!
ممكن است اين كار جنون آميز انگيز ه هاى مانند” تطميع افراد طمعكار” و” تسليم افراد
سركش” داشته باشد، ولى آن ها حتى بدون اين انگيزه اين عمل را انجام مى دهند، اين که
نوع هوس است نه برنامه و نقشه.
به هر حال قارون از اين قانون مستثنى نبود، بلكه نمونه بارز آن محسوب مى شد، قرآن در
یک جمله در آيات مورد بحث آن را بيان كرده م ىفرمايد:
” قارون با تمام زينت خود در برابر قومش(بنى اسرائيل) ظاهر شد.” (فَخَرَج عَلى قَوْمِهِ فِي
زِينَتِهِ ).
تعبير ” فى زينته” گوياى اين حقيقت است كه او تمام توان و قدرت خود را به كار گرفت تا
آخرين زينت و بالاترين ثروت خود را به نمايش بگذارد و ناگفته پيدا است كه مردى با اين
ثروت چه ها مى تواند انجام دهد؟! در تواريخ داستا نها يا افسانه هاى زيادى در اين زمينه نقل
شده است، بعضى نوشته اند قارون با یک جمعيت چهار هزار نفرى در ميان بنى اسرائيل رژه
رفت در حالى كه چهار هزار نفر بر اسب هاى گران قيمت با پوشش هاى سرخ سوار بودند
كنيزان سپيد روى با خود آورد كه بر زينها ىي طلا ىي كه بر استرهاى سفيدرنگ قرار داشت
سوار بودند، لباس هايشان سرخ، و همه غرق زينت آلات طلا! بعضى عدد نفرات او را هفتاد
هزار نوشته اند و مسائل ديگرى از اين قبيل.
ولى ما حتى اگر اينها را مبالغه آميز بدانيم باز نمى توان انكار كرد كه او چيزهاى بسيارى
براى نمايش دادن در اختيار داشت.
در اينجا- طبق معمول- مردم به دو گروه شدند: اكثريت دنياپرست كه اين صحنه خيره کننده
قلب شان را از جا تكان داد و آه سوزانى از دل كشيدند و آرزو كه اى كاش به جاى قارون
بودند، حتى یک روز و یک ساعت و یک لحظه! چه زندگى شيرين و جذابى چه عالم نشاط
انگيز و لذت بخشى؟ چنان كه قرآن مى گويد:” كسانى كه طالب زندگى دنيا بودند گفتند اى
كاش ما هم مثل آنچه به قارون داده شده است داشتيم"! (قالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا يا
لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِيَ قارُو ن).
” به راستى كه او بهره عظيمى از نعمت ها دارد"! (إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ).
آفرين بر قارون و بر اين ثروت سرشارش! چه جاه و جلالى؟ و چه حشمتى تاريخ مثل او را
به خاطر ندارد. اين عظمت خدادادى است! … و مانند اين حر فها.
در حقيقت در اينجا كوره عظيم امتحان الهى داغ شد، از یک سو قارون در وسط كوره قرار
گرفته و بايد امتحان خيره سرى خود را بدهد و از سوى ديگر دنياپرستان بنى اسرائيل در
گرداگرد اين كوره قرار گرفته اند.و البته مجازات دردناک، مجازاتى است كه بعد از چنين
نمايشى باشد و از آن اوج عظمت به قعر زمين فرو رود.