حوزه علمیه فاطمیه سلاماللهعلیها شهرکرد


چرا می گویند بهتر است که در روز برای آب خوردن ایستاد و در شب نشسته نوشید؟ آیا دلیل علمی هم دارد یا فقط در روایات است؟
95/01/15
پرسش
چرا می گویند بهتر است که در روز برای آب خوردن ایستاد و در شب نشسته نوشید؟ آیا دلیل علمی هم دارد یا فقط در روایات است؟
پاسخ اجمالی
همه احکام و دستورات الهی فلسفه و حکمت های گوناگونی دارند، هیچ یک از تکالیف شرعی بی حکمت وضع نشده اند، گرچه ما نمی توانیم به همه این حکمت ها آگاهی پیدا کنیم ولی با توجه به اینکه خدای حکیم و عادل هیچ قانونی را بی حکمت وضع نکرده، در بعضی از روایات آمده است که نوشیدن آب در شب و به صورت ایستاده موجب بیماری زرد آب خواهد بود، اما نوشیدن آب در روز به صورت ایستاده موجب بیشتر شدن نیروی بدن و گوارا شدن غذا می شود.
پاسخ تفصیلی
هیچ یک از دستورات الهی و تکالیف شرعی بدون حکمت و مصلحت وضع نشده اند، گرچه ما نمی توانیم به همه این حکمت ها آگاهی پیدا کنیم زیرا تنها به اندازه اطلاعات و به میزان معلومات بشری خود در هر عصر و زمان می توانیم فلسفه و اسرار احکام الاهی را دریابیم، نه همه آنها را و اصولاً با عمق و وسعت آن دستورات و محدودیت علم ما، نباید غیر از این انتظار داشته باشیم. [1]
ولی با توجه به اینکه خدای حکیم و عادل هیچ قانونی را بی حکمت وضع نکرده است ما یقین داریم که هیچ تکلیفی خالی از حکمت و مصلحت خاص خود نیست [2] و خداوند متعال هرگز فرمانی را به ضرر بنده اش صادر نمی کند بلکه هر دستوری که به ما می دهد، صلاح و خیر ما در آن است.
بر همین اساس روحیه بندگی اقتضا می کند تا فرمانبرداری بی چون و چرای پروردگار خود باشیم و همه دستورات او را اطاعت کنیم .
با این حال در احادیث به حکمت نوشیدن آب به طور ایستاده در روز و به طور نشسته در شب، اشاره شده است که به برخی اشاره می شود:
الف) حضرت امام صادق (ع): «آب نوشیدن به حالت ایستاده در شب، زرد آب را در بدن ایجاد می کند.» [3]
ب) حضرت امام صادق (ع): «نوشیدن آب در روز به حالت ایستاده موجب فزونی عرق و بیشتر شدن نیروی بدن می گردد.» [4]
ج) حضرت امام صادق (ع): «ایستاده آشامیدن آب در روز، غذا را گوارا می سازد و ایستاده آشامیدن آب در شب، زرد آب می آورد.» [5]
[1] . نک: مکارم شیرازی ، ناصر و سبحانی ، جعفر ، پاسخ به پرسش های مذهبی.
[2] . نک: پاسخ شماره 764 (سایت: 881).
[3] . شیخ صدوق ، من لا یحضره الفقیه، ج 3 ، ص 353، دارالکتب الاسلامیه .
[4] . همان مدرک شماره 3.
[5] . کلینی، محمدبن یعقوب ، الکافی ، ج6، ص383، دار صعب ، بیروت
آيت جهاد و اجتهاد
تاريخ تشيع پيوسته نظاره گر مظلوميت مجاهداني است كه همواره در سايه انديشه وعمل، اين مشعل فروزان را بر فراز جاي رفعت آدمي، روشن نگاه داشته و با بذل هستي خويش اين سترگ مذهب مبارزه را سرافراز و باشكوه، بر تارك تاريخ نشانده اند.شهيد آيت الله محمد باقر صدر، ستاره فروزاني است كه در اين هماوردگاه دشوار، تنها به انديشيدن و نظريه پردازي بسنده نكرد و جان بر سر راه آرمان خويش نهاد و تمامي هستي خويش را نثار راهي كرد كه جز به مدد همت بزرگمرداني جز او، در جهاني سراسر ظلمت و جور،گشوده نخواهد شد و نيز گشوده نخواهد ماند.
سرگذشت شهيد آيت الله محمد باقر صدر ، سرگذشت غربت اسلام است در عصر ناجوانمرديها و ستمها. در اين نبرد نابرابر، مصلحان واقعي جز درد و رنج و شكنجه و شهادت، راهي فراروي خويش ندارند و اين روايت ديرپاي تشيع است كه با انديشه مي شكفد و با شهادت مي بالد. شهيد آيت الله محمد باقر صدر، با روحي نوانديش، در عرصه اي سراسر حقد و تنگ نظري، والاترين پيامها را در گوش جان مشتاقان زمزمه كرد و با پشتوانه عظيم فكري و نبوغي بي همتا، در فرصتي اندك، تأثيري شايسته رفعت روح و والايي انديشه خويش را بر جان جستجوگران حقيقت باقي نهاد.
شهيد آيت الله محمد باقر صدر، پيوسته در انديشه اصلاح بود و رخوت و انفعال حوزه علميه نجف، روحش را مي آزارد. اسلام را به نيكي مي شناخت و بر تمامي جنبه هاي آن احاطه اي شگفت آور داشت، از همين رو از سويي مورد حق كساني بود كه آن همه شايستگي را در يك جوان بر نمي تافتند و از سعايت و كينه وزي، لحظه اي نمي آسودند و از سوي ديگر آماج ايادي امپرياليسم انگليس و آمريكا بود كه پيوسته، بيش و پيش از تمامي داعيه داران شناختن اين بزرگان، شايستگي هاي ايشان را ارزيابي مي كنند و در پي نابودي آنانند، زيرا به درستي مي دانند كه در آوردگاه خرد و انديشه، ياراي مواجهه با آنان را ندارند و تنها كساني كه پايه هاي استعمار را متزلزل خواهند ساخت، جز عالمان نوانديش و نستوه نيستند.
آيت جهاد و اجتهاد
شهيد صدر، با شيوه اي متقن، متين، استوار و سبكي نو، به بازبيني كلام، عقايد و معارف اسلامي همت گماشت و با موشكافي عالمانه و دقتي محققانه، به شايستگي از عهده پاسخگويي به پرسشهايي كه متقضيات زمانه ايجاب مي كردند، برآمد.
شهيد آيت الله محمد باقر صدر با آگاهي از علوم جديد، همراه با تفسير نويني از معارف ديني، حتي دانشمندان منصف غير مسلمان را نيز به تحسين و تكريم وي واداشت. وي زمان شناس بود و آگاه به تكليف در عصر خويش. كاستي هاي حوزه ها را نيك مي شناخت و با تيزبيني عالمانه، حوزه هاي علوم ديني را آسيب شناسي كرد و به حوزويان آموخت كه در عصر جدال ايمان و كفر، چه رسالت سنگيني را بر دوش دارند و جز به مدد تلاش و زمان آگاهي و علم، قادر نخواهند بود پاسخگوي مؤمنان ژرف انديشي باشند كه چشم اميد به آنان دارند.
زيركي وي در امر سياست، دشمنان را به هراس واداشت و بارقه هاي اميد را در دل دوستان، برافروخت. حيات كوتاه او، سراسر مشحون از آثار گرانسنگي است كه هر يك به تنهايي، بسياري از شبهات و ابهامات را پاسخگو هستند و زمان بسيار بايد سپري شود تا دگر باره مادر گيتي همچو او فرزند بزايد و خردورزان، رفعت انديشه هاي وي را دريابند.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 18
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت آيت الله آقاي حاج سيد محمد باقر صدر دامت بركاته
ـ نجف اشرف
پيشامدهاي اخير يكي پس از ديگري موجب تأسف است. انتظار آن نبود كه با جنابعالي، شخصيت علمي و اسلامي، چنين رفتاري شود؛ چنانچه انتظار نبود و نيست كه مأمورين دولت عراق در سر حدات رفتاري كنند كه مخالف حسن همجواري است.
ملت ايران كه با نهضت اسلامي خود اميد دارد دست اجانب را از جميع ممالك اسلامي كوتاه كند و استقلال را به آنها برگرداند؛ همچنين انتظار دارد كه همان نحو كه ملتها با نهضت عظيم اسلامي ايران موافق و پشتيبان آن هستند ؛ دولتها نيز پشتيبان آن باشند. حوزه علميه نجف اشرف كه در خدمت اسلام و مسلمين است، در طول تاريخ، حافظ استقلال عراق، بلكه ساير كشورهاي اسلامي بوده است ؛ انتظار ندارد كه مورد اهانت واقع شود و يكي از شاخص ترين بزرگان آن مورد تهاجم واقع شود.
من به دولت عراق نصيحت مي كنم كه اين دژ محكم را كه حافظ كيان مصالح كشور است، حفظ كند.اين نصيتحتي بود كه من در دوران گذشته به شاه مخلوع دولت ايران كردم. از خداوند تعالي عظمت اسلام و استقلال كشورهاي اسلامي را خواهانم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوي الخميني
پيام به شهيد آيت الله صدر
تيرماه 58
*******
شهيد صدر در آئينه توصيف امام راحل
صدام حسين همچون شاه مخلوع چهره قبيح غير اسلامي و انساني خود را نشان داد و به هدم اسلام و حوزه مقدسه نجف اشرف كمر بست و براي رضاي كارتر، با مسلمانان مظلوم آن كرد كه مغول كرد و با علماي اسلام، خصوصا حضرت آيت الله آقاي سيد محمد باقر صدر، آن كرد كه رضاخان و محمدرضا پهلوي با علما و روحانيون و ساير طبقات كردند. او بايد بداند كه با اين اعمال ضد اسلامي، به دست خود، گور خودش و رژيم تحميلي غير انساني و غير قانوني بعث را مي كند.
پيام به مناسبت قطع رابطه با آمريكا و جنايات صدام
فروردين 59
*******
انالله و انا اليه راجعون
با كمال تأسف، حسب گزارش جناب آقاي وزير امور خارجه كه از منابع متعدد و مقامات كشورهاي اسلامي به دست آورده است و حسب گزارشاتي كه از منابع ديگر به دست آمد، مرحوم آيت الله شهيد سيد محمد باقر صدر و همشيره مكرمه مظلومه او كه از معلمين دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود؛ به دست رژيم منحط بعث عراق با وضع دلخراشي به درجه رفيع شهادت رسيده اند. شهادت ارثي است كه امثال اين شخصيتهاي عزيز از مواليان خود برده اند و جنايات و ستمكاري نيز ارثي است كه امثال اين جنايتكاران تاريخ از اسلاف ستم پيشه خود مي برند.
شهادت اين بزرگواران كه عمري را به مجاهدت در راه اهداف اسلام گذرانده اند به دست اشخاص جنايتكاري كه عمري به خونخواري و ستم پيشگي گذرانده اند ؛ عجيب نيست. عجيب آن است كه مجاهدان راه حق در بستر بميرند و ستمگران جنايت پيشه، دست خبيث خود را به خون آنان آغشته نكنند. عجيب نيست كه مرحوم صدر وهمشيره مظلومه اش به شهادت نائل شدند ؛ عجيب آن است كه ملتهاي اسلامي و خصوصا ملت شريف عراق و عشاير دجله و فرات و جوانان غيور دانشگاهها و ساير جوانان عزيز عراق از كنار اين مصيبت بزرگ كه به اسلام و آل بيت رسول الله (ص) وارد مي شود، بي تفاوت بگذرند و به حزب ملعون بعث فرصت دهند كه مفاخر آنان را يكي پس از ديگري مظلومانه شهيد كند و عجيب تر آنكه ارتش عراق و ساير قواي انتظامي، آلت دست اين جنايتكاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن كريم به او كمك كنند. من از رده هاي بالاي قواي انتظامي عراق مأيوس هستم، لكن از افسران و درجه داران و سربازان مأيوس نيستم و از آنان چشمداشت دارم كه يا دلاورانه قيام كنند و اساس ستمكاري را برچينند ؛ همان سان كه در ايران واقع شد و يا از پادگانها و سربازخانه ها فرار كنند و ننگ ستمكاري حزب بعث را تحمل نكنند. من از كارگران و كارمندان دولت غاصب بعث مأيوس نيستم و اميدوارم كه خداوند متعال بساط ستمگري اين جنايتكاران را درهم پيچد.
اينجانب براي بزرگداشت اين شخصيت علمي و مجاهد كه از مفاخر حوزه هاي علميه و از مراجع ديني و متفكران اسلامي بود، از روز چهارشنبه به مدت سه روز، عزاي عمومي و روز پنجشنبه را تعطيل عمومي اعلام مي كنم و از خداوند متعال خواستار جبران اين ضايعه بزرگ و عظمت اسلام و مسلمين هستم.
والسلام علي عبادالله الصالحين
روح الموسوي الخميني
پيام به مناسبت شهادت آيت الله سيد محمد باقر صدر
ارديبهشت 59
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 18


ارزشمندترين ثروت معنوي:قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم : حَمَلَةُ القُرْآنِ هُمُ المَحْفُوفونَ بِرَحمَةِ اللهِ، المُلَبِّسونَ نُورَ اللهِ، المُعَلِّمونَ كَلامَ اللهِ مَنْ عاداهُم فَقَدْ عادَي اللهَ و مَنْ والاهُم فَقَدْ والَي اللهَ.
مستدرك الوسائل /ج4/ص 254
حافظان قرآن مشمول رحمت خدا، در بركنندگان نور خدا و آموزگاران كلام خدايند. كسي كه با آنان دوستي نمايد با خدا دوستي نموده است.
در مدرسه علمیه فاطمیه(س) شهرکردکلاس حفظ قرآن در روزهای یکشنبه13:45 برگزار می گردد .




برتری انرژی هسته ای بر سایر انرژیها:
علاوه بر صرفه اقتصادی دلایل زیر استفاده از انرژی هسته ای را ضروری مینماید. منابع فسیلی محدود بوده و متعلق به نسلهای آتی میباشد. استفاده از نفت خام در صنایع تبدیل پتروشیمی ارزش بیشتری دارد. تولید برق از طریق نیروگاه اتمی ، آلودگی نیروگاههای کنونی را ندارد. تولید هفت هزار مگاوات با مصرف 190 میلیون شبکه نفت خام ، هزارتن دیاکسید کربن ، 150 تن ذرات معلق در هوا ، 130 تن گوگرد و 50 تن اکسید نیتروژن را در محیط زیست پراکنده می کند، در حالی که نیروگاه اتمی چنین آلودگی را ندارد.
ساختار نيروگاه هاي اتمي جهان و نيز شرح مختصري درباره طرز غني سازي اورانيوم
مطالبي در مورد ساختار نيروگاه هاي اتمي جهان و نيز شرح مختصري درباره طرز غني سازي اورانيوم و يا سنتز عنصر پلوتونيوم :
برحسب نظريه اتمي عنصر عبارت است از يك جسم خالص ساده كه با روش هاي شيميايي نمي توان آن را تفكيك كرد. از تركيب عناصر با يكديگر اجسام مركب به وجود مي آيند. تعداد عناصر شناخته شده در طبيعت حدود ۹۲ عنصر است.
هيدروژن اولين و ساده ترين عنصر و پس از آن هليم، كربن، ازت، اكسيژن و… فلزات روي، مس، آهن، نيكل و… و بالاخره آخرين عنصر طبيعي به شماره ۹۲، عنصر اورانيوم است. بشر توانسته است به طور مصنوعي و به كمك واكنش هاي هسته اي در راكتورهاي اتمي و يا به كمك شتاب دهنده هاي قوي بيش از ۲۰ عنصر ديگر بسازد كه تمام آن ها ناپايدارند و عمر كوتاه دارند و به سرعت با انتشار پرتوهايي تخريب مي شوند. اتم هاي يك عنصر از اجتماع ذرات بنيادي به نام پرتون، نوترون و الكترون تشكيل يافته اند. پروتون بار مثبت و الكترون بار منفي و نوترون فاقد بار است.
تعداد پروتون ها نام و محل قرار گرفتن عنصر را در جدول تناوبي (جدول مندليف) مشخص مي كند. اتم هيدروژن يك پروتون دارد و در خانه شماره ۱ جدول و اتم هليم در خانه شماره ۲، اتم سديم در خانه شماره ۱۱ و… و اتم اورانيوم در خانه شماره ۹۲ قرار دارد. يعني داراي ۹۲ پروتون است.