((تو خود حجاب خودی حافظ ،از میان بر خیز ))
مادیات و دنیا ووسایل راحتی ، راحتی نمی آورد بلکه : الا بذکر الله تطمن القلوب ((هان ، تنها با یاد خدا دل هاآرام می گیرند)) نه با داشتن ملک و ملکوت لذا باید سعی کنیم تزلزل هایمان برطرف شود و پرده های برداشته شود ،و بزرگ ترین پرده خود ما هستیم :
((تو خود حجاب خودی حافظ ،از میان بر خیز ))
آیت الله العظمی بهجت (رحمة الله علیه)
منبع : کتاب جرعه وصال
استغفار، برای همه است!
استغفار، برای همه است. لذا ملاحظه میکنید که ائمّه علیهمالسّلام در این دعاها، چه سوزوگدازی دارند. بعضی خیال میکنند که امام سجاد این سوزوگداز را کرده است، برای اینکه به دیگران یاد بدهد. بله؛ یاد دادن به دیگران که هست - هم در شکل و هم در مضمون کار - اما اصل قضیه این نیست. اصل قضیه، آن حالت طلبِ خود این بندهی صالح و انسان والا و بزرگوار است. این سوزوگداز، متعلّق به خود اوست. این اظهار تضرّع پیش پروردگار، متعلّق به خود اوست. این ترس از عذاب خدا و میل به تقرّب الیاللَّه و رضوان الهی، متعلّق به خود اوست. این استغفار و طلب از خدا، واقعاً متعلّق به خود اوست.
ممکن است مثلاً توجه به مباحات در زندگی - لذّتهای مباح، کارهای مباح - در نظر انسانی که در آن حدّ از علوّ درجه است، یک نوع سقوط و انحطاط محسوب شود. دلش میخواست که در چارچوب ضرورتهای مادّی و جسمانی قرار نمیداشت و همین نیم نگاه را هم به مباحات و به مسائل عادی زندگی نمیکرد و در راه معرفت و در آن وادی بینهایت به سوی رضوان الهی و بهشت معرفت الهی، بیشتر پیش میرفت. وقتی چنین چیزی نشده است، پس استغفار میکند. بنابراین، استغفار برای همه است.
از کتاب « استغفار و توبه » آیت الله خامنه ای
نسخه ای برای نجات انسان
تنها نسخه ای که باعث نجات انسان می شود و بسیار دقیق است چون سازنده اش این را گفته است، قرآن است.
هر سازنده ای هم یک سری نماینده مجاز دارد، نسخه ای دارد که توضیح می دهد، خداوند می گوید این قرآن که من سازنده آن هستم و نمایندگان مجازش هم 14 نفر، 14 معصوم هم نماینده مجاز که خودم برایت تأیید کردم. برای فهم این قرآن، تنها باید به این افراد مراجعه کرد نه اینکه سراغ هر کسی رفت. لذا فهم اینکه ما که هستیم، چه هستیم، کجا داریم می رویم خیلی مهم است.
بخشی از سخنرانی حجت الاسلام وحید معتمدی در مراسم هفتگی هیئت ریحانة النّبی(س)؛ 7اسفند ماه 1392
تمام فضیلت اهل بیت این نیست که ایشان محل نزول وحی هستند
تمام اقسام وحی که بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل میشد بر اهل بیت نیز وارد میشده به جز یک قسم از آن، و آن وحیی است که به عنوان شریعت بوده است. پس حلال و حرام جدیدی بر اهل بیت علیهم السلام نازل نشده است اما اسرار و فلسفهی احکام بر ایشان وارد میشده است.
تمام فضیلت اهلبیت این نیست که ایشان محل نزول وحی هستند بلکه ایشان خود مصدر وحی نیز بودهاند. جبرئیل وحی را از مرتبهی نورانی اهل بیت (باطن اهل بیت، حقیقت اهل بیت، صادر اول، حقیقت محمدیّه) میگرفته و برای پایینترین جنبهی ایشان (جنبهی بشری و عالم دنیا) میآورده است.
بخشی از سخنرانی حجت الاسلام عالی در هیئت محبان الزهرا (س) پاسداران در تاریخ 1392/12/11
دوست دار علی (ع) بدون حساب به بهشت می رود
هرکس که علی علیه السلام را دوست دارد پرونده اش در دست راستش است و خداوند پرونده او را مانند 124 هزار پیامبر صلوات الله علیهم بازبینی می کند. هرکس او را دوست داشته باشد از دنیا نمی رود مگر آنکه از آب کوثر بیاشامد و از درخت طوبی میوه تناول کند و جایگاه خود را در بهشت ببیند بعد بمیرد. هرکس علی علیه السلام را دوست داشته باشد خداوند تمام سختی های مردن را برایش آسان می کند و وقتی وارد برزخ شود برزخ او باغی در باغهای بهشت می شود.
هرکه علی علیه السلام را دوست داشته باشد، خداوند تمام عبادات و خدمات به مردم را از او قبول می کند و تمام گناهانش را از پرونده اش پاک می کند و به بهشت می برد و در کنار اصحاب حضرت می نشاند. هرکس عاشق علی علیه السلام باشد خداوند حکمتها را در دلش پابرجا می کند و زبان درست گویی به او عنایت می کند. عاشق علی علیه السلام می شود درب های بهشت برای او باز است. فرشته ای از عرش او را صدا می زند. هرکس که عاشق علی علیه السلام باشد از قبر که بیرون می آید چهره اش مانند ماه شب 14 است. خداوند در قیامت تاج کرامت به روی سرش می گذارد، لباس آبرو و عزت می دهد به او ، از صراط مانند برق رد می شود و هیچ رنجی نمی بیند. هرکس عاشق اوست خداوند او را از دوزخ نجات می دهد و نمی گذارد دلش دچار نفاق شود و عبور از صراط به او می دهد و برگه امان از عذاب را به او می دهد.
هرکس بر اساس عشق به اهل بیت علیهم السلام بمیرد فرشتگان با او مصاحبت می کنند و روح انبیاء علیهم السلام به ملاقاتش می آیند، هر دعایی که در این دنیا داشته است و به او داده نشده است در آن دنیا برآورده می کند.
پی نوشت:
سخنرانی حجت الاسلام انصاریان
شوخى با نامحرم
یکى از اصحاب امام محمّد باقر علیه السلام که در کوفه ، مکتبِ قرآن داشت و زنان را نیز آموزش مى داد، روزى با یکى از زنان شاگرد خود شوخى لفظى کرد.
پس از گذشت چند روزى از این جریان ، در مدینه منوّره به ملاقات آن حضرت آمد.
و چون وارد منزل حضرت گردید، امام علیه السلام با تندى و خشم با او مواجه شد و فرمود: هر که در خلوت مرتکب گناهى شود، از عقاب و قهر خداوند متعال در امان نخواهد بود؛ و سپس افزود: به آن زن چه گفتى ؟
آن شخص از روى شرمسارى و خجالت در حالت سکوت ، با دست هایش ، صورت خود را پوشاند؛ و آن گاه حضرت به او فرمود: دیگر چنین نکن و از کردار خویش توبه نما.
هر چیزى حدّ و مرزى هست
هر چیزى حدّ و مرزى هست
روزى برادر امام محمّد باقر علیه السلام به همراه بعضى از دوستانش وارد منزل آن حضرت شدند، همین که نشستند، امام علیه السلام فرمود: براى هر چیزى حدّ و مرزى هست و سپس سفره غذا چیده شد.
یکى از افراد گفت : یا ابن رسول اللّه ! براى این سفره هم حدّ و حدودى وجود دارد؟
حضرت فرمود: بلى .
افراد سؤال کردند: آن چیست ؟
حضرت فرمود: آن که هنگام شروع (بسم اللّه الرّحمن الرّحیم ) بگوئى ؛ و چون خواستند سفره را جمع کنند (الحمدللّه) بگوئى ؛ و دیگر آن که هرکس از آنچه جلویش نهاده اند استفاده کند و چشم به جلوى دیگران نیندازد
مصافحه
مصافحه
ابوعبیده گوید: من همراه امام باقر علیه السلام بودم ، به هنگام سوار شدن به کجاوه اول من سوار مى شدم و سپس او. وقتى بر روى مرکب قرار مى گرفتیم حضرت به من سلام مى کرد و همانند مردى که رفیقش را به تازگى ندیده باشد احوالپرسى مى کرد و دست مى داد، و هنگام پیاده شدن پیش از من پیاده مى شد و وقتى از کجاوه پیاده مى شدیم سلام مى کرد مانند کسى که رفیقش را به تازگى ندیده باشد احوالپرسى مى کرد.
من گفتم : یابن رسول اللّه شما کارى مى کنید که هیچکس از مردم نزد ما نمى کنند و اگر یک بار هم چنین کنند زیاد است .
حضرت فرمود: مگر ثواب مصافحه را نمى دانى ؟ دو مومن به یکدیگر مى رسند و یکى با دیگرى دست مى دهد پس همواره گناهان آندو مى ریزد همان گونه که برگ از درخت مى ریزد و خدا به آنها توجه مى کند تا از یکدیگر جدا شوند
بهتر ازآزاد کردن برده
سدیر یکى از شاگردان امام باقر علیه السلام بود. او مى گوید: امام باقر علیه السلام به من فرمود: اى سدیر آیا روزانه یک برده آزاد مى کنى ؟
عرض کردم : نه .
امام علیه السلام فرمود: در هر ماه چطور؟
عرض کردم : نه .
حضرت فرمود: درهر سال چطور؟
عرض کردم : نه .
امام علیه السلام گفت : سبحان اللّه ، آیا دست یکى از شیعیان ما را مى گیرى و به خانه ببرى و به او غذا دهى تا سیر شود؟ به خدا سوگند این کار بهتر از آزاد کردن برده اى است که از فرزندان حضرت اسماعیل باشد.
ویژگیهاى شیعه
ابو اسماعیل گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم فدایت شوم شیعه در محیطى که ما زندگى مى کنیم بسیار زیاد است .
امام علیه السلام فرمود: آیا توانگر به فقیر توجه دارد؟ آیا نیکوکار از خطا کار در مى گذرد؟ و آیا نسبت به یکدیگر همکارى و برادرى دارند؟
عرض کردم : نه .
حضرت فرمود: آنها شیعه نیستند شیعه کسى است که این کارها را انجام دهد.