*امیر بر هویها و خواهشها
*امیر بر هویها و خواهشها
شناخت شخصیت امام خمینی در فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب
حقیقتاً براى انسان بزرگ و شخصیت بىنظیرى مثل امام عزیز و بزرگوارمان، جا دارد که برگزیدهترین انسانها و هوشمندترین ذهنها و صافترین و پاکترین دلها و جانها، از احساس تعظیم و تکریم سرشار شوند. فرق است میان شخصیتى که به خاطر مقام و سمت ظاهریش مورد احترام و تجلیل واقع مىشود، و کسى که شخصیت و عظمت و عمق وجود و آراستگیهاى گوناگون او، هر انسان بزرگ و قوى و هوشمندى را به تعظیم و تجلیل و ستایش و تکریم وادار مىکند. امام عزیز ما، از این نوع انسانها بود.
امام(ره)، خصلتهاى گوناگونى داشت: بسیار خردمند و عاقل و متواضع و هوشیار و زیرک و بیدار و قاطع و رئوف و خویشتندار و متقى بود. نمىشد حقیقتى را در چشم او واژگونه جلوه داد. داراى ارادهیى پولادین بود و هیچ مانعى نمىتوانست او را از حرکت باز دارد. انسانى بسیار دلرحم و رقیق بود؛ چه در هنگام مناجات با خدا که از خود بىخود مىشد، و چه در هنگام برخورد با نقطههایى از زندگى انسانها که بهطور طبیعى دلها را به عطوفت و رأفت وادار مىکند. انگیزههاى نفسانى، جاذبههاى مادّى، هوىها و هوسها، نمىتوانست به قلهى رفیع وجود باتقواى او دستاندازى کند. او امیر هوىها و خواهشهاى خود بود؛ ولى خواهشها بر او حکومت نمىکردند. صبور و بردبار بود و سختترین حوادث در اقیانوس عظیم وجود او، تلاطم ایجاد نمىکرد.
*شخصیت ممتاز
شناخت شخصیت امام خمینی در فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب
*شخصیت ممتاز
شخصیت امام(رحمت الله علیه) با هیچکدام از رهبرهاى دنیا قابل مقایسه نیست؛ او را فقط با پیامبران و اولیا و معصومان(علیهم السّلام) مىتوان مقایسه کرد. او شاگرد و دنبالهروِ آنها بود و به همین خاطر نمىتوان با رهبرهاى سیاسى دنیا مقایسهاش کرد.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای کمیتههای انقلاب اسلامی 18/3/1368
*انسانی حکیم و حلیم و آیندهنگر
امام(ره) انسانى بسیار عاقل، دوراندیش، حکیم، آدمشناس، تیزبین، حلیم، متین و آیندهنگر بود؛ که هرکدام از این صفات، کافى بود که شخصى را در مرتبهیى والا جاى دهد و احترام همگان را جلب کند. متانت و بردبارى و حلم امام بهگونهیى بود که اگر صد نفر در مجلسى سخنانى مىگفتند که او آنها را قبول نداشت، تا لازم نمىدانست، حرفى نمىزد و سکوت مىکرد؛ در صورتى که اگر در حضور آدمهاى معمولى کلمهیى گفته شود که برخلاف عقیدهى آنها باشد، طوفانى در روحشان به وجود مىآید که سریعاً پاسخ بدهند.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای کمیتههای انقلاب اسلامی 8/3/1368
*عبد صالح و نیایشگر گریان نیمه شبها
شناخت شخصیت امام خمینی در فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب
*عبد صالح و نیایشگر گریان نیمه شبها
شخصیتى آنچنان بزرگ بود که در میان بزرگان و رهبران جهان و تاریخ، به جز انبیا و اولیاى معصومین(علیهمالسّلام)، به دشوارى مىتوان کسى را با این ابعاد و این خصوصیات تصور کرد.
آن بزرگوار، قوّت ایمان را با عمل صالح، و ارادهى پولادین را با همت بلند، و شجاعت اخلاقى را با حزم و حکمت، و صراحت لهجه و بیان را با صدق و متانت، و صفاى معنوى و روحانى را با هوشمندى و کیاست، و تقوا و ورع را با سرعت و قاطعیت، و ابهت و صلابت رهبرى را با رقت و عطوفت و خلاصه بسى خصال نفیس و کمیاب را که مجموعهى آن در قرنها و قرنها بندرت ممکن است در انسان بزرگى جمع شود، همه و همه را با هم داشت. الحق شخصیت آن عزیز یگانه، شخصیتى دستنیافتنى، و جایگاه والاى انسانى او، جایگاهى دور از تصور و اساطیرگونه بود.
او، رهبر و پدر و معلم و مراد و محبوب ملت ایران و امید روشن همهى مستضعفان جهان و بخصوص مسلمانان بود. او، عبد صالح و بندهى خاضع خدا و نیایشگر گریان نیمهشبها و روح بزرگ زمان ما بود. او، الگوى کامل یک مسلمان و نمونهى بارز یک رهبر اسلامى بود. او، به اسلام عزت بخشید و پرچم قرآن را در جهان به اهتزاز درآورد. او، ملت ایران را از اسارت بیگانگان نجات داد و به آنان غرور و شخصیت و خودباورى بخشید. و او، صلاى استقلال و آزادگى را در سراسر جهان سرداد و امید را در دلهاى ملل تحت ستم جهان زنده کرد. و او، در عصرى که همهى دستهاى قدرتمند سیاسى براى منزوى کردن دین و معنویت و ارزشهاى اخلاقى تلاش مىکردند، نظامى بر اساس دین و معنویت و ارزشهاى اخلاقى پدید آورد و دولت و سیاستى اسلامى بنیان نهاد. و او، جمهورى اسلامى را ده سال در میان طوفانهاى سهمگین و حوادث سرنوشتساز، قدرتمندانه اداره و حراست و هدایت کرد و به نقطهیى مطمئن رسانید. ده سال رهبرى او براى مردم و مدیران ما، یادگارى فراموشنشدنى و ذخیرهیى بس گرانبهاست.
فرازی از پیام به ملت شریف ایران در تجلیل از امام امّت 18/3/1368
*فاتح فتح الفتوح
شناخت شخصیت امام خمینی در فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب
*فاتح فتح الفتوح
در پیامى به مناسبت یکى از فتوحات ارزندهى شما در جبهه فرمودند: فتحالفتوح، عبارت از ساختن اینگونه انسانها و جوانهاست. در حقیقت، فاتح این فتحالفتوح، خود او بود. او بود که این انسانها را ساخت. او بود که این فضا را مهیا کرد. او بود که مسیر را به وجود آورد. او بود که ارزشهاى اسلامى را بعد از انزوا و خمول، دوباره احیا کرد. میراث او، همین ارزشها و همین جمهورى اسلامى است. هر کدام از ما در هر مسؤولیتى که هستیم، عشق و محبت وافرمان را به آن عزیز، باید در حفظ و تداوم ارزشها و نظام جمهورى اسلامى مجسم کنیم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت گروهی از فرماندهان و اعضای سپاه 17/3/1368
شخصیتی عظیم با جامع صفات
شناخت شخصیت امام خمینی در فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب
شخصیتی عظیم با جامع صفات
شخصیت عظیم رهبر کبیر و امام عزیز ما، حقاً و انصافاً پس از پیامبران خدا و اولیاى معصومین، با هیچ شخصیت دیگرى قابل مقایسه نبود. او ودیعهى خدا در دست ما، حجت خدا بر ما، و نشانهى عظمت الهى بود. وقتى انسان او را مىدید، عظمت بزرگان دین را باور مىکرد. ما نمىتوانیم عظمت پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، سیّدالشّهداء(ع)، امام صادق(ع) و بقیهى اولیا را حتّى درست تصور کنیم؛ ذهن ما کوچکتر از آن است که بتواند عظمت شخصیت آن بزرگمردان را در خود بگنجاند و تصور کند؛ اما وقتى انسان مىدید شخصیتى با عظمت امام عزیزمان و با آن همه ابعاد گوناگون: ایمان قوى، عقل کامل، داراى حکمت، هوشمندى، صبر و حلم و متانت، صدق و صفا، زهد و بىاعتنایى به زخارف دنیا، تقوا و ورع و خداترسى و عبودیت مخلصانه براى خدا، دستنیافتنى است، و مشاهده مىکرد که همین شخصیت عظیم، چگونه در برابر آن خورشیدهاى فروزان آسمان ولایت، اظهار کوچکى و تواضع و خاکسارى مىکند و خودش را در مقابل آنها ذرهیى به حساب مىآورد، آنوقت انسان مىفهمید که پیامبران و اولیاى معصومین(ع) چهقدر بزرگ بودند.
فرازی بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت گروهی از فرماندهان و اعضای سپاه 17/3/1368
محو در ارادهی الهی و تکلیف شرعی
شناخت شخصیت امام خمینی در فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب
شخصیت استثنایی و ممتاز
خصوصیات امام، استثنایى و ممتاز و بىنظیر است و هرچه در ابعاد شخصیت ایشان تأمل کنیم، این استثنا و امتیاز را بهتر و بیشتر مىیابیم. حال که این داغ بزرگ، دلهاى ما را گداخته است و غم سنگینى قلبهاى ما را مىفشارد، خلأ وجود او را بیشتر احساس مىکنیم….
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت نخست وزیر و هیئت وزیران 16/3/1368
*محو در ارادهی الهی و تکلیف شرعی
شخصیت امام تا حد بسیار زیادى به اهمیت و عظمت آرمانهاى او مربوط مىشد. او با همت بلندى که داشت، هدفهاى بسیار عظیمى را انتخاب مىکرد. تصور این هدفها، براى آدمهاى معمولى دشوار بود و مىپنداشتند آن هدفهاى والا، دستنیافتنى هستند؛ لیکن همت بلند و ایمان و توکل و خستگىناپذیرى و استعدادهاى فراوان و تواناییهاى اعجابانگیزى که در وجود این مرد بزرگ نهفته بود، به کار مىافتاد و در سمت هدفهاى مورد نظرش پیش مىرفت و ناگهان همه مىدیدند که آن هدفها محقق شدهاند.
نقطهى اساسى کار او، این بود که در ارادهى الهى و تکلیف شرعى محو مىشد. هیچ چیز برایش غیر از انجام تکلیف، مطرح نبود. واقعاً او مصداق ایمان و عمل صالح بود. ایمانش به استحکام کوهها مىمانست و عمل صالحش با خستگىناپذیرىِ باورنکردنى توأم بود. آنچنان در تداوم عمل صبور و کوشا بود که انسان را دچار حیرت مىکرد. به همین خاطر، هدفهاى بزرگ قابل وصول شد و دست یافتن به قلهها امکانپذیر گردید.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت نخست وزیر و هیئت وزیران 16/3/1368
راه خوشبختی ملت ایران
راه خوشبختی ملت ایران
راه ما - همانطور كه اين مرد بزرگ برايمان ترسيم كرده است - راه استقامت و پيگيرى هدفهاى نظام اسلامى است. طبق درسهاى امام بزرگوارمان و طبق وصيّت او، راه اين ملت همين است. برادران و خواهران عزيز من در سراسر كشور توجّه كنند كه راه خوشبختى ملت ايران، تمسّك به احكام اسلامى و الهى است. راه خوشبختى ملت ايران، تكيه به خود و تواناييهاو استعدادهاى خود است. راه خوشبختى اين ملت، قطع اميد از قدرتهاى مسلّط جهانى و نيز نترسيدن از آنهاست. نه از آنها اندكى بترسيد و نه به آنها سرِسوزنى اميد بورزيد.
عزيزان من! بزرگترين هديهاى كه انقلاب اسلامى به اين ملت داده است، اين است كه شرِّ حكومتهاى فاسد و وابسته را كه ساليان و ساليان بر اين كشور و ملت و اين مواهب الهى مسلّط شده بودند، از سراسر اين ملت واين كشور كم كرده است. امروز به فضل پروردگار، اداره كنندگانِ كشور، از خود اين مردمند. امروز به همّت و هوشيارى اين ملت، بهترين شكلِ حكومتِ مردمى و دخالت آراء مردم در اين كشور است.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم پنجمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره)14/3/1373
ده کار بزرگ امام(ره)
ده کار بزرگ امام(ره
اولين كار بزرگ او، احياى اسلام بود.
دويست سال است كه دستگاههاى استعمارى سعى كردند تا اسلام به دست فراموشى سپرده شود. يكى از نخستوزيرهاى انگليس در جمع سياستمداران استعمارى دنيا اعلام كرده بود كه ما بايد اسلام را در كشورهاى اسلامى منزوى كنيم! قبل و بعد از آن نيز پولهاى گزافى خرج شد تا اسلام در درجهى اول از صحنهى زندگى، و در درجهى دوم از ذهن و عمل فردى انسانها خارج شود؛ چون مىدانستند اين دين، بزرگترين مانع در راه چپاول قدرتهاى بزرگ و استكبارى است. امام ما اسلام را دوباره زنده كرد و به ذهن و عمل انسانها و صحنهى سياسى جهان برگرداند.
دومين كار بزرگ او، اعادهى روح عزت به مسلمين بود.
اينگونه نبود كه اسلام صرفاً در بحثها و تحليلها و دانشگاهها و صحن جامعه و زندگى مردم مطرح شود؛ بلكه بر اثر نهضت امام ما، مسلمانها در همه جاى عالم احساس عزت كردند.
يك نفر مسلمان از كشورى بزرگ كه مسلمين در آن در اقليت قرار دارند، به من مىگفت: قبل از انقلاب اسلامى، مسلمان بودن خود را هرگز اظهار نمىكرديم. طبق فرهنگ آن كشور، همه اسم محلى داشتند، و هرچند خانوادههاى مسلمان روى بچههاى خود اسم اسلامى مىگذاشتند، اما جرأت نمىكردند آن اسم را اظهار كنند و از بيان آن خجالت مىكشيدند! اما بعد از انقلاب شما، مردم ما با افتخار اسم اسلامى خود را مىگويند، و اگر از آنها بپرسند كه شما چه كسى هستيد، اول آن اسم اسلامى را با افتخار بر زبان مىآورند.
بنابراين، با كار بزرگى كه امام(رحمت الله علیه) انجام داد، مسلمانها در همه جاى دنيا احساس عزت مىكنند و به مسلمانى و اسلام خود مىبالند.
سومين كار بزرگ او اين بود كه به مسلمانها احساس درك امت اسلامى داد.
قبل از اين، مسلمانها در هر جاى دنيا كه بودند، چيزى به نام امت اسلامى برايشان مطرح نبود و يا اصلاً جدى تلقى نمىشد. امروز همهى مسلمانها در اقصاى آسيا تا قلب آفريقا و تمام خاورميانه و در اروپا و امريكا، احساس مىكنند كه جزو يك جامعهى جهانىِ بزرگ به نام امت اسلامى هستند. امام احساس شعور نسبت به امت اسلامى را ايجاد كرد، كه بزرگترين حربه براى دفاع از جوامع اسلامى در مقابل استكبار است.
چهارمين كار بزرگ او، ازالهى يكى از مرتجعترين و پليدترين و وابستهترين رژيمهاى منطقه و جهان بود.
ازالهى حكومت پادشاهى در ايران، يكى از بزرگترين كارهايى بود كه كسى مىتوانست آن را تصور كند. ايران مهمترين دژ استعمار در منطقهى خليجفارس و خاورميانه بود. اين دژ، به دست امام ما در هم فرو ريخته شد.
كار پنجم او، ايجاد حكومتى بر مبناى اسلام بود؛
چيزى كه به ذهن مسلمانها و غيرمسلمانها خطور نمىكرد، و خواب خوشى بود كه مسلمانهاى سادهلوح هم هرگز آن را با خود تصور نمىكردند و نمىديدند. امام(رحمت الله علیه) در حد يك معجزه، به اين خيال افسانهآميز لباس واقعيت پوشاند.
كار ششم او، ايجاد نهضت اسلامى در عالم بود.
قبل از انقلاب اسلامى، در بسيارى از كشورها و از جمله كشورهاى اسلامى، گروهها و جوانها و ناراضيها و آزادىطلبها، با ايدئولوژيهاى چپ وارد ميدان مىشدند؛ اما بعد از انقلاب اسلامى، پايه و مبناى حركتها و نهضتهاى آزاديبخش، اسلام شد. امروز در هر نقطهيى از دنياى وسيع اسلام كه جمعيت يا گروهى به انگيزهى آزاديخواهى و ضديت با استكبار حركت مىكنند، مبنا و قاعدهى كار و اميد و ركنشان، تفكر اسلامى است.
هفتمين كار بزرگ او، نگرشى جديد در فقه شيعه بود.
فقاهت ما پايههاى بسيار مستحكمى داشته و دارد. فقاهت شيعه، يكى از محكمترين فقاهتها و متكى به قواعد و اصول و مبانى بسيار مستحكمى است. امام عزيزمان اين فقه مستحكم را در گسترهيى وسيع و با نگرشى جهانى و حكومتى مورد توجه قرار داد و ابعادى از فقه را براى ما روشن كرد كه قبل از آن روشن نبود.
كار هشتم او، ابطال باورهاى غلط در باب اخلاق فردى حكام بود.
در دنيا پذيرفته شده است كه كسانى كه در رأس اجتماعات قرار مىگيرند، اخلاق فردىِ خاصى داشته باشند! تكبر ورزيدن، برخوردار بودن از زندگى راحت و مسرفانه، تجملگرايى، خودرأيى و خودخواهى و امثال اينها، چيزهايى است كه مردم دنيا قبول كردند كه كسانى كه در رأس حكومتها قرار مىگيرند، اين اخلاق را داشته باشند. حتّى در كشورهاى انقلابى، انقلابيونى كه تا ديروز زير چادرها زندگى مىكردند و در دخمهها مخفى مىشدند، به مجرد اينكه به حكومت مىرسند، وضع زندگيشان عوض مىشود و اخلاق حكومتيشان تغيير مىكند و همان وضعيتى را به خود مىگيرند كه بقيهى سلاطين و رؤساى عالم داشتند! ما از نزديك چنين چيزى را ديدهايم؛ براى مردم هم مايهى تعجب نيست.
امام ما اين باور غلط را عوض كرد و نشان داد كه رهبر محبوب و معشوق يك ملت و ديگر مسلمانان عالم، مىتواند زندگى زاهدانهيى داشته باشد و به جاى كاخهاى مجلل، در يك حسينيه از ديداركنندگان پذيرايى كند و با لباس و زبان و اخلاق انبيا با مردم برخورد كند.
اگر دلهاى حكام و زمامداران به نور معرفت و حقيقت روشن شده باشد، تجمل و تشريفات و اسراف و برخورداريهاى زياد و خودرأيى و تكبر و استكبار، جزو لوازم حتمى زمامدارى آنها محسوب نمىشود. از معجزات بزرگ آن بزرگوار اين بود كه هم در زندگى خود و هم در آن دستگاهى كه به وجود آورده بود، نور معرفت و حقيقت تجلى يافته بود.
كار نهم او، احياى روحيهى غرور و خودباورى در ملت ايران بود.
برادران عزيز! حكومتهاى استبدادى و فردى، سالهاى متمادى ملت ما را به صورت ملتى ضعيف و مستضعف و توسرىخور در آورده بودند؛ ملتى كه از استعداد جوشان و خصلتهاى جمعىِ فوقالعاده ممتاز برخوردار است و در طول تاريخ بعد از اسلام، اينهمه افتخارات علمى و سياسى دارد.
قدرتهاى خارجى - مدتى انگليسيها و مدتى هم روسها و ديگر دولتهاى اروپايى، و پس از آن امريكاييها - ملت ما را تحقير كرده بودند. ملت ما هم باور كرده بود كه قابليت و لياقت كارهاى بزرگ را ندارد، سازندگى از او بر نمىآيد، ابتكار از او ساخته نيست و ديگران بايد بر او آقايى كنند و به او زور بگويند! بنابراين، روح غرور و افتخار ملى را در ملت ما كشته بودند؛ ولى امام عزيز ما، روح غرور و افتخار ملى را در ملت ايران بيدار و زنده كردند.
در همان حال كه ملت ما از احساسات و نخوتهاى بيجاى ناسيوناليستى - كه استكبار عامل آن، و رژيم منحوس پهلوى مروجش بود - مبرا هستند، اما احساس عزت و قدرت مىكنند. امروز ملت ما از دست به دست هم دادن و توطئهى مشترك شرق و غرب و ارتجاع نمىترسند و احساس ضعف هم نمىكنند. جوانهاى ما احساس مىكنند كه خودشان مىتوانند كشورشان را بسازند. مردم ما احساس مىكنند كه قدرت و توان آن را دارند كه در مقابل تحميلها و زورگوييهاى شرق و غرب بايستند. اين روح عزت و خودباورى و غرور ملى و افتخارات حقيقى و اصيل را امام(ره) در ملت ما زنده كرد.
و بالاخره دهمين كار بزرگ او، اثبات اين نكته بود كه «نه شرقى و نه غربى»، يك اصل عملى و ممكن است.
ديگران خيال مىكردند كه يا بايد به شرق متكى بود و يا به غرب، يا بايد نان اين قدرت را خورد و ستايشش كرد و يا آن قدرت را ! فكر نمىكردند كه يك ملت بتواند هم به شرق و هم به غرب «نه» بگويد و بايستد و بماند و خود را روزبهروز ريشهدارتر كند؛ اما امام(ره) اين نكته را ثابت كرد.
فرازی از خطبههای نماز جمعه 23/4/1368
ماندگار و ماندگاري
ماندگار و ماندگاري
امام خميني هدفها، آرمانها و هر آنچه را كه مي بايست ابلاغ كند، گفته بود و در عمل نيز تمامهستي اش را براي تحقق همان هدفها بكار گرفته بود . اينك در آستانه نيمه خرداد سال 1368 خود را آماده ملاقات مقامي مي كرد كه تمام عمرش را براي جلب رضاي او صرف كرده و قامتش جز در برابر او خم نشده بود. سروده هاي عارفانه اش همه حاكي از درد و عطش فراق است و در حسر ت پيوستن به وصال محبوب. لحظه شكوهمند براي او، و جانكاه و تحمل ناپذير براي پيروانش، فرا مي رسيد: (… با دلي آرام و قلبي مطمئن و روحي شاد و ضميري اميدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوي جايگاه ابدي سفر مي كنم و به دعاي خير شما احتياج مبرم دارم و از خداي رحمن و رحيم مي خواهم كه عذرم را در كوتاهي خدمت و قصور و تقصير بپذيرد …)
ساعت 22 و 20دقيقه بعداز ظهر روز شنبه سيزدهم خرداد ماه سال 1368 لحظه وصال بود . قلبي از كار ايستاد كه ميليونها قلب را به نور خدا و معنويت احياء كرده بود.
در آخرين شب زندگي و در حالي كه چند عمل جراحي سخت و طولاني در 87 سالگي تحمل كرده بود و در حاليكه چندين سرم به دستهاي مباركش وصل بود«نافله شب»مي خواند و قرآن تلاوت مي كرد . در ساعات آخر طمانينه و آرامشي ملكوتي داشت و مرتبا شهادت به وحدانيت خدا و رسالت پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را زمزمه مي كرد و با چنين حالتي بود كه روحش به ملكوت اعلي پرواز كرد .
پيروزي ماندگار
پيروزي ماندگار
فرياد خميني كبير كه از نهان جان انسانها بر مي آمد، موجب شد تا انقلابي شكل بگيرد كه با ايدئولوژي خرد ورزانه اش كه مبتني بر زيباترين انديشه هاي اسلامي بود مسير سعادت و تكامل بشريت را هموار تر كند و اين گونه شد كه پيروزي ماندگاري درجهان شكل گرفت، كه روز به روز موجبات نابودي قدرتهاي ديرپا و تا دندان مسلح را فراهم و زلزله اي را در نظام دو قطبي جهان بوجود آورد.
صاحبنظران شكل گيري انقلاب اسلامي ايران كه مبتني بر اراده ملت و با پرچمداري روحانيت بوجود آمده بود را بعنوان يك انقلاب ديني تمام عيار كه قابليت تاثيرگذاري مستقيم بر تمام معادلات جهاني را دارد تعريف كرده بودند و همين نكته باعث شد تا نفس كشيدن براي كمونيسم از يك طرف و كاپيتاليسم از طرف ديگر سخت و سخت تر شود . بدين سان انديشه حذف جمهوري اسلامي به هر قيمت ممكن در دستور كار بلوك شرق و غرب قرار گرفت و نهال تازه روييده شده جمهوري اسلامي با رهبري خميني كبير با جنگ 8 ساله اي روبرو شد كه در آن 58 كشور جهان با حمايت مستقيم از رژيم تا دندان مسلح عراق تلاش كردند تا حيات اين ايدئولوژي نوپا را سلب كنند.