دستاوردسازی در فضای مجازی با هزینههای نجومی!
رهبر معظم انقلاب اسلامی بیست و چهارم مهرماه 95 در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی، سیاستهای کلی «انتخابات» را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، ابلاغ کردند که بند چهارم آن به تعیین حدود و نوع هزینهها و منابع مجاز و غیرمجاز انتخاباتی، شفافسازی منابع و هزینههای انتخاباتی داوطلبان و تشکلهای سیاسی و اعلام به مراجع ذیصلاح و اعمال نظارت دقیق بر آن و تعیین شیوه و چگونگی برخورد با تخلفات مالی مربوط میشد.
حدود 5 ماه بعد (اوایل اسفند ماه) عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه شما قبلا درباره احتمال ورود پولهای کثیف به انتخابات صحبت کرده بودید. با توجه به اینکه هماکنون فرایند انتخابات 96 آغاز شده، چه برنامهای برای جلوگیری از این پولها در عرصه انتخابات دارید، اظهار داشت: در این خصوص لایحهای (لایحه شفافسازی منابع کاندیداها) را تدوین کردیم و به مجلس هم فرستادیم و قرار بود در قوه مقننه تصویب شود که گفتند این موضوع خیلی مهم است و باید بررسی بیشتری صورت بگیرد که در نهایت هم تصویب نشد.
وی در ادامه تأکید کرد: اکنون هم ما طبق چارچوب وظایف قانونی، حتماً ملاحظات لازم را درنظر میگیریم و مراقبت میکنیم. تا جایی که قانون به ما اجازه دهد، با همکاری دستگاهها مانع این کار شویم.
از سوی دیگر دلایلی که نمایندگان مجلس به ویژه نمایندگان فراکسیون امید برای واردنشدن مجلس دهمیها به موضوع شفاف سازی هزینه انتخاباتی به بهانه حساس بودن و مهم بودن آن عنوان کرده بودند موضوعی قابل تامل بود و وعده آنها بررسی به فوریت این لایحه پس از انتخابات اردیبهشت ماه موضوعی قابل تاملتر.
در این میان هر چه به روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراها نزدیک میشویم خلع قانونی درباره شفافسازی منابع و هزینههای انتخاباتی داوطلبان و رویکرد بازدارنده آن نسبت به اعمال فسادآلود بیشتر احساس میشود.
روزنامههای زنجیرهای جریان مدعی اصلاحات که از هفتهها قبل و در زیر سایه این خلع قانونی به بولتن تبلیغاتی حسن روحانی و تخریب نامزدهای جناح مقابل تبدیل شده بودند از فردای ثبت نام وی در ستاد انتخابات کشور نیز به صورت زنجیرهای و هماهنگ تیتر و عکس به همراه «ضمیمه رایگان» خود را به تبلیغ برای رئیسدولت مستقر اختصاص دادهاند.
فقط در یک نمونه روزنامه ایران که از بودجه بیتالمال ارتزاق میکند از مجموع 15 شماره منتشرشده در فروردینماه، صفحه اول 12 شماره خود را به تبلیغات برای روحانی اختصاص داده است!
از سوی دیگر فارغ از فعالیتهای روزنامهها، سایتها و خبرگزاریهای حامی دولت که زیر نظر وزارت ارشاد کار میکنند، تغییر فضای تبلیغاتی بدلیل افزایش استفاده از شبکههای مجازی و امکانات ارتباطی نوین همچون «توییتر» ، «واتس آپ» ، «اینستاگرام» و «تلگرام» در دستور کار این جریان قرار گرفته و حجم بالایی از فعالیتهای حامیان دولت از کوچه و پس کوچهها و ستادهای فیزیکی به صفحهها و کانالهای مجازی شیفت شده و در شبکههای اجتماعی شکل گرفته است.
البته دولتیها از مدتها قبل با سرمایهگذاری هنگفت، بر روی شبکههای اجتماعی تمرکز کرده بودند . این را تاریخ انتشار خبر اضافه شدن یک پیام رسان جدید تحت عنوان «ویسپی» به سبد مجازی ایرانیها با حمایت مالی دولت میگوید . پیام رسانی که با رقمی بالغ بر 80 میلیارد تومان پیش پرداخت به شرکت سازنده پیشنهاد اختلالاندازی بر روی تلگرام با هدف کوچ کاربران به نرمافزار ثانی پیگیری شد و نشان میدهد که تصمیم آنها در ابتدا تسلط کامل بر روی شبکه پیامرسان عمومی بوده است که بنا به دلایلی اجرای آن متوقف شد.
هدف اصلی طراحان این پروژه که سرنخ آن مشاور یکی از نامزدهای فعلی انتخابات ریاست جمهوری است، کشف شبکه ادمینهای داخلی شبکههای پیامرسان و در اختیار گرفتن آنها بود که با توقف اجرای ویسپی در قالب مذاکره با ادمینهای کانالهای تلگرامی و ارائه پیشنهادهای چندین میلیاردی برای اجاره کانالهای آنها دنبال شد.
نکتهای که عزتالله ضرغامی رئیس اسبق صدا و سیما در سخنرانی خود در نشست دوم مجمع ملی «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» از آن پرده برداشت و در اظهاراتی صراحتا گفت: «دشمن از یک سو و جناح رقیب از سوی دیگر برای استفاده از فضای مجازی برنامههای فراوان دارند و طراحی زیادی کردهاند. اخبار زیادی به گوش میرسد که بسیاری از سایتها، کانالها و صفحات مجازی خریداری شده و مدیران آنها همکاری جدی را شروع کردهاند و بهمحض شروع زمان تبلیغات، تبلیغات سنگین و همهجانبهای را بهعنوان انتشار گسترده در فضای مجازی آغاز میکنند؛ هر چند که پیشتر هم خیلی از این کارها را شروع کردهاند.»
گرچه برخی رسانههای اصلاحطلب بخشی از صحبتهای وی را تقطیع و تحریف کرده و تلاش کردند در مطالب منتشره خود اینگونه القا کنند که منظور ضرغامی در این بخش از صحبتها، خرید کانالها و جلب نظر مدیران آن برای تبلیغات پیش از موعد به نفع اصولگرایان بوده است اما انتشار تصاویر دیدار غیرقانونی «محمد شریعتمداری» معاون اجرایی رئیسجمهور و «علی جنتی» وزیر مستعفی ارشاد با مدیران کانالها و صفحات خریداریشده توسط دولت برای فعالیت انتخاباتی اظهارات ضرغامی را تایید کرد.
همچنین واکنش حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای به اعتراض وزیر اطلاعات درباره دستگیری مدیران کانالهای تلگرامی اصلاحطلب و انتشار تصاویر دیدار ادمینهای دستگیر شده با حجتالاسلام علوی، جای هیچگونه تردیدی در پروژه دولت برای ایجاد یا اجاره کانالهای و شبکههای پرمخاطب اجتماعی با هزینههای هنگفت باقی نگذاشت.
غلامحسین محسنی اژهای معاون اول و سخنگوی قوه قضائیه در جمع خبرنگاران در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه در بحث دستگیری ادمینهای شبکههای اجتماعی، رئیسجمهور در نشست خبری اخیر خود به نقل از وزیر اطلاعات بیان کردند که این افراد جرمی را مرتکب نشدهاند، اظهار کرد: برخی از این افراد به اتهام مسائل ضد امنیتی و بعضی هم علاوه بر مسائل ضد امنیتی به دلیل ارتکاب به جرائم خلاف عفت عمومی و انتشار مطالب مستهجن دستگیر شدهاند و بر اساس گزارشات رسمی این مطالب در پروندههای ایشان مطرح شده است.
وی همچنین گفت که در خصوص این پرونده خاص مطالبی در مورد خود وزیر اطلاعات مطرح است که طبعا حتی ایشان نمیتواند در این پرونده اظهارنظر کند و گزارشی تهیه نمایند.
آنچه مسلم است، جریان حامی دولت که دستاوردسازی در فضای حقیقی جامعه را به لحاظ عدم توانایی در پاسخگویی دردسر ساز دیده است، با اجاره کانالهای تلگرامی با موضوعات بیربط به سیاست نظیر کانالهای ورزشی، آشپزی، سرگرمی و … به دستاوردسازی در فضایی به دور از نظارت و کنترل و همچنین بدون نیاز به پاسخگویی روی آورده تا شاید بتواند در پروسه تغییر در روند اجرایی کشور اختلال ایجاد کند.
در همین مورد چندی پیش اندیشکده برهان در مطلبی با عنوان «چکهای دولتی برای برخی از کانالهای تلگرامی حامی!» نوشت: «این روزها دولت به دلیل کارنامه تقریبا هیچ خود، با توسل به چکهای ارسالی نهاد ریاست جمهوری از حساب بانک «س»، در حال خریداری تعدادی از کانالهای تلگرامی پرمخاطب میباشد. در این گام برخی چهرهها که دارای آمد و شد زیادی در نهاد ریاست جمهوری میباشند، به واسطه چند چک، تعدادی کانال تلگرامی پرمخاطب را خریداری کردهاند، که از قضا برخی از چکهای آنان بلامحل بوده است. در مورد مابقی کانالهای مورد نظر نیز، ادمین آنها در گامی دیگر توسط برخی از افراد امنیتی مورد اعتماد دولت در خانههای امن! فراخوان شدهاند و هر کدام را بنا بر شرایطی! همکار دولت در تبلیغات ریاستجمهوری دوره دوازدهم کردهاند.
اخیرا نیز از مذاکره و توافق جریان حامی دولت در انتخابات با برخی چهرههای مشهور نظیر بازیگران و … برای اعلام حمایت از نامزد این جریان در بزنگاه انتخابات در ازای دریافت مبالغی هنگفت به گوش میرسد که تعدادی از این چهرهها پذیرفته و برخی دیگر حمایت از یک نامزد را در ازای دریافت پول خلاف شأن و شخصیت خود عنوان کردهاند.
آخرین مورد افشا شده از این ریخت و پاشهای انتخاباتی و دستاوردسازیهای مجازی دولت با هزینههای نجومی مربوط به انتشار تصویر نامهای به امضای مشاور وزیر و مدیر کل دفتر وزارتی وزارت صنعت، معدن و تجارت خطاب به همه معاونان و مدیران ارشد این وزارتخانه درباره برگزاری جلسه برای تشریح اقدامات لازم و تقسیم کار «ساخت کلیپ » است.
مدیر کل دفتر وزارتی وزیر صنعت، معدن و تجارت در این نامه از مدیران ارشد و معاونین این وزارتخانه میخواهد که نمایندگان تامالاختیار خود را برای شرکت در جلسه توجیهی ساخت این کلیپها به دفتر آقای نعمتزاده اعزام کنند و متن این کلیپها را ظرف 48 ساعت تهیه و در اختیار تهیهکنندگان قرار دهند.
اما نکته قابل تامل این نامه بخش پایانی آن است که حسین حاجیپور صراحتا اعلام میدارد که:«حسب نظر مقام محترم وزارت، موضوعات مالی توسط مجریان تعیین شده باید خارج از بوروکراسی اداری پیگیری و در اسرع وقت تامین شود».
باید منتظر ماند و دید تلاش این شبکه برای در اختیار گرفتن نبض فضای مجازی با هدف دستاوردسازی برای نامزد خالی از دستاورد به کجا منتهی میشود. خبرهای موثق حاکی است این شبکه در مسیر خود حتی به مذاکره و معامله با کانالهای دینی و انقلابی نیز روی آورده و مبالغی از چند ده تا چند صد میلیون را به آنها پیشنهاد کرده است. تعداد بازدیدکنندگان یکی از عوامل موثر در قیمتهای پیشنهادی بوده و تعداد ادمینهای حاضر در هر کانال عاملی مهم در افزایش این قیمتهاست. شفافیت اینگونه مخارج سرسامآور بدون شک در انتخاب آگاهانه مردم تاثیر بسزایی خواهد داشت.
منبع: روز نامه کیهان
وابستگی کودک به مادر چه دلایلی دارد؟
وابستگی کودک به مادر چه دلایلی دارد؟
“یکی از دلایل وابستگی، می تواند ارتباط کلامی کم مادر با فرزند باشد؛ مادر باید برای حلّ این مشکل، در همه ی مواقع با فرزندش، ارتباط کلامی برقرار کند.(مثلا مادر در آشپزخانه است با فرزندش که در فضای بیرون آشپزخانه است حرف بزند تا خیال کودک راحت بشه مادر هست و به من توجه داره)
والدین باید برای بچّه ها ابزار سرگرمی ایجاد کنند؛ چراکه بچّه های بیکار، وابستگی شان به پدر و مادر بیشتر است. سرگرمی های کودکان می تواند مدل های مختلفی داشته باشد؛ مثلاً والدین می توانند محوّطه ای مانند استخرهای بادی در خانه آماده کنند و بچّه ها را سرگرم کنند؛ یا با سه، چهار پشتی، محوّطه ای مستطیل شکل و حجم دار ایجاد کنند وچند توپ در آن محوطه بیندازند، تا بچّه ها در همین محوّطه ی محدود، سرگرم شوند. “
متاسفانه مادر ها در همه مسائل فرزندان رو به خودشون وابسته میکنن .وابستگی مادر و کودک دوطرفه است.مثلا در بحث پوشک گرفتن
مادر نباید دائم کنار کودک برود و بگوید دستشویی نداری؟ خیس نکنی و..
در این حالت کودک می گوید؛ مادر به فکر است٬ دیگر نیازی نیست من دستشویی بروم.
یک سری نیاز های٬ نیاز های اولیه هستند مانند؛ خوردن٬ آشامیدن٬ خوابیدن و دفع کردن. نباید این نیاز ها را به کودک یاد آوری کرد. اگر کودک گرسنه شود خودش باید غذا بخورد نه اینکه با روش غلط به زور به او غذا دهیم. وقتی این گونه شد و ما مدام به کودک یاد آوری کنیم٬ کودک حتی نیاز های اولیه خودش را با زحمت انجام می دهد.
حال اگر والدین اینگونه برخورد کردند چه اتفاقی پیش می آید؟
1. این کودکان وابسته به والدین می شوند.
2. لوس می شوند ومی گویند؛ «مامان باید منو به دستشویی ببره.» ویا «مامان باید غذا بده من هم تلوزیون ببینم.»
3. بچه ها در نورم رشد ومنحنی رشد قرار نمیگیرند. هر چه سن بالاتر می رود٬ باید وابستگی کمتر شود و حال آن که این گونه نمی شود. مثلا بچه پیش دبستانی بچه ای که کفش هایش را مادرش می پوشاند٬ در نورم رشد قرار ندارد. بچه ای که در روزهای اول در انجام تکالیف مدرسه وابسته به مادر است٬ تا آخر دبیرستان وابسته می ماند.
یا مثلا در مورد درس خواند و تکالیف بچه ها دائم میگن درستو خوندی یا تکلیفتو انجام دادی؟ این باعث میشه بچه درس نخونه و منتظر تذکر مادر بشه بعد شروع کنه
یا کمک کردن دائمی در انجام تکالیف وابستگی فرزند رو بالا میبره و در سال های بالاتر به مشکل برخورد میکنه
(برنامه پرسمان رادیو معارف- استاد تراشیون)
تَرَف (درآمد اشرافیگری و نازپروردگی)
واژه شناسى «ترف»
واژه «تَرَف» مصدر و مانند «تنعّم» به معناى برخوردار بودن از لذايذ مادّى و خوشگذرانى است.
ابن فارِس در تبيين ريشه اين واژه مى نويسد:
التّاءُ وَ الرّاءُ وَ الفاءُ كَلِمَةٌ واحِدَةٌ و هِيَ التُّرفَةُ. يُقالُ: رَجُلٌ مُترَفٌ: مُنَعَّمٌ.[۱]
تاء و راء و فاء، يك كلمه و به معناى آسودگى و تن آسايى است، و به شخص برخوردار از نعمت، مُترَف گفته مى شود.
ابن منظور در اين باره مى گويد:
التَّرَفُ: التَّنَعُّمُ، وَ التُّرفَةُ: النِّعمَةُ… وَ المُترَفُ: الَّذي قَد أبطَرَتهُ النِّعمَةُ و سَعَةُ العَيشِ.[۲]
تَرَف به معناى بهره مندى از نعمت، و تُرفَه به معناى نعمت است… و مُترَف به كسى گفته مى شود كه نعمت و فراخى زندگى، او را سرمست كرده باشد.
امين الاسلام طَبرِسى در تبيين واژه «مترف» مى فرمايد:
التُّرفَةُ: النِّعمَةُ. قالَ ابنُ عَرَفَةَ: المُترَفُ: المَتروكُ يَصنَعُ ما شاءَ.[۳]
تُرفَه به معناى نعمت است. ابن عرفه گفته: مُترَف كسى است كه رها شده، هر كارى كه مى خواهد انجام مى دهد.
به نظر مى رسد كه «تَرَف» در اصل به معناى بهره مند بودن از رفاه فراوان مادّى و زندگى سرشار از لذت و نعمت بوده، ليكن از آنجا كه رفاه مادّى فراوان، موجب سرمستى و تجاوز به حقوق ديگران است، اين واژه به تدريج حامل بار معنوى منفى و ضدّ ارزشى گرديده و معناى جديدى پيدا كرده كه عبارت است از: رفاه زدگى. و از اين رو، «مترَف» به افراد رفاه زده اطلاق مى شود، يعنى كسانى كه برخوردارى از لذايذ مادى و رفاه فراوان آنها را سرمست كرده به گونه اى كه هيچ چيز مانع هوسرانى و خوشگذرانى آنها نيست.
«تَرَف» در قرآن و حديث
در قرآن كريم براى تبيين خطر رفاه زدگى و آثار زيانبار آن، هشت بار[۴] از واژه هاى برگرفته از ريشه «تَرَف» استفاده شده، ليكن در احاديث اسلامى، واژه «تنعّم» نيز، بدين منظور مورد بهره گيرى قرار گرفته است.
گفتنى است، افزون بر واژه هاى «ترف» و «تنعّم»، قرآن و روايات اسلامى با تعبيرهاى گوناگون از خطر رفاه زدگى هشدار داده اند . توجه به چند مطلب براى جمع بندى مدلول آيات و روايات اين بخش نياز است:
۱. رفاه روا، و رفاه ناروا
نخستين نكته قابل توجه در باره موضوع اتراف و رفاه زدگى از منظر قرآن و حديث اين است كه اصولاً اسلام، برنامه تكامل مادّى و معنوى، و آسايش و رفاه حقيقى انسان است و از اين رو قرآن كريم در دو آيه، تصريح مى فرمايد كه در قوانين اين آيين «حَرَج» يعنى تنگنا و دشوارى وجود ندارد، در آيه اول مى فرمايد:
«مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ.[۵]
[خداوند] در اين دين [اسلام] هيچ تنگى و دشوارى ننهاده».
و در آيه دوم آمده:
«مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ.[۶]
خداوند نمى خواهد بر شما هيچ تنگى و دشوارى نهد».
از منظر اين كتاب آسمانى، نه تنها اسلام، دين دشوارى و سختى نيست بلكه آيين آسانى و آسايش است:
«يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ.[۷]
خداوند آسانى [و راحتى] شما را مى خواهد، دشوارى [و زحمت] شما را نمى خواهد».
بنابراين، ترديدى نيست كه اسلام در مقررات و برنامه هاى خود به طور معمولى آسايش و رفاه مردم را در نظر گرفته است، اما بايد توجه داشت كه آنچه در فرهنگ توده مردم، رفاه و آسايش ناميده مى شود. به طور مطلق مورد تأييد اسلام نيست، بلكه در بررسى نصوص اسلامى در اين باره، به دو نوع غنا[۸] و رفاه برخورد مى كنيم:
ألف ـ غناى كفافى و آسايش روا و پايدار، يا رفاه مثبت
ب ـ غناى اشرافى و آسايش ناروا، يا رفاه منفى
اين تقسيم بندى، در واقع مبناى اسلام، در ارزش گذارىِ بر آسايش و رفاه زندگى، و جداسازى آن، از ساير مكاتب و ديدگاه هايى است كه بر پايه ارزشيابى هاى مادّى به اين موضوع پرداخته اند.
از ديدگاه اسلام، رفاه و آسايشى كه مزاحم آسايشِ پايدار انسان نباشد، رفاهِ روا و مثبت تلقى مى شود، اما آسايشِ مزاحمِ رفاهِ پايدار، ناروا و منفى است.
اين دو ديدگاه ضمن دو دعا كه با سند معتبر از اهل بيت عليهم السلام نقل شده اند، به روشنى قابل ملاحظه است:
دعاى اوّل، بخشى از دعايى است كه امام باقر عليه السلام آن را دعاى جامع ناميده است، و متن آن اين است:
أسأَ لُكَ اللّهُمَّ الرَّفاهِيَةَ في مَعيشَتي ما أبقَيتَني ؛ مَعيشَةً أقوى بِها عَلى طاعَتِكَ، وأَبلُغُ بِها رِضوانَكَ، و أَصيرُ بِها مِنكَ إلى دارِ الحَيَوانِ غَدا. اللّهُمَّ ارزُقني رِزقا حَلالاً يَكفيني، و لا تَرزُقني رِزقا يُطغيني، ولا تَبتَلِيَنّي بِفَقرٍ أشقى بِهِ مُضَيَّقا عَلَيَّ ؛ أعطِني حَظّا وافِرا في آخِرَتي، ومَعاشا واسِعا هَنيئا مَريئا في دُنيايَ، ولا تَجعَلِ الدُّنيا عَلَيَّ سِجنا، ولا تَجعَل فِراقَها عَلَيَّ حُزنا ؛ أجِرني مِن فِتنَتِها.[۹]
بار خدايا! از تو مى خواهم تا آن گاه كه زنده ام مى دارى، زندگانى ام را در رفاه دارى، چندان كه براى بندگى ات نيرو يابم و با آن، به خشنودى ات دست يابم و از رهگذر آن، فردا، از جانب تو به سراى زندگانىِ [حقيقى] سير كنم. بار خدايا! مرا روزى حلالى بخش كه كفايتم كند و روزى اى مرا نده كه به سركشى واداردم و مرا به فقرى دچار مساز كه به سبب آن، به تنگنا در شقاوت افتم. مرا در آخرتم، نصيبى سرشار عطا فرما و در دنيايم، زندگانى گشاده گواراى شيرينى نصيب ساز. دنيا را زندان من مكن و فراقِ آن را مايه اندوه من مكن ؛ مرا از فتنه اش رهايى ده.
دعاى دوّم، دعايى است كه به گفته امام صادق عليه السلام، امام سجّاد عليه السلام بر خواندن آن مداومت داشته است:
اللّهُمَّ إنّي أسأَلُكَ حُسنَ المَعيشَةِ ؛ مَعيشَةً أتَقَوّى بِها عَلى جَميعِ حَوائِجي، وأَتَوَصَّلُ بِها فِي الحَياةِ إلى آخِرَتي، مِن غَيرِ أن تُترِفَني فيها فَأَطغى، أو تُقَتِّرَ بِها عَلَيَّ فَأَشقى. أوسِع عَلَيَّ مِن حَلالِ رِزقِكَ، وأفضِل عَلَيَّ مِن سَيبِ فَضلِكَ نِعمَةً مِنكَ سابِغَةً وعَطاءً غَيرَ مَمنونٍ، ثُمَّ لا تَشغَلني عَن شُكرِ نِعمَتِكَ بِإِكثارٍ مِنها تُلهيني بَهجَتُهُ وتَفتِنّي زَهَراتُ زَهوَتِهِ، ولا بِإِقلالٍ عَلَيَّ مِنها يَقصُرُ بِعَمَلي كَدُّهُ ويَملَأُ صَدري هَمُّهُ ؛ أعطِني مِن ذلِكَ يا إلهي غِنىً عَن شِرارِ خَلقِكَ، وبَلاغا أنالُ بِهِ رِضوانَكَ.[۱۰]
بار خدايا! از تو نيكىِ معيشت خواهم، چنان كه با آن، همه نيازهايم را برآورم و با آنها زندگانى را به آخرتم پيوند زنم، بى آن كه در دنيا به ناز پرورى و دچار سركشى شوم يا چنان بر من تنگ گيرى كه به تيره بختى افتم. روزىِ حلال خود را با گشايش نصيبم فرما و از افزون بخشىِ خويش، نعمت پياپى و بى منّت و بى كم و كاست عطايم فرما ؛ سپس با نعمت فراوانت كه شكوهش مرا بفريبد و زيبايى اش مفتونم سازد، مرا از شكر نعمت خويش غافل مگردان ؛ و چندان روزى ام را اندك مساز كه دسترنجم كفافم را ندهد و قلبم از اندوه آن پر شود. اى خداى من! بدين سان، از بدانِ آفريدگانت بى نيازم ساز و مرا به خشنودى خود نائل گردان.
بر اين اساس، رفاهِ مثبت از منظر اسلام، آسايشى است كه همراه با خشنودى خداوند سبحان و زمينه ساز لذّت و آسايش انسان در دنيا و آخرت است. رفاهِ منفى، كه در اصطلاح قرآن و حديث «إتراف» ناميده مى شود، آسايشى است توأم با طغيان و سركشى، و تجاوز به حقوق ديگران، و موجب خشم الهى و رنج و ناراحتى ابدى.
بنابراين، مخالفت اسلام با «اتراف» و رفاه نامحدود انسان، به دليل تأمين و تضمين رفاهِ پايدار اوست، و هر جايى كه اسلام براى آسايش مردم محدوديتى ايجاد كرده، به خاطر زيان هايى است كه رفاه زدگى در پى دارد، و آسايش و شادى پايدار آنها را به مخاطره مى اندازد.
۲. مظاهر رفاه زدگى
در فصل يكم مبحث «اتراف»، احاديثى آمده كه به ويژگى هاى مترفان و مظاهر رفاه زدگان اشاره دارد كه برجسته ترين آنها عبارت است از:
ألف ـ اسراف در خوراك
يكى از خصوصيات مترفان، شكم پرستى و اسراف در مصرف خوراكى هاست. در اين تعبيرها دقت كنيد:
آلِهَتُهُم بُطونُهُم.[۱۱]
خدايان آنها، شكم هاى آنها است!
جَعَلَ دينَهُ هَواهُ وإلهَهُ بَطنَهُ، كُلُّ مَا اشتَهى مِنَ الحَلالِ وَالحَرامِ لَم يَمتَنِع مِنهُ.[۱۲]
دين خود را هوا و هوس خود و خداى خود را شكمش قرار داده! هر چه ميل داشته باشد از حلال و حرام [مى خورد] و از آن پرهيز نمى كند.
هِمَّتُهُم بُطونُهُم.[۱۳]
دغدغه آنها شكم هاى آنها است!
هِمَّتُهُم ألوانُ الطَّعامِ.[۱۴]
اهتمام آنها [مصرف] غذاهاى رنگارنگ است.
اين تعبيرها، بسيار دقيق و قابل تأمل اند. كسى كه از شكم خود اطاعت مى كند و هر چه بخواهد و هر قدرى كه بخواهد، به آن مى دهد و كارى به حلال و حرام خوراكى ها و اسراف در كيفيت و كميت مصرف خود ندارد، در واقع بنده شكم خويش است و خداى او شكمش است.
ب ـ اسراف در پوشاك
يكى ديگر از مظاهر رفاه زدگى و اتراف، اسراف در پوشاك است:
هِمَّتُهُم… وأَلوانُ الثِّيابِ.[۱۵]
همّت آنها… و [پوشيدن] انواع لباس هاست.
كسى كه به بيمارى رفاه زدگى مبتلا است، در تهيه و استفاده از لباس هاى گران قيمت يا متعدد، زياده روى مى كند و مشروعيت پوشش ها براى او بى معنا است.
ج ـ اسراف در آرايش
سوّمين خصوصيت مترفان، زياده روى و اسراف در آرايش است كه با اين تعبير، بيان شده است:
يَتَزَيَّنونَ بِزينَةِ المَرأَةِ لِزَوجِها، ويَتَبَرَّجونَ تَبَرُّجَ النِّساءِ، وزِيُّهُم مِثلُ زِيِّ المُلوكِ الجَبابِرَةِ.[۱۶]
خود را چنان زينت مى كنند كه زنى براى همسرش زينت مى كند و همچون زنان زيور آرايى مى نمايند لباس آنان و همانند لباس شاهان خودكامه است.
اين جملات بخشى از روايتى است كه در آن پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از وقوع رفاه زدگى در جامعه اسلامى پيشگويى فرموده، و امروز درستى اين سخن كاملاً مشهود است، به ويژه در مورد مردانى كه در زمان ما خود را مانند خانم ها آرايش مى كنند!
د ـ اسراف در ساخت و ساز
چهارمين ويژگى مترفان، اسراف و زياده در عمارت و ساخت و ساز است. تعبيرى كه در روايت آمده، اين است:
يَبنونَ الدّورَ و يُشَيِّدونَ القُصورَ.[۱۷]
خانه ها مى سازند و كاخ ها برپا مى كنند.
ه ـ تسليم بى چون و چراى زنان
پنجمين مظهر رفاه زدگى، تسليم بى چون و چراى زنان شدن به منظور ارضاى غرايز جنسى است كه با اين تعبير بيان شده است:
مَحاريبُهُم نِساؤُهُم.[۱۸]
محراب هاى آنان، زنانشان است.
در تعبير ديگرى آمده:
نِساؤُهُم قِبلَتُهُم.[۱۹]
زنان آنها، قبله آنهاست.
محراب، جايگاهى است كه امام در آن مى ايستد و مأمومين پشت سرِ او قرار مى گيرند و ركوع و سجود مى كنند. قبله نيز نقطه اى است كه مسلمانان هنگام نماز، رو به آن دارند، ظاهرا محراب بودن و قبله بودن زنان براى مترفان، اشاره به تسليم بى چون و چراى جنس مخالف شدن براى ارضاى غريزه جنسى است.
و ـ افراط در ثروت اندوزى
ششمين خصوصيت مترفان، معيار قرار دادن ثروت براى ارزيابى عزت و شرافت است:
شَرَفُهُمُ الدَّراهِمُ وَالدَّنانيرُ.[۲۰]
شرف آنها، درهم و دينار (پول) است.
اين سخن بدين معنا است كه ارزش هاى اخلاقى و معنوى براى افراد مترف، بى معنا است. معيار ارزيابى در نگاه آنها ثروت است، هر كس ثروت بيشترى دارد از شرافت بالاترى برخوردار است و از اين رو مترفان، همه تلاش خود را در جهت انباشتن ثروت افزون تر به كار مى گيرند تا از طريق آن، پاسخگوى هوس هاى خود باشند.
ز ـ خاشع نبودن دل
هفتمين ويژگى رفاه زدگان، اين است كه از خشوع و فروتنى دل، بى بهره اند.
و قُلوبُهُم لا تَخشَعُ.[۲۱]
و دل هاى آنان، خشوع و فروتنى ندارد.
اين فراز نيازى به توضيح ندارد ؛ زيرا خشوع دل براى كسى كه غرق در هوسرانى و خوشگذرانى است بى معناست. رفاه زدگان نه تنها از خشوع دل بهره اى ندارند، بلكه به خصوصياتى مبتلا مى شوند كه در تبيين آثار اتراف به آنها خواهيم پرداخت.
۳. زيان هاى رفاه زدگى
اتراف، آثار خطرناك فراوانى براى زندگى مادى و معنوى، دنيوى و اُخروى انسان دارد، هر چه رفاه زدگى بيشتر باشد، طبعا آثار زيان بار آن، افزون تر خواهد بود. مهم ترين آثار اتراف، عبارت است از:
ألف ـ سرمستى
مبدأ همه آثار زيان بار اتراف و خوش گذرانى، سرمستى و غفلت و غرور ناشى از آن است[۲۲]، از امام على عليه السلام روايت شده:
اِتَّقوا سَكَراتِ النِّعمَةِ، وَاحذَروا بَوائِقَ النَّقِمَةِ.[۲۳]
از سرمستى هاى ناز و نعمت بترسيد و از سختى هاى خشم و انتقام [خدا]، حذر كنيد.
إيّاكُم وَالتَّنَعُّمَ وَالتَّلَهِّيَ وَالفاكِهاتِ ؛ فَإِنَّ في ذلِكَ غَفلَةً وَاغتِرارا.[۲۴]
از نازپروردگى و خوش گذرانى و رفاه زدگى بپرهيزيد؛ زيرا كه اينها مايه غفلت و غرورند.
اين سرمستى، سبب مى شود كه انسان نتواند از عقل خود در تصميم گيرى ها استفاده كند. و لذا در روايتى مى خوانيم:
يَنبَغي لِلعاقِلِ أن يَحتَرِسَ مِن سُكرِ المالِ، وسُكرِ القُدرَةِ، وسُكرِ العِلمِ، وسُكرِ المَدحِ، وسُكرِ الشَّبابِ، فَإِنَّ لِكُلِّ ذلِكَ رِياحا خَبيثَةً تَسلُبُ العَقلَ وتَستَخِفُّ الوَقارَ.[۲۵]
سزاوار است كه خردمند، از مستى ثروت و مستى قدرت و مستى دانش و مستى ستايش و مستى جوانى پرهيز كند ؛ زيرا هر يك از اين مستى ها، بادهاى پليدى دارد كه عقل را مى ربايد و وقار را از بين مى برد.
همچنين هنگامى كه انسان نتواند از عقل خود استفاده كند، دچار انواع انحرافات و لغزش هاى اخلاقى و عملى مى گردد. هر چه رفاه زدگى بيشتر، سرمستى بيشتر، و لغزش ها افزون تر، و سرنوشت شومى كه در انتظار انسان است، خطرناكتر.
ب ـ مقاوم نبودن در برابر سختى ها
يكى از آثار زيان بار رفاه نامحدود و خوشگذرانى، مقاوم نبودن در برابر بيمارى هاى جسمى و مشكلات روحى است. افرادى كه در ناز و نعمت به سر مى برند و كوچك ترين سختى را در زندگى تحمل نكرده اند، از نظر جسمى ناتوانند و در برابر بيمارى ها كمتر مى توانند مقاومت كنند، اما كسانى كه در شرايط طبيعى در دامن صحرا با سختى ها دست و پنجه نرم مى كنند و از زندگى ساده اى برخوردارند، معمولاً داراى بدنى سالم و نيرومند و در برابر بيماريها، مقاوم هستند.
اين قانون تكوينى، نه تنها در مورد انسان، بلكه در مورد حيوانات و نباتات نيز جارى است. حيوانات وحشى كه در شرايط ناهموار طبيعى زندگى مى كنند، از حيوانات اهلى كه شرايط زندگى مناسبى دارند، بسى نيرومندترند. همچنين درخت هايى كه در دامن كوه و لابلاى سنگلاخ ها در شرايطى سخت رشد مى كنند، از نظر استحكام و قدرت مقاومت در برابر طوفان هاى سخت، قابل مقايسه با درخت هايى كه در كنار نهر آب قرار دارند، نيستند.
امام على عليه السلام در پاسخ كسانى كه تصور مى كنند، زندگى در شرايط سخت و تغذيه ساده، موجب ضعف و ناتوانى جسمى مى گردد، مى فرمايد:
ألا وإنَّ الشَّجَرَةَ البَرِّيَّةَ أصلَبُ عودا، وَالرَّواتِعَ الخَضِرَةَ أرَقُّ جُلودا، وَالنّابِتاتِ العِذْيَةَ أقوى وُقودا وأَبطَأُ خُمودا.[۲۶]
بدانيد كه چوب درخت بيابانى، محكم تر است و سبزه هاى درختان سبز و خرّم، پوستْ نازك ترند. [چوب] روييدنى هاى با آب باران [كه از آب، كم بهره اند]، پُر آتش ترند و دير خاموش مى شوند.
روح انسان نيز، در پرتو سختى ها آبديده و مقاوم مى گردد، چنان كه در روايتى از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمده:
إنَّ اللّه لَيُغَذّي عَبدَهُ المُؤمِنَ بِالبَلاءِ كَما تُغَذِّي الوالِدَةُ وَلَدَها بِاللَّبَنِ.[۲۷]
خداوند بنده مؤمن خود را با بلا و گرفتارى تغذيه مى كند، همچنانكه مادر، فرزند خود را با شير.
بنابراين، سختى هاى زندگى، در واقع، عذاى تكامل جسم و جان، و رمز مقاوم سازى آنها است، و انسان هاى رفاه زده، از اين تعذيه معنوى محرومند، و لذا توان مقاومت در برابر حوادث ناگوار زندگى را ندارند، و از آنجا كه زندگى دنيا اصولاً بدون مشكل نيست، رفاه زدگى در همين دنيا سرنوشت شومى را براى افراد خوشگذران رقم خواهد زد.
ج ـ لذت نبردن از عبادت
ياد خدا، عبادت و راز و نيازِ با آفريدگار جهان، براى كسانى كه از سلامتى روان برخوردارند، شيرين و لذتبخش است.[۲۸] يكى از زيان هاى رفاه زدگى اين است كه جان را بيمار مى كند، و از اين رو، شيرينى عبادت را احساس نمى كنند و از ايجاد رابطه با خالق خود، لذت نمى برند. حضرت عيسى عليه السلام اين واقعيت را بدين سان بيان فرموده است:
بِحَقٍّ أقولُ لَكُم: إنَّهُ كَما يَنظُرُ المَريضُ إلى طَيِّبِ الطَّعامِ فَلا يَلتَذُّهُ مَعَ ما يَجِدُهُ مِن شِدَّةِ الوَجَعِ ؛ كَذلِكَ صاحِبُ الدُّنيا لا يَلتَذُّ بِالعِبادَةِ ولا يَجِدُ حَلاوَتَها مَعَ ما يَجِدُ مِن حُبِّ المالِ.[۲۹]
به حق برايتان مى گويم: همان گونه كه بيمار به خوراك خوش مزه مى نگرد، امّا از شدّت دردى كه دارد، از آن لذّتى نمى برد، دنيادار نيز به سبب عشق به ثروت، از عبادتْ لذّت نمى برد و شيرينى آن را نمى چشد.
بنا بر اين، هر چه رفاه زدگى بيشتر شود، روح، بيمارتر مى گردد و از خداوند سبحان و ارزش هاى انسانى و اسلامى بيشتر فاصله مى گيرد. رواياتى كه دنيا و آخرت را به دو هَوُو تشبيه[۳۰] كرده اند، يا آنها را مانند مشرق و مغرب[۳۱] دانسته اند ـ كه نزديكى به يكى، موجب دورى از ديگرى است ـ ناظر به اين گونه رفاه طلبى است.
د ـ دشمنى با پيشوايان دين و ارزش هاى انسانى
يكى ديگر از خطرناك ترين آثار رفاه زدگى، دشمنى با پيامبران الهى است. از منظر قرآن كريم، رفاه زدگانِ همه جوامع، در طول تاريخ با انبياء الهى مخالفت كرده اند و آنها را تكذيب نموده اند[۳۲]:
«وَ مَا أَرْسَلْنَا فِى قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلاَّ قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ * وَ قَالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوَالاً وَ أَوْلاَدِا وَ مَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ.[۳۳]
و ما در هيچ شهر و ديارى پيامبرى بيم دهنده نفرستاديم مگر اينكه مترفين آنها (كه مست ناز و نعمت بودند) گفتند: «ما به آنچه فرستاده شده ايد كافريم!» * و گفتند: «اموال و اولاد ما (از همه) بيشتر است (و اين نشانه علاقه خدا به ماست!) و ما هرگز مجازات نخواهيم شد!«.
امام على عليه السلام نيز در اين باره مى فرمايد:
أمَّا الأَغنِياءُ مِن مُترَفَةِ الاُمَمِ، فَتَعَصَّبوا لاِثارِ مَواقِعِ النِّعَمِ فَقالوا: «نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوَالاً وَ أَوْلاَدِا وَ مَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ».[۳۴]
امّا توانگرانِ مُرفّهِ امّت ها، به جهت تبعات داشتن نعمت هاى فراوان، دچار غرور و تعصّب شدند و گفتند: «ما ثروت و فرزندان بيشترى داريم و ما گرفتار عذاب نمى شويم».
رفاه زدگان، نه تنها با انبياى الهى، بلكه با همه پيشوايان دينى دشمنى مى ورزند. از اين رو، مترفان در صف نخست مخالفان و دشمنان خاندان رسالت بودند[۳۵]، در روايتى از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در باره قاتل فرزندش امام حسين عليه السلام و نوادگانش آمده:
واها لِفِراخِ آلِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله مِن خَليفَةٍ مُستَخلِفٍ مُترَفٍ، يَقتُلُ خَلَفي وخَلَفَ الخَلَفِ.[۳۶]
آه و اندوه بر فرزندان خاندان محمد از [ظلم] خليفه رفاه زده اى كه او را جانشين [پدرش] مى كنند و فرزندان و نوادگان مرا مى كشد!
با مرورى اجمالى بر تاريخ اديان راستين، خواهيم ديد كه در سراسر تاريخ، رفاه زدگان در صف مقدم دشمنان پيامبران و پيشوايان دينى بوده اند و برعكس، مستضعفان، در صف مقدم پيروان آنان قرار داشتند.
دليل اين صف بندى ها نيز، روشن است ؛ زيرا از يك سو، رفاه زدگى و هوسرانى، حجاب معرفت قلبى است و از اين رو، ديده دل مترفان نابيناست، و آنان نمى توانند حقايقى كه انبيا، مردم را بدان دعوت مى كنند، تشخيص دهند و از سوى ديگر، ارزش هاى الهى را مانع هوسرانى خود مى بينند و بدين سان، حجاب معرفت و تأمين منافع مادّى، رفاه زدگان را در صف نخست مخالفان پيامبران، قرار مى دهد.
اما در مقابل، مستضعفان و محرومان، به دليل اين كه همچون مترفان ديده بصيرتشان محجوب نيست و انبيا را مدافع حقوق خود و ارزش هاى انسانى تشخيص مى دهند، بيش از ديگران از دعوت پيامبران، استقبال مى كنند.
ه ـ شومىِ سرنوشت
قرآن كريم در آيات فراوانى[۳۷] سرنوشت شومى كه در همين جهان در انتظار مترفان و رفاه زدگان است، بيان كرده است، تأمل در اين آيات، نشان مى دهد كه رابطه نزديكى ميان اتراف و هلاكت جوامع انسانى وجود دارد. هر چه رفاه زدگىِ جامعه بيشتر شود، مخالفت آنها با ارزش هاى انسانى و الهى و رهبران راستينِ دين، افزون تر مى گردد، تا آن جا كه طبق سنّت ثابت نظام هستى، مستحقّ هلاكت و نابودى مطلق مى شوند. آيه ذيل اشاره به اين معناست:
«وَ إِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا.[۳۸]
و هنگامى كه بخواهيم [مردم] شهرى را هلاك كنيم خوشگذرانانش را وا مى داريم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند در نتيجه عذاب آن بر [شهر] لازم گردد. پس آن را[يكسره] زير و زبر مى كنيم».
گفتنى است، سرنوشتى كه در آيه ياد شده و آيات مشابه بدان اشاره شده، شوم ترين سرنوشت و حاصل بالاترين مراتب رفاه زدگى است ؛ اما بايد توجّه داشت كه به ميزان مراتب اتراف، آثار زيان بار آن نيز كاهش و يا افزايش مى يابد.
۴. مبارزه با رفاه زدگى
با عنايت به خطرى كه از ناحيه آفتِ اتراف، جامعه اسلامى را تهديد مى كند، در روايات اسلامى، به ويژه از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ره نمودهاى بسيار مهمى جهت مبارزه با اشرافيگرى و ترويج فرهنگ ساده زيستى صادر شده كه در اينجا به شمارى از آنها اشاره مى شود:
ألف ـ هشدار نسبت به خطر اتراف
همه احاديثى كه مردم را تشويق به زهد[۳۹] و ساده زيستى مى كنند و از دلبستگى به مظاهر مادى تحذير مى نمايند[۴۰]، هشدارى است نسبت به خطر رفاه زدگى. بنا بر اين، آنچه در بند نخست فصل سوم روايات مبارزه با اتراف آمده[۴۱]، در واقع، تنها بخش بسيار كوچكى از هشدارهاى اهل بيت عليهم السلام محسوب مى شود.
ب ـ مبارزه رفتارى با اتراف
پيشوايان بزرگ اسلام، براى مبارزه با اتراف، تنها به موعظه و بيان آثار زيان بار اتراف، اكتفا نمى كردند ؛ بلكه روش زندگى آنها، بهترين و مؤثّرترين روش مبارزه با اشرافيگرى و ترويج فرهنگ ساده زيستى بود. زندگى زاهدانه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و امام على عليه السلام در اوج قدرت، كه شمّه اى از آن در فصل سوم مورد اشاره قرار گرفته[۴۲]، سند روشنى براى اثبات اين ادّعاست.
ج ـ منزوى ساختن مترفان
دومين ره نمود اهل بيت عليهم السلام براى مبارزه با فرهنگ اشرافيگرى، نهى از همنشينى و رفت و آمد با رفاه زدگان است كه موجب مى شود مترفان در جامعه منزوى شوند و اشرافيگرى، ضدّ ارزش تلقّى گردد.[۴۳]
د ـ احترام نگذاشتن به مترفان
يكى ديگر از اقداماتى كه براى مبارزه با رفاه زدگى توصيه شده، عبارت از احترام نكردن به ثروتمندان براى ثروت آنهاست[۴۴]. آنچه در جامعه بايد مبنا و معيار احترام به افراد باشد، ارزش هاى معنوى است، نه توانايى هاى مادى. و از اين رو، در روايتى آمده كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
لَعَنَ اللّه مَن أكرَمَ الغَنِيَّ لِغِناهُ ![۴۵]
خدا لعنت كند كسى را كه توانگر را براى توانگرى اش گرامى بدارد !
ه ـ روى گرداندن از مترفان
علاوه بر محترم نشمردن مترفان، برخورد با آنان بايد به گونه اى باشد كه آنها را از راهى كه در پيش گرفته اند، منصرف نمايد. براى نمونه مى توان به برخورد پيامبر صلى الله عليه و آله با يكى از اشراف مدينه اشاره كرد كه روى گرداندن ايشان از وى، سبب شد خانه مجلّلى را كه به تازگى ساخته بود، خراب كند.[۴۶]
و ـ افسوس خوردن به حال مترفان
با توجه به آنچه بدان اشاره شد، افسوس خوردن به حال رفاه زدگان بى معناست. ازاين رو آيات و روايات فراوانى با اشاره به خطر اتراف، تأكيد مى كنند كه امكانات مادّى دنياداران نبايد در چشم اهل ايمان، بزرگ جلوه كند، به گونه اى كه موجب حسرت و افسوس آنها گردد.[۴۷]
۵. خطر اتراف، براى تداوم نظام اسلامى
يكى از خطرناكترين آفت هاى تداوم نظام اسلامى، اتراف و رفاه زده گى و دنياطلبى است. بر اساس روايات متعددى، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نسبت به آينده اُمّت اسلامى، از ناحيه اين آفت، احساس خطر مى كرد[۴۸]. در روايتى از ايشان نقل شده كه فرمود:
أخوَفُ ما أخافُ عَلى اُمَّتي زَهرَةُ الدُّنيا و كَثرَتُها.[۴۹]
آنچه بيش از همه بر امت خود، از آن بيمناكم، شكوه و افزونىِ دنياست.
در حديثى ديگر آمده:
إنّي لَستُ أخشى عَلَيكُم أن تُشرِكوا، و لكِنّي أخشى عَلَيكُمُ الدُّنيا أن تَنافَسوها.[۵۰]
من بر شما از شرك ورزيدن بيم ندارم ؛ بلكه از آن بيم دارم كه در دنيا اندوزى به مسابقه برخيزند.
گفتنى است پيش بينى پيامبر صلى الله عليه و آله تحقق يافت و انقلاب صدر اسلام در اثر جاه طلبى خواص و رفاه طلبى عوام، شكست خورد و براى نظام هايى كه براساس ارزش هاى اسلامى شكل مى گيرد، از جمله نظام اسلامى ايران، عبرتى شد.
[۱] . معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۳۴۵ «ترف» .
[۲] . لسان العرب : ج ۹ ص ۱۷ «ترف» .
[۳] . مجمع البيان : ج ۶ ص ۶۲۵ .
[۴] . مؤمنون : آيه ۳۳ و ۶۴ ، انبيا : آيه ۱۳ ، هود : آيه ۱۱۶ ، سبأ : آيه ۳۴ ، زخرف : آيه ۲۳ ، واقعه : آيه ۴۵ ، اسرا : آيه ۱۶ .
[۵] . حج : آيه ۷۸ .
[۶] . مائده : آيه ۶ .
[۷] . بقره : آيه ۱۸۵ .
[۸] . در عنوان «الغنى» نصوص مرتبط با اين موضوع و تبيين تفصيلى آنها خواهد آمد .
[۹] . تهذيب الأححكام : ج ۳ ص ۷۷ ح ۲۳۴ ، الكافي : ج ۲ ص ۵۸۸ ح ۲۶ ، بحار الأننوار : ج ۸۷ ص ۳۰۱ح ۸۵ .
[۱۰] . الكافي : ج ۲ ص ۵۵۳ ح ۱۳ به نقل از ابو بصير .
[۱۱] . ر . ك : ص ۳۹۰ ح ۳ .
[۱۲] . ر . ك : ص ۳۹۰ ح ۳ .
[۱۳] . ر . ك : ص ۳۹۰ ح ۳ .
[۱۴] . ر . ك : ص ۳۸۸ ح ۱ .
[۱۵] . ر . ك : ص ۳۸۸ ح ۱ .
[۱۶] . ر . ك : ص ۳۸۸ ح۳ .
[۱۷] . ر . ك : ص ۳۹۰ ح ۳.
[۱۸] . ر . ك : ص۳۹۰ ح۳ .
[۱۹] . ر . ك : ص۴۴۰ ح۷۲ .
[۲۰] . ر . ك : ص ۳۹۰ ح ۳ .
[۲۱] . ر . ك : ص ۳۹۲ ح ۳ .
[۲۲] . ر . ك : ص ۳۹۵ فصل يكم : ويژگى هاى مرفّهان و دنيا و آخرت : ج ۱ ص ۴۰۳ (فصل چهارم : زيان هاى دنيادوستى / تباهى خرد) .
[۲۳] . ر . ك : ص ۳۹۴ ح ۵ .
[۲۴] . ر . ك : ص ۳۹۴ ح ۴ .
[۲۵] . ر . ك : ص ۳۹۶ ح ۷ .
[۲۶] . نهج البلاغة : نامه ۴۵ .
[۲۷] . أعلام الدين : ص ۲۷۷ ، بحار الأننوار : ج ۸۱ ص ۱۹۵ ح ۵۲ .
[۲۸] . در دعاى جوشن كبير مى خوانيم : «يا مَن ذِكرُهُ حُلْوٌ» .
[۲۹] . تحف العقول : ص ۵۰۷ ، التحصين لابن فهد : ص ۵ ح ۲ ، بحار الأننوار : ج ۱۴ ص ۳۱۰ ح ۱۷ . نيز ، ر . ك :دنياو آخرت : مضارّ حبّ الدّنيا / عَدَمُ الاِلتِذاذِ بِالعِبادَةِ .
[۳۰] . ر . ك : دنيا و آخرت : ج ۱ ص ۳۰۱ .
[۳۱] . ر . ك : دنيا و آخرت : ص ۳۰۳ .
[۳۲] . ر . ك : ص ۳۹۷ عنوان «تكذيب كردن پيامبران» .
[۳۳] . سبأ : ۳۴ و ۳۵ .
[۳۴] . ر . ك : ص ۳۹۸ ح ۹ .
[۳۵] . ر . ك : ص ۴۰۱ (كينه و نفرت از اهل بيت عليهم السلام) .
[۳۶] . ر . ك : ص ۴۰۰ ح ۱۱ .
[۳۷] . ر . ك : ۴۰۳ زيان هاى اشرافيت / هلاكت.
[۳۸] . اسرا : آيه ۱۶ .
[۳۹] . ر . ك : دنيا و آخرت : ج ۲ ص ۷۱ فصل دوّم / ارزش زهد / ترغيب به زهد .
[۴۰] . همان .
[۴۱] . ر . ك : ص۴۱۱ (بر حذر داشتن از نازپروردگى و اشرافيگرى).
[۴۲] . ر . ك : ص ۴۱۱ «مبارزه با اشرافيگرى» . براى آگاهى بيشتر درباره ساده زيستى پيامبر به سيره پيامبر صلى الله عليه و آلهج ۴ ص ۱۱۷ فصل سوم : ترغيب به ساده زيستى و دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام ج ۱۰ (بخش دهم : ويژگى هاى امام على عليه السلام / ويژگى هاى اخلاقى) مراجعه فرماييد .
[۴۳] . ر . ك : ص ۴۱۵ نهى از همنشينى با مرفهان.
[۴۴] . ر . ك : ص ۴۱۹ نهى از گراميداشت مرفهان.
[۴۵] . ر . ك : ص ۴۱۸ ح ۴۰ .
[۴۶] . ر . ك : ص ۴۲۹ (روى گردانى پيامبر صلى الله عليه و آله از مرفّهان).
[۴۷] . ر . ك : ص ۴۲۱ (نهى از آرزو كردن رفاه مرفّهان).
[۴۸] . ر . ك : ص ۴۳۵ (بروز اشرافيت و رفاه زدگى در امت اسلامى).
[۴۹] . تفسير الطبري : ج ۱۳ الجزء ۲۵ ح ۳۰ ، تفسير الكشّاف : ج ۳ ص ۴۰۴ ؛ تفسير نور الثقلين : ج ۴ ص ۵۷۹ح ۹۱ .
[۵۰] . صحيح البخاري : ج ۴ ص ۱۴۸۶ ح ۳۸۱۶ وج ۱ ص ۴۵۱ ح ۱۲۷۹ نحوه ، السنن الكبرى : ج ۴ ص ۲۱ح ۶۸۱۰، الطبقات الكبرى : ج ۲ ص ۲۰۵ ، الزهد لابن المبارك : ص ۱۷۵ ح ۵۰۴ ، كنز العمّال : ج ۳ ص ۲۱۹ ح ۶۲۳۸ .
منبع : حدیث نت
همسران سازگار
از دیدگاه اسلام برای پیمودن نردبان صعود و رسیدن به کمال انسانی،ازدواج و تشکیل خانواده جایگاه ویژهای دارد. در محیط و کانون خانواده ای که بر اساس معیارهای اسلامی و انسانی تشکیل شده است ،آسایش تن و آرامش جان و روان انسان تامین می شود و با تحقق صفا ،صمیمیت ،همدلی و هماهنگی ،زنگارهای پریشانی و ناامیدی ،خستگی روحی و جسمی زدوده می شود و همسران می توانند با سازگاری در محیطی نورانی و معنوی مراتب سعادت را یکی پس از دیگری بپیمایند .
خداوند منّان زن و مرد را به صورتی آفریده است که بتواند پیوسته در منطقه جذب و انجذاب همدیگر قرار گیرند و عمیقا مجذوب یکدیگر شوند و نقش آرامشگری خود را ایفا کنند.بدیهی است در وصول به این هدف ،سازگاری نقش مهمی دارد . یکی از مهمترین دغدغه جوانان جویای همسر و پدران و مادرانی که می خواهند وظیفه تزویج فرزندان را انجام دهند ،یافتن شریکی برای زندگی مشترک است که روحیه توافق و انطباق داشته باشد،اینان همواره نگران ناسازگاری و فقدان تفاهم در زندگی زناشویی هستند از این رو شناخت عوامل سازگاری میان زن و شوهر و راهکارها،مهارت ها و فنون پیدایش و بقای آن ،همچنین آسیب شناسی آن از مهمترین مسائلی است که نگارنده را به بررسی این مهم رهنمون کرده است.
برای رسیدن به آسایش و آرامش در کنار همسر بعنوان هدف ازدواج، سازگاری نقش بسزایی دارد و این کتاب می کوشد راهکارهای رسیدن به این سازگاری دوطرفه را شرح دهد.
یکی از مهمترین دغدغه جوانان جویای همسر و پدران و مادرانی که می خواهند وظیفه تزویج فرزندان را انجام دهند ،یافتن شریکی برای زندگی مشترک است که روحیه توافق و انطباق داشته باشد،اینان همواره نگران ناسازگاری و فقدان تفاهم در زندگی زناشویی هستند از این رو شناخت عوامل سازگاری میان زن و شوهر و راهکارها،مهارت ها و فنون پیدایش و بقای آن ،همچنین آسیب شناسی آن از مهمترین مسائلی است که نگارنده را به بررسی این مهم رهنمون کرده است.
چارچوب اصلی کتاب به این شرح است که عوامل سازگاری بین همسران را به 3 بخش کلی تقسیم می کند:
الف)عوامل اخلاقی که در این بخش «عفت وحیا، خلق نیکو، حسن ظن، قناعت، رفق ومدارا، پرهیز از لجاجت، پرهیز از حسادت و…» شرح داده شده که مباحث مبسوطی درباره هر کدام ازاین عناوین مطرح می شود.
ب)عوامل رفتاری این بخش بیشتر مورد توجه قرار گرفته است چون این عوامل رفتاری می توانند حالت های پنهان فرد را آشکار سازد و همسر را با نشانه های رفتاری که کاملا هویداست، آرامش بخشد و از حالت های بد دلی، دو دلی و سر در گمی نجات دهد. در این بخش به عوامل مهمی همچون خوش رویی، خوش زبانی، اظهار مهر وقهر، تشکر وسپاسگزاری، احترام به همسر، هدیه دادن، انتخاب مهریه سبک و تدبیر ومدیریت اشاره شده است.
ج)عوامل جسمانی و جنسی: توجه به جاذبه های جسمی و طبیعی به عنوان اولین ملاک ها درانتخاب همسر، این بخش از عوامل سازگاری اهمیت ویژه پیدا می کند. در این بخش به عواملی همچون زیبایی، نظافت و زینت، روابط جنسی سالم و مطلوب ، توجه به تفاوتهای زن و مرد و پرهیز از تنوع طلبی و ناپایداری جنسی اشاره شده است.
مشخصات کتاب
نویسنده: علی حسین زاده
ناشر:موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
چرا روشنگری باید بهصورت "چهره به چهره" باشد؟
سخنرانی استاد پناهیان در ستاد حامیان حجت الاسلام رئیسی:
نیروهای انقلابی برای روشنگری وظیفۀ سنگینی دارند و این وظیفه را خصوصاً در این ایام انتخابات، باید بهصورت چهره به چهره انجام بدهند.
تبلیغ و تبیین چهره به چهره دشوار و وقتگیر است، اما باید به تأسی از حضرت زهرا(س) که ایشان چهل روز به درِ خانۀ مهاجر و انصار رفتند و آنها را دعوت به دفاع از حق کردند(اختصاص/184) این اقدام را انجام دهیم.
مؤثرترین راه برای جلوگیری از فریبهای رسانهای، همین گفتگوهای چهره به چهره است. هیچ چیزی جای یک گفتگوی صریح و صمیمی را نمیگیرد! الان از طریق شبکههای اجتماعی و اینترنت فضاهایی را برای بعضیها ایجاد کردهاند که آن افراد اصلاً بسیاری از پیامهای شما را از راه دور نمیبینند! لذا باید چهره به چهره، روشنگری کرد.
البته برای فعالیتهای چهره به چهره، سازماندهی هم لازم است، و برای این سازماندهی، کار تشکیلاتی هم لازم است، و برای کار تشکیلاتی هم وقت گذاشتن لازم است!
در امر تبلیغ و دعوت، اثر گفتگوی چهره به چهره، خیلی بالاتر از فعالیتهای گستردۀ اجتماعی مانند برگزاری همایش و سخنرانی و نصب پلاکارد و بَنِر و… است.
ما اساساً در فرهنگ دینی خودمان یک نقصی داریم که این نقص را حتی در مساجد خودمان هم برطرف نکردهایم، و آن هم ضعفِ در ارتباط گرفتن با سایر مؤمنین است.
اولویت اول ما در روش تبلیغ، «تبلیغ چهره به چهره» است. و کارهای عمومیای هم که انجام میدهیم در نهایت برای همان کار چهره به چهره است؛ یعنی در این محیطهای عمومی، رفیق پیدا میکنیم برای ارتباط گرفتن چهره به چهره.
تا انتخابات چند تا جشن داریم؛ مثل عید مبعث، و جشنهای شعبانیه. جا دارد برای هر کدام از این جشنها مراسم بگیرید و در کنار طاقنصرتها و ایستگاههای صلواتی، میتوانید تعدادی صندلی هم بگذارید و با کسانی ارتباط بگیرید که تا کنون با آنها ارتباطی نداشتهاید و با آنها گفتگو کنید.
روحیۀ شما در تبلیغ برای انتخابات خیلی مهم است، باید روحیۀ بسیار امیدوار و بانشاط داشته باشید. و در این تبلیغ، یک آرامشی داشته باشید مبنی بر اینکه: اگر پذیرفتند «فَبِها»! و اگر هم نپذیرفتند: «فَنِعمة»! زیرا ما اصرار نداریم کسی حرف حقی که ما میگوییم را حتماً بپذیرد، البته دعوت میکنیم و استدلال هم میآوریم، ولی اگر نپذیرفتند باز هم ضرر نمیکنیم، چون پیروزی در نهایت با جبهۀ حق و عقلانیت است و هرکسی هر زمان برای جبهۀ حق زحمت کشیده، بالاخره یک روزی زحماتش در پیروزی نهایی حق موثر خواهد بود.
نورانیتی که در کار تبیینی برای اصلاح عرصۀ سیاست هست، در بسیاری از کارهای معنوی دیگر نیست. نورانیتی که «کار برای نظام جمهوری اسلامی» بهدنبال میآورد، بسیاری از کارهای دیگر بهدنبال نمیآورد. مثلاً اینکه شما قرآن آموزش دهید یا چند نفر را نمازخوان کنید، خیلی خوب است، ولی بهطور مستقیم کار کردن برای نظامی که بستر و زیربنای همۀ کارهای خوب است، یک چیز دیگر است! در ایام انتخابات، فضایی ایجاد میشود که ما چنین شرایطی را برای کار کردن پیدا میکنیم.
حضرت امام(ره) حتی در مورد حوزویان میفرمود: «در ایام انتخابات اشخاصی که در حوزهها هستند، باید دست از کارها بردارند و راه بیفتند توی شهرها و دهات… و اگر مسامحه کنند، فردا مسئولند پیش خدا. مردم را دعوت کنند به انتخاب یک رئیس جمهور صحیح..» (صحیفه امام،ج15،ص16)
هشدار امام خمینی(ره): در ایام انتخابات، آن اشخاصی که در حوزه هستند باید دست از کارها بردارند!!!
منبع: صحیفه امام،ج15،ص16- دیدار با روحانیون
امام خمینی(ره):
ما مکلفیم به اینکه در امور دخالت کنیم. ما مکلفیم در امور سیاسی دخالت کنیم؛ مکلفیم شرعاً؛ همانطور که پیغمبر میکرد؛ همانطور که حضرت امیر میکرد. در این ایام، که اعلان میکنند مسئله انتخاب رئیس جمهور [را]، آن اشخاصی که در حوزهها هستند، باید دست از کارها بردارند و راه بیفتند توی شهرها و دهات و روستاها و آن جاهای دور افتاده و کمک کنند. و اگر نکنند، فردا مسئولاند پیش خدا و اگر مسامحه کنند، فردا مسئولاند پیش خدا. مردم را دعوت کنند به دخالت در امور، به انتخاب یک رئیس جمهور صحیح…
مکلف هستید که عمل بکنید و مردم را دعوت کنید… قضیه سپردن یک مملکتى است به دست یک کسى که اگر ناباب از کار در آید، صدمه به اسلام میزند، جمهورى اسلامى را از بین میبرد. این یک مسئله حیاتى است براى شما، براى اسلام و مسلمین. آسان این را نگیرید که ما دخالت نمیکنیم؛ یک دسته بگویند: ما دخالت نمیکنیم، از باب اینکه امر سیاسى است، به ما چه! این امر سیاسى به همه مربوط است، به اسلام مربوط است، به حفظ اسلام مربوط است.
اگر دخالت نکنند و یک صدمهاى به اسلام برسد، هر یک یک ما در محکمه عدل الهى مسئول هستیم؛ یک یک ما! کسى بگوید: «به من چه ربطى دارد؟» [مثل] این است که بگوید: اسلام به من چه ربطى دارد. مگر میتوانى بگویى: اسلام به من چه ربطى دارد؟! تو مکلفى حفظ کنى. امانت خداست و حفظش امروز به این است که رئیس جمهورش یک رئیس جمهور صحیح باشد.
بخواهد آن بگوید من کشاورزم و چه کار دارم به این کارها، آن بگوید من..، شما میتوانید بگویید من کشاورزم و امام حسین را میخواهند بکشند، من چه کار دارم؟ شما این حرف را میتوانید بزنید؟ شما میتوانى بگویى که من کشاورزم، من کارمندم، من تو ادارات هستم یا جاهاى دیگر، قرآن را میخواهند از بین ببرند به من چه؟ چطور میتوانى بگویى؟ مقدمه است این از براى بردن این مسائل.
قدرتهاى بزرگ امروز لمس کردهاند که سیلى از اسلام خوردهاند. آنها از ما بیشتر ملتفت هستند که چه کرده است اسلام با آنها. اینها میخواهند این اسلام را کنار بگذارند. چطور کنند؟ حیلههاى مختلف؛ یکى هم اینکه شما را وادار کنند که وارد نشوید. خودشان شیطنت کنند یک کسى را تعیین کنند. آن کس که تعیین شد، بکشد ما را به طرف امریکا، ولو ده سال دیگر. همه باید توجه به این مسائل داشته باشید. مسائل سیاسى مالِ همه است؛کُلُّکُمْ راعٍ.
کتابی درباره «وعدههای صادق رهبر انقلاب» منتشر شد
به گزارش عمارنامه، کتاب «روشنای آینده» که آیندهپژوهی انقلاب اسلامی در بیان رهبر معظم انقلاب است به قلم موسی هلودی در 4444 صفحه منتشر شد.
بر پایه این گزارش، کتاب حاضر به طور جامع، وعدههای صادق رهبر معظم انقلاب در مورد آینده پیش روی ملت و نظام اسلامی را در خود جمع کرده است. شایان ذکر است که موفقیت یک انقلاب، زمانی قابل ارزیابی است که دانسته شود آیا به اهداف خود رسیده است یا نه؟ بر این اساس است که بخش اول کتاب به بررسی آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی اختصاص یافته است.باید دانست که پیشبینیهای معظم له نسبت به آینده درخشان کشور، بر اساس بررسیهای جامعی است که ایشان انجام دادهاند و مبتنی بر ظرفیتهایی است که در اختیار نظام اسلامی قرار دارد.
بخش دوم این اثر ظرفیتها و امکاناتی را معرفی میکند که بر پایه آن، دستیابی به آیندهای نورانی و متعالی ممکن خواهد بود. اگرچه که یکی از ظرفیتهای نظام اسلامی، نیروهای مؤمن هستند که به برکت ایمان و استقامت ایشان، سنتهای الهی نیز به کمک میآیند و نوید آیندهای درخشان را میدهند، اما به خاطر وجود موانعی بیرونی و درونی، اینگونه نیست که آینده روشن انقلاب خودبهخود به وجود آید بلکه در این زمینه مسئولیتهایی متوجه کارگزاران نظام و اقشار و خواص و آحاد مردم میکند.
در بخش سوّم و چهارم این اثر، به بررسی موانع درونی و بیرونی و همچنین مسئولیتها و وظایف پرداخته شده است. بخش پنجم کتاب نیز حاوی وعدهها و پیشبینیهایی است که در سالهای مختلف توسط رهبر معظم انقلاب بیان شده است.
فراز هایی از کتاب روشنای آینده از دیدگاه رهبری:
«جامعه همچون یک فرد انسانی برای رشد و بالندگی و پویایی، نیازمند امید است. باید آینده ی روشنی در برابرش باشد تا به حیات خود ادامه دهد وگرنه یا منقرض میشود و یا دست کم از رشد و تعالی باز میماند. بر این اساس همه ی ادیان آسمانی و بسیاری از مکاتب مادّی بشری، به این سؤال که «آینده بشریت چگونه است؟» پاسخ گفته اند.
اصولاً آيا شرکت در انتخابات و رأی دادن کار دينی و عبادت است؟
پرسش :
اصولاً آيا شرکت در انتخابات و رأی دادن کار دينی و عبادت است؟
پاسخ :
از ديدگاه اسلام،دين مجموعه به هم پيوستهاي از باورها و انديشههاي برگرفته از وحي الهي در رابطه با جهان،انسان و جهان پس از مرگ است كه هدف آن هدايت انسان به سوي روشي بهتر زيستن و كاملتر شدن است.
مرحوم علامه جعفري(ره) ميگويد: «هر حقيقت و پديدهاي كه براي تنظيم و اصلاح حيات انساني در ارتباط چهارگانه (ارتباط انسان با خويشتن، ارتباط انسان با خدا، ارتباط با جهان هستي و ارتباط انسان با هم نوع خويش) قابل بهرهبرداري باشد، از ديدگاه اسلام جزء دين محسوب ميشود.[1]
انسان در قبال خدا وظايفي دارد كه آن وظايف عبارتند از:
1. عبادتهاي فردي: كه مربوط به فصل عبادات ميباشد: طهارت، نماز، زكوات، خمس، روزه، اعتكاف و ….كه از واجبات عبادي ميباشد كه هر انسان مسلماني بايد آن را انجام دهد.
2. عبادتهاي غير فردي (اجتماعي)، كه شامل بقيه فصول فقهي ميباشد از جمله، احكام اجتماعي حقوقي، سياسي، اجتماعي كه عبادتهاي جمعي به شمار ميآيند. و آنچه محل بحث است مشاركت سياسي است كه در اسلام دين از سياست جدا نيست و سياست بمنزله عبادت ميباشد، امام خميني(ره) ميفرمايد: «در اسلام آن قدر آيه و روايت كه در سياست وارد شده است، در عبادات وارد نشده است. شما پنجاه و چند كتاب فقه را ملاحظه كنيد، هشت تايش كتابي است كه مربوط به عبادات است، باقيش مربوط به سياست و اجتماعات و معاشرات و اين طور چيزهاست. ما همه آنها را گذاشتيم كنار و يك بعد را، يك بعد ضعيفش را، گرفتيم.»[2]
مرحوم محقق حلّي نويسنده كتاب شرايع الاسلام (و بسياري از فقهاي ديگر) احكام فقهي را به چهار قسم اصلي يعني: عبادات، عقود، ايقاعات و احكام مشتمل بر 48 باب تقسيم كرده است كه فصل مربوط به عبادات تنها شامل ده باب ميشود.[3]
نگاهي به عناوين دهگانه نشان ميدهد كه بسياري از آنها نيز منحصر، به رابطه فرد با خدا نميباشد بلكه مستقيم و يا غير مستقيم ناظر به احكام مربوط به جنبههايي از روابط اجتماعي هستند و صرفاً از آن جهت كه قصد قربت شرط صحت آنها بوده است در زمره عبادات شمرده شدهاند. ضمن آن كه حتي در مورد بابهايي همانند طهارت و نماز كه در فصل عبادات آمده است نيز جنبههاي اجتماعي متعددي را ميتوان يافت كه تشريع آنها نيز ملحوظ شارع مقدس بوده است.
بديهي است كه احكام مندرج در ذيل سه فصل عقود و ايقاعات و احكام ناظر به وظايف فرد نسبت به ديگران (فرزند، خانواده، جامعه، حكومت، طبيعت) و مربوط به حقوق اجتماعي و آداب معاشرت و آئين كسب و تجارت و ديگر روابط اقتصادي و احكام مربوط به دادرسي و اقامه حدود وظايف حكومت در قبال افراد و جامعه ميباشد.
نگاهي گذرا به قرآن كريم نيز گوياي اين است، كه انسان بايد به ارتباط خود با انسانهاي ديگر در مناسبات اجتماعي اهميت دهد. اين قضيه آنقدر مهم است كه حتي بعضي از سورههاي قرآن تماماً يا بخش اعظم آن در راستاي همين ارتباط بوده است.[4] اساساً در بينش توحيدي اسلام هيچگاه دنيا و آخرت در برابر يكديگر قرار ندارند تا رفتارهاي مربوط به جنبههاي دنيايي زندگي انسانها را بتوان از مسايل عبادي و معنوي جدا كرد. و لذاست كه امام خميني بارها فرمودهاند كه اسلام همهاش سياست است و سياستش عين عبادت و عبادتش عين سياست. در بينش ديني، مسلمان مكلّف است از قانون خدا در همه رفتارهاي ارادي خود پيروي كند و دين اسلام آيات قرآني و احاديث و سيرة عملي معصومين ـ عليهم السّلام ـ و آراء بزرگان دين با رهبانيت و گوشهگيري و عزلت به شدّت مبارزه كرده است و از اين روست كه در زبان آيات و روايات اخلاقي، جهاد، تلاش و كار و كسب و نيايش و خدمت به خلق خدا و هر حركتي كه انسان مؤمن با انگيزه الهي و بر طبق احكام او انجام دهد عبادت (به معناي عام) است و گاه شود كه اثر يك حركت اجتماعي نزد خداوند بارها مطلوبتر از صدها ذكر و نيايش باشد.
چنانكه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمودند: «ضربة عليّ يوم الخندق افضل من عبادة الثقلين» و اين منطق يك مسلمان واقعي است كه «انّ صلوتي و نسكي و محياي و مماتي لللّه رب العالمين» جامعيت دين اسلام يكي از علل گسترش روزافزون آن ميباشد. واقعيت اين است كه يكي از اساسيترين عوامل صفبندي دولتهاي غربي و آمريكا و بلوك الحادي كمونيسم (قبل از فروپاشي) در مقابل انقلاب اسلامي ايران همين مطلب است كه اسلام تنها يك آيين عبادي و فردي نيست. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ از نفي شرك و كوشش در مقابل هر چه غير خداست آغاز ميشود (لا اله الا الله) و به مرحله پذيرش آگاهانه احكامي ميرسد كه هيچ زمينهاي از رفتارهاي فردي و خانوادگي و اجتماعي بشر را فروگذار نكرده است. براي اثبات اين مدعا كافي است فهرست عناوين ابواب مجموعههاي روايتي (همانند اصول و فروع كافي، بحارالانوار. وسايل الشيعه و…) ملاحظه شود و موضوعات مطروحه در قرآن كريم مورد توجه قرار گيرد. بر همين اساس احكام اخلاقي و فقهي اسلام نيز دستهبندي شدهاند. حتي در رسالههاي علميه فقها نيز علاوه بر احكام عبادات و معاملات و احكام حقوقي، مسايل همچون، احكام نگاه كردن و … را به تفصيل ميتوان ديد. به طور كلي يكي از معتقدات مسلمانان آن است كه هيچ حركت و رفتار و فعل آگاهانه (و حتي نيت و قصدي) نيست كه مشمول حكمي از احكام فقهي نباشد.[5]
امام خميني(ره) در جاي ديگر فرمودهاند: «اسلام دين سياست است، حكومت دارد. شما بخشنامه حضرت امير به مالك اشتر را بخوانيد ببينيد چيست. دستورهاي پيامبر و دستورهاي امام ـ عليه السلام ـ در جنگها و در سياست ببينيد چه دارد.»[6]
حضرت علي ـ عليه السلام ـ نيز در جاي جاي نهجالبلاغه به اين نكته اشاره دارند كه اسلام دين اجتماع و سياست است و تكاليف عبادي و فردي نميتوانند جايگزين مسايل اجتماعي و سياسي بشوند.[7] پس مشاركت سياسي هم نيز نه تنها عبادت بلكه در مواردي از مهمترين آنهاست مثلاً امام حسين ـ عليه السلام ـ براي جهاد و مبارزه با ظالمان،حج كه از مهمترين عبادتها به حساب ميآيد را ترك كردند. بسياري از بزرگان از علماي ما تنها به خاطر پاسخگويي به نيازهاي فكري، عقيدتي، فرهنگي، تربيتي و حتي سياسي جامعه، گاه دست از زندگي زاهدانه خود ميكشيدند و مستقيماً به فعاليتهاي سياسي و اجتماعي ميپرداختند،نظير آن را از قديم تاكنون، بخصوص دوران معاصر ميتوان ديد. اين همان سيره مقدس رسول الله است،ايشان براي هدايت مردم و به عهده گرفتن رهبري همه جانبه (به خصوص سياسي، حكومتي) عبادتهاي فردي خويش در غار حرا را ترك گفتند، نه اينكه عبادت را ترك كردند بلكه نوع آن را بنا به مقتضيات زمان تغيير دادند.
شايد يك آيه از قرآن كريم در اثبات مدعي كافي باشد كه خداي تعالي فلسفه بعثت را در يك چيز خلاصه كرده است و آن برقراري قسط و عدالت در تمام شئون حيات فردي و اجتماعي است، «لقد ارسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط و انزلنا الحديد فيه بأس شديد و منافع للناس»[8] همانا رسولان خود را، با آيات روشن فرستاديم و به آنان كتاب و ميزان نازل كرديم تا براي مردمان قسط به پا دارند و… و واضح است كه اقامه قسط به قرينه «كتاب و ميزان و حديد» جز با تشكيل حكومت و تدارك وسايل آن امكان ندارد. بعلاوه مسايل عبادي و فردي خود اهميتش در اين است كه ميتواند زمينهساز حضور مثبت انسان در جامعه بشود.
پی نوشتها:
[1] . مجله قبسات، شماره 1، ص 66.
[2] . كتاب كوثر، ج 3، چ اول، 1373، ص 112 و 113،ناشر مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره).
[3] . (طهارت، صلوة، زكوة، خمس، روزه، اعتكاف، حج، جهاد، امر به معروف و نهي از منكر).
[4] . سوره حجرات.
[5] . كوثر ج3، چ اول، 1373، ص 456، ناشر: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره).
[6] . همان، ص 115.
[7] . نهجالبلاغه، فيض الاسلام، نامه شماره 53، ص 988 و نيز خطبه 3 و نيز خطبه 131؛ و نيز نامه 131.
[8] . سوره حديد، آيه 25.
منبع: اندیشه قم
مناظره زنده نیاز مردم برای انتخاب رئیسجمهور آینده
با تایید صلاحیت 6 نامزد انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان تبلیغات انتخاباتی به صورت رسمی آغاز شد، در حالی که انتظار میرفت مناظرههای انتخاباتی به عنوان تنها راه مستقیم مردم برای رسیدن به نامزد اصلح همانند دورههای گذشته از صدا و سیما پخش شود عصر پنجشنبه اعلام شد که بر اساس تصمیم اتخاذ شده در کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری این مناظرهها به صورت غیر زنده و ضبط شده پخش خواهد شد!
به گزارش خبرگزاریها، شورای نگهبان پنجشنبه شب اسامی 6 نامزدی را که از سوی این شورا برای انتخابات ریاست جمهوری تایید صلاحیت شدهاند، به وزارت کشور اعلام کرد.
ستاد انتخابات کشور نیز با صدور اطلاعیه شماره هشت، 6 نامزد احراز صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری را معرفی کرد.
در این اطلاعیه آمده است: در اجرای ماده 60 قانون انتخابات ریاست جمهوری، اسامی نامزدهای انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران که صلاحیت آنان مورد تأیید شورای محترم نگهبان قرار گرفته به این ترتیب است:
1- سید مصطفی آقا میرسلیم فرزند سیدجلال
2- اسحاق جهانگیری کوه شایی فرزند حسن
3- حسن روحانی فرزند اسدالله
4- سید ابراهیم رئیسی ساداتی فرزند سعید
5- محمدباقر قالیباف فرزند حسین
6- سید مصطفی هاشمی طبا فرزند سید ابوالقاسم
در بخش دیگری از این اطلاعیه تصریح شده است: ضمناً به استناد ماده 66 قانون یاد شده، فعالیتهای انتخاباتی نامزدها از تاریخ انتشار آگهی رسماً آغاز و 24 ساعت قبل از شروع اخذ رأی در ساعت 8 صبح روز پنجشنبه مورخ 28 اردیبهشت 96 خاتمه میپذیرد.
در پایان این اطلاعیه تاکید شده است: انشاءالله نامزدهای محترم با الزام و احترام به قانون و نصبالعین قرار دادن اخلاقمداری و مصالح کشور و مردم و با هدف برگزاری انتخاباتی باشکوه و در شأن و تراز ملت رشید ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران سهم و نقش خود را در برگزاری حماسه جشن بزرگ ملی در روز جمعه 29 اردیبهشت 96 به خوبی ایفا خواهند کرد و مردم هوشیار و آگاه میهن اسلامی در اقصی نقاط کشور با حضور پرتعداد و گسترده پای صندوقهای اخذ رأی بار دیگر جهان را مبهوت عظمت و بزرگی خویش خواهند کرد.
آغاز تبلیغات انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری
تبلیغات کاندیداهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پس از اعلام اسامی آنها توسط وزارت کشور رسما آغاز شده و تا 24 ساعت قبل از روز انتخابات ادامه دارد.
علیاصغر احمدی رئیس ستاد انتخابات کشور در ارتباط مستقیم با برنامه گفتوگوی ویژه خبری اظهار داشت: طبق ماده 66 قانون انتخابات، فعالیت انتخاباتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از تاریخ اعلام اسامی نامزدهای احراز صلاحیت شده، رسما آغاز میشود.
وی افزود: از هم اکنون آغاز تبلیغات نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در چهارچوب قانون بلامانع است.
احمدی تصریح کرد: فرصت تبلیغات انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری تا 24 ساعت قبل از انتخابات یعنی 28 اردیبهشت ماه است.
دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری 29 اردیبهشت سال جاری برگزار میشود.
جلسه شورای نگهبان در قم و توضیحات کدخدایی
جلسه شورای نگهبان روز پنجشنبه برای بررسی صلاحیت نامزدها در شهر مقدس قم برگزار شد.
کدخدایی سخنگوی شورا در این زمینه در صفحه شخصی خود نوشت: جلسه شورای نگهبان در قم تشکیل میشود. تشکیل جلسات این شورا و یا جلسات فقهای محترم در قم به دلیل حضور اغلب آنها در این شهر، امری رایج است. علاوه اینکه همزمانی تشکیل برخی کمیسیونهای مجلس خبرگان مانع حضور فقهای معظم عضو این کمیسیونها در جلسه تهران میشد.
حذف مناظره زنده تلویزیونی نامزدها
بعد از ظهر روز پنجشنبه خبرگزاریها اعلام کردند «کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در جلسهای به ریاست وزیر کشور با پیشنهاد صدا و سیما مبنی بر زنده بودن مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری مخالفت کرده است.»
به گفته سخنگوی وزارت کشور در دومین جلسه کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری مقرر شد مناظرههای انتخاباتی نامزدها به صورت ضبط شده و گفتوگوهای تلویزیونی به صورت زنده پخش شود.
به گزارش ایسنا، سید سلمان سامانی در صفحه شخصی خود با اشاره به برگزاری دومین جلسه کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری به ریاست وزیر کشور نوشت: در این جلسه که با حضور حجتالاسلام والمسلمین منتظری دادستان کل کشور، علی عسکری رئیس سازمان صدا و سیما، قاضیزاده هاشمی نماینده مجلس و عضو شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما، مسئولان ستاد انتخابات کشور و نماینده ناظر شورای نگهبان به ریاست وزیر کشور برگزار شد، به منظور برخورداری برابر نامزدها از امکانات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ضوابط و چارچوبهای تولید و پخش برنامههای انتخاباتی دوازدهمین دوره ریاست جمهوری مورد بررسی و تصویب قرار گرفت.
وی افزود: با تصویب کمیسیون مقرر شد مناظرههای انتخاباتی نامزدها به صورت ضبط شده وگفتوگوهای تلویزیونی به صورت زنده پخش شود.
سامانی اضافه کرد: در این مصوبه موضوعاتی که نامزدها و نمایندگان آنها در برنامههای تولیدی، زنده و مستندهای تلویزیونی میتوانند به آنها بپردازند و همچنین مواردی که از آنها منع شدهاند به تفصیل مورد توجه قرار گرفته است.
به گفته سخنگوی وزارت کشور، مطابق این مصوبه نامزدها مجاز به تبیین و تشریح برنامهها و اولویتهای کاری خود در عرصههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در امور داخلی و خارجی میباشند.
اعتراضات گسترده نامزدها و شخصیتهای سیاسی
به دنبال این مصوبه که مناظرههای انتخاباتی به صورت غیرزنده و ضبط شده پخش میشود نامزدهای انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری در گفتوگو با خبرگزاریها مخالفت خود را با این شیوه اعلام کردند.
سید مصطفی میرسلیم کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در گفتوگو با فارس در پاسخ به این سؤال که آیا برای حضور در مناظرههای انتخاباتی آمادگی دارید یا خیر تاکید کرد: بنده برای حضور در پخش زنده مناظرههای انتخابات آمادهام.
محمدباقر قالیباف کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نیز در حاشیه همایش شهدای مدافع حرم کرمانشاه به لغو برنامه زنده مناظرههای انتخاباتی اعتراض کرد.
قالیباف با اشاره به ظرفیتهای منحصر به فرد مناظرههای زنده و افزایش میزان مشارکت مردم، برگزاری آنها را ضرورتی برای آگاهسازی عمومی از برنامهها و دیدگاههای نامزدهای انتخاباتی دانست.
حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نیز تأکید کرد: اینجانب از مناظره زنده بهعنوان یکی از راههای شناخت در افکار عمومی استقبال میکنم و این را حق مردم بزرگوار و هوشمند کشورمان میدانم.
وی تصریح کرد: مردم باید بتوانند از طریق رسانه ملی بهصورت زنده شاهد مناظره رقبا در محیطی عادلانه بر مبنای رعایت اصول اخلاق اسلامی باشند.
از سوی دیگر علی عسکری رئیس صدا و سیما نیز اعلام کرد: با وجود اصرار رسانه ملی برای پخش زنده مناظرههای انتخاباتی متاسفانه کمیسیون تبلیغات انتخابات در جلسه خود به ریاست وزیر کشور با این پیشنهاد مخالفت و پخش غیرزنده مناظرهها را تصویب کرد.
وی ادامه داد: امیدواریم با توجه به اینکه زنده بودن پخش مناظرهها جزو ذات اینگونه برنامهها است، کمیسیون تبلیغات با درک انتظار افکار عمومی از رسانه ملی، پیشنهاد صدا و سیما را مبنی بر پخش زنده مناظرهها مجددا بررسی و تصویب کند.
علاوه بر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و رئیس صدا و سیما شخصیتهای سیاسی و فرهنگی نیز در گفتوگو با خبرگزاریها مخالفت خود را با پخش ضبط شده مناظرهها اعلام کردند.
احمد سالک نایب رئیس فرهنگی مجلس، محمد دهقانی نماینده مردم طرقبه و شاندیز، الیاس نادران نماینده سابق تهران، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، سید مسعود میرکاظمی نماینده سابق تهران و حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی از جمله شخصیتهایی بودند که در گفتوگوهایی به این تصمیم اعتراض کردند.
اعتراضات گسترده و عقبنشینی دولت
به دنبال اعتراضات گسترده صورت گرفته حسن روحانی رئیسجمهوری در جمع جوانان و نخبگان استان فارس طی سخنانی گفت: طرفدار آزادترین شیوه مناظره هستم، حامی هر شیوهای در مناظرات هستم که مردم بهتر انتخاب کنند.
وی افزود: امیدوارم ستاد تبلیغات انتخابات، تجربهها را باز مرور کند، من طرفدار آزادترین شیوه مناظرهها هستم که مردم بتوانند بهتر انتخاب کنند.
حسامالدین آشنا مشاور فرهنگی رئیسجمهور نیز در صفحه شخصی خود در فضای مجازی از تقاضای روحانی برای تجدید نظر در مصوبه امروز کمیسیون نظارت بر تبلیغات انتخابات خبر داد.
مخالفت دولتیها با پخش ضبط شده مناظرههای انتخاباتی در حالی است که حسین فریدون برادر و دستیار ویژه رئیسجمهور در توئیتی که بعد آن را حذف کرد نوشته بود: مناظره زنده احتمال مشکلات امنیتی انتخابات را چند برابر میکند، تصمیم هیئت نظارت بر انتخابات بسیار خردمندانه است!
اخبار ضد و نقیض؛ تجدید نظر میشود یا نه؟!
در حالی که احسان قاضیزاده هاشمی عضو کمیسیون نظارت بر تبلیغات از تجدید نظر در تصمیم این کمیسیون درباره پخش ضبط شده مناظرهها خبر داده است، علی پورعلی مطلق دبیر ستاد انتخابات کشور و عضو کمیسیون تبلیغات انتخابات گفت: نظر این کمیسیون در خصوص نحوه پخش مناظرههای انتخاباتی تغییر نکرده است و مناظرههای انتخاباتی نامزدها به صورت ضبط شده از تلویزیون پخش میشود.
تهدید رسانههای منتقد
به دنبال انتقادات گسترده از پخش غیرزنده و ضبط شده مناظرههای انتخاباتی وزارت کشور اطلاعیهای صادر و رسانههای منتقد را تهدید کرد!
در بخشی از این اطلاعیه آمده است: با توجه به ترکیب فرابخشی کمیسیون، انتساب تصمیمی که با حضور همه اعضای کمیسیون و پس از طرح مباحث تفصیلی، مرور تجربههای گذشته و سپس رأیگیری بین اعضاء، منعقد شده، مصداقِ بارزِ جنجالآفرینی و مقابله با تصمیمات مراجع مسئول در امر انتخابات است.
در این اطلاعیه همچنین تصریح شده است: دامن زدن به مخالفتها با تصمیمات مراجع قانونی و سوءاستفاده سیاسی جناحی از آن از سوی عوامل رسانههای برخوردار از منابع و بودجههای عمومی همچون خبرگزاری تسنیم، در حکم ایجاد اخلال در تأمین نظم و امنیت انتخابات است و استمرار آن، مطلقاً غیر قابل قبول و در صورت تکرار، با برخورد قانونی مواجه خواهد شد.
وزارت کشور همچنین با خط و نشان کشیدن برای صدا و سیما افزوده است: به علاوه انتظار میرود، سازمان صدا و سیما، همچنان که برای تحقق تصمیمات نهادهای نظارتی دخیل در امر انتخابات، زمینه سازی میکند و برای اقناع افکار عمومی نسبت به تصمیمات تلاش میکند، در تحقق تصمیمات قانونی سایر مراجع مرتبط با انتخابات نیز، پیشگام باشد.
گفتنی است پیش از این چنانچه ذکر آن رفت مسئولین دولتی از جمله رئیسجمهور و حسامالدین آشنا در اظهاراتی از مخالفت رئیسجمهور با پخش غیرمستقیم مناظرهها سخن گفته بودند، با انتشار توئیت حسین فریدون که پخش غیرزنده مناظرهها را تایید و آن را ستوده و آن را حکیمانه خوانده بود مخالفتهای ظاهری زیر سؤال رفته و با تهدید منتقدین از سوی وزارت کشور با چالش اساسی مواجه شد.
پخش زنده مناظرههای تلویزیونی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در واقع تنها راه مستقیم و بیواسطه مردم برای شناخت نامزد اصلح و انتخاب مطلوب بوده و اگر با رعایت موازین قانونی و اخلاق صورت گیرد کمک شایانی به مردم در این راستا خواهد کرد.
مناظرههای ضبط شده در حقیقت مناظره نبوده و شائبههای فراوانی به دنبال دارد از جمله آن که گفته خواهد شد اظهارات نامزدها به دلایل گوناگونی مورد سانسور قرار گرفته و مردم نباید از این گفتهها مطلع میشدند!
در این راستا اعتراضات نامزدهای دوازدهمین دوره ریاست جمهوری و همچنین شخصیتها و کارشناسان سیاسی دلسوزانه بوده و نیاز مردم برای انتخاب رئیسجمهور آینده را پوشش میدهد.
منبع : کیهان
سینمای ضدجنگ، پُز روشنفکری و ظرفیتهایی که از دست میرود
به گزارش دیدبان، قریب به سه دهه پس از پایان جنگ تحمیلی، هنوز فیلمهایی در ارتباط با فضای دفاع مقدس تولید میشود که برخی از آنها، مخاطبان بسیاری نیز دارد. با این وجود در میانه فیلمهای مشهور به ژانر دفاع مقدس، هستند آثاری که تلاش میکنند بر درونمایه ضدجنگ تاکید کرده و بهنوعی – آگاهانه یا ناآگاهانه حماسه رزمندگان در جبهههای جنگ را کمرنگ جلوه دهند.
به نظر برخی تحلیلگران، هدف اصلی از طرح موضوعات ضدجنگ در سینمای ایران، اولا قرار گرفتن در زمره سینماگرانی است که برخی رسانهها از آنان بهعنوان روشنفکر یاد میکنند و افزون بر آن، جوایز وسوسهانگیز جشنوارههای خارجی است که برخی از اهالی سینما در داخل کشور را وادار میکند، به راهی بروند که سرانجامش جز نفی ارزشهای دفاع مقدس نیست.
سینما جنگ؛ از حماسه تا شعار
برای بررسی موج سینمای ضدجنگ که نه فقط در ایران، بلکه ریشه در موج نوی سینما در اروپا و آمریکا دارد، باید به آسیبشناسی فیلمهای قرار گرفته در ژانر دفاع مقدس پرداخت.
تکرار در موضوعات، غلبه کلیشهها بر واقعیتهای دفاع مقدس، فقدان مطالعات مستند در حوزه جنگ تحمیلی، به فراموشی سپردن برجستهسازی زندگی فرماندهان دفاع مقدس، تکیه بر اغراق و دور شدن از محتوای هنری، توقف در گذشته و عدم بهروزرسانی موضوعات، روی آوردن به ادبیاتی شعاری که مورد پسند مخاطب نیست و مسائلی از این دست باعث شد تا از دهه هفتاد، اندک اندک سینمای دفاع مقدس رو به تضعیف گذاشته و با وجود آنکه در همین سالها فیلمهای ارزشمندی در این حوزه تولید شد که نقدهای مطرح شده درباره آنها صادق نیست، اما ذائقه مخاطبان بیشتر به سمت آثاری رفت که چندان نسبتی با ارزشهای دفاع مقدس نداشتند.
درست در شرایطی که به سبب بی تفاوتی گیشه به سینمای دفاع مقدس، فیلمهای جنگی در ایران کمتر مورد اقبال قرار میگرفت و بهجز چند اثر محدود، سایر این آثار مخاطبان زیادی پیدا نمیکردند، برخی فیلمسازان تحت تاثیر ادبیات ضدجنگ در غرب که محصول آشفتگیهای پس از جنگهای جهانی اول و دوم بود، به نفی جنگ روی آورده و با تقلید صرف و تکرار ادبیات غیراصیل در این حوزه، بهطور تلویحی به برجستهسازی مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی و نفی حماسهسازی مردم ایران در جریان هشت سال دفاع مقدس پرداختند.
وقتی اهالی هنر، بنزین در دریا میریزند
این سبک فیلمسازی چنان در سالهای اخیر رواج پیدا کرده که اخیرا رهبر معظم انقلاب نسبت به آن واکنش نشان دادند. ایشان در دیدار مسئولان، دستاندرکاران، راویان، مبلغان و خادمان راهیان نور و جمعی از فرماندهان دوران دفاع مقدس فرمودند: «کسانی که شعر و فیلم ضدجنگ میسازند مثل کسانی هستند که نفت یک کشور را استخراج کنند و در دریا بریزند.»
واقعیت این است که سینمای دفاع مقدس از حیث ترویج ارزشهایی چون ایثار، فداکاری، مقاومت و ایستادگی، شهادتطلبی، دفاع از اسلام و ایران، آرمانگرایی، ولایتمداری، بیاعتمادی به بیگانه و مسائل دیگری از این دست میتوانست ظرفیت منحصر به فردی برای استفاده از فرهنگ غنی انقلاب باشد. درحالیکه پیروزی انقلاب اسلامی باعث شده بود، مردم مسیر تحقق آرمانهای خود را هموار ببینند، دفاع مقدس به آنها فضایی داده بود تا ظرفیتهای خود برای عملیاتی کردن ایدههایشان را آزاد کنند اما درست در چنین شرایطی، برخی اشتباهات سیاسی دولتهای پس از جنگ و نیز هجمههای فرهنگی که رهبر انقلاب همان زمان از آن به «شبیخون» یاد کردند، باعث شد تا فرصت ترویج این فرهنگ از دریچه سینما از دست رفته و اندک اندک فیلمهایی به نام دفاع مقدس ساخته و فروخته شود که کمتر نشانی از ارزشهای دفاع مقدس در خود داشت و بیشتر در لایههای پنهان معنایی به تخریب آرمان جهاد و شهادت میپرداخت.
فرصتسوزی سینما در این عرصه، البته به آن معنی نیست که در این بین نبودهاند هنرمندانی که فیلمهای فاخر و ماندگار در حوزه دفاع مقدس تولید کنند. با این وجود همان دسته از کارگردانان و فیلمنامهنویسانی که به تخریب ادبیات دفاع مقدس در سینما و سایر عرصههای هنری روی آوردند، چنان به اعتبار سینما و هنر انقلابی ضربه زدند که برای جبران آن، فیلمسازان انقلابی باید جهادگونه عمل کنند.
چگونه باید آب رفته را به جوی بازگرداند؟
در چنین شرایطی سوال اینجاست که برای احیای سینمای اصیل دفاع مقدس چه باید کرد و چطور باید از زیر سایه سنگین اطوار روشنفکری عدهای سینماگر که ترویج سینمای ضدجنگ میکنند، خارج شد؟
برای پاسخ به این سوال روشن است که ابتدا باید سینمای ایران تکلیف خود را با جشنوارههای خارجی که ترویج گفتمان مورد قبول خود را میکنند، روشن کرده و مانع از آن شود که داوران این جشنوارهها که در نهان، همان سرویسهای امنیتی غربی هستند، با جوایز پر زرق و برق خود به هنرمندان ایرانی الگو و سرمشق دهند. همچنین جامعه ایرانی که در هشت سال دفاع مقدس با تمام وجود خود از مرزهای این آب و خاک دفاع کرد، نباید بگذارد فیلمهایی در سینمای این کشور تبدیل به فیلم پرفروش شوند که درون میاه آنها نفی حماسهآفرینی رزمندگان در دفاع مقدس است.
این درست است که بخش عمده مخاطبان سینمای امروز را افرادی تشکیل میدهند که به دلیل سن و سال، تجربهای محسوس از دوران دفاع مقدس ندارند و ممکن است با تعصب کمتری، نقدها به جنگ و فرهنگ جهادی را پذیرا باشند. با این وجود، فیلمسازان متعهد و انقلابی میتوانند با ابزار هنر، آثاری تولید کنند که همین نسلجوان، نسبت به تحولات تاریخ معاصر خود و بهویژه اهمیت جنگ تحمیلی در دفاع از کیان ایران اسلامی آگاهی یافته و بهراحتی تحت تاثیر تفکراتی قرار نگیرند که میخواهند به نام صلح، هر نوع مقاومت و ایستادگی را نفی کرده و ترویج بیتفاوتی و انفعال کنند.
به عقیده بسیاری از تحلیلگران، مهلکترین سم برای یک کشور مستقل که قدرتهای بزرگ به فکر چپاول آن هستند، سم وادادگی و استحاله فرهنگی است و بنابراین اگر بپذیریم که سینماگرانی که از ادبیات ضدجنگ دفاع میکنند، مروج همین ادبیات و تولیدات هنری هستند، آنگاه باید اذعان کرد که هنرمندان انقلابی و فعالان مدنی که دغدغه دفاع از کشور را دارند، نباید بگذارند که این سم به نسل جوان ایران خورانده شود و بنابراین بهترین راه مقابله، روی آوردن به اقدامات خلاقانه و هنرمندانه متقابل و بسترسازی برای ترویج سینمایی است که مدافع ارزشهای دفاع مقدس باشد و نه منتقد حماسهآفرینیهای هشت ساله مردم ایران در جبهههای دفاع از دین و میهن.