زمانى بر مردم فرا مى رسد که...
امام على علیه السلام فرمودند:
یَاْتى عَلَى النَّاسِ زَمانٌ لا یَبْقى فیهِمْ مِنَ الْقُرآنِ اِلاَّ رَسْمُهُ وَمِنَ الاِْسلامِ اِلاَّ اِسْمُهُ، مَساجِدُهُمْ یَوْمَئِذ عامِرَةٌ مِنَ البِناءِ، خَرابٌ مِنَ الْهُدى؛
زمانى بر مردم فرا مى رسد که در میان آنها از قرآن جز خط به نقوش، و از اسلام جز اسمى باقى نماند، مساجد مسلمین در آن روز از نظر بنا آباد ولى از نظر هدایت ویران خواهد بود!
کلمات قصار، کلمه 369.
شرح حدیث:
نمى توانیم بگویم این پیشگویى عجیب، امروز، کاملا مصداق پیدا کرده، و یا مربوط به آینده است، ولى این قدر مسلّم است که نمونه هایى از آن را در گوشه و کنار با چشم خود مى بینیم، و تعجب در این است که چنین مسلمانانى از عقب ماندگى ناله و شکوه دارند، گویا چنین مى پندارند تنها «اسم اسلام» و «رسم قرآن»، براى همه چیز آنها کافى است، نه قرآن را به عنوان یک کتاب تربیت و انسان سازى پذیرفته و به کار بسته اند، و نه اسلام را به عنوان «مذهب» یعنى روش فکرى و عملى؛ کدام جامعه مسلمان واقعى را سراغ داریم که عقب مانده باشد و جهان در برابرش تعظیم ننموده باشد!
اهمیت وجود کوه ها در زمین
امام على علیه السلام فرمودند:
وَوَتَّدُ بِالصُّخُورِ مَیَدانَ اَرْضِهِ؛
به وسیله کوه ها از لرزش و تکان خوردن زمین جلوگیرى نمود.
نهج البلاغه خطبه 1.
شرح حدیث:
امروز ثابت شده همان طور که جاذبه ماه در جزر و مد دریاها مؤثر است و آب آنها را دوبار، در شبانه روز، به تفاوت، یک متر و بیشتر و حتى در بعضى از نقاط پانزده متر! بالا و پایین مى برد، روى پوسته جامد زمین مؤثر است و آن را به مقدار 30 سانتى متر بالا مى کشد سپس به پایین برمى گردد، ولى استحکام پوسته زمین به خاطر وجود کوه ها که ریشه هاى آن به هم متصل شده و شبکه زره مانندى دور زمین ایجاد کرده مانع از تأثیر بیشتر آن مى گردد.
راستى اگر کوه ها وجود نداشتند و پوسته زمین نرم بود و شب و روز در جزر و مد بودند آیا آرامشى براى ما وجود داشت؟ این حقیقت را پیشوایان اسلام از 14 قرن پیش بیان کردند.
آیاتنها کره مسکونى جهان، کره زمین ماست؟
امام على علیه السلام فرمودند:
هذِهِ النُّجُومُ الَّتى فى السَّماءِ مَدائِنُ مِثْلُ الْمَدائِنِ الَّتى فى الاْرضِ مَرْبُوطَهٌ کُلُّ مَدینَة اِلى عَمُود مِنْ نُور؛
این ستارگانى که در آسمان هستند شهرها (و آبادى هایى) همچون شهرهاى زمینند، هر شهرى از آنها با ستونى از نور (با شهرهاى دیگر) پیوسته است.
سفینة البحار، جلد 3، صفحه 574.
شرح حدیث:
بسیار خود خواهانه است که ما تصور کنیم تنها کره مسکونى جهان، کره زمین ماست و میلیون ها میلون کرات آسمانى همه بایر و خاموش و خالى از سکنه اند.
دانشمندان امروز با محاسباتى که روى وجود شرایط حیات و زندگى در کرات آسمانى کرده اند قطع دارند که میلیون ها یا صدها میلیون از این کرات داراى ساکنانى هستند که به احتمال قوى بسیارى از آنها تمدن هایى پیشرفته تر و به مراتب عالى تر از تمدن ساکنان زمین دارند؛ زیرا آغاز حیات در آنها هزاران یا میلیون ها سال قبل از کره زمین بوده است. حدیث بالا یکى از معجزات علمى امیر مؤمنان است که چهارده قرن پیش بیان فرموده است.
مرگ زود رس،طول عمر زیاد
امام على علیه السلام فرمودند:
مَوْتُ الاْنْسانِ بِالذُّنُوبِ أَکْثَرُ مِنْ مَوته بِالأَجَلِ وَ حَیاتُهُ بِالْبِرِّ أَکْثَرُ مِنْ حَیَاتِهِ بِالْعُمْرِ؛
مرگ زود رس انسانها بر اثر گناه از مرگ طبیعى بیشتر است، و طول عمر افراد بر اثر نیکوکارى از طول عمر به عوامل طبیعى زیادتر مى باشد.
سفینة البحار، صفحه 489.
شرح حدیث:
بدون شک بسیارى از گناهان و صفات زشت به طور مستقیم عمر را کاهش مى دهد (همچون میخوارى و قمار و بخل و حسد و کینه توزى) و بسیارى نیز به طور غیر مستقیم از طریق اثر گذاشتن در نابسامانى وضع اجتماع و سلب امنیّت عمومى و بروز جنگ ها (مانند رباخوارى و ظلم و ستم). و از سوى دیگر نیکوکارى به خاطر اثر عمیقى که در آرامش روح و وجدان دارد مى تواند سرچشمه عمر طولانى گردد.
بنابرین گناه، قطع نظر از آثار زیانبار معنوى، یک اثر بارزش کوتاه ساختن عمر آدمى است همان طور که نیکوکارى علاوه بر همه آثار، در طول عمر کاملا مؤثر است.
مال حرام
امام على علیه السلام فرمودند:
مَنْ یَکْسِبُ مَالا مِنْ غَیْرِ حَقِّهِ یَصْرِفُهُ فِىْ غَیْرِ أَجْرِه؛
کسى که ثروتى از طریق نامشروع به دست آورد در طریقى که پاداش الهى ندارد مصرف خواهد شد.
از کتاب تحف العقول، صفحه 63.
شرح حدیث:
این سخن در میان مردم معروف است که هر مالى شایستگى صرف در راه هاى خیر و مفید و سازنده ندارد، حدیث بالا سندى است براى این اعتقاد عمومى، و به راستى چنین است زیرا بسیار دیده شده که افرادى خواسته اند با اموال خود در راه انجام کار مثبتى شرکت جویند، ولى در نیمه هاى راه از کار افتاده اند و یا اگر راه را تا پایان رفته اند، عمل انجام یافته آنها، بازده قابل ملاحظه اى نداشته، و یا نتیجه معکوس بخشیده است، امّا برعکس چه بسیار افراد با ایمان و پرهیزکارى که با سرمایه بسیار کوچک منشأ خدمات بزرگى شده اند.
اى کمیل! مهم این نیست...
امام على علیه السلام فرمودند:
یا کُمَیْلُ! لَیْسَ الشَّأْنُ اَنت تُصَلِّىَ وَتَصُوْمَ وَتَتَصَدَّقَ، اَلشَّأْنُ اَنْ تَکُوْنَ الصَّلاةُ بِقَلْب نَقِىٍّ وَ عَمَل عِنْدَ اللهِ مَرْضِىٍّ وَ خُشُوْع سَوىٍّ؛
اى کمیل! مهم این نیست که نماز بخوانى و روزه بگیرى و در راه خدا انفاق کنى، مهم این است که نماز (و سایر اعمال تو) با قلبى پاک و به طرزى شایسته در پیشگاه خدا و آمیخته با خشوع بوده باشد.
تحف العقول، صفحه 117.
شرح حدیث:
جنبه هاى واقعى اعمال و چگونگى و کیفیت عمل است که ارزش واقعى آن را تعیین مى کند نه ظاهر و مقدار آن، همان طور که على(علیه السلام) به کمیل تأکید مى کند که به جاى پرداختن به ظاهر و اهمیّت دادن به زیادى مقدار، به روح علم بپردازد، زیرا هدف نهایى از این اعمال خیر تربیت و پرورش و تکامل انسان است و آن در گرو پاکى عمل است نه زیادى عمل.
ادب، بهترین وارث
امام على علیه السلام فرمودند:
خَیْرُ ماوَرَثَ الآباءُ لِلأَبْناءَ الأَدَبَ؛
بهترین میراثى که پدران براى فرزندان مى گذارند ادب است.
غرر الحکم، صفحه 393.
شرح حدیث:
ادب همان برخوردهاى شایسته و ارتباط هاى آمیخته با احترام و بزرگوارى است، ادب گاهى در برابر خلق خدا، و گاهى در برابر خداست، و در هر صورت یکى از بزرگترین سرمایه هاى انسانى است که رمز موفقیّت در همه زمینه ها مى باشد.
و به همین دلیل امیرمؤمنان على(علیه السلام) بالاترین میراثى را که پدر براى فرزندش باقى مى گذارد ادب شمرده است، ادب سرچشمه محبّت و صفا و دوستى و اتحاد، و عامل مهمى براى تأثیر سخن و پیشرفت برنامه هاى اجتماعى است.
دشمنی با ندانستن ها...
امام على علیه السلام فرمودند:
اَلْنّاسُ اَعْداءُ جَهِلُواْ؛
مردم دشمن چیزهایى هستند که نمى دانند.
نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 172.
شرح حدیث:
بعضى از مردم را مى بینیم که بسیارى از حقایق را انکار مى کنند و بر ضد آن بپا مى خیزند و دلیلى براى آن جز نادانى و بى خبرى نمى یابیم. این گفتار حکیمانه مخصوصاً درباره مسائل دینى کاملا صدق مى کند؛ در حقیقت اگر بعضى از مردم، حتى بعضى از کسانى که در علوم دیگر استادند، آنها را انکار مى کنند و به دشمنى با آن بر مى خیزند، هنگامى که دقت مى کنیم مى بینیم به عمق و فلسفه مذهب و مسائل مذهبى نرسیده اند و گرنه هرگز راه انکار را نمى پوییدند و این واقعیت کراراً آزمایش شده است.
عاقل به چه کسی می گویند؟
از امام على(علیه السلام) تقاضا کردند: عاقل را براى ما توصیف کن، فرموند:
اَلْعاقِلُ هُوَالَّذِى یَضَعُ الشَّىءَ مَواضِعَهُ؛
عاقل کسى است که هر چیز را به جاى خود مى نهد.
نهج البلاغه، کلمات قصار.
شرح حدیث:
در میان مفهوم و معناى عقل، سخن بسیار گفته اند; اما جمله کوتاه فوق بهترین تعبیرى است که در این زمینه وارد شده است. عقل چیزى جز این نیست که هر چیز را به جاى خود نهند، هر شخصى را در محل شایسته و مناسب خود در اجتماع قرار دهند، غم و شادى، دوستى و دشمنى، نرمش و خشونت، محبّت و شدت عمل، عبادت، کسب و کار و تفریح سالم و هر کار دیگر را در جاى خود و به وقت خود انجام دهند.
از خود راضی!
امام على علیه السلام فرمودند:
مَنْ رَضِىَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السّاخِطُ عَلَیْهِ؛
کسى که از خودش راضى باشد، افراد ناراضى از او بسیار خواهند بود.
نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 6.
شرح حدیث:
حب ذات و علاقه به خویشتن، اگر چه در حدود متعادل براى ادامه حیات لازم است، ولى اگر به حد افراط برسد سر از «خودخواهى» «خود رضایى» در مى آورد.
افرادى که از خود راضى هستند هرگز عیوب خود را نمى بینند، خود را وظیفه شناس، پاک، بدون عیب، جدى و فعال و دوست داشتنى و گل سر سبد اجتماع مى بینند، و به همین دلیل توقع فراوان بى دلیلى از مردم دارند، و همین موضوع سرچشمه سرازیر شدن سیل خشم مردم به سوى آنان مى گردد.