روشهای صحیح تربیت عبادی کودکان از زبان حاج آقا مجتبی تهرانی
کار خیر را با دست کودک انجام دهید
«وَ ذَکِّروا بِه (أَی بِالخَیرِ) أَهلیکُم». یادآورشان کن به کارهای خیر. ما در باب اعمال نیک داریم که خیر، به طور عملی و لفظی باید کنار هم باشد. نسبت به تربیت کسانی که تحت تربیت انسان قرار میگیرند مثل فرزند انسان، باید با هم باشد تا خوب تأثیر بگذارد. در یک روایتی از امام رضا علیه السلام آمده که حضرت فرمود: «مُرِ الصَّبِیَّ فَلیَتَصَدَّق بِیَدِه بِالکِسرَةِ وَ القَبضَةِ و الشَّیءِ وَ إن قَلَّ» :کودک را امر کن تا با دست خود صدقه بدهد، اگرچه کم باشد.
بصورت گفتاری به او امر کن این کار را بکند! حال که میخواهی دستگیری از مستمند کنی و صدقه بدهی با دست او بده! پول را بده به او بگو: تو بده! صدقه را تو میدهی امّا به دست او بده!
ببینید چقدر زیبا میآید مطلب را بیان میفرماید: « فَلیَتَصَدَّق بِیَدِه » با دست بچّه هات - قبضه را یک مُشت میگویند - میخواهی در راه خداانفاق کنی، دستگیری از مستمندان بکنی، هم به او امر کن، هم با دست او این کار را بکن! یعنی هم گفتاری هم کرداری. هر دو با هم.
روشهای صحیح تربیت عبادی کودکان از زبان حاج آقا مجتبی تهرانی
خیر یعنی کار انسانی و کار خداپسندانه
حضرت دو جمله را فرمود: «إِعمَلُوا الخَیر» و «وَ ذَکِّروا به» به خیر یادآوری کن. چون ضمیر به خیر برمیگردد. در اینجا دو مطلب است که اشاره میکنم. اول اینکه “خیر” به معنای خوبی است. مفهوم عام دارد. هم رفتارهای انسان پسندانه است، هم خداپسندانه. هر دو آن را خیر میگویند. یعنی هم به کاری که از دیدگاه الهی نیک است خیر میگویند، و هم به کاری که از دیدگاه انسانی پسندیده است. به هر دو آنها خیر میگویند. روایت هر دو آنها را در بر میگیرد، کمک به مستمندان از دیدگاه انسانی خیر است. امّا نماز خواندن از دیدگاه الهی خیر است. خیر که گفته میشود، دو مصداق دارد؛ هم از دیدگاه انسانی یک مصداق دارد، هم از دیدگاه الهی. هیچ مانعی هم ندارد کاری از دیدگاه انسانی خیر باشد و الهی هم باشد. که این بحثی است که بعد ـ انشاء الله ـ وارد میشوم.
روشهای صحیح تربیت عبادی کودکان از زبان حاج آقا مجتبی تهرانی
عمل خیر
اول به راه کرداری و رفتاری اشاره میفرماید « إِعمَلُوا الخَیر» شما کردار و رفتارتان را، یک رفتاری بکنید که خوب و پسندیده باشد. خود این عمل در خانواده، یک تیر و دو نشان است؛ در بعد الهی و انسانی خودت را از آتش نجات میدهی؛ مثلاً نماز میخوانی، کمک به مستمندان میکنی و… با این کار، هم خودت را از آتش نجات میدهی؛ هم خانواده ات را. چون داری آنها را آموزش میدهی و وظیفه تو هم آموزش دادن بوده است. ” یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ قُواْ أَنفُسَکمُْ وَ أَهْلِیکمُْ نَارا ” به همه مؤمنین خطاب میکند که هم خودت را باید از آتش نجات بدهی، هم خانواده ات را. یعنی نجات آنها با دست تو است. بعد سؤال میکنند آقا! چگونه این کار را انجام دهیم؟ میفرماید: کار خیر بکنید! آیا با کار خیر من او از آتش نجات پیدا میکند؟ بله! ببینید چگونه پیغمبر مسأله را روشن می فرماید. وظیفهات این بوده است که کار خیر کنی. با این کار هم خودت نجات پیدا میکنی، هم او را عملاً تأدیب میکنی و به او میآموزی. این که تعبیر کردم یک تیر و دو نشان است، این مطلب است: هم خودت را از آتش نجات میدهی، هم او را. چون داری آموزش عملی میکنی.
روشهای صحیح تربیت عبادی کودکان از زبان حاج آقا مجتبی تهرانی
راههای نجات خود و خانواده از آتش
در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است که حضرت فرمود: « لَمّا نَزَلَت ” یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ قُواْ أَنفُسَکمُْ وَ أَهْلِیکمُْ نَارا ” قالَ النّاس کَیفَ نَقِی أَنفُسَنا وَ أَهلِینَا؟» وقتی این آیه نازل شد مردم گفتند: چگونه ما خودمان و خانوادمان را از آتش جهنم حفظ کنیم؟ پیغمبر اکرم جواب دادند: «إِعمَلُوا الخَیرَ وَ ذَکِّرُوا به أَهلیِکُم وَ أَدِّبوهُم عَلی طَاعَةِ اللهِ»:کارهای خیر انجام دهید و خانوادههایتان را به آن یادآور شوید و آنها را بر بندگی خدا ادب نمائید. من فهرستوار توضیح میدهم که پیامبر اکرم چه میفرمایند.
روشهای صحیح تربیت عبادی کودکان از زبان حاج آقا مجتبی تهرانی
تفاوت میان اصلِ تربیت و روشِ تربیت
یک بحث دیگری هم هست که من فقط تذکر میدهم و آن اینکه روش در تربیت، جدای از اصلِ تربیت است. او را باید تربیت کنی ولی نه با الفاظ خشن و امثال اینها. بلکه باید او را به شوق بیاوری، که اینها روش تربیتی است. باید میان اصلِ تربیت و روشِ تربیت، جداسازی بکنیم.
ما یک آیه داریم از آیات شریفه قرآن که اصل مسئله آموزش و تربیت را، چه نسبت به خود، چه نسبت به کسانی که جزو خاندان محسوب میشوند، مطرح میکند و به طور کلی به ما که مؤمن هستیم و اعتقاد به مبدأ و معاد داریم، خطاب میکند که: « یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُوا قُوا أَنفُسَکمُْ وَ أَهْلِیکمُْ نَاراً »: ای کسانیکه ایمان آوردید، جانهای خودتان و خاندانتان را از آتش جهنّم حفظ کنید. این یک فرمان کلی است.
روشهای صحیح تربیت عبادی کودکان از زبان حاج آقا مجتبی تهرانی
تأکید و تکرار با روشهای صحیح در تربیت مؤثر است
این عمل را که آموزش دادی، باز هم رهایش نکن، دوباره بیا سراغ اقدامات گفتاری. یک روایت از علی (علیه السلام) است که فرمود: « أَدِّب صِغارَ أَهلِ بَیتِکَ بلِسانِکَ عَلَی الصَّلاةِ وَ الطَّهُورِ»:کودکانِ خانواده ات را با زبانت به نماز و وضو تربیت کن.
اگر میخواهی در بُعد معنوی او این روح را بسازی، بدان که با تکرار ملکه میشود. تربیت خیلی ظرافت دارد. برخلاف آنچه همه میگویند این مباحث خیلی مشکل نیست ولی به نظر من از نظر مباحث علمی ظرافت دارد و ظرافتش این است که در این سنین که داری عملاً به او آموزش میدهی، و بعد هم لفظاً روی آن تأکید میکنی، مواظب باش یک وقت روشی غیر الهی و غیر انسانی به کار نگیری. ـ نعوذ بالله ـ با خشونت رفتار نکنی! وگرنه بَری میشود از هر چه دین است. اگر به این نحو باشد، کشف از جهالت تو است.
روشهای صحیح تربیت عبادی کودکان از زبان حاج آقا مجتبی تهرانی
تأثیر اعمال دیداری در تربیت فرزند
از آنجایی که در مقابل کارهای گفتاری و شنیداری، کرداری و رفتاری است؛ ما به اعمال و اقدامات بصری (دیداری) میپردازیم. راجع به اقدامات دیداری، در روایات اشاره شده به اینکه وقتی کودک، شش سالش تمام شد و میخواهد وارد هفت سال بشود، اینجا مقتضی آموختن را دارد. قبل از هفت سالگی بحث گفتار بود، اینجا بحث اعمال است. در یک روایتی پیغمبر اکرم فرمودند: «عَلِّموا أَولادَکُم أَلصَّلاةِ إِذا بَلَغوا سَبعاً»: فرزندتان را آنگاه که به هفت سالگی وارد میشوند نماز بیاموزید.
شش سال او که تمام میشود و وارد هفت سال میشود، جنبۀ دیداری و رفتاری دارد. به پدر و مادر میگوید: بایست و نماز را بخوان و به او این عمل را بیاموز! بحث آموزش رفتاری است نه گفتاری.
میفرماید بعد از آموزش عملی رهایش نکن، بیا سراغ آموزش گفتاری. ایستادی نماز خواندی، به او بگو: بابا جان! مرا نگاه کن! به این میگویند نماز. بابا جان نماز میخوانم، نگاه کن!
کم کم این عمل تو را یاد میگیرد. در این سنین سریع یاد میگیرد و گیرندهاش بسیار قوی، سریع و عمیق است و فوراً به حافظه میبرد. حافظه هم اتاق بایگانی است. آن را در اتاق بایگانیاش نگاه میدارد. قشنگ عکسبرداری میکند، فیلم میگیرد.
7 زیبایی که با آرایش به دست نمی آید!
۱. اشتیاق
یک زن بدون اشتیاق، خیلی کسل کننده است. گاهی زندگی بسیار بیرحم است و قادر است ما را در یک چشم برهم زدن، زیر چرخهای سنگین خود له کند. گاهی برای یک زن بسیار دشوار است تا بار مشقتهایی که متحمل میشود را سبک کند و به اموری که حقیقتا از آن لذت میبرد، بپردازد. اما اگر یک زن از شعلههای شور و هیجانش غفلت کند به موجودی منفعل بدل خواهد شد. یک زن اگر زمانی را به خودش اختصاص دهد و از آن زمان لذت برد به گوهر گرانبهای زندگی پی برده و شور و اشتیاقی برای گذر عمر خواهد یافت. یک زن اگر که از فرصتهایی که زندگی در اختیارش قرار میدهد، به درستی بهرهمند گردد، شایسته تحسین همسرش و اطرافیانش خواهد بود. میخواهید که دلیلش را بدانید؟ شور و هیجان واگیردار است. تلاش یک نفر برای تحقق رویاهایش، زیباترین تجربه بشر در طول تاریخ است.
۲. مهربانی و شفقت
یک زن بیعاطفه، شاید خودش را دوست داشته باشد و از خودش راضی باشد، اما آیا دیگران هم دوستش خواهند داشت؟ فقط کافیست تصور کنید. اگر کسی عاجز از دوست داشتن دیگران باشد، چه کسی او را دوست خواهد داشت؟ مادر، همکار، مشاور و یا دوست فرقی ندارد که کدام از اینها هستید، شفقت و مهربانی جزء لاینفک همه این زنان است، که در عین حال پایههای رابطه را مستحکم میکند. به همین دلیل زنان خودخواه و مشهور که تصویرشان با آن همه نقش ونگار روی جلد مجلهها نقش بسته، برای اکثر مردان جذاب نیستند. واقعیت این است که زنی که خودش را دوست بدارد، بیش از دیگران لایق دوست داشته شدن از سوی دیگران و دوست داشتن دیگران است. این همان زیبایی حقیقی است که می توان به آن بالید و البته از اعماق وجود یک زن نشآت میگیرد. عشق ورزیدن و راه و رسم عاشقی، ارزش یک زن را تعیین میکند، نه مضایقه آن از دیگران!
۳. خرد و اندیشمندی
افسانه ای در فرهنگ غربی میگوید: زنان زیبا، باهوش نیستند. در واقع، این پندار غالب، حکمی دوپهلوست، چون اشارهای ضمنی به نازیبا بودن زنان باهوش است. این یک سناریوی دو سر باخت است. اگر زنی تمام وقت خود را صرف جذابیت و زیبایی خود کند، پیشرفتی حاصل نخواهد کرد و اگر فقط خود را وقف تحصیل علم کند، از زیبایی و جذابیت غافل میشود. زنی که وقتی را به پرورش ذهنش اختصاص ندهد، همچون نویسندهای است که وقتی برای خواندن کتاب ندارد. هر انسانی بدون خرد و اندیشه، همچون فریادی است که میگوید: “نیازی نیست که من جهان را درک کنم، جهان باید من را درک کند!” اما کار دنیا به همین سادگیها نیست. گرچه جذابیت و زیبایی فقط در کسب دانش و حقیقت خلاصه نمیشود اما برای ادامه هستی، ضروریست. معرفت کلید اختیار و قدرت است و اختیار و قدرت کلید جاذبه!
۴. حس سرزندگی و نشاط
هیچکس به افراد افسرده علاقهای ندارد. البته منظور این نیست که همیشه باید سادهلوحانه خوشبین بود. لحظاتی در زندگی هست که زنان هم درست مانند مردان، حس ناامیدی را تجربه میکنند. اما نکته اینجاست که حس ماجراجویی و قدرشناسی برای همه نعمتهایی که به ما ارزانی شده، بسیار جذابتر از گرفتار روزمرگی شدن و زندگی را باری تحمیلی بر دوش تصور کردن است. اگر یک زن به اندازه کافی سرزنده نباشد که با فرزندش بیرون رفته و تفریح کند یا آهنگ مورد علاقهاش را زیر دوش زمزمه کند، چه کسی رغبت میکند که او را همراهی کند؟ فرزندانش حتی جرات حرف زدن با او را نخواهند داشت و همسرش هم جرات نزدیک شدن به او را ندارد، متوجه منظورم که شدید؟
۵. غلبه بر شکستها و خستگیناپذیری
برای یک زن هیچ چیز زیباتر از غلبه برمشکلات و شانه خالینکردن از زیر بار سختیها نیست. تفاوتی ندارد که این سختی در زمینه شغلی، ازدواج و یا سلامت جسمانی زن باشد! جهان عاشق زنان مبارز است. سوء تفاهم نشود.این به معنای درگیری دائم با دیگران و یا باورهای فمنیستی مطلق نیست. درگیری درباره شام مورد علاقه یا فیلم محبوبتان نه تنها زیبا نیست، که ابدا در شان شما نیست. خیلی هم بچهگانه است. غلبه بر شکستها به معنی کنترل کردن دیگران یا از کف دادن اختیار نیست. بدین معناست که زندگی هیچگاه قادر به شکست یک زن نخواهد بود مگر اینکه خودش مغلوب شدن را بپذیرد. زیبایی واقعی برای یک زن آن است که، هیچ شکستی او را از پای درنیاورد و مغلوبش نکند.
۶.جرات و اعتماد به نفس
حال که صحبت از زیبایی شد، باید از افتخارات شما صحبت کنیم. البته بین فخر فروشی و اعتماد به نفس از زمین تا آسمان تفاوت است. فخرفروشی، عامدانه از خود تعریف بیجا کردن واز خود متشکربودن است، تا جایی که دیگران او را از خودراضی مینامند. تعریف و تمجید از خود برای جلب توجه دیگران، فقط خودخواهی نیست بلکه امری ناپسند است. اما اعتماد به نفس، چیزی فراتر از تعریف و تمجید از خود و جلب توجه دیگران به چهره، نوع صحبت و افکار و اعمال ما است. اعتماد به نفس، مایه افتخار یک زن است. زنی که افتخاراتش و اعتماد به نفسش وابسته به تعریف و تمجید و جلب توجه دیگران نیست، بسیار جذابتر از زنی است که دست به هر کاری میزند که تاییدش کنند.
۷. نیرو و انرژی
در نهایت، مهمترین خصوصیت یک زن زیبا که به طور خلاصه متاثر از تمام عوامل بالاست، انرژی است. زنی که سرزندگی بینظیری برای زندگی دارد، همچون بت، باید پرستیده شود. باید مجسمهاش را از سنگ یا حتی از برنز که دوام طولانیتری دارد، ساخت. زنی که با تلاش بسیارآرزوهایش را تحقق میبخشد، دلسوز و مهربان است، عاقل و فهیم است و در عین حال دلیر و قوی، شکستها مانعی برای پیشرفت او نخواهد بود و ارزش وجودی خود را میشناسد، در نهایت نیرو و انرژی درونش روح حیات را به اطرافیانش و چیزهای اطرافش میدمد، زیبای حقیقی است.
قانونهایی که والدین باید بدانند
هم کودک و هم پدرومادر باید این نکته را بدانند که کودکان با بزرگترها فرق میکنند و با بزرگشدن این تفاوتها کم میشود. زیرا پایه رشد در نابرابری است.
دو فاکتور در کاهش این فاصله دخیل است: ۱- افزایش سن کودک ۲- مسئولیتپذیری کودک. یعنی کودک با افزایش سن، مسئولیتهایش بیشتر شده و به تناسب بالارفتن مسئولیت، آزادیهای او نیز افزایش مییابد و فاصلهاش با والدین کم و کمتر میشود. زمانیکه صددرصد مسئولیت به دوش او محول شد با والدین برابر میشود.
کودک شما نباید نفر اول خانواده باشد. کودک دایما تلاش میکند افسار زندگی را از شما برباید. هیچگاه به او چنین اجازهای را ندهید. در عوض در بازی به او اجازه دهید تصمیم گیرنده اصلی باشد.
«هماهنگی پدر و مادر»، لازمه تربیت کودک است.
به یاد داشته باشید که کودک شما «آینه» تمام نمای رفتار شماست. کودکان آنگونه رفتار میکنند که میآموزند. درواقع فرزندان ما همانگونه میشوند که ما هستیم.
سه قانون بسیار مهم که باید کودک آنها را رعایت کند:
۱. «زدن»، «گازگرفتن» و «پرتابکردن» در هر حالتی ممنوع است
۲. زمان مشخص خواب
۳. بستن کمربند در خودرو(فرقی نمیکند جلو یا عقب)
این قوانین را بارها و بارها برای کودک توضیح دهید
به یاد داشته باشید وظیفه پدر و مادر، پرورش کودک است نه فرمان صادر کردن و دستور دادن!
پدرومادر در طول روز فقط تعداد محدودی کارت «نه» در اختیار دارند. موقعیتی را در خانه بهوجود آورید که دایما مجبور نباشید به کودک «نه» یا «نکن» بگویید.
کودکان موجودات فراموشکاری هستند، قوانین را هر از چند گاهی برایشان مرور کنید.
اجرای قانون از خود قانون مهمتر است در ضمن قوانین مربوط به خانه مادربزرگ و پدربزرگ ارتباطی با خانه ما ندارد.
پیش از انجام هر کاری ابتدا کودک را برای آن کار آماده کنید. کودکان تحمل تغییرات آنی را ندارند.
آینده کودک، امروز است. خوشبختی و سلامت روانی کودک در آینده بستگی به رفتار درست و خوب امروز ما دارد.
تفاوت پاداش و رشوه را همیشه به یاد داشته باشید:
پاداش، هدیه ایست که بعد از انجام عمل مثبت کودک به او داده میشود. (سازنده)
رشوه، هدیه ایست که قبل از عمل انجام نشده به کودک داده میشود. (مخرب)
این جملهها را روزانه دهها بار به کودک خود بگویید: «به تو افتخار میکنم»، «دوستت دارم»، «تو پسر یا دختر خوبی هستی» و «من همیشه مراقب تو هستم».
این جملات را در هفته حداقل یکبار (در موقعیتهای پیش آمده) به کودک خود بگویید: «معذرت میخواهم»، «من بلد نیستم»، «اشتباه کردم»، «نمیدانم» و همچنین سوالات کودک را به سرعت پاسخ ندهید. سعی کنید آنها را به چالش بکشید: «نظر تو چیه؟…»، «توچی فکر میکنی؟…» و…
این جملهها را هیچگاه به زبان نیاورید: «دوستت ندارم»، «تو پسر یا دختر بدی هستی»، «من دیگرمامان یا بابای تو نیستم»، «من تو را ترک میکنم»، «وای به حالت!» و «دیگه بزرگ شدی این کارها زشته!»
کودک درک درستی از مفهوم مرگ ندارد از بهکار بردن جملههایی که تکیه کلام بزرگترها هستند و مفهوم مرگ در آنها بهکار رفته، بپرهیزید.
مثلا: «برات میمیرم»، «الهی بمیرم»، «تو منو کشتی»، «آخرش از دستت دق میکنم و میمیرم» و… این جملات را جلو کودک برای دیگران هم بهکار نبرید. کودک فرق بین شوخی، جدی و اصطلاحات غلو شده را نمیداند. مادری که به همسر خود میگوید «تو آخر با این کارهات منو میکشی» کودک احساس میکند پدر قصد کشتن مادر را دارد و احساس ناامنی او را به مادر میچسباند و از ترس اینکه نکند پدرش، مادر را بکشد حاضر به جدا شدن از مادر نیست
دوستداشتن تنها و تنها «سه» ابزار بیشتر ندارد:
۱. گفتن جمله دوستت دارم
۲. نگاه چشم در چشم
۳. نوازش با دست
سعی نکنید با استفاده از ابزارهایی مانند خریدن اسباببازی یا خوراکی پیام دوستداشتن را به کودک بدهید. برای دوستداشتن، شرط نگذارید. هیچگاه به کودک نگویید به شرط فلان دوستت دارم. دوست داشتن پدر و مادر به فرزندشان بیقیدوشرط باید باشد.
اگر به خاطر رفتار نامناسب کودکتان واقعا عصبانی شوید، خودتان را به سن آن کودک تنزل دادهاید.
«کار بدکردن» با «بد بودن» متفاوت است. هنگامیکه کودکتان عمل بدی را انجام میدهد باید به او بگویید که تو پسر یا دختر خوبی هستی ولی این کار تو کار بدی بود.
به یاد داشته باشید پاداشی که به کودک میدهید حق پس گرفتن آن را ندارید.
در دستور دادن صرفهجویی کنیم. از دستورهای کلی مانند: مواظبباش، عجلهکن، مراقبباش و… بپرهیزیم. دستورها نباید بهصورت پشت سرهم، بدون اینکه به کودک فرصت انجام آن را بدهیم، باشند. همچنین در فرماندادن به کودک از جملههای امری استفاده کنید نه جملات سوالی. بهتر است ایستاده به کودک فرمان ندهید. بنشینید، همسطح کودک شوید و به او پیغام دهید.
منبع:سلامت نیوز
در مهد کودک، مربیان وظیفه بسیار مهمی به عهده دارند زیرا نقش جانشین مادر را برای کودک ایفا میکنند و با توجه به این تعریف، مربی باید بتواند اضطراب کودک را تخفیف بدهد و به او امنیت بدهد و او را کنترل کند. اگر مهد کودکی دارای ویژگیهای لازم باشد و تنها از کودک نگهداری نکند بلکه به نیازهای او نیز توجه داشته باشد و رشد کودک و شرایط فردی او را در نظر بگیرد و درباره برنامه خواب، بازی، تغذیه، استراحت کافی و فعالیتهایی که مناسب سن کودک باشد
ویژگی های یک مربی مناسب برای کودکان:
علاقه مندی به کار با کودکان
داشتن سلامت روانی و جسمانی
صبوری و شکیبایی
داشتن تجربه و احساس مادری برای کودکان
سرحال و با نشاط بودن
احساس تعهد ایمانی و اخلاقی در کار با کودکان
آگاهی از مسایل و نیازهای کودکان
توجه به رشد کودکان در ابعاد مختلف جسمانی، حرکتی، عاطفی، روانی،ذ هنی، اجتماعی و زبان آموزی
داشتن ظاهری آراسته و مرتب
با محبت و دلسوز بودن
داشتن توانایی و صلاحیت لازم در نگهداری از کودکان
داشتن نگاه برابر به همه کودکان
به عبارت ساده تر، مربی این گروه سنی باید فردی متعهد، کاردان، آگاه و سازمان دهنده در امور مربوط به کودکان باشد.