دستورات عبادی
عارفانه هایی از آیت الله بهجت
دستورات عبادی
دعاهای وارده در امکنه و ازمنۀ خاصّ [مکانها و زمانهای مخصوص] اختصاصی نیست، به گونه ای که نتوان در وقت و یا جای دیگر خواند؛ بلکه این گونه دستورها به نحو تعدد مطلوب است. [در محضر بهجت:1/21]
جهت دعا این امور لازم است: الف. ثنا و تعظیم وتمجید ساحت مقدس حضرت حقّ تبارک و تعالی؛ ب. اقرار به گناهان و اظهار ندامت از آن، که تقریباً به منزلۀ توبه یا ملازم آن است؛ ج. صلوات بر محمد و آل محمد که وسیله واسطۀ فیض هستند؛ د. بُکاء و گریه، و اگر نشد تباکی [خود را وادار به گریه نمودن] ولو خیلی مختصر؛ هـ. و بعد از این ها، درخواست حاجت که در این صورت برآورده شدن حاجت، برو برگرد ندارد… البته اگر این مطالب در سجده باشد، مناسب تر است. [در محضر بهجت:1/343]
برای سلامتی چشم، بعد از نماز آیة الکرسی خوانده شود و پس از خواندن آن، دستها بر روی چشمها گذاشته و بگوید: (أَللهُمَّ الحفَظ حَدَقَتَیَّ بِحَقِّ حَدَقَتی عَلِیِّ بنِ أَبیطالِبٍ أَمیرِالمُؤمِنینَ (علیه السلام) : خدایا! به حق دو حدقۀ چشم حضرت علی بن ابی طالب امیرمؤمنان (علیه السلام)، دو حدقۀ چشم مرا حفظ کن!) [در محضر بهجت:2/252]
برای شفای مریض، آب زمزم و تربت حضرت سیدالشهداء به مرّات عدیده، صدقه به مرّات عدیده به افراد زیاد – اگر چه مبلغش زیاد هم نباشد – داده شود؛ سورۀ حمد هم از یک مرتبه تا صد مرتبه افراد متعدد بخوانند، خیلی تأثیر دارد. علاوه بر این به رفقا هم بگویید دعا کنند. [فیضی از ورای سکوت:227]
برای محفوظ ماندن هر صبح و غروب سه بار بگوید: (أَللهُمَّ اجعَلِنی فِی دِرعِکَ الحَصینَةِ الّتی تَجعَلُ فیها مَن تُرید: خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود – که هر کس را بخواهی در آن قرار می دهی – قرار بده!)[گوهرهای حکیمانه:14]
برای یافتن هر چه که گم شده یا دزدیده شده باشد (گرچه انسان باشد) این ذکر را بسیار بخوانید… (أَصبَحتُ فی أَمانِ الله، أَمسیتُ فی جِوارِ الله: در پناه خدا صبح کردم؛ در پناه خدا وارد شب شدم.)[گوهرهای حکیمانه:14]
کسی که می خواهد روزی اش فراوان شود، این ذکر را بسیار بگوید و در آغاز و پایان آن هم، یک صلوات بفرستد… (أَغنِنی بِحَلالِِکَ عَنِ حَرامِکَ، وَ بِفَضلِکَ عَمَّن سِواک: خدایا! مرا به وسیلۀ حلالت از حرام خویش بی نیاز کن، و با فضل و بخشش خودت، از هر چه غیر خودت بی نیاز ساز!)[گوهرهای حکیمانه:14]
سؤال: برای توفیق نماز شب چه کنیم؟
عارفانه هایی از آیت الله بهجت
سؤال: برای توفیق نماز شب چه کنیم؟
جواب: با قرائت آیۀ آخر کهف و اهتمام به این امر اگر علاج نشد، تقدیم بر نصف می شود [قبل از نیمه شب به جا آورده می شود.] [به سوی محبوب:77]
سؤال: در نماز شب و سحرخیزی، قدری کسل هستم، لطفاً راهنمایی فرمایید؟
جواب: بسمه تعالی، کسالت در نماز شب به این رفع می شود که بنا بگذارید هر شبی که موفق (به خواندن آن نشدید)، قضای آن را به جا آورید. [به سوی محبوب:77]
از آیِۀ شریفۀ (اِنَّ الصَّلاةَ تَنهَی عَن الفَحشآءِ وَالمُنکَرِ [عنکبوت:45] نماز، انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد.) استفاده می شود که (لا صَلاةَ لِمَن لایَنتَناهی عَن الفَحشاءِ وَالمُنکَر: کسی که از کارهای زشت و ناپسند خودداری نمی کند، واقعاً نمازش نماز نیست!) [در محضر بهجت:2/83]
این احساس لذت در نماز، یک سری مقدمات خارج از نماز دارد، و یک سری مقدمات در خود نماز. آن چه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که: انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند. و معصیت، روح را مکدّر می کند و نورانیّت دل را می برد. و در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود یعنی فکرش را از غیر خدا منصرف کند.[برگی از دفتر آفتاب:133]
یکی از عوامل حضور قلب این است که: در تمام بیست و چهار ساعت، باید حواسّ (باصره، سامعه و…) خود را کنترل کنیم؛ زیرا برای تحصیل حضور قلب، باید مقدماتی را فراهم کرد! باید در طول روز، گوش، چشم و هم چنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم![برگی از دفتر آفتاب:133]
اگر بدانیم اصلاح امور انسان به اصلاح عبادت، و در رأس آنها نماز است، که به واسطۀ خضوع و خشوع و آن هم به اِعراض از لَغو محقّق می شود، کار تمام است![برگی از دفتر آفتاب:139]
همین نماز را که ما با تهدید به چوب و تازیانه و عقوبت جهنمی شدن در صورت ترک آن، انجام می دهیم، آقایان [اولیاء] می فرمایند: از همه چیز، لذیذتر است! [در محضر بهجت:1/122]
همین امور ساده و آشکار مثل نماز، بعضی را بر سماوات می رساند، و برای عده ای هیچ خبری نیست! برای بعضی اعلی علّیّین است، و برای بعضی هیچ معلوم نیست که آیا این معجون، شور است و یا شیرین! [در محضر بهجت:1/283]
سؤال: می خواهم در نماز، تمام اذکار را درک کنم و بفهمم، و آن نور را درک کنم و ببینم تا با آن نور حرکت کنم.
جواب: بسمه تعالی، با شرایط حضور قلب، اعمالتان را انجام بدهید؛ در پاداش چه خواهند کرد، به ما مربوط نیست![به سوی محبوب:62]
سجده، غایت خضوع است؛ یعنی ما هیچ و در پیش تو خاک هستیم.[فیضی از ورای سکوت:77]
سؤال: برای این که در انجام فرمان الهی مخصوصاً نماز، با خشوع باشیم، چه کنیم؟
جواب: در اول نماز، توسل حقیقی به امام زمان (عج) کردن که عمل را با تمامیّت مطلقه [به طور کامل] انجام بدهید.[به سوی محبوب:63]
سؤال: مستدعی است جملۀ کوتاه و رسایی دربارۀ نماز، مرقوم فرمایید که نصبُ العین ما قرار گیرد.
جواب: بسمه تعالی، از بیانات عالیه در فضیلت نماز در مرتبۀ عُلیا، کلام معروف از معصوم (علیهم السلام) است: (الصَّلاةُ مِعراجُ المُؤمِن: نماز، معراج مؤمن است.) برای کسانی که یقین به صدق این بیان نمایند و ادامه دهند طلب این مقام عالی را …[به سوی محبوب:64]
اگر کسی با وجود این همه مشوِّقات از قرآن و اخبار برای سیر و کمال، از آنها بهره مند نشود، در عقل او خلل است… نماز خواندن برای اهلش مانند حلواخوردن است؛ لذا از نماز خواندن، خسته نمی شوند.[نکته های ناب:82]
در کلمات امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز آمده است: (وَاعلَم اَنَّ کُلَّ شَیءٍ مِن عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاتِکَ: بدان که تمام اعمالت، تابع نماز می باشد.)
مشاهده کرده ایم که علمای بزرگ در حال نماز، عجیب و غریب بودند، به گونه ای که گویا آن انسانِ خارج از نماز نیستند! [در محضر بهجت:1/92]
از حدیث (تَنَعَّمُوا بِعِبادَتی فی الدُّنیا فَاِنَّکُم تَتَنَعَّمُونَ بها فی الآخِرَة: در دنیا به عبادت من متنعّم شوید، زیرا در آخرت، به همان متنعّم خواهید بود.) بر می آید که عبادات، قابلیّت تنعّم را دارد؛ ولی ما عبادات را به گونه ای به جا می آوریم که گویا شلاّق بالای سرِ ما است… گویا داروی تلخی را از روی ناچاری می خوریم. [در محضر بهجت:1/350]
سؤال: گاهی اوقات در عبادات، ریا می کنم و بعداً سخت رنج می برم؛ علاج آن چیست؟
جواب: بسمه تعالی، علاج، این است که ریا بکند؛ ولی اگر در مقابل شاه و گدا است، ریا برای شاه بکند؛ (فَافهَم اِن کُنتَ مِن اَهلِه: این نکته را دریاب، اگر اهلش هستی!)[به سوی محبوب:70]
معیار اصلی، نماز است. این نماز، بالاترین ذکر است، شیرین ترین ذکر است، برترین چیز است… همه چیز تابع نماز است؛ باید سعی کنیم این نماز را حسابی درستش کنیم… وقتی نماز درست شد، با حال گشت، انسان آدم شده است. بالاخره محک، نماز است![در خلوت عارفان:103]
وقتی بنده از پیشگاه مقدس حضرت حقّ باز می گردد، اولین چیزی را که سوغات می آورد، سلام از ناحیۀ او است. در دعای مسجد کوفه آمده است: (اَللهُمَّ اَنتَ السَّلامُ، وَ مِنکَ السَّلامُ، وَ اِلیکَ یَرجِعُ، وَیَعُودُ السُّلامُ، حَیِّنا رَبَّنا مِنکَ السَّلام: خداوندا، تو خود سلامی و سلام از ناحیۀ تو است و به سوی تو باز می گردد. پروردگارا، ما را به سلام از ناحیۀ خود تحیّت گوی!)[نکته های ناب:83]
چه قدر تناسب دارد تکبیر برای ورود به نماز، و تسلیم برای خروج از آن! … در تکبیر، اکبر مناسب است… یعنی تمام امور دنیا و همۀ بزرگها را کنار بگذارید، چون خداوند متعال اکبر است… نمازگزار، با تکبیر، در حرم الهی وارد می شود؛ ولی ما چه می دانیم که اینها یعنی چه! در روایت است که: (لَو عَلِمَ المُصَلِّی مایَغشاهُ مِن جَلالِِ الله، لَمَا انفَتَل عَن صَلاتِه: اگر نمازگزار می دانست که از جلال الهی چه چیزهایی او را فرا گرفته است، هرگز از نماز روی برنمی گرداند!)[نکته های ناب:84]
ذکر خدا در حال نماز، بهترین ذکر است؛ چون نماز به منزلۀ کعبه است؛ و نمازگزار در کعبه و حرم امن الهی داخل شده و بنا گذاشته است که از باب تکبیر، داخل و از باب تسلیم، خارج شود.[نکته های ناب:84]
در جایی دارد که: خدا منّت گذاشته که امر فرموده است مخلوق، با خالق خود خلوت کند و این منافاتی ندارد که در مرآی مردم باشد. کانّه وقتی بنده با خدا خلوت می کند، خالق هم با او خلوت کرده است![نکته های ناب:88]
بلی می شود انسان در نماز دست به دعا بردارد و بگویید: (اَللهُمََّ ارزُقنِی زَوجَةً صالِحَةً: خداوندا، زن شایسته ای را روزی من کن!) یا بگوید: (اَللهُمََّ ارزُقنِی وَلَداً باراً: خداوندا، فرزند نیکوکاری را روزی من کن!)[فریادگر توحید:213]
اسراری از نماز و نیایش
عارفانه هایی از آیت الله بهجت
اسراری از نماز و نیایش
نماز، بالاترین وقت ملاقات و استحضار و حضور در محضر خدا است… نماز برای خضوع و خشوع جعل شده است با همۀ مراتب خضوع و خشوع. [در محضر بهجت:1/222]
نماز، جامی است از اَلَذّ لذایذ [لذّت بخش ترین لذتها] که چنین خمری خوشگوار در عالمِ وجود نیست! [در محضر بهجت:1/222]
نماز، اعظم مظاهر عبودیّت است که در آن، توجه به حقّ می شود. [در محضر بهجت:2/377]
تمام لذتها روحی است؛ و آن چه از لذات که در طیب [عطر] و یا از راه نساء به صورت حلال تکوینا ً مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است. [در محضر بهجت:2/392]
قُرب، مراتبی دارد و بالاترین آنها لقاء است. و هر مرتبه از مراتب قُرب را مقرّبی است که بالاترین آنها نماز است. [نکته های ناب: 78]
نماز، عروج مؤمن است و عروج، مستلزم قرب و لقاء است… مؤمن بعد از لقای او، نه تنها به سراغ حبشیّه [زن زشت، کنایه از غیر خدا] نخواهد رفت، که خیال او را هم نخواهد کرد. [نکته های ناب: 82]
ما عظمتی نداریم، همین اندازه عظمت داریم که می ایستیم؛ بعد همین را در رکوع، نصفه می کنیم؛ و بعد به سجده و خاک بر می گردیم. [نکته های ناب:83]
شاید حکمت تکرار نماز – علاوه بر تثبیت – سیر باشد؛ به این نحو که هر نمازی از نماز قبلی بهتر، و نماز قبلی زمینه ساز نماز بعدی باشد.[نکته های ناب:81]
قیام بنده در نماز، اظهار عبودیّت و سکون است، و این که هیچ حرکتی از خود ندارد؛ و سجود غایت خضوع است.[نکته های ناب:83]
سؤال: اجمالاً بفرمایید حضور قلب، چگونه حاصل می شود؟
جواب: بسمه تعالی، اگر مقصود، حضور قلب است، با نوافل و عبادات مستحبّه تحصیل می شود و از آن جمله، تبدیل فرادا به جماعت است. تحصیل حضور قلب به این می شود که در اوقات غفلت به خود فشار نیاورد؛ و در اوقات حضور، اختیاراً آن را از دست ندهد.[به سوی محبوب:62]
سؤال: برای حضور قلب در نماز و تمرکز فکر، دستورالعملی بفرمایید؟
جواب: بسمه تعالی، در آنی که متوجه شدید، اختیاراً منصرف نشوید![به سوی محبوب:63]
اصلاح نماز، مستلزم اصلاح ظاهر و باطن و دوری از منکرات ظاهریّه و باطنیّه است. و از راههای اصلاح نماز، توسل جدی در حال شروع به نماز به حضرت ولی عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است.[به سوی محبوب:64]
گوی سبقت را نماز شب خوانها ربودند مخفیانه![به سوی محبوب:68]
در راستای عشق به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
عارفانه هایی از آیت الله بهجت
در راستای عشق به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
امام زمان (عج) (عینُ النّاظره و اُذُنُه السّامِعَه ولِسانُهُ النّاطق و یَدُهُ الباسطَه: چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا و دست گشادۀ خداوند) است. [در محضر بهجت:1/22]
در رؤیت امام (علیه السلام) مقابله و محاذات شرط نیست؛ بلکه هر جا نشسته، بر اَرَضین سُفلی و سماوات سبع و مافیهنَّ و ما بینهنَّ اِشراف دارد. [در محضر بهجت:1/41]
سبب غیبت امام زمان (عج) خود ما هستیم! [در محضر بهجت:1/91]
به افرادی که پیش از ظهور در دین و ایمان باقی می مانند و ثابت قدم هستند، عنایات و الطاف خاصی می شود. [در محضر بهجت:1/102]
لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولی عصر (عج) تشرّف حاصل کند؛ بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز، سپس توسّل به ائمه (علیهم السلام) بهتر از تشرّف باشد. [در محضر بهجت:1/187]
ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم؛ دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّ عصر (عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد. [در محضر بهجت:1/311]
دعای تعجیل فَرج، دوای دردهای ما است. [در محضر بهجت:1/363]
در زمان غیبت هم عنایات و الطاف امام زمان (عج) نسبت به محبّان و شیعیانش زیاد دیده شده؛ باب لقا و حضور بالکلیّه مسدود نیست؛ بلکه اصل رؤیت جسمانی را هم نمی شود انکار کرد! [در محضر بهجت:1/247]
با وجود اعتقاد داشتن به رئیسی که عینُ الله الناظرة است، آیا می توانیم از نظر الهی فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم؛ و هر کاری را که خواستیم، انجام دهیم؟! چه پاسخی خواهیم داد؟![در محضر بهجت:1/89]
هر چند حضرت حجت (عج) از ما غایب و ما از فیض حضور آن حضرت محرومیم؛ ولی اعمال مطابق یا مخالف دفتر و راه و رسم آن حضرت را می دانیم؛ و این که آیا آن بزرگوار با اعمال و رفتار خود خشنود، و سلامی - هر چند ضعیف - خدمتش می فرستیم؛ و یا آن حضرت را با اعمال ناپسند، ناراضی و ناراحت می کنیم! [در محضر بهجت:1/364]
علایمی حتمیّه و غیر حتمیّه برای ظهور آن حضرت ذکر کرده اند. ولی اگر خبر دهند فردا ظهور می کند، هیچ استبعاد ندارد! لازمۀ این مطلب آن است که در بعضی علایم، بَداء صورت می گیرد و بعضی دیگر از علایم حتمی هم، مقارن با ظهور آن حضرت اتفاق می افتد. [در محضر بهجت:2/421]
انتظار ظهور و فرج امام زمان (عج)، با اذیّت دوستان آن حضرت، سازگار نیست! [در محضر بهجت:2/366]
چه قدر حضرت [امام زمان (علیه السلام)] مهربان است به کسانی که اسمش را می برند و صدایش می زنند و از او استغاثه می کنند؛ از پدر و مادر هم به آنها مهربان تر است! [در محضر بهجت:2/366]
خداوند کام همۀ شیعیان را با فَرج حضرت غائب (عج) شیرین کند! شیرینیها، تفکّهاتِ زائد بر ضرورت است؛ ولی شیرینی ظهور آن حضرت، از اَشدّ ضرورات است. [در محضر بهجت:2/18]
آیا نباید در فکر باشیم و با تضرّع و زاری برای ظهور فرج مسلمانها و مصلح حقیقی: حضرت حجت (عج) دعا کنیم؟![در محضر بهجت:2/38]
مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عج)، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او می باشد. [در محضر بهجت:2/101]
افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می روند، و نمی دانند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آنها دارد که برای تعجیل فَرَج او دعا کنند! [در محضر بهجت:2/118]
هر کس باید به فکر خود باشد و راهی برای ارتباط با حضرت حجت (عج) و فَرَج شخصی خود پیدا کند، خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد، یا نزدیک! [در محضر بهجت:2/133]
امام (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در هر کجا باشد، آن جا خضراء است. قلب مؤن جزیرۀ خضراء است؛ هر جا باشد، حضرت در آن جا پا می گذارد. [در محضر بهجت:2/179]
قلبها از ایمان و نور معرفت خشکیده است. قلب آباد به ایمان و یاد خدا پیدا کنید، تا برای شما امضا کنیم که امام زمان (عج) آن جا هست! [در محضر بهجت:2/179]
اشخاصی را می خواهند که تنها برای آن حضرت باشند. کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود! [در محضر بهجت:2/188]
اگر به قطعیّات و یقینیّات دین عمل کنیم، در وقت خواب و به هنگام محاسبه پی می بریم که از کدام یک از کارهایی که کرده ایم قطعاً حضرت امام زمان (عج) از ما راضی است؛ و از چه کارهایمان قطعاً ناراضی است. [در محضر بهجت:2/250]
به طور یقین دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت، مؤثّر است، اما نه لقلقه. [در محضر بهجت:2/324]
آری، تشنگان را جرعۀ وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت می دهند. آیا ما تشنۀ معرفت و طالب دیدار هستیم و آن حضرت آب حیات نمی دهد، با آن که کارش دادرسی به همه است و به مضطرّین عالم رسیدگی می کند؟![در محضر بهجت:2/369]
[ائمه (علیهم السّلام)] فرموده اند: شما خود را اصلاح کنید، ما خودمان به سراغ شما می آییم و لازم نیست شما به دنبال ما باشید! [در محضر بهجت:2/400]
تا رابطۀ ما با ولیّ امر: امام زمان (عج) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد. و قوّت رابطۀ ما با ولیّ امر (عج) هم در اصلاح نفس است.[فیضی از ورای سکوت:65]
روایت دارد که در آخر الزّمان همه هلاک می شوند به جز کسی که برای فرج دعا می کند. گویا همین دعا برای فرج، یک امیدواری است و یک ارتباط روحی با صاحب دعا است. همین، مرتبه ای از فرج است.[گوهرهای حکیمانه:115]
چه قدر بگوییم که حضرت صاحب (عج) در دل هر شیعه ای یک مسجد دارد![نکته های ناب: 90]
هر کدام در فکر حوایج شخصی خود هستیم، و به فکر آن حضرت [امام زمان (علیه السلام)] – که نفعش به همه برمی گردد و از اهمّ ضروریّات است - نیستیم! [در محضر بهجت:2/27]
از گناه ما و به خاطر اعمال ما است که آن حضرت [حضرت حجّت (علیه السلام)]، هزار سال در بیابان ها در به در و خائف است! [در محضر بهجت:2/44]
هر کس که برای حاجتی به مکان مقدّسی مانند مسجد جمکران می رود، باید که اعظم حاجت نزد آن واسطۀ فیض، یعنی فرجِ خود آن حضرت را از خدا بخواهد. [در محضر بهجت:2/119]
خدا می داند در دفتر امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) جزو چه کسانی هستیم! کسی که اعمال بندگان در هر هفته دو روز (روز دوشنبه و پنجشنبه) به او عرضه می شود. همین قدر می دانیم که آن طوری که باید باشیم، نیستیم! [در محضر بهجت:2/120]
با این که ارتباط و وصل با آن حضرت و فرج شخصی، امر اختیاری ما است – به خلاف ظهور و فرج عمومی - با این حال چرا به این اهمّیت نمی دهیم که چگونه با آن حضرت ارتباط برقرار کنیم؟![در محضر بهجت:2/134]
کار آفتاب، اِضائه [نورافشانی] است هر چند پشت ابر باشد. حضرت صاحب (عج) هم همین طور است، هر چند در پس پردۀ غیبت باشد!… چشم ما نمی بیند، ولی عده ای بوده و هستند که می بینند و یا اگر نمی بینند، ارتباطی با آن حضرت دارند. [در محضر بهجت:2/134]
آیا می شود رئیس و مولای ما حضرت ولیّ عصر (عج) محزون باشد، و ما خوشحال باشیم؟! او در اثر ابتلای دوستان، گریان باشد و ما خندان و خوشحال باشیم و در عین حال، خود را تابع آن حضرت بدانیم؟![در محضر بهجت:2/181]
ای کاش می نشستیم و دربارۀ این که حضرت غائب (علیه السلام) چه وقت ظهور می کند، با هم گفتگو می کردیم، تا لااقلّ از منتظرین فرج باشیم! [در محضر بهجت:2/188]
اگر اهل ایمان، پناهگاه حقیقی خود را بشناسند و به آن پناه ببرند، آیا امکان دارد که از آن ناحیه، مورد عنایت واقع نشوند؟![در محضر بهجت:2/256]
با این که به ما نه وحی می شود نه الهام، به آن واسطه ای که به او وحی و الهام می شود توجه نمی کنیم؛ در حالی که در تمام گرفتاری ها – اعمّ از معنوی و صوری، دنیوی و اُخروی - می توان به آن واسطۀ فیض [حضرت حجّت (علیه السلام)] رجوع کرد. [در محضر بهجت:2/271]
حضرت غائب (عج) دارای بالاترین علوم است؛ و اسم اعظم بیش از همه در نزد خود آن حضرت است. با این همه، به هر کس که در خواب یا بیداری به حضورش مشرّف شده، فرموده است: برای من دعا کنید! [در محضر بهجت:2/299]
راه خلاص از گرفتاری ها، منحصر است به دعا کردن در خلوات برای فرج ولیّ عصر (عج)؛ نه دعای همیشگی و لقلقۀ زبان… بلکه دعای با خلوص و صدق نیّت و همراه با توبه. [در محضر بهجت:2/347]
سؤال: این حقیر مشتاق زیارت امام عصر حضرت حجّت بن الحسن العسکری (عج) می باشم، از حضرت عالی تقاضا دارم که مرا دعا کنید که به این سعادت نائل شوم!
جواب: زیاد صلوات، اهدای وجود مقدّسش نمایید، مقرون با دعای تعجیل فرجش؛ و زیاد به مسجد جمکران مشرّف شوید، با ادای نمازهایش. [به سوی محبوب:59]
ما طلاب باید در این فکر باشیم که چگونه می توانیم یک امضا و تأییدی از مولایمان حضرت ولیّ عصر (علیه السلام) بگیریم؟! یعنی چگونه درس بخوانیم، و چگونه رفتار کنیم، که مولایمان ما را امضا و تأیید کند؟![بهجت عارفان:202]
اشاراتی در عظمت قرآن
عارفانه هایی از آیت الله بهجت
اشاراتی در عظمت قرآن
اگر کتابی بود که عکس اشیا را نشان می داد، آن کتاب همین قرآن است که بهشت و جهنم را نشان می دهد. [در محضر بهجت:1/11]
خدا می داند قرآن برای اهل ایمان – مخصوصاً اگر اهل علم باشند – چه معجزه ها و کراماتی دارد و چه چیزهایی از آن خواهند دید! [در محضر بهجت:1/55]
اگر قرآن را به صورت واقعی اش ببینیم، آن گاه معلوم می شود که دست از ترنج می شناسیم یا نه! [در محضر بهجت:1/36]
برنامۀ قرآن، آخرین برنامۀ انسان سازی است که در اختیار ما گذاشته شده است، ولی ما از آن قدردانی نمی کنیم! [در محضر بهجت:1/55]
اگر به قرآن عمل می کردیم، دیگران را به اسلام و قرآن جذب می نمودیم؛ زیرا قرآن، جامع کمالات همۀ انبیای اولوا العزم (علیهم السلام) است. [در محضر بهجت:1/112]
اگر درست به قرآن عمل می کردیم، با عمل خود دیگران را جذب می کردیم؛ زیرا مردم غالباً – به جز عدّۀ معدود – خواهان و طالب نور هستند. [در محضر بهجت:2/.14]
قرآن، انسان را به غایت کمال انسانی می رساند. ما قدردان قرآن و عدیل آن: اهل بیت (علیهم السلام) نیستیم. [در محضر بهجت:2/227]
مدام به قرآن نگاه کردن، دوای درد چشم است. [در محضر بهجت:2/280]
اگر از قرآن استفاده نمی کنیم، برای آن است که یقین ما ضعیف است. [در محضر بهجت:2/280]
خدا می داند حفظ قرآن، چه قدر در استفاده از این معدن و منبع رحمت الهی، مدخلیّت دارد… ما آن گونه که باید و شاید از قرآن، استفاده نمی کنیم! [در محضر بهجت:1/114]
آیۀ: (وَلَو أََنَّ قُرآناً سُیِرَت بِهِ الجِبالُ أَو قُطِعَت بِهِ الأَرضُ أَو کُلِّمَ بِهِ المَوتی [رعد:31]: اگر قرآنی وجود داشت که به واسطۀ آن، کوه ها سیر شود، یا زمین به آن پیموده و یا شکافته شود، یا با مردگان سخن گفته شود…) چه می گوید؟! آیا امور مذکور در آیۀ شریفه، فرض محال و غیر واقع است؛ یا می خواهد بفرماید: اهلش با این قرآن، همۀ این کارها را می توانند انجام دهند؟![در محضر بهجت:1/281]
کسی آشنا به قرآن است که زیادتر در آن تدبّر کند؛ مجموعۀ روایات هم مثل قرآن است.[گوهرهای حکیمانه:100]
اگر راست می گوییم که قرآن، سلاح است، پس چه احتیاج به سلاح دیگر؟![در محضر بهجت:2/14]
آیا هیچ می دانیم که قرآن، نظیر سایر مکتوبات نیست! گویی قرآن، موجودی ربوبیّ از عالم نور و روحانی است که در عالم اجسام و اعراض ظهور کرده است! [در محضر بهجت:2/135]
باید به طور یقین بفهمیم که نگاه کردن به قرآن، مثل نگاه کردن به سایر کتب نیست! [در محضر بهجت:2/135]
به هیچ امّت و ملتی چنین قرآنی داده نشده که این همه خواصّ و آثار داشته باشد! نعمت به این بزرگی به ما داده شده، ولی مثل این است که اصلاً نداده اند، و مثل این که این کتاب، مکمِّلِ انسان نیست! [در محضر بهجت:2/136]
توسل به قرآن و حمل و فهم و قرائت آن، برای نجات عموم مردم – چه رسد به خواصّ – مفید است! [در محضر بهجت:2/150]
جای تعجب است که به شخصیت ها و سخنان آنها اهمیت داده می شود و سخنرانی هایشان ضبط می شود، اما قرآن که در دست ما است، این طور نزد ما ارزش ندارد! همه می دانیم که دربارۀ قرآن، مقصّریم! [در محضر بهجت:2/282]
کسی که این مطلب را که: قرآن، تِیانُ کُلِّ شَیء [بیانگر همه چیز] است دنبال کند، عجایب و غرایب می بیند! [در محضر بهجت:2/297]
قرآن کتابی است که پیغمبر ساز است؛ زیرا پیغمبران دو گونه اند: قسم اول، پیامبرانی هستند که از جانب خداوند به پیامبری تعیین شده اند. قسم دوم، پیغمبرانِ کمالی، که در اثر ایمان و عمل به دستورات قرآن، به کمالات پیامبر نایل می گردند. بنابراین قرآن، پیغمبرانِ کمالی تربیت می کند و پیغمبر ساز است. [در محضر بهجت:1/120]
ما وظیفه داریم که در تعلیم، تلاوت و عمل به قرآن کوشش کنیم. ولی ما شبهای احیا قرآن بر سر می گذاریم؛ و در مقام عمل، آیه های حجاب، غیبت، کذب، و آیات: (وَیلٌ لِلمُطَفّفینَ: وای بر کم فروشان.) و نیز: (فَلا تَقُل لَهُما أُفٍّ: پس به پدر و مادر، اُف نگو.) همچنین: (وَلا تًمشِ فِی الأَرضِ مَرَحاً: و با ناز و تکبر در روی زمین راه مرو.) و … را زیر پا می گذاریم. [در محضر بهجت:2/298]
جلوه هایی از توحید و معارف
عارفانه هایی از آیت الله بهجت
جلوه هایی از توحید و معارف
ذکرُ الله که حدی ندارد، اعمّ از ذکر قلبی و لسانی، بلکه اعمّ از ذکر بدنی است. چون تمام طاعات و همۀ آن چه مرضیّ خدا است، ذکر الله است.[در محضر بهجت:1/7]
باید دستگیری و توفیق از ناحیۀ خدا باشد، تا با اعمال اختیار و اراده از ناحیۀ بنده، کارهای اختیاری انجام گیرد. [در محضر بهجت: 1/9]
خداوند در قرآن و غیر قرآن، به حدّی بهشت و بهشتیان را در توصیف بالا برده که اگر کسی از شوق آن وفات کند، استبعاد ندارد! آیات جهنّم نیز این گونه است… که اگر انسان معاصی خود را در نظر بگیرد و بمیرد، مستبعد نیست! [در محضر بهجت:1/11]
آیا خوب است به ذاتی که موت و حیات و مرض و صحّت و غنا و فقر به دست او است، مراجعه کنیم و رابطۀ دوستی داشته باشیم، یا کسی که خود محتاج و ناتوان و بیچاره است؟![در محضر بهجت:1/11]
معرفة الله اَعظمُ العبادات است و همۀ تکالیف، مقدّمۀ معرفت خدا هستند. [در محضر بهجت: 1/22]
منظور از اَسماء در آیۀ: (وَعَلَّمَ آدَمَ کُلَّها: و تمامی اسما را به حضرت آدم آموخت) علم به حقایق است که موجب امتیاز انسان از حیوانات بلکه فرشتگان می گردد. [در محضر بهجت:1/36]
نتیجۀ خلق و مخلوق در حدیث قُدسی: (خَلَقتُ الاَشیاءَ لاَجلِکَ وَ خَلَقتُکَ لاَجلی: تمام اشیا را برای تو و تو را برای خودم آفریدم)، علم و معرفت است. [در محضر بهجت:1/37]
ما را شناخته اند، اعمال ما محفوظ است، و عکسبرداری شده است… آیا شهادت دست و پا و دیگر اعضا و جوارح شوخی است؟![در محضر بهجت:1/51]
سبحان الله! خداوند آیات قهّاریتش را با خواب به ما نشان می دهد. موجودیّت ما، اختیارات ما به واسطۀ خواب باطل می شود. خواب، آیت تکوینیّه است برای لا اختیاریّت ما، بفرما: لاشیئیّتِ ما. [در محضر بهجت:1/177]
اگر قلم تکوین و اراده تکوینیۀ خدا نباشد، هیچ قدرتی ولو بُختُ النّصر (یکی از پادشاهان جبّار و ستمگر تاریخ) نمی تواند ضرری برساند. [در محضر بهجت:1/304]
آن عالم (عالم برزخ و ملکوت)، عالَم اَوسعی است، همه حضور است، مثل این جهان چهار دیواری نیست، ماضی و حال و آینده در آن جا یکی است. [در محضر بهجت:1/92]
ملایکه، صدای ما را ضبط می کنند، هم از گفتار ما، هم از اصل و نیت گفتار ما که به داعی الهی صادر شده است، یا نفسانی و شیطانی، عکسبرداری می کنند. [در محضر بهجت:2/100]
نسبت این دنیا و عالم آخرت، مثل شکم مادر و عالم رَحِم با این عالم است (وَالمَوتُ وِلادةُ الرّوح: مرگ، تولد روح است.) [در محضر بهجت:2/235]
مراتب بهشت، مانند لباس های انسانها است که هیج تحاسدی (حسدورزی) از کسی که کوتاه قد است، نسبت به لباس بلندِ انسان بلند قامت، پیدا نمی شود. [در محضر بهجت:2/267]
بر آستان اهل بیت علیهم السلام
عارفانه هایی از آیت الله بهجت
بر آستان اهل بیت علیهم السلام
ائمۀ اطهار (علیهم السلام) هم ترس از جهنّم داشتند و هم طمع به بهشت، ولی عبادت را برای خوف و طمع نمی کردند. [در محضر بهجت:1/23]
اگر مسألۀ امام شناسی بالا رود، خداشناسی هم بالا می رود، زیرا چه آیتی بالاتر از امام (علیه السلام)؟! امام آیینه ای است که حقیقت تمام عالم را نشان می دهد. [در محضر بهجت:1/41]
ائمه (علیهم السلام) از حال ما غافل نیستند، اگرچه ما از آن ها غافل باشیم. [در محضر بهجت:1/208]
هر بلایی که به ما می رسد، در اثر دوری از اهل بیت (علیهم السلام) و روایات مأثورۀ از ایشان است. [در محضر بهجت:1/274]
نجات برای کسی است که اهل بیت (علیهم السلام) را در همه جا مورد تخاطب و حاضر ببیند. [در محضر بهجت:1/295]
پا جای پای معصومین (علیهم السلام) بگذارید نه جای پای دیگران! ملازم علما باشید! و همیشه روشن باشید، و با مطالب مفید، حیات بخش و آموزنده سر و کار داشته باشید! [در محضر بهجت:1/302]
حرم مطهّر امام رضا (علیه السلام) نعمت بزرگ و گرانقدری است که در اختیار ایرانی ها است، عظمتش را خدا می داند! [در محضر بهجت:1/328]
توفیق زیارت، ربطی به داشتن پول ندارد. [در محضر بهجت:1/329]
ایرانی ها باید نعمت حرم حضرت امام رضا (علیه السلام) را که زیارت آن برایشان فراهم است، مغتنم بشمارند! [در محضر بهجت:1/329]
خدا کند این توجه و ارادت و محبت به اهل بیت (علیهم السلام) در دلهای ما باقی بماند و با محبت آنها از دنیا برویم. [در محضر بهجت:1/334]
چرا ما شیعیان هر روز به پای منبر امیرالمؤمنین و ائمۀ هدی و رسول الله (علیهم السلام) نمی رویم و به حِکَم، آداب و معارفی که الی ما شاء الله در اخبار آنها نهفته است، گوش فرا نمی دهیم؟![در محضر بهجت:2/283]
انسان اگر هر یک از مشاهد مشرّفه را طواف کند، همۀ مشاهد را در همه جا زیارت کرده است و برای او مفید است. [در محضر بهجت:2/400]
توسّلات، خیلی نافع است. به این امامزاده ها زیاد سر بزنید! این بزرگواران همچون میوه ها که هر کدام یک ویتامین خاصی دارند، هر کدامشان خواص و آثاری دارند. [گوهرهای حکیمانه:104]
از محبّت اهل بیت (علیهم السلام) نباید دست برداشت، همه چیز توی محبّت است، اگر چیزی داریم از محبّت است. [به سوی محبوب:122]
در شب عید غدیر و شب های مثل آن… باید فضیلت این شبها و روزها و صاحب آنها و مطاعن دشمنان ایشان و احادیث وارده در زمینۀ ولایت، با اقامۀ دلیل و برهان ذکر شود تا موجب تقویت عقاید مذهبی مستمعین گردد، نه این که این گونه مجالس، به خنده و لهو و لعب گذرانده شود. [در محضر بهجت:2/9]
یکی از کرامتهای شیعه، قبور و مزارهای امامزادگان است، لذا نباید از زیارت آنها غافل باشیم و خود را اختیاراً محروم سازیم! [در محضر بهجت:2/55]
خدا می داند رحمت اهل بیت (علیهم السلام) و خاندان رسالت چه قدر وسیع است! رحمت اینها، تابع رحمت واسعۀ الهی است! [در محضر بهجت:2/86]
اهمّ آداب زیارت این است که بدانیم: بین حیات معصومین (علیهم السلام) و مماتشان، هیچ فرقی وجود ندارد! [برگی از دفتر آفتاب:140]
اگر کسی بخواهد تشنگی و عطش دیدار آنها [معصومین (علیهم السلام)] را در وجود خود تخفیف دهد، زیارت مشاهد مشرّفه، به منزلۀ ملاقات آنها و دیدار حضرت غایب (عج) است. آنها در هر جا حاضر و ناظرند. [در محضر بهجت:2/400]
دیده و شنیده شده است که اشخاصی در مشاهد مشرّفه به امامی که صاحب ضریح است سلام کرده، و جواب سلام را شنیده اند! [در محضر بهجت:1/69]
بُکاء بر مصائب اهل البیت (علیهم السلام) و به خصوص سیدالشهداء (علیه السلام) شاید از آن قبیل مستحباتی باشد که مستحبّی افضل از آن نیست! (بکاء مِن خَشیَةِ الله: گریه از ترس خداوند)، آن هم همین جور است، شاید افضل از آن نباشد! [نکته های ناب:63]
محبّت صادقانه این است که محبّتِ مخالف در آن نباشد. هر کس به هر کدام از این چهارده معصوم (علیهم السلام) محبّت داشته باشد، کارش تمام است. فقط شرطش این است که محبّتش راست باشد.[نکته های ناب: 74]
به هر اندازه از بیانات اهل بیت (علیهم السلام) دور باشیم، از خود ایشان دوریم.[نکته های ناب: 74]
یک دست شما قرآن، و دست دیگر عترت باشد! عترت، معارفش در مثل نهج البلاغه است؛ اعمالش در مثل صحیفۀ سجّادیّه است، اعمال تکلیفیّه اش در مثل همین رساله های عملیّه است.[به سوی محبوب: 118]
دربارۀ حضرت علی اکبر (علیه السلام) وارد است که امام حسین (علیه السلام) هنگام به میدان رفتن و وداع آن بزرگوار، به مادرش لیلی فرمود: (دَعیه، فَقَد اشتاقَ الحَبیبُ الی لِقاءِ حَبیبه: رهایش کن، که دوست، به دیدار محبوبش اشتیاق پیدا کرده است!)
در بعضی ادعیه هم خطاب به حضرت حقّ می خوانیم: (یا حَبیبَ مَن لاحَبیبَ له:ای دوست کسی که دوستی جز تو ندارد!) [در محضر بهجت:2/192]
شرایط نیکوکاری
شرایط نیکوکاری
از منظر کلام وحی پذیرش امر مقدس نیکوکاری زمینه ها و شرایط خاصی را می طلبد و از هر راهی نمی توان وارد این عرصه خداپسندانه شد؛ زیرا کسب سرمایه های معنوی به بستر پاک و سالم نیاز دارد. قرآن در سوره بقره می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید!از قسمتهای پاکیزه اموالی که از طریق کسب و تجارت به دست آورده اید و از آنچه از زمین برای شما بیرون آورده ایم (از منابع و معادن و درختان و گیاهان و محصولات کشاورزی) احسان کنید و برای این عمل نیک به سراغ اموال ناپاک و آلوده نروید.» (بقره/ ۲۶۷)
بنابراین، نیکوکاری زمانی نتیجه بخش خواهد بود که اموال بخشیده شده از راه حلال و منبع پاک به دست آمده باشد و گرنه برای صاحب احسان سود و بهره ای در پی نخواهد داشت. (مجمع البیان، ج ۲، ص ۶۵۶) در سوره توبه نیز با تأکید بر این شرط اساسی احسان، خواستار رفع موانع پذیرش است و در پیش گرفتن شیوه ای صحیح و اصولی را پیشنهاد می کند و خطاب به آلودگان و ریاکاران می فرماید: «بگو! چه از روی میل و رغبت و چه با اکراه و بی میلی انفاق کنید، هرگز از شما پذیرفته نمی شود؛ زیرا گروهی فاسق می باشید و هیچ چیز مانع پذیرش انفاقهای آنان نشد، جز اینکه به خدا و پیامبرش کفر ورزیدند و نماز به جا نمی آورند، مگر با حالت کسالت و انفاقشان نیز با کراهت همراه است. (توبه/ ۵۳ و ۵۴)
طبق این بینش قرآنی، تقوا و پاکدامنی اساسی ترین شرط نیکوکاری برای یک مسلمان محسوب می شود؛ زیرا اگر احسان به خاطر مصالح دنیوی و مقاصد شیطانی و هواهای نفسانی صورت گیرد، در تکامل روح و روان انسان تأثیر ندارد و ارزش واقعی خود را از دست خواهد داد.
به همین جهت، خداوند متعال تمام نیکیها و اعمال خیر را بر اساس تقوا می پذیرد و می فرماید: «خداوند متعال اعمال نیک را فقط از پرهیزگاران و تقوا پیشه گان می پذیرد.» (مائده/ ۲۷) امام حسین (علیه السلام) این شرط اساسی احسان را به شکلی زیبا توضیح داده است. محدث نوری می نویسد: «هنگامی که به آن حضرت خبر دادند عبدا… بن عامر - از کارگزاران حکومتی دستگاه ستمگر بنی امیه - چنین و چنان صدقه داده و عده زیادی برده آزاد کرده است، امام حسین(علیه السلام) فرمود: مثل عبدا… بن عامر همانند کسی است که از حاجیان و راهیان خانه خدا سرقت کرده و سپس اموال دزدی را صدقه می دهد.
آنگاه افزود: احسان پاکیزه، شایسته کسی است که در راه کسب سرمایه اش، پیشانی او عرق نموده و صورتش غبار آلود شده است. وقتی از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: منظور حضرت از نیکوکار شایسته چه کسی است؟ فرمود: علی بن ابی طالب (علیهما السلام)» (مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۲۴۴)
اساساً انفاق و احسان برای تقرب به خداوند متعال صورت می گیرد و برای این منظور باید از اموال پاکیزه و حلال استفاده کرد؛ زیرا مردم وقتی می خواهند به سلاطین و شخصیتهای بزرگ تقرب جویند، بهترین و دوست داشتنی ترین اموال خود را هدیه می برند، در حالی که آن پادشاهان همانند خود آنان انسان هایی ضعیف و ناتوانند، پس چگونه ممکن است که انسان به پیشگاه خداوند که تمام عالم هستی از اوست، با اموالی بی ارزش و آلوده و نامرغوب، تقرب جوید.
کتب نوشته شده درباره شهید خرازی
کتب نوشته شده درباره شهید خرازی
عنوان: آتش و عشق
عنوان فرعي: ندارد
مولف: خسروي قلعه شاهرخي،فريدون
محل نشر: اصفهان
ناشر: لشکر14 امام حسين(علیه السلام)
سال انتشار: 1376
صفحه شمار: 120ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–ايثارگران–خاطرات%ايثارگران اصفهان
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1628%3آ55خ/%1376
چكيده: كتابحاضر شامل66 خاطرهكوتاهاز جبهههايجنگاست. در آخر هر خاطره، نامو نامخانوادگيراويخاطرهذكر و عنوانهر خاطرهبا در نظر گرفتنموضوعآنبيانشدهاست. برايمثال: خاطرهناجيماجرايزمانياست كهشهيد حاجحسينخرازيبهتعدادياز رزمندگانميگويد كهبيروناز سنگر تجمعنكنند و بهسنگر بروند و پساز مدتي، گلولهتوپيبههمانمحلتجمعاصابتميكند و رزمندگاناز خطر نجاتپيدا ميكنند. كتابدر دو بخشارائهشدهاست. راويانخاطراتفصلاول، تمايز خاصيندارند وليفصلدومـ با عنوانخاطراتياز واحد پدافند هواييـ تمايز دادهشدهاست.
عنوان: اين همه يوسف
عنوان فرعي: منظومه اي در رثاي سردار سرلشگر شهيد يوسف کلاهدوز
مولف: قزوه،عليرضا
محل نشر: تهران
ناشر: کنگره سرداران استان تهران
سال انتشار: 1376
صفحه شمار: 56ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–شعر%شعر فارسي–قرن14
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: PIR%4900%3م9ش/
چكيده: كتابشامليكمثنويبلند در سوگسردار سرلشكر پاسدار شهيد يوسفكلاهدوز، خلاصهاياز زندگينامهويو قطعهايادبيبا نامدر حسرتآنصبحتماشايياست. در متناشعار و قطعهادبيمطالبيدربارهشهدا و مناطقعملياتيبيانشدهاست. از جملهشهيدانيكهاز آنها نامبردهشدهاست، ميتواناساميزير را ذكر كرد: حاجحسينخرازي، حجتالاسلامنوريصفا; حاجمحمد ابراهيمهمت; حجتالاسلامعبدا ميثمي; دكتر مصطفيچمران; محمد بروجردي; سيد محمد جهانآرا; حسنباقري(افشردي); مهديباكري; مهديزينالدين; حسينعلمالهدي; مجيد بقايي; حسينفهميدهو … . بنا بر زندگينامهشهيد، او متولد سال1325 و فارغالتحصيلدانشكدهافسريبود. ويدر دورانخدمتشدر سپاهمسؤوليتاطلاعات، رياستستاد مركزيو قائممقاميفرماندهيكلسپاهرا بر عهدهداشتو در روز 7 مهرماه1360 در سانحهغمبار هواييشهيد شد.
عنوان: باغ شماره هفت
عنوان فرعي: ندارد
مولف: فتاحي،حسين،1345-
محل نشر: اصفهان
ناشر: بوستان فدک
سال انتشار: 1382
صفحه شمار: 160ص.:مصور
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–ايثارگران–خاطرات%فتاحي،حسين–خاطرات%ايثارگران اصفهان
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1629%3آ27ف/%1382
چكيده: خاطرات ايثارگر حسين فتاحي از 8سال دفاع مقدس به تحرير درآمده است ونام شهيدان خرازي ومنصوري وغيره ذکر شده است.
عنوان: تبسم سنگر
عنوان فرعي: ندارد
مولف: سيونديان،محسن
محل نشر: اصفهان
ناشر: لشکر 14 امام حسين (علیه السّلام)
سال انتشار: 1375
صفحه شمار: 144ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–ايثارگران–خاطرات%ايثارگران اصفهان
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1628%2ت98س/%1375
چكيده: اينكتاب، مجموعه73 خاطرهاز رزمندگاناسلاماستكهدر آنها از حوادثو رويدادهايجبههو رزمندگانسخنگفتهشدهاست. نمونههايياز موضوعهايخاطراتنقلشدهعبارتند از:تواضعفرماندهلشكر، شهيد حاجحسينخرازي; رقصسرباز عراقيدر خط; بمبارانشيمياييجزيرهامالرصاصدر منطقهعملياتيكربلايچهار; خاطراتياز بيسيمها و بيسيمچيها; مراسمصبحگاه; ميدانمين; عملياتدر ارتفاعاتقوچسلطان; نماز شب; موشهايموذيسنگر; رزمشبانه; گرفتن گرايتوپخانهدشمن; خاطراتياز خمپاره، كرمسنگر، كلاهآهني، چايخوردنو …. تعدادياز اينخاطراتمربوط بهبرخيشهيداناستكهاز ميانآنها ميتواناز شهيدانزير نامبرد: مسعود نقيه; حميد نقيه، محمد سيديان، صالح خانعلي، مرتضيعموعلي، رضا سنايي، حسنعابدي، مسعود كيوانآرا، مسعود چلمقاني، مجيد كريمپناه، و محمود دهقان.
عنوان: تپه هاي تجلي
عنوان فرعي: ندارد
مولف: نصر اصفهاني،محمدرضا
محل نشر: اصفهان
ناشر: لشکر 14 امام حسين (علیه السلام)
سال انتشار: 1378
صفحه شمار: 100ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–داستان بلند%داستان فارسي–قرن14%عمليات فتح المبين%ايثارگران اصفهان
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: PIR%8243%2ت6ص/%1378
چكيده: کتاب بازمينه داستاني درارتباط با قهرماني هاي شهيد خرازي ورداني پور و… شکل گرفته است.
پروانه در چراغاني
نويسنده: مرجان فولادوند
نوبت چاپ: نهم
تعداد صفحه: 96
قطع: پالتويي
قيمت:500 تومان
داستانهايي از مقاطع مختلف زندگي شهيد حسين خرازي فرماندة لشكر امام حسين(علیه السلام) اصفهان در ايام جنگ ايران و عراق.
عنوان: حرير وحديد
عنوان فرعي: خاطراتي از سردار شهيد علي موحد دوست
مولف: خسروي قلعه شاهرخي،فريدون
محل نشر: اصفهان
ناشر: لشکر14 امام حسين(علیه السلام)
سال انتشار: 1377
صفحه شمار: 96ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–شهيدان–سرگذشتنامه%موحد دوست،علي،1337-1364–خاطرات%شهداي اصفهان
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1628%3ح55خ/%1377
چكيده: كتاب، شامل55 خاطرهاز سردار شهيد، حاجعليموحد دوست، بهنقلاز دوستانو همرزمانشهيد، است. ويدر سال1337 در محلهكرد آباد اصفهانبهدنيا آمد و در جبههدارايمسؤوليتهايمختلفيچون: فرماندهيگردان، مسؤولآموزشنظامي، فرماندهتيپدوملشكر چهاردهامامحسين(علیه السلام) و مسؤوليتمحور در عملياتهايمختلفبودهاست. ويدر سال1364 در منطقهپدافنديفاو بهشهادترسيد. برخياز خاطراتعبارتند از: خاطرهاياز او با شهيد خرازي، خاطرهحجاز زبانشهيد، خاطرهدراز كشيدنشهيد بر رويسيمخاردار در ميدانمين، مجروحيتهايمختلفاو در جبهه، خاطرهخنثيكردنمين، خاطرهگرفتنوامبانكيبرايكسيكهامكانشهادتداشتو ضامنپيدانميكرد، خاطراتياز زبانخود شهيد از عملياتوالفجر هشت، خاطرهاياز پادگانعينخوش، خاطراتياز مراحلاول، دومو سومبيتالمقدس، خاطراتياز اخلاقو راز و نياز او با معبود، شرحنحوهشهادتدر فاو و ….
عنوان: خودشکنان
عنوان فرعي: مجموعه خاطرات گردان امام موسي بن جعفر (علیه السلام)
مولف: جمشيديان،مرتضي
محل نشر: اصفهان
ناشر: لشکر 14 امام حسين(علیه السلام)
سال انتشار: 1375
صفحه شمار: 148ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–ايثارگران–خاطرات%ايثارگران اصفهان
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1628%5خ80ج/%1375
چكيده: كتابخودشكنان، حاصلتدوينو بازنويسيخاطراترزمندگانگردانامامموسيبنجعفر (علیه السلام) استكهبنا بهدستور شهيد حاجحسينخرازيقبلاز عملياتفتحالمبيننوشتهاند. تعداد زيادياز راويانخاطراتخود بهخيلشهدا پيوستهاند. در اينخاطرات، رزمندگاندر مورد شهدا، نحوهشهادت، تلاش، دلاوريو شجاعتآنان سخنبهميانآوردهاند. رزمندگانخاطراتخود را از عملياتهايمختلفشرحدادهاند و با بياننحوهشهادتهمرزمانشانبرگهايزرينياز تاريخدلاور مرداناينمرز و بومرا تحرير كردهاند. در انتهايكتابنيز زندگينامهشهيد غلامرضا آقاخانيفرماندهگردانموسيبنجعفر (علیه السلام) و شهادتايشاندر عملياتبدر و همچنين، فرازهايياز وصيتنامهاينشهيد گراميآوردهشدهاست. لازمبهذكر استكهترتيبتدوين خاطراتدر اينكتاببر اساستاريخعملياتهايياستكهاينگرداندر آنها شركتداشتهاست.
عنوان: خورشيد شلمچه
عنوان فرعي: خاطراتي از علمدار جبهه ها حاج حسين خرازي
مولف: بني لوحي،علي
محل نشر: تهران
ناشر: دانش وانديشه معاصر
سال انتشار: 1381
صفحه شمار: 119ص.:مصور(رنگي)،نقشه
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–شهيدان–سرگذشتنامه%خرازي،حسين،1336-1365–خاطرات%شهداي اصفهان
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1626%88ب4خ/%1381
چكيده: شهيد حاجحسينخرازي، فرماندهلشكر چهاردهامامحسين(علیه السلام)، در سال1336 متولد شد و در سال1365 در عملياتكربلايپنجدر شلمچهبهشهادترسيد. اينكتابشامل55 خاطرهدربارهاو است. از جملهموضوعخاطراتميتوانبهموارد زير اشارهكرد: توكلبر قرآندر عملياتپاكسازيسنندج، شهيدانخاكريز سومدر عملياتفرماندهكلقوا، نبرد در شمالكرخه، اولينخاكريز چزابه، علاقهويبهاحمد فروغيو شهادتاحمد، حماسهگرداناميرالمومنين(علیه السلام)، خاطرهشهدايمدرسهسوسنگرد، صداقتو اخلاص، شناساييتپههايبلتا با شهيد مهديزينالدين، دعايكميلدر تنگهصعده، گردانهشتمعينخوشو خاطراتياز ساير سردارانو شهيدانبا شهيد خرازي. بياناتحضرتآيتا خامنهايدربارهشهادتوي، عكسهايياز شهيد همراهساير سردارانسپاهو رزمندگانو نيز عكسهايتشييعجنازهشهيد در كتاببهچاپرسيدهاست.
عنوان: خودشکنان
عنوان فرعي: مجموعه خاطرات گردان امام موسي بن جعفر (علیه السلام)
مولف: جمشيديان،مرتضي
محل نشر: اصفهان
ناشر: لشکر 14 امام حسين(علیه السلام)
سال انتشار: 1375
صفحه شمار: 148ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–ايثارگران–خاطرات%ايثارگران اصفهان
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1628%5خ80ج/%1375
چكيده: كتابخودشكنان، حاصلتدوينو بازنويسيخاطراترزمندگانگردانامامموسيبنجعفر (علیه السلام) استكهبنا بهدستور شهيد حاجحسينخرازيقبلاز عملياتفتحالمبيننوشتهاند. تعداد زيادياز راويانخاطراتخود بهخيلشهدا پيوستهاند. در اينخاطرات، رزمندگاندر مورد شهدا، نحوهشهادت، تلاش، دلاوريو شجاعتآنان سخنبهميانآوردهاند. رزمندگانخاطراتخود را از عملياتهايمختلفشرحدادهاند و با بياننحوهشهادتهمرزمانشانبرگهايزرينياز تاريخدلاور مرداناينمرز و بومرا تحرير كردهاند. در انتهايكتابنيز زندگينامهشهيد غلامرضا آقاخانيفرماندهگردانموسيبنجعفر (علیه السلام) و شهادتايشاندر عملياتبدر و همچنين، فرازهايياز وصيتنامهاينشهيد گراميآوردهشدهاست. لازمبهذكر استكهترتيبتدوين خاطراتدر اينكتاببر اساستاريخعملياتهايياستكهاينگرداندر آنها شركتداشتهاست.
عنوان: زير درخت اقاقي
عنوان فرعي: ندارد
مولف: ارتجائي،نسرين
محل نشر: اصفهان
ناشر: لشکر 14 امام حسين (علیه السلام)
سال انتشار: 1377
صفحه شمار: 96ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–داستان%داستانهاي کوتاه فارسي–قرن14%شهداي اصفهان
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: PIR%7953%2ز36ر/%1377
چكيده: زير درختاقاقيداستانپدر شهيدياستكهپساز شهادتفرزندشدفترچهخاطراتاو را گشوده، با خواندنمحتوايدفترچه، بهياد دورانكودكيو همچنين، زماناعزامفرزندشبهجبههو مشاجرههايخود با او ميافتد. چهغريبانهماجراياسيرياستكهدر اردوگاه، با او برخوردهايبيرحمانهايصورتميگيرد و او در ذهنخوداينرفتار را با رفتار شهيد خرازيو نحوهبرخورد او با اسرايعراقيمقايسهميكند. عاشقانهداستاندو عاشقبهنامهايبهناز و مهرداد است. مهرداد در جبههمجروحميشود و توسط شخصي، كهبعدٹ ناپديد ميشود، نجاتمييابد. شكارچي داستانشجاعترزمندهنوجوانياستكهبدونمجوز بهجبههآمده، تعداديعراقيرا از بينميبرد.
عنوان: ساحل وصال
عنوان فرعي: خاطرات غواصان
مولف: مظاهري،مهدي
محل نشر: اصفهان
ناشر: لشکر 14 امام حسين (علیه السلام)
سال انتشار: 1375
صفحه شمار: 93ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–ايثارگران–غواصان–خاطرات%ايثارگران اصفهان
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1628%2س6م/%1375
چكيده: كتاب، حاويخاطراترزمندگانگردانحضرتيونس(علیه السلام) است. مهديمظاهريدر خاطرهايبهناميكدو سه، مناز آبنميترسمميگويد كهسردار خرازيتوصيهكردهبود كهبراينترسيدناز آب، پانصد بار بگويند: مناز آبنميترسم. بسيجينوجوانمصيبي، اينذكر را با لحنخاصيتكرار ميكرد و باعثروحيهگرفتنو رفعخستگيبچهها ميشد. پساز عملياتكربلاي3، گردانحضرتيونس(علیه السلام) بهپادگانبرميگردد. شهيد خرازيهمآنجاست. تعدادياز رزمندگانشهيد خرازيرا ميبينند و مصيبيميگويد: بياييد بگوييم: مناز آبنميترسم، تا شهيد خرازيبخندد. بچهها اينكار را انجامميدهند و شهيد خرازيميخندد و ميگويد: عراقيها همبهاينقضيهشهادتميدهند كه شما از آبنميترسيد. دومينخاطره(با نامآرزويشهادتدر نوجواني) از محمدعليشفيعينقلشدهاست. در عملياتنصر چهار، برادر بسيجيمصيبيدر تبليغاتگردانكار ميكرد. او قبلاز عملياتبهيكياز دوستانگفتهبود كهتنها خواستهاششهادتدر نوجوانياست. او روز بعد، حينعملياتبهاينخواستهخود رسيد.
عنوان: سپاه سردار خمين،قربانگاه عشق
عنوان فرعي: ندارد
مولف: انوري،منصور
محل نشر: تهران
ناشر: شادرنگ
سال انتشار: 1380
صفحه شمار: 226ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–شهيدان–سرگذشتنامه–خاطرات
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1629%5س9الف/%1380
چكيده: اينكتابشاملزندگينامه، خاطراتو متنوصيتنامه12 فرماندهشهيد از استانخراسانميباشد. اسامي، ناممحلو تاريخشهادتاينشهيدانعبارتستاز: مهديبرنجييوسفي(منطقه عملياتيميمكدر تاريخ63/7/28); عليرضا بختياري( جزيرهمجنوندر تاريخ 66/4/24); محمدحسنتركمني(مريواندر تاريخ60/12/2); محمدحسيندلدار (والفجر چهار در تاريخ62/9/27); عليرضا رضويان(جزيرهمجنوندر تاريخ63/17/19); حسينزارعكاريزي(منطقهاسلامآباد غربدر تاريخ65/3/12); سيد محمدباقر رضايي(منطقهكوشكدر تاريخ61/3/4); عليشريفي(تنگهچزابهدر تاريخ62/1/25); محمد شريفيشادمان(منطقهشلمچهدر تاريخ61/4/23); رسولفغاني(منطقهكامياراندر تاريخ61/5/7); محمدتقيقائني(عملياتفتحالمبيندر تاريخ61/1/12) و عبدالحميد مؤمني (عملياتوالفجر يكدر تاريخ62/1/24). از جملهاطلاعاتارائهشدهبرايهر شهيد فعاليتها در قبلو بعد از انقلاب، فعاليتها و مسؤوليتها در جبههميباشد.
عنوان: سربداران عشق
عنوان فرعي: ندارد
مولف: مرداني،محمدعلي
محل نشر: تهران
ناشر: مرکز فرهنگي سپاه
سال انتشار: 1375
صفحه شمار: 82ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–شعر%شعر فارسي–قرن14
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: PIR%8203%36س43ر/%1375
چكيده: كتاب، حاوي26 قطعهشعر در رثايفرماندهانشهيد سپاهپاسدارانانقلاباسلامياست. در بالايهر قطعهشعر، عكسافراد مورد نظر آوردهشدهاست. فرماندهانشهيد مورد نظر ايناشعار عبارتند از: شهيد محلاتي، شهيد ميثمي، شهيد ردانيپور، شهيد كلاهدوز، شهيد بروجردي، شهيد باقري، شهيد بقايي، شهيد خرازي، شهيد همت، شهيد متوسليان، شهيد مهديباكري، شهيد زينالدين، شهيد دقايقي، شهيد جهانآرا، شهيد رفيعزاده، شهيد كاوه، شهيد كريمي، شهيد صفوي، شهيدانكاظمي(ناصر و كاظم)، شهيد رضاييان، شهيد ستوده، شهيد دستواره، شهيد صالحي، شهيد طباطبايينژاد و شهيد آزادي.
عنوان: سنگر ساز بي سنگر
عنوان فرعي: زندگينامه سردار جهادگر شهيد مهندس سيد محمد تقي رضوي
مولف: محمود زاده،نصرت الله،1335-
محل نشر: تهران
ناشر: وزارت جهاد سازندگي.مرکز حفظ آثار ونشر ارزشهاي دفاع مقدس.مرکز نشر فرهنگي رجاء
سال انتشار: 1376
صفحه شمار: 325ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–شهيدان–سرگذشتنامه%رضوي،محمد تقي، -1366–خاطرات
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1626%9س35م/%1376%ج.10
چكيده: كتابسنگر ساز بيسنگر، در يازدهفصل، زندگينامهو خاطراتجادگر شهيد مهندسمحمدتقيرضوياست. از جملهمطالبكتابموارد زير است: شروعجنگعزيمتبهاهواز و پيوستنبهنيروهايچريكدكتر چمران; درگيريهاياوايلجنگدر خوزستانو در كنار شهيد چمران; احداثخندقدر ضلعجنوبياهواز برايجلوگيرياز نفوذ دشمن; آغاز همكاريبا شهيد مهندسطرحچيدر راهسازي; خاطراتياز اقداماتو عملياتآفنديدر سنگرسازيو حفر خندقو ايجاد خاكريز در مناطقسوسنگرد، حميديهو آبادان، خاطراتياز مناطقجنوبو غربكشور و ذكر احداثجادهها، پلها و سنگرها در عملياتهايمتعدديچون: ثامنالائمه، بيتالمقدس، رمضان، فتحالمبين، كربلاهايچهار، پنجو هشت، هويزه، طريقالقدس; خاطراتياز شهيدان: محمد شهشهاني، حسينخوشنويسان، شهيد خرازي، ناجيان، ابوالقاسمحجتي، سليميو …; پايهگذاريستاد مركزيمهندسيجهاد در تهرانو پساز آنستاد شمالغربيكشور در اروميه; روزهايقبلاز شهادتو نحوهشهادتدر منظطقهشمالغربكشور (ارتفاعاتكانيزرد).
عنوان: عقيق
عنوان فرعي: داستاني از زندگي سردار شهيد حاج حسين خرازي
مولف: محمودزاده،نصرت الله
محل نشر: تهران
ناشر: بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس
سال انتشار: 1375
صفحه شمار: 250ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–رمان%داستان فارسي–قرن14–خرازي
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: PIR%8203%7ع883ح/%1375
چكيده: كتابعقيق، شرحزندگيسراسر حماسهو ايثار سردار رشيد سپاه، شهيد حاجحسينخرازياستكهبر اساساظهاراتهمسنگراناو و سخنرانيهايشهيد تدوينشدهاست. نويسندهكتابجهتشناختنشخصيتشهيد عازمپايگاهشهيد ردانيپور در اهواز ميشود و در آنجا با علاقهو عشقرزمندگاننسبتبهشهيد روبهرو ميگردد. ويبهجمعآوريمطالبو واقعيتهايموجود ميپردازد. همسنگرانو همرزمانشهيد از فعاليتهايويمانند: برنامهريزيو طراحينقشههايعملياتي، بر عهدهگرفتنفرماندهياينعملياتها و عملياتهاييكهشهيد در آنشركتداشته(از جمله، عملياتطريقالقدس، بيتالمقدس، فتحالمبين، محرمو والفجر مقدماتي) سخنميگويند. يارانشهيد از روحيهو برخوردهاياسلامياو بسيار سخن گفتهاند.
عنوان: فرمانده من(دفتر اول)
عنوان فرعي: ندارد
مولف: مخدومي،رحيم
محل نشر: تهران
ناشر: نشر سوره
سال انتشار: 1376
صفحه شمار: 89ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–ايثارگران–خاطرات
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1629%4ف/%1376%ج.1
چكيده: جلد اولكتابفرماندهمن، خاطراتهمرزمانهفتنفر از فرماندهانگردانها و يا معاونانگردانها را، كهبهفيضشهادتنايلآمدهاند، بيانميكند. اينخاطراتروحوالا، عشقو جانبازيدر راهيار، تفكر والا در پيادهكردنطرحها و نقشههايرزمي، صفشكنو جلودار بودندر تماملحظاتجنگ، روحدشمنستيزي، عزمو ارادهخللناپذير و عشقبهشهادتاينشهيدانرا بهتصوير ميكشد. رحيممخدوميدر خاطرهمنروز عاشورا برميگردم، از شهيد مدنيميگويد; احمد كاوريدر شبهور، از شهيد عليرضا قوام; داوود اميريان در رمز يا زهرا(س) از شهيد حاجحسينطاهري; علياكبر خاورينژاد در فستيوالانفجار و گلوله از سروانشهيد محموديان; حسنگلچين در مثلگلسرخ، از شهيد عليغفاري; هاديجمشيدياندر عقد آسمانياز شهيد محمود خادميو عباسپاسيار در مسيحكردستان از شهيد محمد بروجرديسخنميگويد.
جلد دومكتابفرماندهمنخاطراتهمرزمانهشتنفر از فرماندهانگردانها و يا معاونانگردانها را، كهبهفيضشهادتنايلآمدهاند، بيانميكند. اينخاطرات، نشاندهندهروحوالا، عشقو جانبازيدر راهيار، تفكر والا در پيادهكردنطرحها و نقشههايرزمي، صفشكنو جلودار بودندر تماملحظاتجنگ، روحدشمنستيزي، عزمو ارادهخللناپذير و عشقبهشهادتاينشهيدانرا بهتصوير ميكشد. احمد دهقاندر خاطرهخود بهنامفرماندهآنروز، از شهيد سعيد سعيديميگويد; گلعليباباييدر عبدا ، از شهيد عبدا ; حميد داوودآباديدر با تير و كمان، از حاجاميني; فرامرز جعفرزادهدر آنتلاشبيدريغ، از سروانشهيد مجتبيتهامي; حسينمالاميريدر گردانانبياء، از شهيد حاجحسينخرازي; سيد حسينشكريدر آقا سيد، از شهيد سيد محمد جواد اماميان; فتحا نادعليدر منممهديخندان، از شهيد مهديخندانو عباسپاسيار در مرديبهصلابتكوههايكردستان، از شهيد علياحمديياد ميكند.
عنوان: معابر وصال
عنوان فرعي: مجموعه خاطرات رزمندگان معاونت اطلاعات
مولف: مشتاقيان،محمد علي
محل نشر: اصفهان
ناشر: لشکر 14 امام حسين (علیه السلام)
سال انتشار: 1375
صفحه شمار: 112ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–ايثارگران–خاطرات%نيروهاي اطلاعات–خاطرات%شهداي اصفهان
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1628%2م5م/%1375
چكيده: درگيريبالگردهايايرانبا تانكها در منطقهحميديهو عقبنشينيدشمن; نجاتبالگرد ايرانيپساز سقوط در منطقهسوسنگرد; خاطرهاياز شهيد مفقودالاثر مهديشاهزيديقبلاز عملياتفتحالمبينهنگامشناساييدشمنو برخورد با عراقيها; شناساييارتفاعصاحبالزماندر مريوان; خاطرهايبا مرتضياميدياندر عملياتفتحالمبينو هديهتربتامامحسين(علیه السلام) و دستمالسبز نذريحرمابوالفضلاز طرفافسر عراقيبهبسيجي; خاطرهاياز وجود پشهدر منطقه; يافتنجنازهبسيجياز اصفهاندر هنگامشناسايي; گرفتار شدندر كميندر جزيرهامالرصاصو فرار از دستدشمن; عبور از ميدانمين; ملبسشدنبهلباسدشمنو مجروحشدنو عراقيانگاشتهشدنتوسط نيروهايخودي; خاطراتياز حلبچه; نماز شبشهدا; اسير گرفتندشمنان; نقلخاطرهاياز اسير عراقيمبنيبر اينكهپساز شهادتخرازيصدامدستور جشندادهبود و ….
عنوان: هزار قله عشق
عنوان فرعي: خاطراتي از سردار سرلشگر شهيد حاج حسين خرازي
مولف: بني لوحي،علي
محل نشر: اصفهان
ناشر: لشکر14 امام حسين
سال انتشار: 1375
صفحه شمار: 183ص.مصور
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–شهيدان–سرگذشتنامه%خرازي،حسين،1336-1365–خاطرات%شهداي اصفهان
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1628%9ب4خ/%1375
چكيده: خاطرات، نشاندهندهويژگيهاياخلاقي، رفتاريو روشفرماندهي حاجحسينخرازيفرماندهلشكر چهاردهامامحسين(علیه السلام) است. نويسندهدر كتاباز شجاعت، ايمانو اعتقاداتقلبيو وابستگياو به اولياء اطهار (علیه السلام) سخنگفتهاست; از جملهاينكه:شهيد خرازيدر طلائيهزير آتشسنگيندشمن، در ميانبسيجيانو جلوتر از همهميجنگيد. جبههرا قطعهاياز بهشتميدانستو حضور در آنرا، حضور در محضر خدا. او ميگفت: كهنميتوانمبدونوضو در جبههراهبروم; اگر وضو نداشتهباشماحساسناراحتيميكنم. شهيد حاجحسيندائمالبكاء بود و از روزيكهعملياتكربلايچهار شروعشد، حالتاستغاثهدر او بيشتر شدهبود. او بهدنبالگمشدهايميگشت. روزي، صحبتبهحضرتامامحسين(علیه السلام)، بهشهادتو عشقبهآنكشيدهشد و او گفتكهمندر اينعملياتشهيد ميشومو …. نويسندهدر پايان، نحوهشهادتو مراسمتشييعجنازهاينشهيد بزرگوار را شرحدادهاست.
عنوان: يادگار سرداران
عنوان فرعي: ندارد
مولف: صمدي،محمد علي
محل نشر: تهران
ناشر: نشر سوره
سال انتشار: 1376
صفحه شمار: 112ص.:عکس
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–سرداران–شهيدان–سرگذشتنامه–وصيتنامه
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1625%2ي8ص/%1376
چكيده: اينكتاب، در بردارندهيكخاطرهكوتاه، خلاصهاياز زندگينامهو همچنينمتنكاملوصيتنامهدهسردار شهيد است. اينشجاعانايثارگر عبارتند از: شهيد عباسبابايي(فرماندهعملياتنيرويهواييارتش)، شهيد مهديباكري(فرماندهلشكر 31 عاشورا)، شهيد محمد پدردرهگرگيبروجردي(فرماندهقرارگاهحمزهسيدالشهدا، فرماندهسپاهمنطقههفتكشوريو فرماندهتيپمستقل155 ويژهشهدا)، شهيد مجيد بقايي(فرماندهقرارگاهكربلا)، شهيد سيد محمدعليجهانآرا (فرماندهسپاهخرمشهر)، شهيد حاجحسينخرازيفرماندهلشكر چهارده امامحسين(علیه السلام)، شهيد مهديزينالدينفرماندهلشكر هفدهعليبنابيطالب(علیه السلام)، شهيد حاجعباسكريميقهروديفرماندهلشكر 27 محمدرسولا (صلّی الله علیه و آله و سّلم)، شهيد ناصر كاظمي(فرماندهسپاهكردستان)، شهيد حاجمحمد ابراهيمهمتفرماندهلشكر 27 محمدرسولا (ص).
عنوان: يادگاران:کتاب خاطرات
عنوان فرعي: ندارد
مولف: نظاري،آيدين
محل نشر: تهران
ناشر: روايت فتح
سال انتشار: 1381
صفحه شمار: 53ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–شهيدان–خاطرات
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1629%22ي/%1381%ج.3
چكيده: مطالباينكتاب، نوشتههايكوتاهو فشردهاياز خاطراتجنگاستكهبدونذكر نامراويارائهشدهاند. خاطرهها همهاز ايمانميگويند و از ايثار و شهادت. از جملهخاطراتاينكتاب، ميتوانبهموارد زير اشارهكرد:لحظهوداعمادر با فرزند، ميدانمين، شهادتبرادر در جمعخانوادگيجبهه، حضور روحانيدر جبهه، شوخيو بذلهگوييدر جبهه، معالجهدر آلمانو خاطرهايبا دكتر اتريشي، لحظهشهادت، خاطرهاياز سخنامامبهفرماندهانسپاه، جراحتاز ناحيهگلو، خاطرهاياز شهيد نريمان، شليكتير بيجا در عملياتو لو رفتنآن، پاتكدشمن، گروهعليهاشميان، گروهرضا دشتي، گروهمحمد نوراني، خاطرهاياز حاجحسينخرازي، داوطلببرايخوابيدنرويمين، خاطرهاياز حاجيدرگاهي، خبر از شهادتدر آينده، خبر شهيد درباره محلشهادت، عملياتدر اروند، شهيدياز شهر منجيل، شهيد بابازادگانو نحوهشهادتش، خاطرهاياز دكتر چمران، و ….
عنوان: يادگاران:کتاب خرازي
عنوان فرعي: ندارد
مولف: غفاري،فاطمه،1345-
محل نشر: تهران
ناشر: روايت فتح
سال انتشار: 1381
صفحه شمار: 101ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–شهيدان–سرگذشتنامه%خرازي،حسين،1336-1365-خاطرات%شهداي اصفهان
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1626%7غ4خ/%1381
چكيده: شهيد حسينخرازيدر تاريخ1336/6/1 بهدنيا آمد و در تاريخ65/12/8 بهشهادترسيد. كتابحاضر شاملمجموعهاياز خاطرات، دربارهاينشهيد استكهاز زبانهمسر، خانوادهو همرزمانشنقلشدهاند. مطالبزير از جملهمضامينخاطراتهستند: قبوليدر دانشگاه، خدمتدر كردستان، تسليمشدنعراقيها در خرمشهر، اهميتدادنبهنظمو تميزي، قطعشدندستو خاطراتياز بيمارستاناز زبانمجروحانديگر، عملياتخيبر، عملياتفاو، اهميتدادنو عشقبهغواصها، اهميتدادنبهفرماندهانخود، عقد توسط حضرتامام(ره)، اهميتدادنبهبسيجيان، حجو قبرستانبقيع، اهميتدادنو رسيدگيبهنيروهايمستقر در خط، بمبارانشهركمحلاستقرار لشكر و دور كردنجعبههايمهماتاز مسير آتش، بمبارانشيميايي، اهميتدادنبهنظراتفرماندهان ردههايپايينتر در عمليات، تولد فرزند، روزهايقبلاز شهادت، نحوهشهادت، و…
عنوان: يادگاران:کتاب غواصان لشکر 14
عنوان فرعي: ندارد
مولف: غفاري،فاطمه،1345-
محل نشر: تهران
ناشر: روايت فتح
سال انتشار: 1381
صفحه شمار: 101ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–ايثارگران–خاطرات%غواصان–ايران–خاطرات
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1628%22ي/%1381%ج.9
چكيده: اينكتابشاملخاطراتغواصانلشكر چهاردهامامحسين(علیه السلام) از عملياتكربلايسهاست. خاطراتياز حاجحسينخرازي، غواصيبا اشنوگر (وسيلهنفسكشيدنزير آب)، يافتناجساد غواصانشهيد چند روز بعد از شهادتدر آب، شوخيهايغواصانبا يكديگر، اسكلهايبهنامشهيد شمس، برخورد با عروسدريايي، خوابديدنبهنشانهشهادت، برخورد غواصانبا اسرايعراقي، شناساييغواصان، خاطراتياز آموزشغواصان، نامگذاريگردانيونستوسط شهيد خرازي، ياد شهيدانغواصيشاهچراغ، اسماعيلي، جاننثاريبعد از عمليات، خاطرهاياز نخلاميد، درخواستو التماسغواصانبرايرفتنبهشناساييو عمليات، روحياتغواصان، راز و نياز و نيايششهدايغواص، مانورهايغواصي، در خواستديگر رزمندگانبرايپيوستنبهگردانيونسو. .. از جملهخاطراتمندرجدر كتابهستند.
عنوان: يادگاران:کتاب رداني پور
عنوان فرعي: ندارد
مولف: ثبات،نفيسه
محل نشر: تهران
ناشر: روايت فتح
سال انتشار: 1381
صفحه شمار: 112
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–شهيدان–سرگذشتنامه%رداني پور،مصطفي،1337-1362–خاطرات%شهداي اصفهان
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1628%22ي/%1381%ج.8
چكيده: اينكتابشاملمجموعهاياز خاطراتدربارهشهيد مصطفيردانيپور (فرماندهقرارگاهفتح، متولد اصفهان، در تاريخ1337/1/1 و شهيد در عملياتوالفجر دو، در تاريخ62/5/15) است. برخياز خاطراتعبارتند از: دورانكودكيو تحصيل، برخورد با اسرايعراقي، نحوهتير خوردنو شهادت، علاقهبهامام(ره)، راز و نياز و دعاهايشهيد، نمازهايشبشهيد، خاطرهعملياتفتحالمبين، اثر استخارهشهيد در شبعمليات، انتخابهمسر، خاطراتهمسر، خواندنخطبهعقد توسط حضرتامام(ره)، كارتهايعروسيو ارسالكارتهاييبا عنوانامامزمان(علیه السلام) و حضرتمعصومه(س) بهقم، پيشگوييقبلاز شهادت، خاطراتيبا حاجحسينخرازيدر روزهايقبلاز شهادتو پساز آن، نحوهشهادتو بالاخرهجاويدالاثر شدنوي.
عنوان: 82[هشتاد ودو]خدمت از ماست
عنوان فرعي: ندارد
مولف: دانشگر،بهزاد
محل نشر: اصفهان
ناشر: بوستان
سال انتشار: 1382
صفحه شمار: 200ص.
موضوع: جنگ ايران وعراق،1359-1367–ايثارگران–خاطرات%ايثارگران اصفهان
محل نگهداري: كتابخانه تخصصي دفاع مقدس استان اصفهان
رده بندي: DSR%1628%5هـ/%1382
چكيده: کتاب حاوي خاطرات سرداران شهيد دررابطه باخدمت به خلق خدا مي باشد.نام شهيدان خرازي، بابايي،رداني پور،باقري،افشار،ميثمي،باکري،صنعتکار،چمران و… آمده است
عنوان: مجموعه خاطرات شش «خرازی»
نام کتاب : خرازی
ناشر : یا زهرا (سلام الله علیها )
قطع : قطع جيبي كوچك
تعداد صفحات : 32 صفحه
شمارگان : 5000 نسخه
قیمت : 3000 ريال
محتوی :
مجموعه خاطرات شش ، «خرازی» نام دارد و «اولین خط دفاعی»، «فرمانده ای عزیز»، «فرمانده باصلابت»، «بسیجیان»، «عشق شهادت»، «خوابیدن روی برزنت»، «عملیات عاشورایی»، «راه شهدا»، «دایی و قطع دستش»، «فقط یک لبخند»، «فرمانده لشکری با دوچرخه»، «بدهکاری»، «تاسوعا و عاشورای سال 65» و «حسین کربلایی» عناوین مطالب این مجموعه درباره شهيد حسين خرازي است.
پاداش و نشانه نیکوکاری
نشانه نیکوکاری
قرآن در بخش دیگری در موضوع نیکوکاری، به میزان و نشانه آن پرداخته و به معیار واقعی نیکوکاران اشاره کرده، می فرماید: «هرگز به حقیقت نیکوکاری و احسان نمی رسید، مگر اینکه از آنچه شدیداً به آن علاقه دارید، در راه خدا انفاق کنید.» (آل عمران/ ۹۲)
پاداش نیکوکاران
نیکوکاران به عنوان بندگان شایسته و صالح خداوند در آیات متعدد قرآن مورد توجه و عنایت ویژه هستند وخداوند متعال، مکرر آنان را مورد تشویق و تمجید قرار می دهد و زیباترین هدیه ها و عطایا را در مقام قرب خویش برای آنان منظور می کند. از جمله می فرماید:
یقیناً نیکوکاران غرق در نعمتهای فراوان خواهند بود. آنان بر تختهای آرام بخش بهشتی تکیه زده و ]مسرور از آن همه نعمت [به زیباییهای بهشت می نگرند. در چهره های شاداب و پرطراوت آنان، نشاط و نعمت را می بینی و می شناسی، آنها از شراب طهور، زلال و دست نخورده و سر به مهر بهشتی می نوشند و سیراب می شوند. مهر آن نوشیدنی ها از مُشک است. پس شایسته است که برای رسیدن به این نعمتهای بهشتی، مشتاقان بر یکدیگر پیشی بگیرند. این شراب طهور آمیخته با «تسنیم» است؛ همان چشمه ای که مقربان از آن می نوشند.» (مطففین/ ۲۸ - ۲۱)
خداوند متعال بندگان خود را چنان به شرکت در این مسابقه و رسیدن به جوایز ارزنده آن تشویق می کند که تمام سعادت طلبان و حقیقت جویان همواره خود را به ورود در این وادی آماده کرده و رسیدن به آن را آرزو می کنند. امام سجاد(ع) در دعای مکارم الاخلاق، قرار گرفتن در ردیف نیکوکاران را از خداوند طلب می کند و می فرماید: خدایا! انجام کارهای خیر برای مردم را به دست من اجرا کن!»