مراحل سه گانه زندگی:
هر انسانی در زندگی خود سه مرحله را طی میکند: کودکی، جوانی، پیری.
هر کدام از این مراحل اقتضائات و محدودیتهای خود را دارد. مرحله کودکی که از بدو تولد است تا زمان نوجوانی. از کودک کارهای سطحی و بچه گانه و ابتدایی انتظار دارند. هیچگاه از یک کودک توقعات یک جوان رشید و یا یک فرد مسن را ندارند. مرحله دوم، مرحله جوانی است. اگر جوان عالی و بلند همت بوده و هدفش مبارک و مقدس باشد، معلوم میشود که معنای جوانیاش را خوب درک کرده و جوانی را محترم و مغتنم شمرده است. امیرمؤمنان (ع) خطاب به فرزندشان میفرمایند: «پسرم بدان تو برای آخرت آفریده شده ای، نه دنیا؛ برای رفتن از دنیا نه پایدار ماندن در آن؛ برای مرگ، نه زندگی جاودانه در دنیا». از فرمایش امام میتوان برداشت کرد که هدف باید متناسب با مقصد باشد؛ یعنی اگر مقصدی همچون قیامت با آن عظمت و بزرگی است، هدف نیز باید به همان اندازه بزرگ و بلند باشد. این مسئله به تجربه ثابت شده است که هر چه مقصد و هدف انسان والاتر باشد، انتخابهای او نیز همین گونه خواهد بود. انتخاب باید خوب باشد و گرنه انسان آن تلاشی را که باید بکند، انجام نمیدهد و کم کاری میکند و به هر بهانه ای برای عدم تلاش متوسل میشود و اگر هدف والا و انتخاب مقدس باشد، فطرت جوان و نشاط و تحرک جوان او را به سوی هدفش سوق میدهد و کمی و کاستیها را با عاقبت اندیشی که انجام داده، جبران خواهد کرد.
هدف جوان متناسب با شأن و منزلت او:
هدف و انتخاب جوان و هر انسانی که تعیین کننده سعادت و یا شقاوت اوست و زندگی او وابسته به هدفش است، باید متناسب با شأن و منزلت او باشد. اگر جوان هدف و غایت انتخابش را دنیا و ارزشهای دنیوی قرار دهد، جز محدودیت و سرگرمی لغو و بیهوده چیزی ندارد. این مطلب را خداوند در قرآن نیز تأیید میکند: «وَ مَا هذهِ الْحَیوةُ الْدُنْیا اِلاّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الْدَارَ الْآخِرَةِ لَهِی الحَیَوانِ لَوْ کانُوا یَعْلَمُون». خداوند میفرماید: «این زندگی دنیا جز لهو و لعب چیزی نیست و زندگی واقعی، سرای آخرت است؛ اگر آنها میدانستند». «لهو» هرکاری است که انسان را به خود مشغول سازد و از کارهای مفید باز دارد. «لعب» به معنای کارهایی است که دارای یک نوع نظم خیالی برای یک هدف بی فایده و پوچ میباشد. قرآن میفرماید که زندگی دنیا سرگرمی و بازی است، مردمی جمع میشوند و به اوهامی دل میبندند و بعد از چند روزی پراکنده میشوند و زیر خاک پنهان میگردند و سپس همه چیز به دست فراموشی سپرده میشود. اما هدف والای جوان باید آخرت باشد؛ چرا؟ چون آخرت جایی است که انسان با کمالات حقیقی و واقعی که از راه ایمان و عمل صالح بدست میآورد، زندگی میکند. زندگیای که درد و فنا و شقاوت در آن راه ندارد؛ و نیز امیرمومنان (ع) کمتر بر منبری مینشست که پیش از سخن این عبارت را نفرماید: «ای مردم؛ از خدا بترسید، هیچ کس بیهوده آفریده نشده تا به بازی بپردازد و او را به حال خود وا نگذاشتهاند تا خود را سرگرم کارهای بـی ارزش نماید و دنیایـی که در دیدهها زیباست، جایگزین آخرتی نشود که آن را زشت میانگارند و مغروری که در دنیا به بالاترین مقام رسیده، چون کسی نیست که در آخرت به کمترین نصیبی رسیده است». از این فرمایش علاوه بر کلام خداوند در سوره مبارکه عنکبوت هم به روشنی فهمیده میشود که اگر جوانی با آن هم استعداد و ظرفیت و شور و قوه و بنیه هدف والای خود را دنیا قرار دهد، جز سرگرمی و پوچی و در نهایت شقاوت چیزی بدست نخواهد آورد.