حرام آتشی است هستی سوز.
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
الحَجرُ الغَصبُ فی الدّارِ رَهنُ عَلی خَرابِها؛
سنگ غصبی در خانه گرو و ضامن ویرانی آن خانه است.
غررالحکم، ج 2، ص 50
شرح حدیث:
آنچه زندگی را از صفا و معنویت تهی می کند، آلوده شدن آن به گناه به صورت تصرّف نامشروع در اموال دیگران است.
خانه ای که با پول حرام و امکانات ناپاک و اموال و ابزار و مصالح حرام ساخته شود، علاوه بر این که برای صاحب خانه سعادت نمی آورد، او را «خانه خراب» می سازد.
مسأله ی حلال و حرام در زندگی تا این حد مهّم است که یک سنگ و آجر آن هم حساب دارد.
نماز خواندن، وضو گرفتن، غسل کردن و سکونت و استفاده از جایی که حق دیگری است، باطل و حرام است.
آیا می توان با عبادت در محلّ غصبی به خدا نزدیک شد؟
حرام آتشی است هستی سوز.
نگذاریم حرام وارد زندگیمان شود و آینده ی خود و فرزندانمان را تباه و سیاه کند.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
امامت
مام علی (علیه السلام) فرمودند:
اَلإمامَهُ نِظامُ الاُمَّهِ؛
امامت و رهبری سامان بخش امّت است.
غررالحکم، ج1، ص 274
شرح حدیث:
در جامعه خواسته ها، سلیقه ها، افکار و گرایشهای مختلف وجود دارد.
آنچه اندیشه، عمل و افراد را در مسیر «حق» هدایت می کند و از «تفرقه» نگه می دارد و جامعه را سامان می بخشد «امامت» است.
امامت مثل آن رشته ای که دانه های تسبیح یا گردن بند را در یک خط به «صف» می کشد و «نظام» پدید می آورد، در جامعه ایجاد همبستگی و وفاق می کند.
«نظام ولایت» امت اسلامی را در مقابل نیروهای دشمن و گرگهایی که برای دریدن این پیکر دندان تیز کرده اند، متّحد، مقاوم، منسجم و در نتیجه «پیروز» می سازد.
مگر نه آن که پیروزی در سایه ی اتحاد است و مگر نه آن که اتحاد در سایه ی یک پیشوا فراهم می شود؟
پس برای پیروزی و وحدت بهترین عامل «امامت» است. در عصر ظهور و حضور امامان سامان بخش اندیشه ها و اعمال پیروان معصومان (علیه السلام) بودند. در عصر غیبت این اساس و نقش بر دوش ولایت و رهبری است.
کسی که از «محور وفاق» جدا شود، دچار تفرقه می شود.
امتی هم که از «عامل وحدت» پشتیبانی نکنند، ضعیف می شوند و شکست می خورند.
آنان که بر طبل تفرقه می کوبند، به سود دشمن کار می کنند.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
امنیّت
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
لانِعمَهَ اَهنأ مِن الأمنِ؛
هیچ نعمتی گواراتر از «امنیّت» نیست.
غررالحکم، ج 6، ص 435
شرح حدیث:
سعدی گوید:
«قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید. »
امنیت و آسایش هم از آن نعمتهایی است که تا هست قدرش را نمی دانیم، اما اگر گرفتار ناامنی، سلب آسایش، آشوب و بلوا و هرج و مرج گردیم، می فهمیم که «امنیت»، چه نعمت بزرگ و گوارایی است.
اگر فکر و زندگی آشفته باشد، لذّتی از عمر خود نخواهیم برد.
اگر جامعه دچار ناامنی و فتنه گردد، نه قانون قابل اجرا می شود، نه حکومت می تواند استحکام داشته باشد، نه حقوق افراد تأمین شدنی است و نه «ثبات» است تا بستری سالم برای سازندگی و تلاشهای فرهنگی فراهم آورد.
جنگ و فتنه جامعه را ناامن و افکار را مشوش و زندگی را مختلّ می سازد.
در جامعه ی ناامن دین و قانون هم مجال تحقّق و اجرا نمی یابد و زندگی تلخ و تحمل ناپذیر خواهد شد.
شکر این «نعمت گوارا» چیست و ناسپاسی آن چگونه موجب زوال نعمت می گردد؟
قدر این نعمت را بدانیم پیش از آن که از دستش بدهیم.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
«خوف» و «رجا»
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
لایَرجُونَّ اَحدُ مِنکُم اِلاّ رَبَّهُ وَ لایُخافنَّ إلاّ ذَنبَهُ؛
هیچ یک از شما جز به پروردگارش امید نبندد و جز از گناهش نترسد.
نهج البلاغه، حکمت 79
شرح حدیث:
انسان در زندگی میان «خوف» و «رجا» زندگی می کند.
گاهی امید به این و آن سبب می شود کارهایی باب میل آنان انجام دهد و ترس از برخی عواقب و اشخاص سبب می شود کارهایی را ترک کند.
موعظه ی حضرت امیر (علیه السلام) این است که در محور این بیم و امید خدا را قرار دهیم. اگر امید می بندیم، به او ببنیدم و اگر می ترسیم، از قهر و غضب و کیفر او نسبت به گناهانمان بترسیم. این جلوه ای از توحید ناب است.
موحّد چون در پای ریزی زَرش
و یا تیغ هندی نهی بر سرش
امید و هراسش نباشد زکس
همین است معنای توحید و بس
امید به غیر خدا انسان را به ریا و تظاهر و نفاق می کشد.
ترس از غیر خدا هم انسان را از خدا غافل می سازد.
ترس از گناه خویش؛ یعنی ترس از کیفری که نتیجه ی گناهان ماست و خدا عادل است و حسابگر.
اگر بخواهد با دقت محاکمه کند و عادلانه رأی دهد، کیست که بتواند از عدالتش بگریزد؟
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
«رازداری»
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
مَن ضَعُفَ عَن حِفظِ سِرَّه، فَهُوَ عَن سِرَّ غَیرِهِ اَضعَفُ؛
کسی که از حفظ راز خود ناتوان باشد، در حفظ اسرار دیگران ناتوان تر خواهد بود.
غررالحکم، ج 5، ص 362
شرح حدیث:
«کتمان راز» نشانه ی قدرت اراده و ظرفیّت انسان است.
گاه عوامل گوناگونی سبب می شود تا انسان راز خود را برای دیگران فاش سازد یا رازی را که دیگری همچون امانت به او سپرده است، آشکار کند؛ مثل خودنمایی، خودشیرینی، کسب وجهه، رسیدن به مقاصد دنیوی، دشمنی و حسادت و…
باید تمرین کرد تا به «رازداری» رسید.
وقتی فاش شدن یک راز بی آبرویی را در پی دارد یا خطرهای مالی و جانی و حیثیّتی برای انسان پیش می آورد، باید با «کتمان» جلوی آن را گرفت.
شایسته ترین فرد برای حفظ راز خود شمایید.
سعدی گوید:
خامُشی بِه که ضمیر دل خویش
با کسی گفتن و گفتن که: مگوی
ای سلیم آب ز سرچشمه ببند
که چون پر شد نتوان بستن جوی
بکوشیم ظرفیّت «رازداری» خویش را بیفزاییم.
گفتن راز خود به دیگران و تأکید بر این که «میان خودمان باشد» تضمینی برای حفظ اسرار نیست.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
آیا آماده ایم؟
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
نَفَسُ المَرءِ خُطاهُ اِلی اَجَلِهِ؛
نفس کشیدن انسان گام های او به سوی اجل اوست.
غررالحکم، ج6، ص 170
شرح حدیث:
بیشتر ما از شتابی که درگذر عمر است، غافلیم.
روزها و هفته ها و ماهها و سالها یکی پس از دیگری می آید و می رود و ما هر روز پیرتر می شویم و نشاط و توان جوانی را بیشتر از دست می دهیم و در واقع هر روز یک قدم به «پایان خط» نزدیک تر می شویم.
هر چه بر عمر ما افزوده می شود، از آن سو از «مهلت» ما کاسته می شود، تا روزی که به پایان خط و نهایت مهلت برسیم و ما را از قطار عمر پیاده کنند.
«اَجل» مقصدی است که همه به سوی آن در حرکتیم.
«مرگ» قطعی ترین آینده ی هر یک از ماست.
نعمتهای الهی هر کدام امانتی در دست ماست و روزی از ما گرفته خواهد شد، حتّی «جان» که زیباترین هدیه و عطیّه ی الهی است.
آیا احساس می کنیم که قطار عمرمان هر روز به ایستگاه آخر نزدیک تر می شود یا از این حرکت غافلیم؟
با لحظه لحظه ی عمرمان به استقبال آن «اجل» می رویم.
روزی هم با کشیدن «آخرین نفس» به آن خواهیم رسید. آیا آماده ایم؟
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
«عمل صالح»
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
لاتِجارَهَ کَالعَمَلِ الصّالحِ وَ لارِبحَ کَالثّوابِ؛
از آن حضرت درباره ی «بخل» پرسیدند، فرمود: هیچ تجارتی همچون «عمل صالح» نیست و هیچ سود و «بهره» ای مانند ثواب نیست.
نهج البلاغه، حکمت 109
شرح حدیث:
بزرگان دنیا را«تجارت خانه ی اولیای الهی» دانسته اند.
برخی آداب و فنون تجارت سود آور را می دانند و برخی یا آداب تجارت را نمی دانند یا از تجارتهای پر منفعت بی خبرند.
وقتی می توان با «عمل صالح» بهشت جاویدان را برای خود فراهم آورد، آیا این تجارت برتر نیست؟
وقتی می توان در مقابل کار نیک و عمل صالح، به «ثواب» و پاداش الهی که بهشت و رضوان است رسید، آیا این برترین و بالاتری بهره و سود نیست؟
چند روزه ی دنیا می گذرد، هم برای صالحان نیکوکار هم برای گنهکاران خلافکار.
ولی… «وای اگر از پس امروز بود فردایی»
و این فردا حتمی و یقینی است. خدا و کتابهای آسمانی و پیامبران معصوم و امامان پاک همه از آن خبر داده اند.
ای که پنجاه رفت و در خوابی
مگر این پنج روزه دریابی
خدا کند در تجارت خانه ی دنیا بتوانیم «عمل صالح»تجارت کنیم و به سودی همچون «پاداش الهی» برسیم.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
آدما زود عوض میشن!!!!
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
المَرء یَتَغَیَّرُ فی ثَلاثٍ: اَلقُربُ مِنَ المُلوکِ والوِلایاتِ وَالغنی؛
انسان در سه هنگام عوض می شود و تغییر می یابد: 1- نزدیک شدن به پادشاهان 2- حکومت و ریاست یافتن 3- ثروتمندی
غررالحکم، ج 2، ص 146
شرح حدیث:
این امتحان بزرگ برای همه پیش می آید که در حال ثروت یا داشتن مقام و موقعیّت با مردم چگونه رفتار می کنند؟
بعضی خیلی زود عوض می شوند.
بعضی ظرفیت ثروتمندی و پست و مقام و ریاست را ندارند و به محض رسیدن به جایی، رفتارشان با دیگران حتّی با دوستان و آشنایان عوض می شود و گویا آدم دیگری شده اند که اعتنا به مردم نمی کنند.
وقتی روح کوچک باشد و ظرفیت آدمی اندک خیلی زود تحت تأثیر جلوه های مقام و عنوان قرار می گیرد و خود را می بازد.
«خودباختگی» از آفات نام و مقام و شهرت و ریاست است.
تقرّب به دربار حاکمان و دولتمردان برای بعضی غرورآور است.
بعضی هم سرمست مال و جاه خویش می شوند و میز ریاست یا عنوان و شهرت سبب می شود رفتاری متکبّرانه و مغرورانه با مردم داشته باشند.
قوی کسی است که در حال ریاست و توانگری و مقام هم خودش را نبازد، انسانهای ضعیف را از یاد نبرد و عوض نشود.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
نه در اندوه گذشته باید زیست نه در رؤیاهای خیالی آینده
امام علی علیه السلام فرمودند:
لاتُشعِر قَلبَکَ الهَمَّ علی مافاتَ، فَیَشغُلَکَ عمّا هُوَ آت؛
دل خود را بر اندوه آنچه از دست رفته و گذشته است مشغول مساز تا تو را از آنچه خواهد آمد، غافل نسازد و باز ندارد.
غررالحکم، ج 6، ص 345
شرح حدیث:
اگر گذشته را بتوانیم مایه ی عبرت و تجربه برای آینده ی خویش بسازیم، این جاست که «گذشته» می تواند چراغ «آینده» باشد.
اما اگر غصّه و اندوه بر گذشته ما را چنان مشغول و گرفتار سازد که مجال تفکّر در آنچه خواهد آمد را نداشته باشیم، هم گذشته را باخته ایم، هم آینده را از دست می دهیم.
غصه بر گذشته گاهی انسان را از «آینده نگری» باز می دارد.
عمر گذشته دیگر باز نمی گردد. افسوس بر آن هم بی فایده است. غصّه بر دوران گذشته وقتی ارزش دارد که بتواند در ما انگیزه برای «ساختن آینده» را پدید آورد.
نه در اندوه گذشته باید زیست نه در رؤیاهای خیالی آینده.
باید واقعیات را شناخت و امروز برای فردا فکر و تدبیر کرد، نه صرفاً خیال پردازی و آرزوهای دور و دراز و دست نیافتنی.
غصّه بر گذشته، آب رفته را به جوی باز نمی گرداند.
باید از هدر رفتن و تباه شدن فرصتها جلوگیری کرد و هوشیار بود که آینده هم به سرنوشت دیروز تبدیل نشود و مایه ی غصّه نگردد.
تجربه ی «گذشته» را ذخیره ی «آینده ی » خود کنیم.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
کمی هم به فکر مرگ و آخرت باشیم...
امام علی علیه السلام فرمودند:
عَجِبتُ لِمَن نَسِیَ المَوتَ وَ هُوَ یَری مَن یَمُوتُ؛
درشگفتم از کسی که مرگ را فراموش می کند در حالی که مردگان را می بیند.
نهج البلاغه، حکمت 121
شرح حدیث:
شگفتی حضرت امیر(علیه السلام) بجاست.
بسیار می بینیم که افرادی از دوستان، آشنایان، بستگان و افراد جامعه از دنیا می روند و در تشییع جنازه و مجالس ختم آنان شرکت می کنیم ولی باز هم پند و عبرت نمی گیریم و خیال می کنیم که ما نخواهیم مُرد!
مرگ حق است. دیر یا زود سراغ همه ی ما خواهد آمد.
در ضرب المثلهای فارسی آمده است: « این شتری است که جلوی خانه ی هر کسی می خوابد. »
ولی… کو عبرت و پند؟
شاید چند روزی پس از فقدان یک عزیز متأثر از «مرگ» او باشیم و به فکر فرو رویم و به آینده بیندیشیم ولی خیلی زود شرایطمان عادی می شود و فراموش می کنیم.
اگر فراموش نکنیم چه می شود؟ آماده خواهیم بود، حساب و کتاب اعمالمان را خواهیم رسید، از گناهان توبه خواهیم کرد، مهیّای سفر آخرت خواهیم شد، این همه دلبسته ی دنیا نخواهیم شد.
کمی هم به فکر مرگ و آخرت باشیم.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).