مدح بی جا
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
مَن مَدحکَ بِما لَیسَ فیکَ، فَهُوَ خَلیقُ اَن یَذُمَّکَ بِما لَیسَ فیک؛
هر کس تو را به چیزی مدح و ستایش کند که در تو نیست، سزاوار است که تو را به چیزی نکوهش کند که در تو نیست.
غررالحکم، ج 5، ص 341
شرح حدیث:
فاصله ی «تملّق» تا «تهمت» گاهی به همین کوتاهی و سادگی است.
در هر دو نوعی دروغ نهفته است؛ در یکی ستایشهای دروغ، در دیگری بهتانهای دروغ که ریشه ی هر دو «عدم صداقت» است.
نباید به دروغ دل خوشی کرد هر چند دروغی که در تعریف و ستایش تو باشد؛ چرا که لذّت بردن از تملق و چاپلوسی دیگران آنان را به دروغ بیشتر تشویق می کند.
کسی که از چاپلوسی دیگران لذّت ببرد، باید انتظار شنیدن تهمتهای ناروا و عیبجوییهای بی اساس را هم داشته باشد.
متملّق برای دست یافتن به دنیا و موقعیت و مقام «مدح بی جا» می فروشد و اگر خواسته اش تأمین نشد، به «مذمت بی جا» می پردازد.
این ثمره ی خروج از مرز اعتدال است.
وقتی خصلت کسی بی صداقتی و دروغ بافی باشد، چه فرقی می کند که تو را به چیزی ستایش کند که در تو نیست یا نسبت ناروایی به تو بدهد که از آن پاک و منزّهی؟ کالای او دروغ است و مشتری دروغ ساده لوح است.
اگر می خواهید گرفتار «تهمت» نشوید، راه «چاپلوسی» را ببندید.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391)
کلید دوستی و محبّت
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
جُودُ الرَّجُلِ یُحَبَّبُهُ اِلی أضدادِهِ، و َبُخلُهُ یُبغِضُهُ إلی أولادِهِ؛
بخشندگی مرد او را نزد رقیبان و مخالفانش محبوب می سازد، و بخل او وی را نزد فرزندانش منفور می کند.
غررالحکم، ج 3، ص 358؛
شرح حدیث:
چرا گاهی نزدیکان دور می شوند و دوران نزدیک؟
چرا گاهی خویشان بیگانه می گردند و بیگانگان خویش؟
راز آن را در نوع رفتار و معاشرت باید جستجو کرد و دریافت که چه چیزهایی «محبوبیت» می آورد و چه عواملی «نفرت» و«گریز» پدید می آورد.
جود و بخشندگی عامل جذب است در هر که باشد.
بخل هم صفتی گریزاننده است در هر کس که باشد. اگر دوستان و خویشاوندان شاهد بذل و بخشش نباشند، کم کم فاصله می گیرند و رابطه ها را می کاهند و بیگانگان اگر خیر و احسان و جود ببینند، جذب می شوند.
این خصلت انسان است که برده و بنده ی احسان می شود.
بنده ی حلقه به گوش ار ننوازی برود
لطف کن لطف که بیگانه شود حلقه به گوش
این تأثیر و قاعده و قانون، در خانواده و نسبت به فرزندان هم وجود دارد. کسی که به همسر و فرزندانش برسد و سخاوتمندانه برخورد کند، محبوبیت پیدا می کند و اگر اهل بخل و امساک باشد، از او بیزار می شوند و چه بسا آرزوی مرگش را کنند تا پس از او به نوایی برسند.
«جود» کلید دوستی و محبّت است.
«بخل» هم قفل رابطه ها و مهرورزیهاست. مبادا آن جا که باید جود کنیم، بخل ورزیم و درهای گشوده را هم قفل کنیم.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391)
تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
مِن کفّاراتِ الذُّنوبِ العِظام إغاثَهُ المَلهُوفِ و التَّنفیسُ عَنِ المَکرُوب؛
از کفاره های گناهان بزرگ رسیدن به داد مظلوم گرفتار و غم زدایی از فرد اندوهگین است.
نهج البلاغه، حکمت 23
شرح حدیث:
کفاره چیزی است که آثار گناه را می پوشاند و می زداید.
با پرداخت کفّاره انسان خطاکار از تعقیب و تنبیه مصونیّت می یابد.
رسیدگی به وضع محرومان و رفع نیاز از گرفتاران و دادرسی به مظلومان نزد خداوند آن قدر مهم و نیکوست که کفاره گناهان بزرگ به شمار می رود.
تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن
به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی
کسی که دغدغه ی خدمت رسانی و توفیق مشکل گشایی از مردم را دارد، عنایت پروردگار شامل حالش می شود و خدا چنین بندگانی را دوست دارد.
آنچه پرونده ی سیاه انسان خطا کار را روشن می سازد و جبران گناهانش محسوب می شود، کمر خدمت بستن نسبت به درماندگان و بی پناهان و ستمدیدگان است.
تا می توانی گرهی را گشود چرا در کار دیگران گره انداختن؟
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391)
هر چیز تازه اش خوب است، غیر از دوست
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
مَوَدَّهُ الآباءِ قَرابَهُ بَینَ الأبناء؛
دوستی پدران خویشاوندی میان فرزندان است.
نهج البلاغه، حکمت 300
شرح حدیث:
این که دوستان پدر در حکم خویشاوندان شمرده می شوند، به سبب آن است که امتحانشان را داده اند و با حوادث تلخ و شیرین و غم و شادی استحکام دوستی روشن شده است.
بسیاری از دوستیها با اندک چیزی به هم می خورد و اختلاف فکری و سلیقه ای آن را ناقص می گذارد.
اما همین که دوستی میان پدران ما سالها تداوم یافته است، نشانه ی قابل اعتماد بودن آنان است ودر حدّ خویشاوندی است.
فرزندان اگر در پس دوستان صمیمی و انسانهای صادق و باوفا می گردند، آنها را در میان دوستان پدرشان جستجو کنند که بهتر و بیشتر یافت می شود.
از سوی دیگر دو دوست صمیمی و قدیمی فرزندان یکدیگر را هم مثل فرزند خود می شمارند و به آنان عاطفه و دلسوزی پیدا می کنند.
الفت میان پدران می تواند صمیمیت و اخوت بین فرزندان آنان پدید آورد.
این که گفته اند: «هر چیز تازه اش خوب است، غیر از دوست که هر چه قدیمی تر باشد بهتر است» اشاره به همین حقیقت است.
با دوستان پدرمان بیشتر انس بگیریم و به آنان اعتماد کنیم.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
باختن آخرت به قیمت رسیدن به دنیا عاقلانه نیست
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
اِنَّ مَثَلَ الدنُّیا و الآخِرَهِ کَرَجُلٍ لَهُ امراَتانِ، اِذا اَرضی اِحداهُما اَسخَطَ الآخَرَ؛
مثل دنیا و آخرت همچون مردی است که دو همسر داشته باشد، هر گاه یکی از راضی کند، دیگری را ناراضی کرده است.
غررالحکم، ج2، ص 538
شرح حدیث:
گر چه مطلوب است یک مسلمان هم دنیا را داشته باشد و هم آخرت را، گاهی این دو با هم تعارض پیدا می کنند و شرایط «انتخاب» پیش می آید.
آن جا که برای داشتن هر کدام مجبور باشیم یکی را فدا کنیم، چه باید کرد؟
برخی «نقد دنیا» را می چسبند و «نسیه ی آخرت» را رها می کنند. این کار در محاسبه ی کلی خطاست؛ چرا که پس از «امروز» هم «فردا»یی وجود دارد و همه ی کارها در دنیا خلاصه نمی شود.
اگر به تعبیر امام دنیا و آخرت مثل دو «هَوُو» باشد که راضی ساختن یکی به نارضایی دیگری می انجامد، به قیمت رنجش کدام یک باید دیگری را راضی ساخت و رضا و خشنودی کدام یک ارزشمندتر است؟
کسی که به «سعادت اخروی» بیندیشد و «رضای خدا» را در نظر بگیرد، باید از آنچه به آن سعادت ابدی و خشنودی پروردگار ضرر می زند، بپرهیزد.
باختن آخرت به قیمت رسیدن به دنیا عاقلانه نیست.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
هرگز مباد که هیزم کش آتش فتنه ها شویم!
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
مَن شَبَّ نارَ الفتنَهِ کانَ وَقوداً لَها؛
هر کس آتش فتنه افروزد، خویش هیزم و آتش گیره ی آن خواهد شد.
غررالحکم، ج 5، ص 458
شرح حدیث:
فتنه و آشوب امنیت جامعه را به هم می زند و محیط را بر همه تباه و نامناسب می سازد.
خود فتنه انگیز هم در آتشی که بر می افروزد، می سوزد.
هر آتشی با هیزم و سوختنی برافروخته تر می شود. اگر فتنه را آتشی تصور کنیم که چون برافروخته شد، خشک و تر را می سوزاند، هیزم آن خود «فتنه گر» است.
آنان که بلوا می آفرینند تا دیگران را در آتش آشوب خود بسوزانند، غافلند که خود هم گرفتار همان شعله ها و شراره های هستی برانداز می شوند.
این از سنتّها و حکمتهای عادلانه ی خداوند در جهان است؛ یعنی: سوختن فتنه گر در آتشی که خود بر می افروزد.
آنان که برای دیگران دام می گسترند، روزی هم خود به دام می افتند و آنان هم که برای دیگران چاه می کنند، روزی به چاه خواهند افتاد.
هرگز مباد که هیزم کش آتش فتنه ها شویم!
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
حفظ زبان
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
أللَّسانُ سَبُعُ اِن خُلَّیَ عنهُ عَقَرَ؛
زبان درنده ای است که اگر رهایش بگذارند، گاز می گیرد.
نهج البلاغه، حکمت 57
شرح حدیث:
از توصیه های مهم اهل سیر و سلوک «حفظ زبان» است.
گاهی دیگران را می گزد، گاهی با دروغ و تهمت آبروی دیگری را می ریزد، گاهی با سخنان تفرقه آمیز الفتها را از میان می برد و دشمنی پدید می آورد، گاهی با عتاب و سرزنش دلی را می شکند و گاهی با تحقیر و توهین مایه ی رنجش کسی می شود.
با این همه خوبیها و زیباییهای زبان هم کم نیست.
ولی… به هر حال باید بر زبان کنترل و نظارت داشت. اهل ایمان و خرد پیش از هر سخن می اندیشند و درباره ی مصلحت و مفسده ی سخن خویش تأمل می کنند و از سخنان نیشدار و آزاردهنده پرهیز می کنند.
اگر پیامبر خدا (ص) فرموده است: مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان او در آسایش باشند، تأکیدی بر همین «حفظ لسان» است.
حیوان ها را اگر رها بگذارند، گاز می گیرد. زبان رها و بی کنترل هم مثل همان حیوان درنده و گزنده است.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
معصیتی که انسان را به ندامت بکشاند، بهتر از ...
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
سَیَّئَهُ تَسُوءکَ خیرُ عِندَاللهِ مِن حَسَنَهٍ تُعجبِک؛
کار بدی که تو را ناراحت کند، نزد خداوند بهتر از کار نیک و حسنه ای است که تو را گرفتار خودپسندی و عجب سازد.
نهج البلاغه، حکمت 43
شرح حدیث:
وجدان زنده و بیدار انسان را نسبت به کارهای بد و معصیتهایش سرزنش می کند.
عذاب وجدان درکسانی است که فطرت الهی آنان هنوز بیدار است و این چراغ درونی راه درست از نادرست را برایشان روشن می سازد و از بدیها باز می دارد، هر چند در حدّ ملامت و نکوهش.
از سوی دیگر بعضی دچار «عُجب» می شوند و مغرور کارهای نیک خود می گردند.
عُجب و خود پسندی هم تکبّر می آورد هم از رسیدن به مراتب بالاتر اخلاقی و عرفانی باز می دارد.
آن که از بدیهایش شرمنده و پشیمان شود، امید جبران و اصلاح در او بیشتر است، اما کسی که از کارهای خویش دچار غرور و خود برتربینی گردد، راه رشد و کمال را به روی خود بسته است.
آری… معصیتی که انسان را به ندامت بکشاند، بهتر از طاعتی است که غرور آورد.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391)
دنیا...
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
الدُّنیا حُلمُ و الاغتِرارُ بها نَدَمُ؛
دنیا خواب است و مغرور شدن به آن مایه ی پشیمانی است.
غررالحکم، ج 1، ص 364
شرح حدیث:
دنیا درنگاه عارفان همچون «رؤیا» ست.
صحنه های زیبا و مناظر خیال انگیز که در خواب دیده می شود، پس از بیداری وجود ندارد. دل بستن به آن خواب و خیالها هم مایه ی غفلت است.
واقعیت و حیات برتر در پس این دنیا نهفته است. به تعبیر قرآن کریم سرای زندگی و حیات «آخرت» است.
دنیا جاذبه ها و لذّتهایی دارد که بسیاری را به دنبال خود می کشد، ولی لذت ابدی و نعمت پایدار و کامیابی اصلی در آن دنیاست که نه شادی آن آمیخته به غم است، نه حیات آن درگیر با مرگ و نه نعمتهایش رو به کاهش و زوال.
فریب خورده کسی است که در «سایه ی موقّت»جایگاه استراحت ابدی بسازد و بر امواج ناپایدار دریا نقش زند و تصویر کشد.
مرگ سحرگاهی است که ما را از «خواب دنیا» بیدار می کند و خمار شب را از سر می پراند.
دریغ آن که پس از عمری زیستن انسان دریابد که «خواب» بوده و در پی «سراب» دویده است!
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی (علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
نشانه ی خردمندی
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
یَنبَغی لِلعاقِلِ اَن یُقَدَّمَ لآخِرَتِهِ وَ یَعمُرَ دارَ إقامَتِهِ؛
برای خردمند سزاوار آن است که برای آخرتش چیزی را از پیش بفرستد و خانه ی اقامت خود را آباد سازد.
غررالحکم، ج 6، ص 442
شرح حدیث:
نشانه ی خردمندی تدبیر و اندیشه برای آینده است.
یکی از این آینده ها آخرت است که سرای ابدی ماست.
کسی دوست ندارد از «آبادی» به «ویرانه» کوچ کند و از «خانه نشینی» به «خرابه نشینی» روی آورد.
ولی… خانه ی اصلی و ابدی کجاست و منزلگاه موقّت کجا؟
خانه ی آخرت را می توان با «اعمال نیک» در دنیا آباد ساخت. مصالح بنای آن خانه در همین دنیا فراهم می شود، آن هم با عبادت، بندگی، تقوا، دینداری، کار نیک و خدمت به مردم.
کسی که در این دنیا به فکر آبادی خانه ی آخرت خویش است، از عاقلان است. اما کسی که به رونق بخشیدن به زندگی دنیوی همّت گمارد و خانه ی آخرتش ویران باشد، نمی توان او را در زمره ی عاقلان دوراندیش به شمار آورد.
آنچه را در اینجا تهیّه کنیم و پیش بفرستیم، آن جا به دستمان خواهد رسید. و اگر این جا غافل شویم، پس از نقل مکان به آن سرا با خانه ای ویران و فاقد امکانات روبه رو خواهیم شد و این شرط عقل نیست.
عاقل آن است که اندیشه کند پایان را.
منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391)