پیشگویی پیامبر از ظهور وهابیت
پیشگویی پیامبر از ظهور وهابیت؛
با مراجعه به روایات نبوی که در اصح کتب اهل سنت آمده پی میبریم که پیامبر اکرم(ص) از ظهور وهابیان در میان امت خود پیشگویی کرده است.
بخاری در صحیح خود از رسول خدا نقل کرده که فرمودند:«مردمانی از طرف مشرق زمین خروج کنند که قرآن میخوانند ولی از حنجرههای آنان تجاوز نمیکند، آنها از دین خارج میشوند همانگونه که تیر از کمان خارج میگردد. نشانه آنان تراشیدن سر است».
قسطلانی میگوید:«مقصود از طرف مشرق جهت شرق مدینه همانند سرزمین نجد و مابعد آن است». میدانیم که نجد مرکز وهابیان و موطن اصلی آنان بود که از آنجا به دیگر شهرها منتشر شدند. همچنین تراشیدن موی سر و بلند گذاشتن ریش از شعارها و نشانههای آنان است. زینی دحلان که معاصر ظهور وهابیان بوده مینویسد: «احتیاجی به تألیف در رد وهابیان نیست، بلکه در رد آنها کفایت میکند گفتار رسول خدا که فرمود: نشانه آنان تراشیدن سر است؛ زیرا از بدعتگزاران کسی به جز وهابیها چنین تشابهی ندارند».
تشابه وهابیت و خوارج
تشابه وهابیت و خوارج
ظاهرا اولین کسی که به شباهت اندیشهها و عقاید محمد ابن عبدالوهاب با خوارج توجه کرد، برادرش شیخ سلیمان نجدی بود. او در پرتو همین توجه خطاب به برادرش میگوید: «ابن عباس خطاب به مسلمانان میگفت: همانند خوارج نباشید که آیات نازل شده درباره مشرکان را به مسلمانان تأویل می کردند و با این جهالت عالم مآبانه، خون مسلمانان را میریختند، اموالشان را غارت میکردند و پیروان سنت پیامبر را به گمراهی نسبت میدادند. پس بر شماست که موارد نزول قرآن را به طور دقیق تشخیص دهید…».
دوجوه مشترک هر دو گروه
1.کج اندیشی و فهم نادرست از دین:
خوارج با برداشت انحرافی از قرآن و فهم نادرست از دین، استدلال به ظاهر آیه شریفه «..إن الحکم إلّا لله…»(انعام:57) مینمودند و قائل بدین بودند که حکومتی جز حکومت خدا نیست. به همین دلیل، حکمیت در صفین را باطل و عین کفر پنداشتند. همچنین خوارج، آیاتی را که درباره کافران و مشرکان نازل شده بود، شامل مسلمانان و مومنان میدانستند.
وهابیت نیز درخواست شفاعت، استغاثه، توسل و نذر را برای غیر خدا جایز نمیدانند و آن را بدعت در دین قلمداد مینمایند. همچنین وهابیها با استدلال به آیاتی که درباره کافران و مشرکان وارد شده است، مومنان و مسلمانان را مشرک و کافر قلمداد میکنند. در حالی که طبق نص صربح قرآنی و روایی، مسلمین میتوانند پیامبران و اولیای الهی را شفیع خود قرار دهند و به آنها متوسل شوند. دکتر عبدالملک سعدی میگوید: «هرگاه کسی بگوید: أللهم إنّی توسلت إلیک بجاه نبیّ أو صالح؛ کسی نباید در جواز آن شک کند؛ زیرا جاه همان ذات کسی نیست که به او توسل شده، بلکه مکانت و مرتبه او نزد خداوند است. این حاصل و خلاصه اعمال صالح او است. خداوند متعال در مورد حضرت موسی میفرماید: «و کان عند الله وجیها: و نزد خدا آبرومند بود…»»
2. ستیز با مسلمانان و دوستی با کافران:
یکی دیگر از شباهتهای وهابیت به خوارج، کشتن مسلمانان و جهاد علیه آنان و وانهادن کفار و مشرکان و دوستی با آنان است. خوارج معتقدند میتوان دارالاسلام را در صورتی که ساکنان آن مرتکب گناه کبیره شوند، دارالحرب نامید. لذا خوارج، مسلمانان را به خاک و خون میکشیدند و اموال آنان را به غارت میبردند و ناموس آنها را بر خود حلال و مباح میشمردند. پیامبر اسلام در روایتی درباره خوارج میفرماید: « آنان مسلمانان را میکشند و بتپرستان را به حال خود رها میکنند». عبدالله بن عمر در وصف خوارج میگوید: «اینان آیاتی را که در شأن کفار نازل گشته میگرفتند و بر مومنین حمل مینمودند». در هیچ تاریخی نقل نشده است که وهابیان با کافران بجنگند یا مشرکی را بکشند. کافی است کشتار مردم کربلا، طائف، یمن، حجاز و … را از نظر بگذرانیم. هیأت فتوای وهابیان مینویسد: «به ازدواج درآوردن دختران اهل سنت به فرزندان شیعه جایز نیست، و در صورت وقوع آن، نکاح باطل است؛ زیرا آنچه از شیعه معروف است این که آنان اهل بیت را صدا زده و به آنها استغاثه میکنند و این شرک اکبر است». این در حالی است که آنها ازدواج با اهل کتاب را جایز میدانند و میگویند:« جایز است برای مسلمان که با زن یهودی یا نصرانی ازدواج کند در صورتی که محصنه بوده و آزاد و عفیف باشد».
3.مقدس مآبی و قشری گری:
خوارج مردمانی بسیار قشری، کوتاهنظر بودند، بهگونهای که از خوردن تک خرمایی افتاده سر راه اجتناب میورزیدند و آن را حرام میدانستند. از مشخصههای ظاهری خوارج این بود که سرهایشان را میتراشیدند و عدهای از مردم به آنها «سر تراشیدگان» میگفتند. وهابیان نیز سرهای خود را میتراشند و حتی زنان را مجبور می کنند که سرهایشان را بتراشند.
ظاهر گرایی:
خوارج در شبههها و باورهای انحرافیشان، به ظاهر برخی از آیات استناد جستهاند. وهابیان نیز از ظاهر آیات قرآنی برداشتهایی میکنند که هیچ انسان خردمندی نمیتواند آنها را بپذیرد، مانند: اعتقاد به جسمیت خداوند یا تفسیر ظاهربینانه عرش، قلم، لوح، کرسی، برزخ، رویت خداوند و نسبت دادن دست و پا و اعضا و جوارح داشتن به خداوند و دهها مطلب دیگر.
آغاز مأموریت جاسوسهای انگلیسی در دولتهای اسلامی
آغاز مأموریت جاسوسهای انگلیسی در دولتهای اسلامی
در سال 1710 میلادی وزارت مستعمرات انگليس به 9 نفر از افراد كاردان و زيرك ماموريت داد تا براي جاسوسي در دولتهاي اسلامي بروند، از انها فقط پنج نفر به لندن بازگشتند كه يكي از انها فرد خبرهاي به نام «همفر - Hempher» بود. ماموريت او در كشور تركيه بود همفر به تركيه امد و نامش را محمد گذاشت و بسياري از مسائل و علوم اسلامي و قرآن را فرا گرفت.
دومين بار او به عراق رفت. در این سفر با محمد ابن عبد الوهاب ملاقات نمود و چون دانست كه عبدالوهاب جوانی جاهطلب و از خود راضي است و از مذهب و اعتقادات مسلمانان عيبجويي ميكند، بسيار خوشحال شد و اطمينان يافت كه دو وظيفهاي كه دولت بريتانيا به او محول كرده بود را به وسيله او عملي نمايد. اولين دستور، شوراندن مردم در مقابل دولت عثماني و دومين دستور فتنهانگيزي بين مسلمانان با تاسيس مذهبي جديد بود.
همفر از آن پس با محمد ابن عبد الوهاب بسيار صميمي شد و با او در مورد مسايل مختلف بحث ميكرد و هر كجا كه محمد ابن عبد الوهاب بر خلاف مذاهب نظر ميداد او را تشويق ميكرد.
همفر به دروغ به محمد ابن عبدالوهاب گفت: خواب ديدهام پيغمبر بر منبري نشسته و برای علما سخنراني ميكرد در آن هنگام شما ((محمد ابن عبدالوهاب)با سيمائي نوراني وارد شدي و پيغمبر از جاي خود برخاست و تو را به اغوش كشيد و بر پيشانيات بوسه زد و گفت: اي محمد! تو وارث حقيقي من در تمام امورات ديني و دنيوي مسلمين ميباشي. و تو در آن لحظه گفتي: يا رسولالله من نميتوانم علم و عقيده خود را براي مردم بر ملا كنم و از شر مردم ميترسم. پيامبر فرمود: اي محمد! تو از شناختي كه بر خويشتن داري برتر هستي و هيچ ترسي به خود راه نده.
محمد ابن عبدالوهاب بعد از شنيدن اين دروغ بدون آنكه فكري كند خوشحال شد و بعد از آن بر تاسيس مذهبي جديد مصمم گشت. همفر، محمد ابن عبدالوهاب را به حالتي كه دلخواه انگليس بود در آورد. وزارت مستعمرات انگليس به همفر دستور داد تا 6 مورد ديگر را در مغز محمد بگنجاند تا او اين موارد را دير يا زود بين مردم اجرا كند:
1. فتوا دهد كسي كه مذهب محمد ابن عبدالوهاب را نپذيرد كافر شده و جهاد با او فرض خواهد شد
2. تخريب خانه خدا
3. شوراندن اعراب عليه حكومت عثماني
4. انهدام گنبدهاي بار گاه اولياء
5. ايجاد هرج و مرج در سرزمينهاي اسلامي
6. چاپ قرآن تحریفشده
همفر توانست چهار مورد را در افكار محمد ابن عبدالوهاب جاي دهد و در دو مورد ناموفق بود. انهدام خانه خدا و تغيير قرآن، زيرا محمد ابن عبدالوهاب از اجراي این دو مورد بسيار ميترسيد.
تاسیس فرقه وهابیت و وجه تسمیه آن
تاسیس فرقه وهابیت و وجه تسمیه آن
محمد ابن عبدالوهاب به همراه محمد ابن سعود از سال 1143ه.ق مذهب تازهاي را تاسيس كرد. در اینجا ضروری است وجه تسمیه، واژه وهابی برای فرقه ساختگی محمد ابن عبدالوهاب روشن شود. کلمه وهابی از نام پدر موسس فرقه وهابی یعنی عبدالوهاب گرفته شده است، اما خود وهابیان این نسبت را صحیح نمیدانند.
سید محمود شکری آلوسی از طرفدارن وهابیت میگوید: نسبت وهابی را دشمنان وهابیها به ایشان اطلاق کردهاند. این نسبت صحیح نیست، بلکه باید به محمد که نام پیشوای ایشان است، نسبت داده شود و به آنان محمدیه بگویند….احمد امین، نویسنده معروف مصری، در این باره می گوید: محمد ابن عبدالوهاب و پیروانش خود را موحدین مینامیدند و نام وهابی را دشمنانشان بر آنها اطلاق کردند. سپس این نام بر زبانها افتاد…. خود وهابیان، فرقه وهابیت را مذهب تازهای نمیدانند بلکه میگویند این مذهب، سلف صالح است و از این رو، خود را سلفیه مینامیدند… علت اینکه خود را سلفیه مینامیدند این بود که مدعی بودند در اعمال و افعال و معتقدات خود تابع سلف صالح یعنی اصحاب پیامبر اکرم و تابعین هستند.
محمد ابن عبدالوهاب به همراه محمد ابن سعود از سال 1143ه.ق مذهب تازه اي را تاسيس كرد.
فرقه وهابیت از مذهب حنبلی پدیدار شد و همه پیشوایان وهابیت و بطور کلی عموم کسانی که از ابتدا زیارت قبور و توسل و استغاثه به پیامبر اعظم(ص) را منع کردهاند، از علمای حنبلی بودهاند. ابو محمد بربهاری، ابن بطه، ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم و محمد ابن عبدالوهاب همه از علمای حنبلی محسوب میشدند و به همین علت وهابیان از ابتدا خود را حنبلی میدانسته و هنوز هم خود را پیرو احمد ابن حنبل میدانند.محمد بن عبداللطیف، یکی از نوادگان محمد ابن عبدالوهاب مینویسد:«مذهب ما مذهب احمد ابن حنبل است».
سنی+شیعه متحد و دشمنِ وهابیت و شیعه انگلیسی هستند
مرگ بر آل سعود
متن بیانیه مرکز مدیریت حوزه های علمیه در پی فاجعه منا
بسم الله الرحمن الرحیم
وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ
فاجعه اندوهبار جان باختن مسلمانان و حجاج بیت الله الحرام در سرزمین منا در روز عید قربان، جهان اسلام خاصه ملت مسلمان ایران اسلامی را داغدار و مصیبت زده ساخت.
مدیریت حوزه های علمیه، با قلبی آکنده از غم و اندوه و ابراز همدردی با مصیبت زدگان، این واقعه ی جانسوز را به محضر قدسی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف،مقام معظم رهبری(مدظله العالی) مراجع عظام تقلید(دامت برکاتهم، حوزه های علمیه و بازماندگان و مصیبت زدگان در سراسر جهان اسلام به ویژه ایران اسلامی ، تسلیت عرض نموده رحمت الهی و غفران ربوی را برای جان باختگان این حادثه هولناک، ضیوف الرحمان بیت الله خواستار است و از درگاه مهربانی و رافتش شفای عاجل مجروحان و آسیب دیدگان را مسئلت نموده و تاکید می کند:
1-دولت عربستان مسئول این واقعه تلخ بوده و پاسخ گوی مدیریت غلط و بی تدبیری در حوادث پیش آمده است.
2-ضمن تشکر از مساعی و تلاش طاقت فرسای مسئولان سازمان حج و بعثه مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) در رسیدگی به موقع و انجام تمهیدات لازم در مدیریت حادثه، رسیدگی به امور حجاج و مجروحان، از آنان می خواهد همچنان دلسوزانه پیگیر امور بوده و فرامین رهبری معظم انقلاب را در تعمیم کمک به حجاج دیگر کشورها مدنظر قرار داده و حق برادری اسلامی را به جا آورند.
3- از علمای جهان اسلام ، متفکران آزاده مسلمان و رهبر ان دلسوز اسلامی، می خواهد تا با تیزبینی و انصاف عوامل تفرقه و نفوذ استکبار جهانی میان صفوف مسلمین را شناسایی نموده و با روشنگری و تبیین توطئه دشمنان قسم خورده اسلام در حفظ وحدت و انسجام صفوف مسلمانان کوشا باشند.
مرکز مدیریت حوزه های علمیه
تعطیلی دروس حوزه های علمیه به مناسبت حادثه منا
مسئول روابط عمومی حوزه های علمیه از تعطیلی دروس حوزه های علمیه سراسر کشور و تجمع اعتراضی فضلا و طلاب،امروزشنبه در پی حادثه اسفناک منا خبرداد.
حجت الاسلام طیب حسینی دیروز در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه ضمن تسلیت فاجعه اسفبار منا به بازماندگان این حادثه از تعطیلی دروس حوزه های علمیه خبرداد و گفت:درپی واقعه اسفناک روز عید قربان در منا و اعلام عزای عمومی حسب موافقت و تاکید مراجع عظام تقلید (دامت برکاتهم ) و بزرگان حوزه درس های حوزه های علمیه سراسر کشور در روز شنبه ۴ مهرماه ۹۴ تعطیل اعلام می گردد.
رئیس روابط عمومی های مراکز حوزوی افزود: به همین مناسبت تجمع اعتراضی اساتید و طلاب حوزه علمیه قم و سایر اقشار مختلف مردم متدین ساعت ۱۰/۳۰صبح در مدرسه مبارکه فیضیه برگزار می شود.
ساپورت چیست؟
ساپورت چیست؟
یک سال و اندی میشود که «ساپورت» کالایی که ایرانیان درگذشتهای نهچندان دور، عنوان «جورابشلواری» را بر آن مینهادند، مد شده است. بر کسی معلوم نیست که چرا حالا آن را ساپورت میخوانند؛ واژهای انگلیسی که در زبان فارسی به «حمایتکننده» معنا میشود.
ساپورت در گذشته به صورت ساده، با کفه و در رنگهای مختلف عرضه میشد و بعدها نمونه منقش و بدون کفه آن نیز به بازار آمد. نرخ این کالا نیز متفاوت است؛ از حدود 15 هزار تومان تا 200 هزار تومان که برای نمونههای مرغوب آن قیمتگذاری شده است.
ساپورت از کجا امد ؟
آیا می دانستید که در دهه 1980 میلادی در کنکره آمریکا طرحی مطرح شد مبنی بر اینکه زنانی که در کلوپها و بارها و مراکز فساد مشغول به خود فروشی هستند ، باید یک وجه تمایزی با بقیه زنان اجتماع داشته باشند که در این زمان بفکر طراحی لباسی جذاب ودر عین حال منحرف کننده افتادند که این دسته از زنان را از جامعه متمایز کنند.
” ساپورت ” محصول این تفکر غربی بود که امروزه برای کشورهای جهان سوم تبدیل به فرهنگ و مد شده است. کاش استفاده کنندگان این لباس سخیف می دانستند که در چه دامی افتادند و چطور مورد تمسخر سران کشورهای غربی قرار گرفتند…
و اما باید توجه داشت
بدحجابی پیش از هر کسی برای خود بدحجاب آسیب زا است
یکی از پیامد های بدحجابی که شاید بسیاری از بدحجابان از ان بی خبر هستند، تصوری است که مردان در برابر چنین افرادی دارند. زمانی که زنی به خود اجازه می دهد که با لباس های نامناسب در خیابان حضور پیدا کند، این اجازه را هم به مردم می دهد که بدترین تصویرها را از او در ذهن خود تداعی کنند و در این میان خود را هم در آستانه توهین وهتک حرمت های اشرار و بزهکاران خیابانی قرار می دهد چون از نظر آنها فردی که با چنین پوششی در خیابان حاضر شده است، از عبارات نامناسب و رکیک بدش نمی آید.
بدحجابی، نهاد خانواده را نشانه گرفته
یکی دیگر از عوارض بدحجابی این است که افرادی که در ترددهای روزنه شان پوششی نامناسب بر تن می کنند و خود را در معرض دیدگان نامحرمان قرار می دهند، ناخودآگاه امنیت و آرامش خود و خانواده شان هم به خطر انداخته اند. از سوی دیگر این افراد زندگی زنانی را که خود در خانه به فرزندانشان رسیدگی می کنند اما همسرانشان در محیط های اجتماعی و کاری در معرض چنین زنانی قرار دارند، به خطر می اندازند.
منبع : سایت های مختلف اینترنتی
تحلیل استاد پناهیان از فاجعه منا
بخشى از صحبت هاى بسیار مهم استاد پناهیان ، در هیئت شهداى گمنام ، شام پنجشنبه ٢ مهر ٩٤ :
شاید بتوانیم فاجعه ى منا را یک حرکت تروریستى عظیم علیه مسلمانان تلقى کنیم چرا که چنین جنایاتى در پرونده ى آل سعود فراوان است ، اگر هم حکام جنایت کار آل سعود مستقیما این جنایت را انجام نداده باشند نفوذ صهیونیست ها در این دولت فاسد بسیار زیاد است و یک دولت فاسد تحت نفوذ دشمنان اسلام ، طبیعى ست که محل امنى براى مسلمانان نباشد .
دولت ما باید در مقابل این جنایت آل سعود عکس العمل قاطع نشان بدهد . ما منتظر محکوم کردن حکام جنایت کار آل سعود در سخنرانى فرداى رئیس جمهور در سازمان ملل هستیم .
اساسا مدیریت صحراى منا که یازده ماه از سال کاملا خالى از سکنه است و جزئیات رفتار حجاج قابل پیش بینى و برنامه ریزى ست بسیار آسان تر از آن است که چنین فجایعى را بتوان احتمال داد ، آل سعود خائن تنها به حرکت هاى نمایشى در جهت خدمت به حجاج اکتفا مى کند آن ها به هیچ وجه نمى خواهند حج رونق پیدا کند
آنگاه برخى سیاسیون ورشکسته به دفاع و توجیه بى تدبیرى آل سعود مى پردازند …