اربعین ، فرصتی برای بازگشت
اربعین فرصتی دوباره است برای مرور آرمانها و اهداف
فرصتی است برای بازگشت به خط آغاز
فرصت زنده کردن دوباره خاطرات است
زمانی که دشمن سی در نابودی و محو آنها را دارد
باید اربعینی شدو غبار از روی حقایق گشود
اربعین طلوع دوباره خورشید کربلا بود در آسمان شرافت و عزت و شهادت
اربعین یعنی احیای دوباره دین در آینه حقیقت نمای کربلا
اربعین یعنی زنده نگهداشتن یاد شهیدان راه حق و این نه تنها کمتر از خود شهادت نیست که بالاتر و والاتر از آن هم می تواند باشد.
منتظران واقعی ، سربازان مطیع امر ولایت
شهید مهدی زین الدین
- در زمان غيبت امام زمان (عج) چشم و گوشتان به ولي فقيه باشد تا ببينيد از آن كانون فرماندهي چه دستوري صادر ميشود.
- در زمان غيبت كبري به كسي «منتظر» گفته ميشود و كسي ميتواند زندگي كند كه منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادتطلبي ميخواهد.
- اولين شرط لازم براي پاسداري از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسين(ع) است.
- هيچ كس نميتواند پاسداري از اسلام كند در حالي كه ايمان و يقين به اباعبداللهالحسين(ع) نداشته باشد.من تكليف ميكنم شما «رزمندگان» را به وظيفه عمل كردن و حسينوار زندگي كردن.
- اگر امروز ما در صحنههاي پيكار ميرزميم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستيم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستيم و اگر مشيت الهي بر اين قرار گرفته كه به دست شما رزمندگان و ملت ايران، اسلام در جهان پياده شود و زمينه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسين(ع) است.
استکبار ستیزی
برگی از وصیتنامه امام خمینی(ره)
استکبار ستیزی
و ملت ما بلکه ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمیکشند و برای رسیدن به ریاست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمیشناسند. و در رأس آنان امریکا این تروریست بالذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم پیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود جنایاتی مرتکب میشود که قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند؛ و خیال ابلهانه «اسرائیل بزرگ»! آنان را به هر جنایتی میکشاند.
و ما و ملتهای مظلوم دنیا مفتخریم که رسانههای گروهی و دستگاههای تبلیغات جهانی، ما و همه مظلومان جهان را به هر جنایت و خیانتی که ابرقدرتهای جنایتکار دستور میدهند متهم می کنند. کدام افتخار بالاتر و والاتر از اینکه امریکا با همه ادعاهایش و همه ساز و برگهای جنگیاش و آنهمه دولتهای سرسپردهاش و به دست داشتن ثروتهای بی پایانِ ملتهای مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانههای گروهی، در مقابل ملت غیور ایران و کشور حضرت بقیه الله ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ آنچنان وامانده و رسوا شده است که نمیداند به که متوسل شود! و رو به هرکس میکند جواب رد میشنود! و این نیست جز به مددهای غیبی حضرت باری تعالی ـ جلَّت عظمتُه ـ که ملتها را بویژه ملت ایران اسلامی رابیدار نموده واز ظلمات ستمشاهی به نور اسلام هدایت نموده.
اجتماعِ اربعینی ، عرفاتِ حجِّ حسینی
و حسین(علیه اسلام ) همان ابراهیم(سلام ا.. علیه) زمان خود بود که بتها را شکست و دین حق را احیا کرد.
وکربلا بلد امن حسین(علیه اسلام ) است و کعبه دلهای عاشقان!
آنجا بود که حسین(علیه اسلام ) همچون جدش ابراهیم(سلام ا.. علیه) خانواده خود را به بیابانی بی آب و علف آورد و عزیزانش را از همان جا به قربانگاه دوست فرستاد .
حج حسینی امتداد و تکمله حج ابراهیمی است.
طواف آنگاه طواف است که قبله ات حسین(علیه اسلام ) باشد وگرنه گردیدنی است بیخود به گرد خود
نمیشود بی حسین بود و به عرفات رفت و معرفت طلبید.
باید نفست را در راه حسین(علیه اسلام ) قربانی کنی تا قربانی ات در منی پذیرفته شود.
باید سعی کنی تا صفای حسینی را بدست آوری و بعد قدم در راه صفا و مروه بگذاری .
اگر تمام آب زمزم را هم بدون ذکر لب تشنه حسین(علیه اسلام ) بنوشی بازهم عطش روز قیامتت را نخواهد نشاند.
بدان که راه رسیدن به خدا، از هر طرف که بروی از کربلای حسین(علیه اسلام ) می گذرد.
از حنجره خسته زینب علیهاالسلام
از حنجره خسته زینب علیهاالسلام
چهل روز است که چلهنشین غربت آیینهام.
چهل پگاه است که چکاچک شمشیرها، خاموش شده و اندوه نیرنگ کوفیان، از حنجره خسته زینب علیهاالسلام فریاد میشود.
فریاد غربت حسین را باید از گلوی خشکیده طفلی شنید که گلپوش تیر وحشیانه سیاهدلان شد.
ای نخلهای صبور، شاهدان بیزبان معرکه آتش و خنجر! آنچه را دیدید، در یک همسرایی شاعرانه بر جهانیان عرضه کنید.
مرا با داغ نینوا تا قیامت پیمانیست ناگسستنی.
آقا! عاشوراییام کن
سجاده نشین لحظههای سرخ عبادت! دستی برآور و سینهام را عاشورایی کن. میخواهم پس از چهل وادی رنج و گریه، نام تو، مستیفزای دقایق عزایم باشد.
آقا! کسی که امروز به تغزیت خاندان تو برخاسته، میخواست دیروز باشد و هواخواهیاش را با نثار جان خویش به تماشا بگذارد.
از چهلمین شب عروج آسمانیات، چندین چله گذشته است که در شمار نیست؛ اما زخمها همچنان تازه و مرثیهها خواندنیست.
اربعین
اربعین
ای آن که لحظه لحظه کنار تو زیستم!
امشب، چهل شب است برایت گریستم
امشب چهل شب است که آب از گلوی من
پایین نرفته، بغض عطشناک کیستم؟
بنشان به تل زینبیه، طاقت مرا
من زینبم؛ نمیشود آخر نایستم
آن جاده را مگو به چه حالی گذشتم و
دل کندم از تو؛ آمدم ای هست و نیستم!
من، چادر سیاه غمم، دور تکیهات
جز ذکر یا حسین تو، تکرار چیستم؟
این اربعین هم از پی آن اربعین گذشت
چشمان صد حسینیهات را گریستم
چهل روز اندوه
چهل روز اندوه
درد ، روایت هفتاد و دو ستاره خاموش را به توفان سپرده است.
چهل غروب، آسمان، خورشید را بارید. چهل بار کوه، پژواک مظلومیت خون شهدا را به آسمان پاشید و گودال خون تراوش کرد. چهل روز غم، دیوارهای کوفه را کوبید و نیزهها، نیمه جان، پا بر زمین زدند. به یاد آن روز که طنین «هل من ناصر» کسی، کائنات را میلرزاند.
این بار، تو باید قیام کنی
چشمهایت را باز کن؛ اینجا کربلاست.
آمدهای تا داغ نفسگیر آن ظهر را، با اشکهایت، مویه کنی.
چشمهایت، بغض فروخورده خاک را به فرات میسپارند.
نگاه کن، نخلهای کمر خمیده، استقامتت را تحسین میکنند.
آتش از خاک میجوشد و صحرا هنوز بوی خون میدهد!
فرات، تنها شاهد این ماجراست؛ مگر میشود مشکها را فراموش کند؛ یا لبهای تشنهای را که با حنجره سوخت باد، آب را فریاد میزدند؟!
غم بر تارک دلت میوزد و هوای اسارتی را نفس میکشی که چهل سال، شکستهترت کرده است.
شانههای صبرت را بگستران؛ چیزی از خاکستر خیمهها نمانده؛ باد، همه را به تاراج برده است.
آمدهای تا بعد از چهل روز، بوی برادرت را نفس بکشی؛ تا محکمتر و استوارتر از پیش، در شام بایستی.
برو؛ وقت آن است که خطبههایت را با تمام وجود فریاد بزنی.
دیگر نوبت آن است که عَلَمهای افتاده را برافرازی. بلند شو؛ اینبار تو باید قیام کنی!
مکتبي که امام برايش جهاد کرد
مکتبي که امام برايش جهاد کرد
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) می فرمایند:
هنوز محور اصلي تبليغات خشم آلود دشمنان انقلاب و کشور ما، دشمني با امام بزرگوار ماست. آنها مهم ترين هدف خود را… اين قرار داده اند که با هزاران ساعت برنامه ريزي و برنامه سازي در ماه براي صدها راديو و تلويزيوني که در اطراف عالم از سوي محافل صهيونيستي و استکباري به راه افتاده است، شخصيت پرجاذبه و چهره ي درخشان امام بزرگوار را زير سؤال ببرند. بايد تصديق کنيم که دشمنان نظام اسلامي براي مقابله و مبارزه ي با نظام جمهوري اسلامي و حرکت ملت ايران، جز اين چاره اي هم ندارند؛ زيرا عامل مهم تسليم ناپذيري و ايستادگي ملت ايران در راه پر افتخار خود، فلسفه ي سياسي و مکتب سياسي امام است، که ملت ما از بن دندان به آن اعتقاد دارند. دشمنان انقلاب چاره اي ندارند جز اين که با فلسفه ي امام، با مکتب امام و با شخصيت امام _ که همچنان زنده و پايدار است _ دشمني کنند تا بتوانند اين ملت را با خيال خود به عقب نشيني و تسليم در مقابل خودشان وادار کنند. امام بزرگوار با مکتب سياسي خود بود که توانست طلسم ديرپاي استبداد را در اين کشور بشکند. امام بزرگوار با مکتب سياسي خود بود که توانست دست غارتگران را از اين کشور کوتاه کند؛ غارتگراني که با همدستي با ديکتاتورها، ايران را به خانه ي امن خود تبديل کرده بودند؛ کساني که اميدوار بودند بتوانند ايران را به صورت يک کشور توليد کننده ي مواد اوليه و انبار تمام نشدني نفت براي خود نگه دارند. من مي خواهم روي مکتب سياسي امام تکيه کنم. مکتب سياسي امام نمي تواند از شخصيت پرجاذبه ي امام جدا شود. راز موفقيت امام در مکتبي است که عرضه کرد و توانست آن را به طور مجسم و به صورت يک نظام، در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد. البته انقلاب عظيم اسلامي ما به دست مردم به پيروزي رسيد و ملت ايران عمق توانايي ها و ظرفيت فراوان خود را نشان داد؛ اما اين ملت بدون امام و مکتب سياسي او قادر به چنين کار بزرگي نبود. مکتب سياسي امام ميداني را باز مي کند که گستره ي آن حتي از تشکيل نظام اسلامي هم وسيع تر است. مکتب سياسي يي که امام آن را مطرح و براي آن مجاهدت کرد و آن را تجسم و عينيت بخشيد، براي بشريت و براي دنيا حرف تازه دارد و راه تازه پيشنهاد مي کند. چيزهايي در اين مکتب وجود دارد که بشريت تشنه ي آنهاست؛ لذا کهنه نمي شود. کساني که سعي مي کنند امام بزرگوار ما را به عنوان يک شخصيت متعلق به تاريخ و متعلق به گذشته معرفي کنند، در تلاش خود موفق نخواهند شد. امام در مکتب سياسي خود زنده است، و تا اين مکتب سياسي زنده است، حضور و وجود امام در ميان امت اسلامي، بلکه در ميان بشريت، منشأ آثار بزرگ و ماندگار است.
منبع:ماهنامه امتداد
شاخصهای مکتب سیاسی امام (ره)
من مىخواهم روى مکتب سیاسى امام تکیه کنم. مکتب سیاسى امام نمىتواند از شخصیت پُرجاذبه ى امام جدا شود. راز موفقیت امام در مکتبى است که عرضه کرد و توانست آن را بهطور مجسم و به صورت یک نظام، در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد. البته انقلاب عظیم اسلامى ما بهدست مردم به پیروزى رسید و ملت ایران عمق توانایىها و ظرفیت فراوان خود را نشان داد؛ اما این ملت بدون امام و مکتب سیاسى او قادر به چنین کار بزرگى نبود. مکتب سیاسى امام میدانى را باز مىکند که گسترهى آن حتّى از تشکیل نظام اسلامى هم وسیعتر است. مکتب سیاسىیى که امام آن را مطرح و براى آن مجاهدت کرد و آن را تجسم و عینیت بخشید، براى بشریت و براى دنیا حرف تازه دارد و راه تازه پیشنهاد مىکند. چیزهایى در این مکتب وجود دارد که بشریت تشنه ى آنهاست؛ لذا کهنه نمىشود. کسانى که سعى مىکنند امام بزرگوار ما را به عنوان یک شخصیت متعلق به تاریخ و متعلق به گذشته معرفى کنند، در تلاشِ خود موفق نخواهند شد. امام در مکتب سیاسى خود زنده است، و تا این مکتب سیاسى زنده است، حضور و وجود امام در میان امت اسلامى، بلکه در میان بشریت، منشأ آثار بزرگ و ماندگار است.
مکتب سیاسى امام داراى شاخصهایى است. من امروز چند خط از خطوط برجسته ى این مکتب را در اینجا بیان مىکنم. یکى از این خطوط این است که در مکتب سیاسى امام، معنویت با سیاست در هم تنیده است. در مکتب سیاسى امام، معنویت از سیاست جدا نیست؛ سیاست و عرفان، سیاست و اخلاق. امام که تجسم مکتب سیاسىِ خود بود، سیاست و معنویت را با هم داشت و همین را دنبال مىکرد؛ حتّى در مبارزات سیاسى، کانون اصلى در رفتار امام، معنویت او بود. همهى رفتارها و همهى مواضع امام حول محور خدا و معنویت دور مىزد. امام به ارادهى تشریعى پروردگار اعتقاد و به ارادهى تکوینىِ او اعتماد داشت و مىدانست کسى که در راه تحقق شریعت الهى حرکت مىکند، قوانین و سنتهاى آفرینش کمک گار اوست. او معتقد بود که: «وللَّه جنود السّماوات و الأرض و کان اللَّه عزیزاً حکیما». امام قوانین شریعت را بستر حرکت خود مىدانست و علائم راهنماى حرکت خود بهشمار مىآورد. حرکت امام براى سعادت کشور و ملت، بر مبناى هدایت شریعت اسلامى بود؛ لذا «تکلیف الهى» براى امام کلید سعادت بهحساب مىآمد و او را به هدفهاى بزرگِ آرمانى خود مىرساند…
شاخص دوم، اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش مردم است؛ هم کرامت انسان، هم تعیینکننده بودن ارادهى انسان. در مکتب سیاسى امام، هویت انسانى، هم ارزشمند و داراى کرامت است، هم قدرتمند و کارساز است. نتیجهى ارزشمندى و کرامت داشتن این است که در ادارهى سرنوشت بشر و یک جامعه، آراء مردم باید نقش اساسى ایفا کند. لذا مردمسالارى در مکتب سیاسى امام بزرگوار ما - که از متن اسلام گرفته شده است - مردمسالارىِ حقیقى است؛ مثل مردمسالارى امریکایى و امثال آن، شعار و فریب و اغواگرىِ ذهنهاى مردم نیست
شاخص سوم از شاخصهاى مکتب سیاسى امام، نگاه بینالمللى و جهانىِ این مکتب است. مخاطب امام در سخن و ایدهى سیاسى خود، بشریت است؛ نه فقط ملت ایران. ملت ایران این پیام را به گوش جان شنید، پایش ایستاد، برایش مبارزه کرد و توانست عزت و استقلال خود را بهدست آورد؛ اما مخاطب این پیام، همهى بشریت است. مکتب سیاسى امام این خیر و استقلال و عزت و ایمان را براى همه ى امت اسلامى و همه ى بشریت مىخواهد؛ این رسالتى است بر دوش یک انسان مسلمان. البته تفاوت امام با کسانى که براى خود رسالت جهانى قائلند، این است که مکتب سیاسى امام با توپ و تانک و اسلحه و شکنجه نمىخواهد ملتى را به فکر و به راه خود معتقد کند. امریکایىها هم مىگویند ما رسالت داریم در دنیا حقوق بشر و دمکراسى را توسعه دهیم. راه گسترش دمکراسى، کاربرد بمب اتم در هیروشیماست؟! توپ و تانک و جنگافروزى و کودتاگرى در امریکاى لاتین و آفریقاست؟! امروز هم در خاورمیانه این همه دغل بازى و فریبگرى و ظلم و جنایت به چشم مىخورد. با این وسایل مىخواهند حقوق بشر و رسالت جهانىشان را گسترش دهند! مکتب سیاسى اسلام فکر درست و سخن نوى خود را با تبیین در فضاى ذهن بشریت رها مىکند و مثل نسیم بهارى و عطر گلها در همهجا مىپیچد…
شاخص مهم دیگر مکتب سیاسى امام بزرگوار ما پاسدارى از ارزشهاست، که مظهر آن را امام بزرگوار در تبیین مسألهى ولایتفقیه روشن کردند. از اول انقلاب اسلامى و پیروزى انقلاب و تشکیل نظام اسلامى، بسیارى سعى کردهاند مسألهى ولایتفقیه را نادرست، بد و برخلاف واقع معرفى کنند؛ برداشتهاى خلاف واقع و دروغ و خواستهها و توقعات غیرمنطبق با متن نظام سیاسى اسلام و فکر سیاسى امام بزرگوار. اینکه گاهى مىشنوید تبلیغاتچىهاى مجذوب دشمنان این حرفها را مىپراکنند، مربوط به امروز نیست؛ از اول، همین جریانات و دستآموزها و تبلیغاتِ دیگران این حرفها را مطرح مىکردند….
آخرین نکته ای که به عنوان شاخصه ی مکتب سیاسی امام عرض می کنم مسئله عدالت اجتماعی است عدالت اجتماعی یکی از مهمترین و اصلی ترین خطوط در مکتب سیاسی امام بزرگوار ماست. در همه ی برنامههای حکومت –در قانونگذاری و در اجرا و در قضا-باید عدالت اجتماعی وپرکردن شکافهای طبقاتی- مورد نظر و هدف باشد.
منبع: فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) 14/3/1383
گزیده بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم اصفهان
گزیده بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم اصفهان
بیستوپنجم آبان تا آخر آبان، از روزهایی است که نهفقط اصفهان بلکه کشور و تاریخ و معارف ما آن را نباید هرگز فراموش کند. در بیستوپنجم آبان سال ۶١ در یک روز اصفهانیها حدود ۳۶۰ شهید را تشییع کردند؛ این چیز کوچکی نیست.
خیلی طاقت میخواهد، خیلی ظرفیّت میخواهد. ظرفیّت روحی بالاتر است از ظرفیّت جسمی و ظرفیّت اجتماعی. ….در همان روز و فردای آن روزی که حدود ۳۶۰ شهید تشییع شدند، جوانها صف کشیدند برای رفتن به جبهه و رفتند. دو لشکر قَدَر که در شهر اصفهان و شهرهای استان اصفهان بودند -لشکر امام حسین (علیهالسّلام) و لشکر نجف- دوباره پُر شد از جمعیّت جوان مؤمن و فداکار. نه پدر و مادرها مانع شدند، نه جوانها تردید کردند.
عزیزان من! بدانید یکی از نقاط اصلی تهاجم دشمنانِ این کشور و دشمنان این انقلاب، کمرنگ کردن همین نقطههای برجسته است؛ روی این تکیه دارند که [اینها را] به فراموشی بسپارند، فراموش بشود.
امسال، این روزها مصادف شده با ایّام اربعین.
این راهپیمایی را میبینید؟ این حرکت عظیم میلیونی بین نجف و کربلا را، بین نجف و امام حسین را مشاهده میکنید؟ این شور و شوق را میبینید؟ این حرکت را میبینید؟ این حرکت آنوقتی که لازم باشد با خطر همراه بشود، باز هم این شور و شوق در ملّت ما، در مردم ما، در جوانهای ما وجود دارد؛ این را باید نگه داشت، این آن چیزی است که ضامن بقای این کشور است.
اصفهان شهر علم، شهر دین، شهر ولایت، شهر کار و ابتکار، شهر هنر و فرهنگ و شهر شهادت است؛ استان شهادت.
مردم اصفهان در انفاق -انفاق مال در راه خدا- آنچنان گشادهدستی میکنند که از دیگران جلو میافتند امّا در زندگی معمولی صرفهجویی میکنند که باز در این قسمت هم از دیگران جلو میافتند؛ هردویش خوب است.
شهر ظرافت، شهر هنر، شهر شهیدان بزرگ و نامآور؛ شهیدی مثل آیتﷲ بهشتی در یک سمت، و شهدائی مثل شهید خرّازی و شهید همّت و شهید کاظمی و شهید ردّانیپور و بزرگان و نامآورانی که هرکدام از اینها میتوانند مشعلی باشند و راه یک ملّت را روشن کنند و باز کنند.
«ما میخواهیم کشورمان را به برکت اسلام به اوج برسانیم؛ ما میخواهیم ملّت ایران را -آنچنان که شایستهی این ملّت است- به نقطهای برسانیم که الگو باشد؛ نهفقط برای دنیای اسلام و ملّتهای مسلمان، بلکه برای بشریّت»
جوانهای عزیز ما بدانند که دشمنان بیکار نمینشینند،
نقشه میکشند؛ هنر این است که نقشهی دشمن را، توطئهی دشمن را، نقطهای را که آماج حملهی دشمن است، بشناسیم و برای مواجههی با او، برای مقابلهی با او، برای خنثی کردن کار دشمن، طرح داشته باشیم، انگیزه داشته باشیم، فکر داشته باشیم. وادادگیِ در مقابل دشمن، دروازهی همهی آسیبهایی است که بر یک کشوری وارد میشود.
ما میخواهیم کشورمان را به برکت اسلام به اوج برسانیم؛ ما میخواهیم ملّت ایران را -آنچنان که شایستهی این ملّت است- به نقطهای برسانیم که الگو باشد؛ نهفقط برای دنیای اسلام و ملّتهای مسلمان، بلکه برای بشریّت؛
من آنچه نیازِ امروز میدانم، ایستادگی بر اصول انقلاب در درجهی اوّل است.
اصول انقلاب هم همان چیزهایی است که در وصیّتنامهی امام و در بیانات امام وجود دارد؛ اینها پایههای انقلاب و ستونهای انقلاب است. به جوانها توصیه میکنم وصیّتنامهی امام را بخوانید؛ …. نمیشود امام را تأویل کرد، نمیشود امام را برخلاف آنچه بود معنا کرد، حرفهای او موجود است. پافشاری بر اصول انقلاب [لازم است].
اگر میخواهیم مشکلات این کشور حل بشود، اگر میخواهیم این کشور عزّت پیدا کند، رفاه پیدا کند، کشوری بشود که از لحاظ پیشرفتهای مادّی و معنوی و اخلاقی و فرهنگی الگو بشود، باید راه انقلاب را ادامه بدهیم؛ انقلاب، راه علاج منحصر این کشور بود و هست و در آینده هم خواهد بود.
امروز یکی از چیزهایی که از لحاظ عملی مهم است، مسئلهی اقتصاد است؛
دشمن روی اقتصاد کشور ما متمرکز شده. از نظر دشمن، اقتصاد کشور یک نقطهی ضعفی است که [او] میتواند با تکیهی بر آن نقطهی ضعف، مقاصد سوء خودش را در مورد کشور عزیز ما و در مورد جمهوری اسلامی اِعمال بکند؛ باید روی اقتصاد [کار کرد].
از جملهی چیزهایی که امروز لازم است، بصیرت سیاسی است؛ بصیرت سیاسی!
وقتی بصیرت باشد، انسان میتواند محیط پیرامون خود و محیطهای دور و نزدیک را بشناسد؛ بصیرت یعنی این. وقتی بصیرت نباشد، انسان مجذوب یک چیزی میشود که واقعاً جاذبهای ندارد؛ یک عدّهای مجذوب آمریکا هستند، امّا این مجذوبیّت، مجذوبیّت دروغین است؛ هیچ جاذبهای ندارد.
بصیرت این است که شما بدانید با چه کسی طرفید، بدانید که او دربارهی شما چه فکری دارد، بدانید که اگر چشم خودتان را بستید و فکر نکردید، ضربه خواهید خورد؛ این بصیرت است. توقّع ما از نخبگان سیاسی و غیرسیاسی کشور این است که این بصیرت را داشته باشند. مردم خوشبختانه این بصیرت را دارند؛ تعجّب است! مردم معمولی و تودههای مردم این بصیرت سیاسی را دارند [امّا] بعضی از نخبگان ما با تکیه بر توهّماتی که دارند، این بصیرت را ندارند.
«عزیزان من! بدانید فردای این کشور از امروز این کشور بمراتب بهتر است و به فضل الهی و به حول و قوّهی الهی، این کشور به برکت انقلاب، به برکت آیات الهی، به برکت تکیهی بر ایمانِ به قرآن و اسلام و تعالیم ائمّهی هدا (علیهمالسّلام) خواهد توانست بر تمام مشکلات فائق بیاید و پیش خواهد رفت و امیدواریم که انشاءالله همین باشد. »
آمریکا، آمریکا است؛
این حزب یا آن حزب، هر کدامشان سرِ کار آمدند، خیری به ما نرساندند، شر رساندند. یکی تحریم کرد، یکی هواپیما زد، یکی به سکّوی نفتی حمله کرد، یکی به دشمنهای ما کمک کرد. ما نگرانی هم نداریم؛ ما به توفیق الهی برای مواجههی با هر حادثهی محتمل آمادهایم.
چگونه باید کشور را از مشکلات احتمالی عبور داد؟
ملّت باید به این فکر کند. راه عبور از همهی مشکلاتی که برای کشور محتمل است، چه در این دوره، چه در ده سال دیگر، چه در پنجاه سال دیگر، این است که کشور از درون مستحکم باشد. ببینید چهجوری استحکام حاصل میشود. استحکام داخلیِ نظام، اساس کار است؛ هم استحکام سیاسی، هم استحکام اقتصادی، هم استحکام فرهنگی، و هم بالاتر از همه استحکام روحی و روانی افراد، بخصوص نخبگان و بخصوص مسئولان ارشد کشور. این استحکام اگر وجود داشته باشد، هیچ خطری کشور را تهدید نمیکند. کشور در مقابل همهی خطرها آماده است. جوانهای عزیز ما بایستی این رویِشِ مبارکِ روحیّهی انقلابی را ادامه بدهند.
مردم اصفهان بحمدالله در گذشتهی دور و نزدیک، موفّق بودند و از امتحانها سربلند بیرون آمدند. امتحانهای سخت برای اصفهان در گذشتههای دور و نزدیک، امتحانهای سازنده بود. امتحان یعنی تمرین، امتحان الهی یعنی تمرین، یعنی رزمایش. رزمایش، نقطهضعفهای انسان را به او نشان میدهد و [او] سعی میکند آن نقطهضعفها را برطرف کند و تبدیل کند به نقطهی قوّت؛ این چیزی است که برای ملّت ایران وجود دارد. اصفهان هم بحمدالله در این زمینه پیشرو و پیشگام است.
عزیزان من! بدانید فردای این کشور از امروز این کشور بمراتب بهتر است و به فضل الهی و به حول و قوّهی الهی، این کشور به برکت انقلاب، به برکت آیات الهی، به برکت تکیهی بر ایمانِ به قرآن و اسلام و تعالیم ائمّهی هدا (علیهمالسّلام) خواهد توانست بر تمام مشکلات فائق بیاید و پیش خواهد رفت و امیدواریم که انشاءالله همین باشد.