هشت سال دفاع مقدس؛ از آغاز تجاوز تا پذيرش قطعنامه
هشت سال دفاع مقدس؛ از آغاز تجاوز تا پذيرش قطعنامه
عراق از همان ابتداي پيروزي انقلاب، سازماندهي و آموزش كليه اقدامهاي مقدماتي را براي شروع يك تهاجم، آغاز و تمهيدات لازم براي ورود به خاك ايران و اشغال قسمتهايي از آن را مهيا كرده بود. عراق نزديك به دوسال، مشغول كار روي عشاير عرب خوزستان بود كه با ورودش به خاك كشورمان، بتواند به نفع خود و عليه ما آنان را وارد صحنه كرده و امتياز سياسي كسب كند. همزمان با انفجار لولههاي نفت، قطارها و اماكن عمومي، ارتش عراق مشغول جادهسازي در مرزها، ساختن پاسگاهها و پايگاههاي مورد لزوم و برپا كردن استحكامات و كار روي نيروهاي مسلح براي آماده و تكميل نجهيزات جنگي خود بود و در طرف مقابل، وضعيت نيروهاي خودي نيز قابل توضيح است.
درباره سازمان و توان رزمي ارتش جمهوري اسلامي ايران، ميتوان گفت كه پس از قطع وابستگيهايي كه تا عمق استخوان ارتش طاغوت نفوذ كرده بود و نيز تصفيه امراي خائن و سرسپرده آن، نوعي از هم گسيختگي در مجموعه اين تشكيلات به وجود آمد. و از طرفي شرايط خاص ابتداي انقلاب سبب شده كه مرحله دگرگوني و عبور ارتش از دوران انتقال، از ارتش شاه به ارتش اسلام آنچنان كه بايد، نگرفته و كار بكندي پيش رود. بعدها با حذف بيصدر، زماني كه حاكميت خط امام بر ارتش امكانپذير شد، ديديم كه به چند نحو تحولات در ارتش آغاز گشت.
از طرفي ديگر، سپاه نيز به طور دائم درگير با ضدانقلاب بود و فرصت نفس كشيدن براي برپايي يك تشكيلات سازماني كه بتواند جلو تهاجمي نظير حمله عراق را بگيرد، پيدا نكرده بود و همچنين برخي خطوط حاكم بر كشور (گروههاي ليبرال) برخوردشان با سپاه طوري بود كه بيشتر به فكر تضعيف و مسخ هويت آن بودند.
وضع بسيج مبهم بود و با وجودي كه خود سپاه، تشكيلات اوليه بسيج را سازماندهي كرده بود، تا مدتها اين كشمكش وجود داشت كه بسيج به سپاه وابسته باشد يا نه؟ در هر گوشهاي، نيرويي آموزش بسيج را بدون سازمان و تشكيلات مناسبي به عهده داشت. اما بعدها با تلاش فراوان سپاه و همت بعضي عناصر خط امام، بسيج زير نظر سپاه قرار گرفت.
با اين مقدمات، ارتش آماده و مجهز عراق، تهاجم خودش را به سراسر مرز ايران آغاز كرد و طبيعي بود كه در مراحل ابتدايي، موفق شود پيروزيهايي را كسب و مناطق وسيعي از خاك جمهوري اسلامي را به اشغال خود درآورد.
درگيريهايي عراق در تاريخ 14/6/1359 در غرب شروع شد،اما در 31 شهريورماه سال 1359 جنگ از سوي عراق رسماَ آغاز گرديد.
علرغم ضعف بسيار در تشكيلات نظامي كشور، مردم، با حضور گسترده و روحيهاي قوي و انقلابي خود، ماشين جنگي عراق را مجبور كرد تا پيشروي خود را متوقف كند و در همان اوايل جنگ، زمينگير شود و حتي از بعضي مناطق هم عقبنشيني نمايد. جنگ نيروي ايمان با تانك و زرهپوش بود كه در واقع همچنين، عامل اصلي توقف عراق محسوب ميشد. در اين رابطه، حماسه مقاومت در خرمشهر كه حدود يك ماه به طول انجاميد، قابل ذكر است. در ادامه جنگ شيوه برخورد با دشمن متجاوز متفاوت بود و در صحنه رزم، اشكال مختلفي آزمايش شد و سرانجام موقعيت جنگ چريكي و نامنظم كه متكي به نيروي مردمي و افراد مومن بود، نشان داد كه جنگ كلاسيك در برابر ارتش قوي و كلاسيك، كارايي ندارد. در نتيجه، مقطع اول، به اين صورت و با انجام عملياتهاي محدود موفقيتآميز كه ضمن كسب تجربه، زمينه پيشرفتهاي بعدي را فراهم كرده بود، گذشت.
آزادسازي مناطق اشغالي
همانطور كه گفته شد، نيروي تعيين كننده در مقطع اول جنگ، نيروهاي مردمي بسيج و سپاه بودند، مقابله نيروهاي مردمي با تهاجم عراق و كسب تجربه از يك طرف و از طرف ديگر، به وجود آمدن تغييراتي اساسي در ارتش جمهوري اسلامي و محدود شدن دست عناصري چون «مدني»ها و «بنيصدر»ها از جنگ، جبهههاي جنگ را دستخوش تغييراتي اساسي نمود.
نزديكي ارتش و سپاه و توجه بيشتر مسؤولان نظام، جنگ ابعاد وسيعتري يافت كه آغاز در لبيك به پيام رهبر كبير انقلاب، در عمليات «ثامنالائمه» متجلي گشت.
عمليات ثامنالائمه (در تاريخ 5/7/60) كه با هدف شكستن حصر آبادان همراه بود، آغازي بود براي وسعت بخشيدن به جنگ، در راستاي بيرون راندن متجاوزين از خاك جمهوري اسلامي، پيروزي رزمندگان در عمليات ثامنالائمه، از يك طرف موجب تقويت روحيه نيروهاي خودي بود و از طرفي براي ارتش، مانند شوكي بود كه تا آن زمان، انتظار چنين برخوردهايي را از مردم تازه انقلاب كرده نداشت. تا جايي كه ابهام پيرامون آينده جنگ، آنان را به تقاضاي صلح و پايان جنگ ترغيب كرد. اما مسؤولان نظام جمهوري اسلامي، با موضعي قاطع در برابر هياتهاي صلح، اعلام كردند كه ما سرنوشت جنگ را در ميدان جنگ تعيين ميكنيم. عمليات ثامنالائمه نشان داد كه ما ميتوانيم عمليات گسترده و موفق انجام دهيم. بنابراين استراتژي مشخصي براي جنگ تعيين شد كه هدف آن، سقوط صدام يا پذيرش شرايط عادلانه، انساني و اسلامي ما از طرف عراق و حاميانش بود.
بر اين اساس، طراحيهاي انجام شد و بر مبناي آنها عملياتهاي وسيع و موفقي چون «طريقالقدس» (در تاريخ 10/2/61) انجام شد و در چندماه، عليرغم وسعت عملياتها، رزمندگان اسلام موفق شدند مناطق وسيعي از سرزمينهاي اشغالي، از جمله «بستان» و «خرمشهر» را باز پس گرفته و تلفات زيادي را بر ارتش عراق وارد سازند.
ورود به خاك عراق
پس از پايان عمليات بيتالمقدس و انهدام وسيع نيروهاي عراق، رژيم صدام در يك هماهنگي و همفكري نزديك با امريكا، طرح جديدي را در دستور كار قرار داد و آن، مظلومنمايي به جاي رجزخواني در تبليغات بود. عقبنشيني از برخي مناطق غرب و استقرار در خطوط پدافندي نزديك مرز خويش، از جمله اقدامهاي صدام براي جلوگيري از تلفات بيشتر بود. همزمان با اين اقدامها و در تكميل آن، امريكا توسط اسرائيل، درصدد سركوب مسلمانان جنوب لبنان و فلسطينان برآمد. البته ما هم تا مدتي در دام طرح هماهنگي امريكا به اسرائيل و رژيم بعثي عراق افتاديم. و از دامه جنگ غلفت ورزيديم و به وقايع لبنان مشغول شديم، ولي هشدار حضرت امام (ره)، جو كاذبي را كه باري خود ساخته بوديم، شكست.
ادامه جنگ، مستلزم ورود خاك دشمن بود. گذشته از مرزهاي بينالمللي و ورود به خاك دشمن، پس از دفع تجاوز، امري بود كه از نظر اعتقادي براي رزمندگان اسلام، ابهامي در بر نداشت؛ زيرا كه عقبنشيني سراسري دشمن، در پي شكستهاي سنگيني كه متحمل شده بودند به منظور معطل كردن ايران، ايجاد شرايط نه صلح و نه جنگ و حاكم ساختن وضعيت فرسايشي در جنگ صورت گرفت.
لازمه حفظ و گسترش ابتكار عمل و برخورداري از روحيه تهاجمي براي اعاده حقوق جمهوري اسلام، شرايطي بود كه اواسط جنگ و ورود به خاك عراق را امكانپذير ميكرد، لذا دلايل زير براي ورود به خاك عراق مطرح بود:
1- كشورهاي مرتجع منطقه، موقعيت را مغتنم شمرده، طي نامههايي كه با مسؤولان جمهوري اسلامي رد و بدل كردند، در عمل حقه جمهوري اسلامي را ناديده گرفته، نسبت به موقعيت مرز ايران، از خود بياعتنايي نشان ميدادند. ورود به خاك عراق، كه در حقيقت با هدف پايان دادن به اين گونه برخوردها بود.
2- تنبيه صدام به عنوان متجاوز
3- تبيين استراتژي «راه قدس از كربلا ميگذرد» توسط حضرت امام خميني (ره)، با اينكه سير ادامه جنگ از طرف جمهوري اسلامي، با قدرت پيگيري و عمليات رمضان در شرق بصره آغازگر آن بود. در اين فاصله، عراق كه پس از شكست خرمشهر، اقدام به عقبنشيني كرده بود، موفق شد با استقرار در مواضع مستحكم، موانع و استحكامات شديدي را ايجاد و خود را براي دفاع در برابر حملههاي رزمندگان اسلام آماده كند و در اين راستا، وجود كارشناسان خارجي و امكانات ناشي از كمكهاي كشورهاي منطقه، و …، تاثير فراواني در تقويت ارتش عراق داشت. نيروهاي خودي در عمليات رمضان، عليرغم وارد ساختن تلفات سنگين به ارتش دشمن موفق نشدند كه زمين قابل توجهي را تصرف نمايند، چرا كه ارتش عراق با كاربرد شيوههاي جديد، وضعيت متفاوتي را نسبت به قبل ايجاد كرده بود.
عمليات رمضان تجارب جديدي را براي رزمندگان اسلام در پي داشت. از اين پس به دليل لزوم گسترش توان رزمي و كسب آمادگيهاي لازم به منظور ادامه جنگ تا كسب نتايج قطعي از سوي جمهوري اسلامي، زمان مناسب و فرصت كافي مورد نياز بود. در عين حال، براي جلوگيري از ركود عملياتهاي محدودي پيشبيني شد؛ كه عبارت بودند از:
مسلم بن عقيل (9/8/61) در محور سومار،
محرم (10/11/61) در غرب عين خوش،
والفجر مقدماتي و 1 (11/11/61 و 22/1/62) در محور چزابه و فكه،
والفجر 2 ( 29/4/62) در محور حاج عمران
والفجر 3 (14/5/62) در محور مهران
والفجر 4 (28/7/62) در محور پنجوين،
والفجر 5 (27/11/62) در محور پنجوين،
والفجر 6 (2/12/62) در محور دهلران و مهران.
در پي اين عمليات ها پيروزي هاي ارزشمندي، چه در تصرف مناطقي از خاك دشمن (والفجر 2و4)، چه در آزادسازي مناطقي از خاك جمهوري اسلامي (از جمله والفجر 3 كه منجر به آزادسازي مهران شد) و چه در وارد ساختن تلفات بر پيكر ارتش عراق، به دست آمد. پس از آن از سوي سپاه طرح انجام عمليات در هورالهويزه آماده شد و تحت عنوان عمليات «خيبر» انجام گرديد. در نتيجه اين عمليات، علاوه بر وارد آوردن تلفات زياد بر عراق، جزاير «مجنون» كه از اهميت سياسي، نظامي، اقتصادي برخوردار بود، به تصرف رزمندگان اسلامي درآمد. اهميت عمليات «خيبر»، با توجه به تاثيري كه در ابعاد خارجي داشت، بيش از پيش جلوه كرد.
پس از اين عمليات، فشار اقتصادي و تحريم فروش سلاح به ايران آغاز شد. در مقطع ياد شده، تلاش جديد غرب، بعدي تازه به جنگ بخشيد. بدين معنا كه پس از عيان شدن ناتواني نظامي عراق در مقابل حركتهاي غيرقابل پيشبيني و عمده تاكتيهاي ويژه رزمندگان، استكبار جهاني به منظور ممانعت از به هم خوردن معامله نظامي حاكم بر جنگ، اقدام به تقويت عراق، با تكنولوژي پيشرفته، بويژه نيروي هوايي، نمود. در پي آن، عراق تلاش فزايندهاي را به منظور تحتالشعاع قرار دادن پيروزيهاي نظامي ايران، با دست يازيدن به جنگ نفتكشها در خليجفارس آغاز كرد. سال بعد، رزمندگان اسلام جنگ در هور را دوباره آزمايش و عمليات گسترده بدر را در تاريخ 20/12/63 آغاز كردند. در اين عمليات، عليرغم ناكامي در به دست آوردن اهداف، به انهدام نيروي دشمن قناعت شد و در بعد خارجي، بازتاب فراواني بر جاي گذاشت.
ابعاد و ويژگيهاي عمليات بدر، عراق را به عكسالعملي غير از آنچه تا آن زمان در جنگ مرسوم بود، واداشت. بدينمعنا كه همزمان با عمليات، حملههاي هوايي خود به تهران آغاز كرد. دشمن در واقع هدفي را كه از به راهاندازي جنگ نفتكشها در خليجفارس (از نظر اقتصادي) داشت، با تهاجم به شهرهاي غيرنظامي، دنبال كرد. در مقطع ياد شده، ضمن اينكه در جهه نيز بمبارانهاي وسيع شيميايي به را انداخت، انتقال جنگ را رزم زميني به هوا و مناطق مسكوني، نمايانگر شكل جديد در جنگ بود كه طبعاً در رويارويي با دشمن در ابعاد جديد تدبير مقابله به مثل پرتاب موشك به شهرهاي عراق، انتخاب و انجام شد.
ترسيم دورنماي جنگ شهرها و ساير فشارهاي وارده به جمهورياسلامي، سبب شد حضرت امام (ره) موضعگيري «جنگ جنگ تا رفع فتنه» را اتخاذ نمايند و با بيان جنگ تا آخرين خانه و آخرين نفر، استراتژي ادامه نبرد را تبيين كردند.
نيروهاي نظامي بر تدابير جديد، مستلزم به طراحي و اجراي عملياتهاي نظامي شدند. در اين رابطه، به دليل شرايط و ويژگيهاي خاص جنگ، لازم بود تغييراتي در روند جنگ، در بعد پشتيباني سازمان رزم، ايجاد شود، تا به دست آمدن شرايط لازم امكان غلبه بر دشمن فراهم آيد. به دست آوردن اين شرايط، مستلزم زمان بود، لذا بار ديگر انجام عمليات محدود در دستور قرار گرفت. و ظرف چندماه از سال 1364 (پس از عمليات بدر) عملياتهاي متعددي انجام شد.
انجام عمليات محدود كه از يك طرف جذب نيروهاي مردمي و افزايش تجارب يگانهاي عمل كننده را در برداشت، اين فرصت را به فرماندهان داد تا مقدمات عمليات مهم و اساسي خود را با اين پوشش انجام و براي تصرف «فاو» آماده شوند. منطقه عملياتي فاو، به دليل موقعيت جغرافيايي آن، اهميت ويژهاي داشت. تسلط بر شمال خليجفارس، هم مرزي با كشور كويت و وجود منابع و تاسيسات نفتي مهم، از جمله اين موارد است.
انجام عمليات والفجر 8 (20/11/64) و پيروزي در تصرف فاو، در واقع نتيجه يك سري ابتكارها و تدابيري بود كه همواره با جايگزين كردن پارامترهايي چون انتخاب نوع زمين، استفاده از اصل غافلگيري و … به مشكلات و كمبودها فايق آمده و سرانجام پيروزي عظيمي را با حداقل امكانات و در برابر ارتش بمراتب قويتر و مجهزتر به دست آورد و عليرغم تلاش ديوانهوار دشمن در بازپسگيري آن، رزمندگان آن را حفظ نموده شديدترين ضربات را به پيكر دشمن وارد ساختند، تا جايي كه در اين زمينه تعبيري چون شكستهشدن كمر ارتش عراق شنيده ميشد. اعتراف بعدي دشمن به بيش از 52 هزار كشته عراقي در اين عمليات، مبين اهميت اين پيروزي است. عمليات والفجر 8 بار ديگر صحنه نبرد را به نفع جمهوري اسلامي تغيير داد و در واقع آغازي شد براي دور جديد برتري نسبي خودي در جنگ، كه طبعاً دشمنان دچار هراس شده، جمهوري اسلامي ايران را افزايش حملهها به مراكز اقتصادي، بخصوص جزاير نفتي از جمله خارك، و توطئههاي كاهش قيمت نفت، بيشتر در فشار قرار دارند. ارتش عراق كه قادر نبود فاو را باز پس گيرد، با اتخاذ استراتژيهاي دفاع متحرك، دست به تعرضاتي هر چند ضعيف زد كه نقطه اوج اين تحركات، تصرف شهر مهران بود.
رزمندگان اسلام با جدي گرفتن تحركات دشمن، به مقابله برخاستند. در اين ميان، عمق جلوگيري از اين پيشروي، مناطق مذكور دوباره بازپس گرفته شد و عملياتهايي چون كربلاي 1 (9/4/65) – كه منجر به آزادسازي شهر مهران شد- و كربلاي 2 (9/6/65)- در منطقه حاج عمران- انجام گرفت بار ديگر امكان تركتازي از دشمن سلب شد و رزمندگان دوباره ابتكار عمل را در دست گرفتند.
در ادامه كاربرد ابتكارها و نوآوريها در جنگ، از جمله انهدام تاسيسات نفتي «الاميه» در مركز خليجفارس طي عمليات كربلاي 3، بار ديگر در سال 1365 جمهوري اسلامي عامل جديدي را وارد صحنه نبرد كرد كه رژيم عراق را درگير معضل تازهاي ساخت. جنگ نامنظم در عمق خاج عراق- در جبهههاي غرب و شمال غرب- به عنوان يك حركت جديد، جنگ را وارد ابعادي فراتر از گذشته كرد و جمهوري اسلامي را به طور مستقيم در معادلات داخلي عراق دخيل كرد. اتحاديه ميهني كردستان عراق كه بخش وسيعي از منطقه كردنشين شمال عراق را تحت نفوذ و تسلط دارد، پس از نااميد شدن از مذاكره با صدام، دوباره سياستي قهرآميز عليه رژيم عراق اتخاذ كرد و تمايل زيادي براي نزديكي بيشتر با جمهوري اسلامي ايران نشان داد. از طرفي، سپاه پاسداران، با تشكيل قرارگاه «رمضان» به برنامهريزي حركت نامنظم در داخل عراق پرداخته بودند و همكاري اين اتحاديه، ميتوانست در راستاي حركت قرارگاه رمضان مفيد و موثر باشد. كوهستانها و تاسيسات نفتي كركوك، ميدان اين آزمايش و آغاز اين حركت بود كه در قالب عمليات فتح 1 شكل گرفت و نتيجهاي بسيار مثبت داشت. از يك سو، قابليت، كارآيي و شجاعت نيروهاي نامنظم سپاه از سوي ديگر، توانايي و ميزان كارآيي اتحاديه، در اين همكاري مشخص شد.
در عمليات فتح 1 كه با مقدماتي بس دشوار توام بود، رزمندگان موفق شدند ضمن انتقال سلاحهايي چون خمپاره و ميني كاتيوشا به عمق مواضع دشمن، تاسيسات و مراكز مهم كركوك را از نزديك زير گلوله گرفته و خسارتهاي قابل توجهي به رژيم بعثي وارد كردند. دشمن تصور ميكرد اين حركت از سوي هواپيماهاي جمهوري اسلامي انجام گرفته و حضور چنين نيرويي در عميق خاك خود را تصور نميكرد.
به هر حال عمليات فتح 1 و پيروزي آن، مقدمهاي بر عمليات ديگر والفجر در عمق خاك دشمن شد و سرانجام تهديد جدي دشمن از اين ناحيه. در خلال حركتهاي محدود، طراحي عمليات اصلي، بعد از والفجر 8 آغاز شده بود و اين بار حركتي گسترده در منطقه «ابوالخصيب» و «شلمچه» در دستور كار قرار گرفت. پس از نزديك به هشتماه تلاش بيوقفه در كسب شرايط و آمادگي لازم، عمليات كربلاي 4 (3/10/65) با عبور از اروندرود به اجرا درآمد. اين عمليات در جنوب خرمشهر و با اهدافي چون ابوالخصيب انجام گرفت؛ اما به دليل وجود مشكلات عديده و همچنين هوشياري دشمن، نيروهاي اسلام موفق به حفظ مناطق متفرقه نشده، بناچار پس از انهدام دشمن، به مواضع اوليه بازگشتند.
انجام عمليات كربلاي 5 در محور شلمچه كه در تاريخ (19/10/65) پانزده روز پس از عمليات كربلاي 4، آغاز شد، تا اندازهاي زيادي انتظارات مردم را برآورده كرد؛ زيرا اين عمليات با بيش از پانزده شبانهروز درگيري مداوم، مقاومت و جنگندگي نيروهاي اسلام در شرايط بسيار مشكل منطقه و در هم پيچيده شدن دژهاي مستحكم- و به رغم خودآنان غير قابل نفوذ- دشمن، يكي از بزرگترين نبردهاي تمام دوران جنگ تحميلي محسوب ميشود. اما بيشتر از انعكاس داخلي، اهميت مطلب در نزد كارشناسان و تحليلگران نظامي، بازگو كننده عظمت كاري است كه در كربلاي 5 و منطقه شلمچه انجام گرفت. گذشته از نقش اساسي عمليات كربلاي 5 در پيدايش يك امكان جديد، براي اجراي آتش حجيم و در پيدرپي روي شهر بصره- همزمان با جنگ شهرها- تلاش و انهدام قسمت ديگري از ارتش عراق، حتي وسيعتر از عمليات فاو، از جمله دستاوردهاي مهم نظامي كربلاي 5 است. بازتاب عمليات كربلاي 5 در ابعاد خارجي، بسيار گسترده بود.
عراق ميديد كه در مهمترين جبهه، شكستهايي را متحمل شده و رزمندگان اسلام به بصره نزديكتر ميشوند، به جنگ شهرها و حملههاي هوايي خود به مراكز اقتصادي در دريا شدت بخشيد و از ي كطرف كشورهاي منطقه و همينطور ابرقدرتهاي شرق و غرب، در صدد برآمدند مقدمات آتشبس را به منظور جلوگيري از ادامه پيشروي نيروهاي جمهوري اسلامي آماده كنند و از طرف ديگر، اقدام به حضور گستردهتر از پيش در خليجفارس و درگيريهايي به بهانه حمايت از نفتكشها نمودند.
پس از عمليات والفجر 8، بخصوص عمليات اخير در شلمچه (كربلاي 5)، مساله جنگ در دريا، اهميت خاصي پيدا كرد و به دليل آنكه حملهةاي عراق افزايش چشمگيري پيدا كرد، به گونهاي كه سياستمداران نظام را دچار اختلال ميكرد، از اين رو جمهوري اسلامي تصميم گرفت كه با مساله دريا، فعالتر برخورد نمايد، كه به دنبال آن ماموريت مقابله به مثل، به طور جديتر، به نيروي درياي سپاه و ارتش واگذار شد. در اين بين، نيروي درياي نوپاي سپاه، نقش فعالتري را- به دليل دارا بودن ويژگيهاي خاص- برخوردار بود.
پس از اين مقطع كوتاه، به دنبال تصميم امريكا مبني بر اسكورت نفتكشهاي كويتي و اعلام حضور در خليجفارس و نيز نصب پرچم شوروي سابق روي نفتكش كويتي، جنگ خليجفارس شكل حادتري به خود گرفت و عملاً عملياتهاي زميني تحتالشعاع درگيري هاي دريايي قرار گرفت.
مرحله دوم اين مقطع، درگيري تا و تمام نظام با امريكا بود. تا اينكه در تاريخ 2/5/66 پس از ورود امريكا به خليجفارس، كشتي امريكايي «بريجتون» آسيب ديد. پس از حادثه بريجتون، امريكا در صدد تلافي برآمد و نيروهاي ايران درگير شد. اما در ادامه عمليات زميني، بايد گفت كه پس از عمليات كربلاي 5 و انجام حركتهايي در ادامه و تثبيت آن، فرماندهان نظامي دريافتند كه به طور موقت ادامه جنگ به جبهههاي جنوب، نتيجهاي نخواهد داشت، لذا متوجه جبهههاي غرب شدند و البته زمينهةاي آن با انجام عملياتهايي چون فتح و همكاري با گروههاي معارض عراقي، تا حدودي ايجاد شده بود. در نتيجه، يگانهاي سپاه، به غرب منتقل و عمليات كربلاي 10/ (4/2/66) به عنوان اولين حركت، با اهدافي مشخص در محور «مامووت» انجام گرفت.
در همين سال، نيروي بعثي با بهرهگيري از عوامل مزدور مناطق، جبهههاي جديدي را در برابر سپاه اسلام، در نقاط مختلف مرزي گشودند. انجام چند حركت نظامي مشترك توسط عراق و منافقان در جنوب و مهران، همراه با جاسوسي گسترده منافقان و اقدامهاي اين گروهك خبيث به عنوان ستون پنجم دشمن، از ويژگيهاي طرحهاي استكبار در اين دوره است.
عملياتهاي نصر 4 (2/4/66) نصر 8 (24/7/66) و بيتالمدقس 2 (24/10/66) كه بعضاً در اوج سرما و يخبندان انجام ميگرفت، منجر به تصرف شهر مامووت و تسلط بر مناطق مهم و استراتژيك گشت و چشمانداز مناسبي را براي ادامه جنگ در اين محور ايجاد نمود كه البته در ادامه، به دليل موانع طبيعي و بروز مشكلات عديده اين حركت كند شد.
در همين راستا و براي ايجاد گشايش در جبهه مامووت، منطقه حلبچه مورد توجه قرار گرفت، كه طرحي با نام والفجر 10 (22/12/66) به اجرا در آمد. نيروهاي خودي در عمليات 10 عليرغم وجود سرما و يخبندان، با اتخاذ تدابيري مبتني بر كسب تجارب جديد، موفق شدند ضمن تصرف منطقهاي وسيع از خاك عراق، شهرهاي حلبچه «سيدصادق» و «خورمال» را آزاد و شمار زيادي از دشمن را نابود كرده يا به اسارت گرفتند. در اين عمليات، يكي از فجيعترين اقدامها از سوي دشمن بعث عراق انجام شد و آن بمباران وسيع شيميايي شهر حلبچه و اطراف آن بود كه منجر به كشته شدن هزاران نفر از مردم بيگناه حلبچه گرديد.
تعرض عراق- پذيرش قطعنامه
اساساً فرماندهان نظامي به دليل دو هدف اساسي، دست به تغيير استراتژي نظامي و انتقال جنگ از جنوب به غرب زدند؛ يكي داشتن اهدافي مهم در جبهههاي غرب كشور و امكان استفاده از ابتكارهاي جديد و بخصوص به كارگيري نيروهاي معارض عراقي و ديگري جاكن كردن دشمن از جبهههاي جنوب. اقدامها و تحولات پاياني جنگ نشان داد كه ارتش عراق نيز تدابيري براي خود انديشيده و در مواقعي در دام نيروهاي جمهوري اسلامي نيفتاده است. در واقع عراق از جنوب جاكن نشد؛ بلكه ارتش عراق بنا بر تجارب به دست آمده، بخصوص پس از كسب تجربهاي در حركتهاي موسوم به «استراتژي دفاع متحرك» برنامهريزي دراز مدتي را كه پس از والفجر 8 آغاز كرده بود.
با انجام عمليات والفجر 10 از طرف جمهوري اسلامي و اشتغال يگانهاي اصلي ما در آن منطقه، ارتش عراق عليرغم انتظار ما به جاي صرف نيروي خود در حلبچه، مهياي انجام تعرضي در وافر شد كه در نهايت به دليل زيادي، از جمله كمكهاي خارجي و به كارگيري وسيع سلاح شيميايي، منجر به باز پس گيري فاو شد (28/1/67). ارتش عراق با اين حركت موفقيتآميز و با كسب روحيه، براي بدست آوردن ابتكار عمل و به انفعال كشاندن نيروهاي جمهوري اسلامي، به عملياتهاي خود ادامه داد كه از آن جمله در محور شلمچه (4/3/67) دست به پيشروي زد و در فواصل كوتاهي، به منطقه ماووت (21/3/67) و مهران (29/3/67) تعرضاتي كرد.
نيروهاي خودي، به دليل بروز مشكلات متعدد، فاقد حركات كافي در برخورد با دشمن بودند.، و براي كسب حداقل توان، بناچار عقبنشيني از ماووت و حلبچه را در دستور كار خود قرار دادند. تا از تعرضات دشمن و تصرف مجدد خاك جمهوري اسلامي جلوگيري شود. ارتش عراق نيز به تعرضات خود ادامه داد. جزيره مجنون را در تاريخ 4/4/67 گرفت و ارتفاعات شاخشميران و … را نيز تصرف كرد. عراق به اينها اكتفا نكرد؛ بلكه تعرضات خود را وسعت داد و از اين پس، در محورهاي شمال خرمشهر و جنوباهواز، همچنين در دشتعباس، اقدام به پيشروي گستردهاي نمود.
ايجاد روحيهاي تازه در بين مردم، بار ديگر سيل مردم را به جبهه در پي داشت بار ديگر. حضور گسترده مردم و مقاومت آنان، نه تنها مانع از ادامه پيشروي دشمن شد؛ كه او را وادار به عقبنشيني نيز نمود. در عين حال موضوع بمبارانهاي وسيع شيميايي جبهه خودي توسط دشمن بعثي استمرار داشت. امريكا در خليجفارس (ساقط كردن هواپيماي مسافربري ايران و شهادت 290 انسان بيگناه) ابعاد وحشتناكي به خود گرفت. در كنار آن، اخبار ديگري كه جسته و گريخته به دست مسؤولان نظام ميرسيد، ضرورت بازنگري اساسي نسبت به استراتژي ادامه نبرد نظامي را مطرح ساخت. بر همين اساس بود كه سرانجام به دنبال جمعبندي نظرات مسؤولان جمهوري اسلامي ايران، حضرت امام (ره) پذيرش قطعنامه 598 را مبني بر آغاز آتشبس بين ايران و عراق اعلام كرد.
توطئه هماهنگ عراق و ابرقدرتها در ادامه جنگ، عليرغم پذيرش قطعنامه 598 ادامه يافت و اينبار با حركتهاي نظامي منافقان در محور قصر شيرين و اسلامآباد متجلي شد، كه در نهايت برخورد قاطع نيروهاي اسلام، سبب شد تا ضمن انهدام وسيعي از منافقان، نه تنها اين توطئه بشدت سركوب شود؛ بلكه به نيروهاي دشمن تفهيم گردد كه هرگونه ماجراجويي تازه، گرداب جديدي همانند سالهاي آغاز جنگ براي آنان ايجاد خواهد كرد.
سیر تا پیاز دلمه
سیر تا پیاز دلمه
دلمه غذای خوشمزهای است که خوشبختانه فصل و زمان معینی ندارد. این غذا را در تمام فصلها و ماههای سال میتوانید بپزید و نوش جان کنید.
دلمه
برای تهیه و طبخ دلمه باید به نکاتی دقت کنید تا غذای خوشمزهای سر سفره بگذارید.
اولین نکته این که دلمه را میتوانید هم با گوشت و هم بدون گوشت طبخ کنید. اگر گوشت قرمز برای شما یا سایر افراد خانواده ضرر دارد، از ریختن گوشت درون دلمه خودداری کنید. سویا جایگزین مناسبی برای گوشت چرخکرده است و خواص بسیاری هم دارد. حالا که گوشت هم گران شده، تا آنجا که میتوانید از سویا به جای گوشت یا همراه گوشت استفاده کنید. یعنی به جای نیمی از گوشت، سویا بریزید و مطمئن باشید غذای خوشمزه ای خواهید داشت. و اما نکته دوم، یادتان باشد برای تهیه یک دلمه خوشمزه باید شعله گاز را ملایم کنید تا دلمهها باز نشود و درست و حسابی بپزد.
همه ما میدانیم دلمه انواع مختلفی دارد مانند دلمه برگ مو، دلمه فلفل، دلمه بادمجان، دلمه کلم برگ و… اما نکته جالب آن که روش پخت تمام دلمهها یکسان است.
برای تهیه مواد داخل دلمه دو یا سه عدد پیاز را خلالی کرده و داخل روغن سرخ کنید. بعد نوبت گوشت است. همان طور که گفتیم، ریختن گوشت در دلمه الزامی نیست. 250 گرم گوشت چرخکرده داخل پیاز سرخ شده بریزید. مقداری سویا را هم به مدت نیم ساعت درون آب ولرم خیس بدهید سپس آن را درون آبکش بریزید و خوب فشار داده تا آبش گرفته شود. سپس سویا را هم داخل گوشت چرخ کرده ریخته و سرخ کنید.
مقداری رب گوجه فرنگی هم داخل مواد بریزید و زردچوبه را نیز اضافه کرده و بهم بزنید. در صورتی که مایل باشید میتوانید رب گوجه فرنگی داخل گوشت و سویا نریزید. سپس این ظرف را از روی حرارت برداشته و کنار بگذارید.
یک ظرف آب روی حرارت بگذارید و مقدار یک و نیم پیمانه برنج را که از قبل خیس دادهاید داخل آب جوش بریزید. وقتی برنج نیم پز شد آن را درون آبکش ریخته و آن را هم کنار بگذارید.
یادتان باشد برای تهیه یک دلمه خوشمزه باید شعله گاز را ملایم کنید تا دلمهها
باز نشود و درست و حسابی بپزد
حالا نوبت لپه است. مقدار نیم پیمانه لپه را هم که از قبل خیس دادهاید بپزید. وقتی لپه کاملاً پخته شد، آن را نیز داخل آبکش ریخته و بگذارید تا سرد شود. البته ریختن لپه الزامی نیست. میتوانید لپه را از مجموع مواد حذف کنید.
سبزی دلمه را که شامل تره، جعفری، مرزه، ترخون، پیازچه، نعنا و کمی شوید است، خوب پاک کرده و بشویید و بگذارید تا خشک شود. حالا سبزیها را خرد کنید و داخل مواد بریزید. شما میتوانید سبزی دلمه را با گوشت و پیاز کمی تفت دهید و هم میتوانید بدون سرخ کردن، داخل مواد بریزید.
حالا تمام مواد را داخل کاسه بزرگی ریخته و کاملاً مخلوط کنید. نمک و فلفل را هم اضافه کرده و برای طعم دار کردن دلمه مقداری آبلیمو یا آب نارنج را همراه کمی شکر به مواد اضافه کنید.
روش دیگر این است که کمی سرکه و شکر را مخلوط کنید و داخل مواد بریزید و خوب مخلوط نمایید. رب انار هم برای افزودن به این مواد بسیار مناسب است.
ولی اگر دلمه برگ مو دوست داشته باشید باید همین روزها دست به کار شوید و مقداری برگ مو بخرید. اگر هم بخواهید میتوانید دلمه برگ مو را درست کرده بدون این که آن را بپزید، درون فریزر بگذارید تا برای ماه های دیگر مورد استفاده قرار دهید. بقیه دلمهها را هم به همین روش میتوانید تهیه و درون فریزر نگهداری کنید تا هر وقت خواستید آنها را بیرون آورده و بپزید و میل نمایید، اما دلمه تازه خوشمزه تر و پرخاصیت تر است.
دلمه
دلمه برگ مو
همان طور که گفته شد، در فصل بهار که درخت انگور برگهای تازه میدهد، میتوانید از این برگها استفاده کرده و دلمه برگ مو درست کنید اگر شانس داشته باشید و هنوز در خانه خود یا افراد فامیل درخت انگوری باشد، میتوانید این برگها را بچینید.
برگهای مو باید تازه و لطیف باشد همچنین سعی کنید از برگهایی استفاده کنید که پنجه ای نباشد تا وقتی مواد را داخل آنها میریزید، از میان آنها بیرون نزند. اگر از برگهای شور استفاده میکنید، حتماً یک ساعت قبل از تهیه دلمه این برگها را داخل آب سرد قرار دهید تا شوری آنها گرفته شود.
برای تهیه این دلمه کمی روغن داخل قابلمه بریزید و چند برگ مو ته ظرف بچینید و بعد دلمههای پیچیده را داخل ظرف بگذارید. برای تهیه دلمه برگ اگر برگ موها کوچک باشد از دو عدد برگ در کنار هم استفاده کنید. در غیر این صورت یک عدد برگ کافی است. دم برگ موها را حتماً بگیرید. مقداری مایه دلمه را درون برگ بریزید. دقت کنید مایه برگها یک اندازه باشد. حالا اطراف برگ را روی هم بپیچید و محکم کرده و داخل قابلمه بگذارید. وقتی تمام دلمههای برگ مو را چیدید، یک بشقاب روی آنها بگذارید. مقداری آب و نمک داخل قابلمه بریزید و قابلمه را روی حرارت ملایم قرار دهید. دقت کنید آب زیادی نریزید، زیرا باعث باز شدن دلمهها خواهد شد و همچنین مراقب باشید دلمه شما نسوزد.
در پایان طبخ دلمه نباید آبی داخل قابلمه باشد. بجای آب میتوانید از آب گوشت هم استفاده کنید. همچنین میتوانید آب نارنج و شکر یا آبلیمو و شکر هم داخل قابلمه بریزید تا دلمهها خوشمزه تر شود.
برگ شور
اگر میخواهید خودتان برگ شور تهیه کنید. اول برگها را بشویید و بگذارید کاملاً خشک شود سپس دم برگها را بگیرید و آنها را در دسته های ده تایی لوله کرده و داخل یک شیشه تمیز کنار هم بچینید.
حالا یک لیتر آب سرد جوشیده را با چهار قاشق سوپخوری نمک و چهار قاشق سوپخوری سرکه مخلوط کرده و داخل شیشه حاوی برگها بریزید و در شیشه را محکم ببندید. به این صورت برای فصلهای دیگر هم برگ مو خواهید داشت.
دلمه بادمجان
برای تهیه این دلمه، ابتدا بادمجانها را خوب بشویید. سپس با یک چاقوی نوک تیز کلاهک بادمجانها را درآورده و با یک قاشق کوچک داخل آنها را خالی کنید. مراقب باشید بادمجان سوراخ یا پاره نشود و به اندازه یک تا یک و نیم سانتی متر هم گوشت به دیواره بادمجانها بماند. حالا داخل بادمجان را از مایه دلمه پر کنید و کلاهک آن را بگذارید. دلمهها را در ظرفی چیده، آنها را پخته و نوش جان کنید.
دلمه
دلمه فلفل
برای تهیه این دلمه با یک چاقوی تیز سر فلفلها را درآورده و تخمهای داخل آنها را خالی کنید. سپس ظرفی را آب کرده و روی حرارت تند قرار دهید. پس از جوش آمدن آب، فلفلها را داخل آن بیندازید و بگذارید تا یکی دو جوش بزند. حالا فلفلها را داخل آبکش بریزید و بگذارید خنک شود. داخل فلفلها را از مایه پر کرده، سر آنها را بگذارید و در یک قابلمه بپزید. برای تهیه و پخت این دلمه از فلفلهایی به رنگهای سبز، زرد، نارنجی و قرمز استفاده کنید تا ظرف غذای شما زیباتر باشد.
دلمه
دلمه کلم و کاهو
برای تهیه این دلمهها ظرفی را پر از آب کنید و روی حرارت تند قرار دهید. وقتی آب جوش آمد کاهو یا کلمها را که قبلاً برگ برگ کردهاید داخل آب جوش بیندازید و بگذارید یکی دو جوش بزند. بعد آنها را داخل آبکش ریخته و پس از سرد شدن، درونشان مایه دلمه بریزید و بگذارید بپزد. دقت کنید کاهو و کلم زیادی در آب نجوشد و موقع بستن دلمه هم احتیاط کنید پاره نشود. روی این دلمهها را نیز بشقاب بگذارید تا از هم باز نشود.
بعضیها دلمههای دیگری مانند گوجه فرنگی و سیب زمینی هم میپزند که تهیه آنها نیز مانند دلمههای دیگر است اما یادتان باشد از گوجه فرنگی درشت و سفت استفاده کنید و همچنین محتوای درون سیب زمینیهای یک اندازه را خالی کرده و درونشان را از مواد دلمه پر کنید و بپزید. دقت داشته باشید این دلمهها خیلی زود پخته میشود و اگر مراقب نباشید و زیاد بپزد باز شده و خراب خواهد شد؛ مخصوصاً گوجه فرنگی که بسیار لطیف است.
چادر،حجاب برتر_نشانه ملی!
مقام معظم رهبری:
من مىگویم چادر بهترین نوع حجاب است؛ یک نشانه ملى ماست؛ هیچ اشکالى هم ندارد؛ هیچ منافاتى با هیچ نوع تحرکى هم در زن ندارد. اگر واقعاً بناى تحرک و کار اجتماعى و کار سیاسى و کار فکرى باشد، لباس رسمى زن مىتواند چادر باشد و - همانطور که عرض کردم - چادر بهترین نوع حجاب است.70/10/04
مردم ما چادر را انتخاب کردهاند. البته ما هیچ وقت نگفتیم که «حتماً چادر باشد، و غیرچادر نباشد.» گفتیم که «چادر بهتر از حجابهاى دیگر است.» ولى زنان ما مىخواهند حجاب خودشان را حفظ کنند. چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملى ماست. چادر، پیش از آنکه یک حجاب اسلامى باشد، یک حجاب ایرانى است. مال مردم ما و لباس ملى ماست.73/07/20
زن با برداشتن حجاب خود، با عریان کردن آن چیزى که خداى متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را کوچک میکند، خودش را کم ارزش می کند.23/2/91
زن ایرانی راهبه نیست، اما از راهبه پاک تر است و طیبه و طاهر است.سرباز نیست، اما به قدر سرباز میدان جنگ شجاعت دارد و با این که جهاد در میدان های رزم بر او واجب نیست، اما به قدر یک جهادگر در راه خدا تلاش می کند و در تمام صحنه ها حضور دارد. 63/11/07
حجاب و عفاف مخصوص خواهران نیست ای برادران مسلمان! و ای برادران جوان! شما هم مراعات عفاف و حجاب اسلامی را بکنید شما هم با لباس شایسته در محیط کار و در محیط جامعه ظاهر بشوید.59/04/03
حجاب،پرچم هویت زن مسلمان!
تفاوت نقش زن درجامعه ازدیدگاه اسلام و غرب!
غرب باخشکاندن ریشه عفت و غیرت در زنان ومردان با شیبی بسیار تند به سمت نابودی خانواده و جامعه در حال حرکت می باشد .
بی هویتی، سردرگمی و فساد نتایج مستقیم نبود عفت و حیا در سطح جامعه است که به روشنی در میان جوامع غربی قابل مشاهده می باشد .
زنان در چنین جامعه ای باتوجه به نداشتن و ندانستن جایگاه واقعی خود در جامعه دچار سردرگمی هستند .
از طرفی باحفظ حریمها و حرمتها از جامعه طرد خواهند شد و از سوی دیگر با کنار گذاشتن آنها روز به روز بیشتر تبدیل به کالای بازار فساد می شوند و ارزش انسانی شان پایین می آید .
غربی ها با عنوان کردن تساوی مرد و زن نه تنها به زنان لطفی نکرده اند که نقش آنها را در جامعه از بین برده و آنها را به بازیچه، کالای تبلیغی،و گاهاً موجوداتی ضعیف که توان مقابله با نوع برابر( مرد ) را ندارند تبدیل کرده اند
اسلام در مقابل تفکر غربی ،ضمن قائل شدن جایگاه و نقشی متفاوت از مرد برای زن در جامعه و زندگی به همراه فاکتورهای اختصاص از قبیت عفت و حیا و حجاب و … به زناسلامی هویتی مستقل بخشیده است.
فاکتورهای فوق ضمن بیان نوع فعالیت و حضور زن در جامعه ، به جایگاه آن در مقابل مرد و رعایت حقوق زنان نیز اشاره دارند.
رفتار و برخورد مرد با زن در چنین جامعه ای براساس این مشخصه ها تعریف می شود و عبور از آن تجاوز به حریم زن است .
زنی که چارچوب و حقوق و وظایفش در اسلام کاملا مشخص است ضمن دارا بودن یک هویت ، موجودی سربلند و قابل احترام، مفید و حیاتی می باشد.
اسلام نهاد جامعه را که خانواده می باشد بر پایه وجود زن بنا نهاده و این به معنای حضور زن در اصلی ترین بنیادهای اسلامی اجتماعی می باشد.
محجوب از نگاه دیگران باش و محبوب در نگاه خداوند!
اگر دو خط دو طرف عدد قرار بگیرن
عدد را مثبت می کنن
حتی اگر منفی باشد
دو خط که اسمشان قدرمطلق است
چادر من
قدر مطلق من است
چه خوب باشم چه بد
از من انسانی خوب می سازد
یادم باشد قدر مطلق عدد را مثبت جلوه نمی دهد
بلکه عدد را مثبت می کند
.
چادرم این همه عزت و شخصیت را تو به من داده ای
بر سرم باش و عزیزم کن پیش خدا و بندگانش…
#کمپین_من_حجابم_را_دوست_دارم
مقام معظم رهبری:
مسئله حجاب را واقعا مهم می دانم … اهمیت حجاب از جمله در مسئله خانواده خودش را نشان می دهد
.
حجاب هم مانند سایر مسائلی که رهبری بارها و بارها مورد تاکید قرار داده اند مانند مفاسد اقتصادی ، اقتصادی مقاومتی ،تولیدات علمی ، فضای فرهنگی جامعه
در این سالها از سوی دولتمردات مورد بی مهری قرار گرفته است .
توجه بیش از اندازه دولتها به مسائل اقتصادی غفلتی ناخواسته از برخی مسائل دیگکر را بوجود آورده که هرکدام لطمات و صدمات قابل توجهی را به بدنه فرهنگی انقلاب وارد خواهد کرد .
علیرغم تبلیغات و تخریبات بی سابقه دشمن علیه مسئله حجاب و سبک زندگی و پوشش.مسائلی مانند:
عدم حمایت کافی دولتها از تولیدات مرتبط با این قضیه.
عدم وجود قانون مشخص و کارآمد در رابطه با مسائل فرهنگی مانند پوشش و امر به معروف و سبک زندگی
عدم رسیدگی و نظارت کافی بر فضای فرهنگی جامعه و سینماها و روزنامه ها و تولیدات نامناسب فرهنگی
عدم تبیین سندی مشخص در راستای تعریف پوشش و حجاب ملی ئ سبک زندگی ایرانی اسلامی و…
باعث شده این مسئله با اهمیت در خط مقدم جبهه تنها بماند.
این غربت می طلبد که مردم ما آستین بالا زده و وارد جبهه جهاد شوند و ضمن تعظیم این واجبات و شعائر الهی ، خود اقدام به بازسازی مسائلی از این دست کنند انشاء…
✅ پویش مردمی من حجابم را دوست دارم
#کمپین_من_حجابم_را_دوست_دارم
مفهوم حقیقی نماز از نظر امام علی علیه السلام
مفهوم حقیقی نماز از نظر امام علی علیه السلام
جابر بن عبداللّه انصارى گويد:
روزى به همراه مولاى متّقيان، امام علىّ عليه السلام بودم، شخصى را ديديم كه مشغول نماز است ، حضرت به او خطاب كرد و فرمود: آيا معنا و مفهوم نماز را مى دانى كه چگونه و براى چه مى باشد؟
اظهار داشت : آيا براى نماز مفهومى غير از عبادت هم هست ؟
حضرت فرمود: آرى ، به حقّ آن كسى كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله را به نبوّت مبعوث گردانيد، نماز داراى تاءويل و مفهومى است كه تمام معناى عبوديّت در آن خواهد بود.
آن شخص عرض كرد: پس مرا تعليم فرما.
امام عليه السلام فرمود:
معنا و مفهوم اوّلين تكبير آن است كه خداوند، سبحان و منزّه است از اين كه داراى قيام و قعود باشد.
دوّمين تكبير يعنى ؛ خداى موصوف به حركت و سكون نمى باشد.
سوّمين تكبير يعنى ؛ اين كه نمى توان او را به جسمى تشبيه كرد.
چهارمين تكبير يعنى ؛ چيزى بر خداوند عارض نمى شود.
پنجمين تكبير مفهومش آن است كه خداوند، نه محلّ خاصّى دارد و نه چيزى در او حلول مى كند.
ششمين تكبير معنايش اين است كه زوال و انتقال و نيز تغيير و تحوّل براى خداوند مفهومى ندارد.
و هفتمين تكبير يعنى ؛ بدان كه خداوند سبحان همچون ديگر اجسام ، داراى اءبعاد و جوارح نيست .
سپس در ادامه فرمايش خود فرمود:
معناى ركوع آن است كه مى گوئى : خداوندا! من به تو ايمان آورده ام و از آن دست بر نمى دارم ، گرچه گردنم زده شود.
و چون سر از ركوع بر مى دارى و مى گوئى : (( سَمِعَ اللّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ الحَمْد للّه ربّ العالمىن )) يعنى ؛ خداوندا! تو مرا از عدم به وجود آورده اى و من چيزى نبوده و نيستم ، پس هستى مطلق توئى .
و هنگامى كه سر بر سجده فرود آورى ، گوئى : خداوندا! مرا از خاك آفريده اى ؛ و سر بلند كردن از سجده يعنى ؛ مرا از خاك خارج گردانده اى .
و همين كه دوّمين بار سر بر سجده گذارى يعنى ؛ خداوندا! تو مرا در درون خاك بر مى گردانى ؛
و چون سر بلند كنى گوئى : و مرا از درون همين خاك در روز قيامت براى بررسى اعمال خارج مى گردانى .
و مفهوم تشهّد، تجديد عهد و ميثاق و اعتقاد به وحدانيّت خداوند؛ و نيز شهادت بر نبوّت حضرت رسول و ولايت اهل بيت او عليهم صلوات اللّه مى باشد.
و معناى سلام ، ترحّم و سلامتى از طرف خداوند بر بنده نماز گذار است ، كه در واقع ايمنى از عذاب قيامت باشد.(1)
پی نوشت :
1- مستدرك الوسائل : ج 4، ص 105، ح 5، بحارالا نوار: ج 84، ص 253، ح 38.
منبع:چهل داستان و چهل حدیث از امام علی علیه السلام، حجه الاسلام و المسلمین عبدالله صالحی
درخشش نور کعبه در دلها (ولادت امام علی علیه السلام)
درخشش نور کعبه در دلها (ولادت امام علی علیه السلام)
اكثر مُورّخين و محدّثين شيعه و سنّى در روايات و كتاب هاى خود آورده اند:
چون مدّت حمل فاطمه بنت اسد به سر آمد و هنگام زايمان او فرا رسيد، كنار كعبه الهى آمد و دست نياز به درگاه باريتعالى بلند نمود و اظهار داشت :
اى پروردگار! همانا من به تو ايمان آورده ام ، و به تمامى آنچه بر پيامبرانت فرستاده اى ، معتقد هستم ؛ و نيز آنچه را كه جدّم ابراهيم خليل بيان فرموده ، تصديق كرده ام .
پس اى خداوند مهربان ! تو را به حقّ آن كسى كه اين كعبه را بنا نموده است ، و به حقّ نوزادى كه در شكم دارم ، درد زايمان را بر من سهل و آسان گردان .
يكى از راويان به نام يزيد بن قَعنب ، در ادامه حكايت گويد:
من به همراه عبّاس عموى پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و جمعى ديگر در كنارى نشسته بوديم و حركات و سَكَنات فاطمه بنت اسد مادر اميرالمؤ منين علىّ بن ابى طالب عليه السلام را مشاهده مى كرديم و سخنانش را مى شنيديم .
هنگامى كه دعايش پايان يافت ، ناگهان ديوار كعبه شكافته شد و فاطمه به درون آن وارد شد و از ديد نظاره گران ناپديد گشت و سپس ديوار كعبه همچون حالت اوّل ، به هم پيوست .
بعد از آن به سمت كعبه رفتيم و هرچه تلاش كرديم تا شايد بتوانيم درب كعبه را بگشائيم و از وضعيّت فاطمه با خبر شويم ، ممكن نشد؛ و با كليد هم نتوانستيم قفل درب كعبه الهى را باز كنيم .
به همين جهت مطمئن شديم كه اين جريان از طرف خداوند متعال انجام گرفته است .
پس از گذشت چهار روز، دوباره مشاهده كرديم كه همان ديوار شكافته شد و فاطمه بنت اسد در حالى كه قنداقه علىّ بن ابى طالب صلوات اللّه عليه را روى دست هاى خود گرفته بود، از درون كعبه الهى خارج گرديد.
سپس راوى در ادامه گويد: پس از گذشت مدّتى ، فاطمه بنت اسداظهار نمود كه من بر تمامى زن هاى گذشته ، برترى و فضيلت دارم ؛ چون آسيه دختر مُزاحم خداوند را در خفاء و پنهان عبادت مى كرد، و مريم دختر عمران با دست خود، درخت خرما را تكان داد تا چند خرما برايش افتاد و او تناول نمود.
وليكن من به بركت فرزندم داخل كعبه الهى شدم و تا چند روز از ميوه ها و غذاهاى بهشتى تناول مى كردم ؛ و چون خواستم از درون خانه خدا بيرون آيم ، ندائى را شنيدم كه فرمود: اى فاطمه ! نام نوزاد را علىّ قرار ده ، چون او بر همه عرشيان و فرشيان برترى دارد.
خداى أعلى گويد:
من اسم اين نوزاد را از نام خود برگرفته ام ، و او را بر تمامى علوم و اسرار خود آگاه كرده ام .
او بُت شكن بُت هاى اطراف كعبه است ، او بر بام خانه من اذان گويد و انسان ها را به وحدانيّت دعوت كند.
پس خوشا به حال آن كه دوستدار اين نوزاد و فرمان بر او باشد، و دوزخ جايگاه دشمنان ، و مخالفان او خواهد بود.
همچنين آورده اند:
هنگام ولادت مولاى متّقيان علىّ عليه السلام ، عمر پربركت پيامبر خدا عليه السلام حدود سى سال بوده است ؛ و آن حضرت دستور داد كه گهواره اين مولود عزيز را كنار رختخواب ايشان قرار دهند تا شخصا از وى نگه دارى و مواظبت نمايد.
و حضرت رسول صلوات اللّه عليه اين نوزاد گرامى را روى سينه خود مى خوابانيد و برايش سخن هاى مناسب مطرح مى نمود.(1)
پی نوشت :
1-علل الشّرايع : ص 56، معانى الا خبار: ص 62، كشف اليقين : ص 31، أ مالى صدوق : ص 80.
منبع:چهل داستان و چهل حدیث از امام علی علیه السلام، حجه الاسلام و المسلمین عبدالله صالحی
دشمنی های شِمرگونه آمریکا!
مقام معظم رهبری:
دربرجام ثابت شد که آمریکائیها دارند دشمنی می کنند،نه فقط کنگره آمریکا که نقش شمر را بازی می کند … 95/04/12
تاریخ همواره آینه تمام نمای عبرتها بوده وهست و همین خاصیت ،ضرورت مطالعه بیشتر آن را بر ما روشن می سازد
تشبیه شرایط کنونی انقلاب از سوی رهبری در برهه ای به جنگ بدر و خندق و در زمانی به جنگ احزاب و تشبیه دشمن به شمر و استفاده از وقایع تاریخ در مدل سازی ها می تواند سرنخی باشد که مارا برای شناخت مناسبتری از شرایط ، به سمت مطالعه تاریخ فرا می خواند.
موقعیت کنونی جهان اسلام و مسائلی مانند فلسطین و جنگهای نیابتی و اسلام های ارتجاعی و لیبرالی همان تکرار تاریخ در گذر زمان است.
زمانی ابوجهل ها و ابی سفیانها و معاویه هاو کاخهای سبز شان به همراه جُهّال خوراج و تیره و موالید نحسشان ،شمرها و ابن زیادها ، در تقابل با دین و ولایت بودند و اکنون آمریکا وایادی کفر و استکبار و اسلام آمریکائیشان و داعش و تکفیریها.
شمر نمادی از دشمنی بی نهایت با اسلام و دین و امامت و ولایت است .
و جنگهای بدر و خیبر و احزاب نمونه ای از تقابل کامل دنیای اسلام با تمامی کفر و ظلم و ستم می باشد.
اگر زمانی لسکر اسلام در جنگ خیبر با گروه یهودیان و یا در جنگ احزاب باگروههای مختلف به جنگ پرداخت ،هم اکنون هم جمهوری اسلامی به عنوان پرچمدار اسلام ناب محمدی در مقابل آمریکا و صهیونیست و تمامی متحدناشان ایستاده و مقاومت می کند .
شمراین زمانه اسرائیل و آمریکاست که ظلم و جنایت و درنده خویی و کودک کشی جزئی از خصلتهای پلیدش می باشد و هرچند گاهی ممکن است امان نامه به دست ، به سوی خیمه گاه لشکر اسلام آید و چند نفری را هم به پوشش مخلمی دستس بفریبد اما عباسهای زمان با بصیرت کافی دست در دست ولایت تاپای جان ایستاده و از آرمانهای اسلام دفاع می کنند . انشاء…
کنون کاخ سفید آینه کاخ یزید است
سزایش همه نفرین
همه لعن و تبری ست
به گو باز به آواز رسا
همدم خون شهدا
بارجز دم به دم کربُبَلا
مرگ بر آمریکا
مرگ بر آمریکا…
بعد از ماه رمضان چه کنیم؟
بعد از ماه رمضان چه کنیم؟
یکی از غفلتهای مهم ما این است که قدرِ بعد از ماه مبارک رمضانِ خودمان را نمیدانیم. در حالی که هرچه در ماه مبارک رمضان عبادت کنیم، تازه آغازی برای زندگی معنوی پس از ماه رمضان است.
فرصت ناب بعد از ماه رمضان را از دست ندهیم. مثل کسی نباشیم که از فروشگاه کلی خرید کرده ولی در آن را باز نمی کند!
بهترین استفاده از فرصت بعد از رمضان «عادت به خوبیها» است
حالِ خوش بعد از ماه رمضان، شبیه حال خوش بعد از ورزش است. خیلی بد است که انسان از نشاطی که بعد از ورزش جسمی و روحی پیدا میکند، درست استفاده نکند.
برای عموم مردم، ماه رمضان خبرهایی هست. ولی برای خواص مؤمنین هم بعد از ماه رمضان خبرهایی هست. البته بیخبران، خبری از بعد از ماه رمضان ندارند!
انسان بعد از ماه رمضان، مثل کسی که به کربلا برود و برگردد و حال خوشی پیدا کند. او وقتی به هیأت برود، خیلی بیشتر از قبل، به او مزه میدهد.
چرا در مفاتیح الجنان، برای ماه شوال ادعیۀ چندانی نوشته نشده است؟ چون ما در ماه رمضان سنگتمام گذاشتهایم، و حالا خودمان باید با انرژی و توانی که در ماه رمضان بهدست آوردهایم، بدویم و مسیر را ادامه دهیم. مثل دونده ای که به صورت طبیعی: «بعد از عبور از خط پایان، چند قدم دیگر هم می دود!»
کسانی که یکدفعهای ترمز میکنند معلوم میشود که حرکتشان در ماه رمضان حلزونی بوده است!
بعد از ماه رمضان، رفتارها باید تفاوت پیدا کند. یکی از پیشنهادها «عادت دادن جان خویشتن به کارهای خوب و خیر» است. امام محمد باقر(ع) میفرماید: «عَوِّدُوا أَنْفُسَکُمْ الْخَیْرَ»(الخرائج و الجرائح/2/596) یعنی خودتان را به کارهای خیر، عادت دهید.
در روایات خیلی به «عمل مداوم» تأکید شده و تصریح فرمودهاند که تداوم عمل خیلی مهمتر از خودِ عمل است. (إِنِّی أُحِبُّ أَنْ أَدُومَ عَلَى الْعَمَلِ إِذَا عَوَّدَتْنِی نَفْسِی؛ مستدرکالوسایل/1/129)
عادت فقط مربوط به رفتار نمیشود. میشود قلب را به برخی دوستداشتنیها عادت داد. پیامبر(ص) در روایت میفرماید: «قلب خودتان را به رقّت(نازکی) عادت دهید و زیاد تفکر کنید و…؛ عَوِّدُوا قُلُوبَکُمُ الرِّقَّةَ وَ أَکْثِرُوا مِنَ التَّفَکُّرِ وَ الْبُکَاءِ مِنْ خَشْیَةِ اللَّه»(اعلامالدین/146) مثلاً بگوید: «من عادت کردهام گریۀ درِ خانۀ خدا را دوست داشته باشم» نه اینکه «یک حالی پیدا کنم و بروم درِ خانۀ خدا گریه کنم!»
ما نمیخواهیم فقط به یک «حالِ خوش معنوی» برسیم، بلکه میخواهیم به «مقام خوش معنوی» برسیم. در ادعیه نیز از این «مقام» سخن گفته شده است. انسان در آنجا «مقیم» میشود نه اینکه یک لحظه شهاب وار بیاید و برگردد.حالا چطور میتوان به مقام خوش معنوی رسید؟ با عادت.
بهترین زمان برای این «عادت دادن» بعد از ماه رمضان است، چون ما دیگر هیچوقت اینقدر قدرت معنوی نداریم.
برای عادت، برنامۀ یکساله نیاز است. و بهترین وقت برای یک برنامۀ یکساله از این ماه رمضان تا ماه رمضان بعدی است (إِذَا کَانَ الرَّجُلُ عَلَى عَمَلٍ فَلْیَدُمْ عَلَیْهِ سَنَةً ثُمَّ یَتَحَوَّلُ عَنْهُ إِنْ شَاءَ إِلَى غَیْرِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّ لَیْلَةَ الْقَدْرِ یَکُونُ فِیهَا فِی عَامِهِ ذَلِکَ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ یَکُون؛ کافی/2/82)
الان که هنوز آثار روزه و عبادتهای ماه رمضان، در شما هست، شروع کنید به برنامهریزی کردن برای یکسال آینده. اگر این کار را انجام دهید، انشاء الله تا شب قدر سال آینده، به نتایج خوبی خواهید رسید.
حجه الاسلام پناهیان