کمالات معنوی را در جوانی کسب کنید
کمالات معنوی را در جوانی کسب کنید
امام در بحث مکاسبشان شاید دهها بار تذکر می دادند که همه کارها را اعم از نوشتن ، مطالعه ، تحقیق ، عبادت ، کسب کمالات معنوی و … را در جوانی کسب کنید و انجام بدهید و از موقعیت استفاده کنید.
برداشت هایی از سیره امام خمینی ؛ ج5 ، ص 189
خودتان را به عبادات عادت دهید
خودتان را به عبادات عادت دهید
یکی از روزها امام به طلاب فرمودند: « سعی کنید تا جوان هستید خصلت های بد در وجودتان ریشه ندواند ، زیرا با گذشت عمر این خصلت ها راسخ می شود و انسان به حالی می رسد که رهایی از دست این خصلت ها امکان پذیر نیست. تا جوان هستید به عبادات و خصلت های خوب ، خودتان را عادت بدهید».
برداشت هایی از سیره امام خمینی ؛ ج5 ، ص 189
وحی خداوند متعال به داوود (ع)
امیرالمومنین (ع) فرمودند : خداوند متعال به داوود (ع) وحی نمود :
ای داوود ، تو اراده می کنی و من هم اراده می کنم ولی فقط اراده ی من تحقق می یابد .
پس اگر تو تسلیم اراده ی من شوی ، من آنچه را که تو اراده کرده ای به تو می دهم . و اگر تسلیم اراده ی من نشوی ، تو را در آن چیزی که اراده کرده ای ، دچار رنج و تعب می کنم و باز هم فقط اراده ی من تحقق می یابد .
عارف واصل حاج محمد اسماعیل دولابی خوشی دنیا
حدیث است که«حفرة النار بالشهوات وحفرة الجنة بالمکاره »
بهشت در “کره” است یعنی کارهای خوب با “کره “انجام می شود اما جهنم با خواهش ها ولذات دنیایی است
جلو بهشت با کره است وخوشی هایش پشت سرش اما دنیا عکس این است یعنی لذاتش جلو است و کره پشت سرش خوشی های دنیا جلو می افتد
دنیا به این صورت است نفس جاهل با پول و ریاست اول لذت می برد اما بعد که به زحمت می افتد می گوید عجب غلطی کردم وهمواره غصه می خورد
غصه های آخرت جلو است می خواهی روزه بگیری،نمازبخوانی درهوای سرد،پول بدهی در راه خدا،صبرکنی درمصایب،اینها سخت است با"کره ” انجام می دهی اما آخرش خوشی است پس خوشی های آخرت عقب افتاد و"کره “جلوافتاد
اولش که می خواهی کار خوب بکنی ناراحتی دارد اما درآخر راحتی همیشگی است
امام زین العابدین(ع)فرمود:خوشا به حال کسی که دنیا را بشناسد و زیاد درآن سفره پهن نکندوآخرت را بشناسد ورغبت کند درآن زندگی کند وشیطان رابشناسد واز اوفرمان نبردوخدا را بشناسدواز او فرمانبرداری کند
پیامبر(ص)فرمود:پروردگارا مرا مسکین(کسی که گاهی دارد گاهی ندارد) قرار ده که یک شب یاد فقرا کنم وآن شبی که سیرمی شوم شکرت کنم وبا مساکین همنشین گردان
بیشتر مومنین همین طور هستند نه آنقدر ثروتمندند که مست باشند نه آنقدر فقیرند که ازخدا ناامید شوند
صفت خوبی است که هم با اغنیا بدون اینکه احسا س ذلت کنی بشینی هم بدون تکبر با فقرا بشینی ازخدا بخواه این صفت را درشما زیاد کند
البته این فقط با اتکا به خدا ممکن است والا خود دنیا را که نگاه کنی نمی شود یک قبای نو که کسی تنش می کند وبرق می زند را چه طور می شود ندید
چون زن خدوم است همیشه کفیل دارد یا پدر هست یاشوهر بعد از شوهر هم پسر،نمی شود هم زن خدوم باشد هم برای معاش پول دربیاورد
به زن وشوهری که هر دو از دست هم بیچاره اند و می گویند چه کنیم از دست هم می گویم مثل شب اول با هم رفتار کنید این جواب خوبی است
چون ما عمر دایم داریم و همیشه زنده هستیم باید آنی را انتخاب کنیم که کره اش جلو است
کسی که آخرت را قبول کند کسی که فرمان خدای مهربان را ببرد همیشه خوش است وکره فرمان بردن از بین می رود
مرارة الدنیا حلاوة الاخرة
انشاءالله به آخرت فکرکنید هرچه به یاد خدا وخوبان باشی خوش هستی
ذکر محمد وآل محمد گلزار خداست.هرچند هم غصه داشته باشی وارد گلزار که می شوی سرور آور است
هر چه می توانی غصه دنیا را نخور اگرکسی اذیت کرده یا شما کسی را اذیت کرده اید با استغفار خودتان را انصراف دهید
با استغفار و سر به سجده گذاشتن ازغصه دنیا فرار کن
وقتی یاد خدا کنی صفحه روزگارت عوض می شود اصلاً فکر طور دیگری می بیند
آخرت عکس دنیاست در دنیا غنی تر ازخودت را ببینی ناراحت می شوی اما درآخرت مومن وقتی فرد غنی را ببیند خوشحال می شود
«الدنیا سجن المومن » زندان خودش غم آور است »
چیزهایی که در دنیا می بینی امروز هست وفردا نیست :غم وشادی وجوانی و…
تشخیص شما شرط است معرفت شما مهم است درک شما به شما شخصیت می دهد اگر معتقدی اینجا روضه ای از روضات جنان است ذکر فاطمه (ص)وذکر ایمه است ونورفاطمه (ص) شما راگرفته وباشماست می شود که خدا مارا به بهشت ببرد اما اگر درک نکنیم ما ازنور محمد وآل محمد هستیم پس خودمان را بشناسیم کافی است
خودت را بشناس که خیلی بزرگ آفریده .خدای بزرگ مارا آفریده پس حتماً بزرگ آفریده چون بزرگ کار کوچک نمی کندپس چون خیلی بزرگ آفریده بنابراین غصه ای وجود ندارد جا ندارد که کاسه ای شکست گریه کنیم ،یکی اولاد نداشت یکی زیاد داشت یکی کم داشت غصه بخوریم
همنشینی با فقرای راه خدا عزت می آورد
همنشینی با فقرای راه خدا عزت می آورد
پیامبراکرم (ص) فرمود:« الفقر فخری » همین است همه اهل آسمان وزمین عاشق اوهستند وغرق اوشدند
هر کاری که خودت دوست داری(نمازوروزه و…) برای دوستت هدیه کن
آدمی که خشک مقدس است نمی تواند با اهل محبت همنشین شود آدم کوچک نمی تواند با بزرگ همنشین شود
صدق آنقدر به انسان شرافت می دهد که آدم کوچک می تواند با بزرگ همنشین شود بدون اینکه بی ادبی از آدم سربزند
صدق باعث می شود که آدم کوچک باهر اندازه کوچکی (عبادت کم ،فقر) اما راستگو با یک انسان عرشی می نشیند وهیچ بی ادبی از او سرنمی زند
صدق انسان را نزد خوبان خدا عزیز می کند
در زیارت حضرت زهرا(س) آمده است :«السلام علیک یا إمتحنک قبل ان یخلقک»یعنی خدا شما را امتحان کرد قبل از اینکه خلقتت کند،شما را در عالم نور امتحان کرد
امام حسن مجتبی (ع ) فرمود :«خداوند عبدش را در خلق پنهان کرده است »پس شما احتیاطاً به همه خلق احترام کن شاید یکی از آنان عبدش باشد
خداوند چند چیز را درخلقش پنهان کرده :عبدش ؛ شبهای قدر ورضایت خودش را در اعمال پنهان کرده و ما نمی دانیم که عمل مورد رضایت خدا نماز است یا روزه ویا…
وقتی دعا می کنی که خدایا همه اعمال خوب را نصیبم کن،هر عمل خیری که انجام شود نصیب شما هم می شود «من رضی بفعل قومٍ فهو منهم »کسی که به فعل قومی راضی شود از آنها می باشد.
نشانه اش در شما این است که وقتی برا ی شما شب عاشورا را تعریف می کنم همه با دلتان می گویید :یا لیتنی کنا معک
هرکار بدی را انکار می کنی پس اگرهم از دستت صادر شود خداوند نمی نویسد چون ذاتاً این بنده معصیت ومخالفت با او را نمی خواهد
در مورد عبادت هم چون همه عبادات را می خواهد برایش می نویسد ولو اینکه از دستش صادر نشده باشد.
جشن تکلیف بر آرمیتای عزیز مبارکباد
بسمهتعالی
جشن تکلیف بر آرمیتای عزیز مبارکباد
امیداست در پرتو قرآن، خوشبخت و در راه آرمانهای قرآنی ثابت قدم باشد انشاالله
سید علی خامنهای
۹۴/۶/۱۴
فريفتگى از قضاوت ديگران
فريفتگى از قضاوت ديگران
من مواعظ علي بن الحسين (عليه السلام):
كم من مفتونٍ بحسن القول فيه، وكم من مغرورٍ بحسن الستر عليه، وكم من مستدرجٍ بالإحسان عليه.
(تحف العقول صفحه 281)
چه بسا افرادى كه فريب تعريفها و تحسينهايى كه مردم از آنان مىنمايند مىخورند. انسان نبايد فريفته قضاوتهاى مردم درباره خودش شده و بخاطر تساويل نفسانى از قضاوت صحيح در مورد خودش غفلت ورزد و توجه به اين مسأله بالخصوص براى مسئولين حائز اهميت است.
و همچنين انسان نبايد از اينكه خداوند عيوب او را پوشانده مغرور شود و خيال كند كه هميشه بديهاى او مستور مىماند. چه بسا خداوند در همين دنيا آنها را فاش كند و اگر در اين دنيا هم با لطف و احسان خود فاش نكرد در قيامت (روزى كه باطن افراد ظاهر مىشود) آشكار كند. لذا ائمه (عليهم السلام) همانطور كه در دعاى شعبانيه نقل شده از خدا مىخواستند كه: «الهى لا تفضحنى يوم القيامة على رؤس الاشهاد.»
و چه بسا افرادى كه در اثر نعم الهى گرفتار استدراج مىشوند، «وسنستدرجهم من حيث لا يعلمون».
پس نبايد ما بخاطر تمجيدهاى مردم و ستر الهى و اعطاى نعم او از قضاوت صحيح در مورد خود غفلت نمائيم.
واعظ درونى
واعظ درونى
من مواعظ علي بن الحسين (عليه السلام):
ابن آدم! إنّك لاتزال بخير ما كان لك واعظ من نفسك وما كانت المحاسبة من همّك وما كان الخوف لك شعاراً والحذر لك دثاراً.
(تحف العقول صفحه 280)
گرچه انسان از موعظه ديگران بىنياز نيست، لكن موعظهاى كه از درون انسان برمىخيزد بهترين موعظه است، چون هركسى به صفات و عيوب خود از همه آگاهتر است.
بايد همت انسان اين باشد كه خود را محاسبه كند. اگر ديگران ما را محاسبه نكنند، دليل نمىشود كه ما خود را محاسبه نكنيم. محاسبه، از لغزشهاى آينده انسان جلوگيرى مىكند.
مراد از خوف، خوف از خدا و عذاب او و كردار بد انسان است نه ترس از مردم و قدرتهاى پوشالى.
حذر، به معناى احتياط است لكن نه به اين معنا كه انسان دست از فعاليت بكشد بلكه بايد در ميدانهاى مختلف وارد شده اما همواره احتياط و پرهيز را رعايت كند كه معناى تقوا هم همين است.
اعمال شب دحوالارض
شب دحو الارض است،يعنى پهن شدن زمين از زير كعبه به روى آب،و از شبهاى بسيار شريف است كه رحمت خدا در آن نازل مىشود،و قيام به عبادت د رآن اجر بسيار دارد،و از حسن بن على وشّاء روايت شده كه گفته:من كودك بودم كه با پدرم در شب بيستوپنجم ماه ذو القعده،در خدمت حضرت رضا عليه السّلام شام خورديم،حضرت فرمود امشب حضرت ابراهيم و حضرت عيسى عليهما السلام متولّد شدهاند،و زمين از زير كعبه پهن شده،پس هركه روزش را روزه بدارد،چنان است كه شصت ماه روزه داشته باشد،و در روايت ديگر است كه فرمود:در اين روز حضرت قائم(عج)قيام خواهد كرد. روز بيستوپنجم:روز دحو الارض است،يكى از آن چهار روزى است،كه در تمام سال به فضيلت روزه ممتاز است،و در روايتى آمده:كه روزه اين روز همانند روزه هفتاد سال است و در روايت ديگر آمده كه كفاره هفتاد سال است،و هركه اين روز را روزه بدارد،و شب را به عبادت به سر آورد،براى او عبادت صد سال نوشته شود و براى روزهدار اين روز، كه هرچه در ميان زمين و آسمان است استغفار كند،و اين روزى است كه رحمت خدا در آن منتشر شده،و براى عبادت و اجتماع به ذكر خدا در اين روز اجر بسيارى است،و بارى اين روز جز روزه و عبادت و ذكر خدا و غسل دو عمل ديگر وارد است:
اوّل:نمازى كه در كتابهاى علماى شيعه از اهل قلم روايت شده و آن دو ركعت است در وقت چاشت[بالا آمدن آفتاب تا پيش از گذشتن از وقت ظهر]در هر ركعت پس از سوره«حمد»پنج مرتبه سوره«و الشّمس»خوانده شود،و پس از سلام بگويد،
لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ
هيچ جنبش و نيرويى نيست مگر به خداى برتر بزرگ
آنگاه دعا كند و بخواند:
يَا مُقِيلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِي عَثْرَتِي يَا مُجِيبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِي يَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِي وَ ارْحَمْنِي وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَيِّئَاتِي وَ مَا عِنْدِي يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ .
اى ناديدهگير لغزشها لغزشم را ناديدهگير،اى اجابت كننده دعاها،دعايم را اجابت كن،اى شنواى صداها،صدايم را بشنو،و به من رحم كن،و از بديهايم و آنچه نزد من است درگذر،اى صاحب بزرگى و بزرگوارى.
دوّم:خواندن دعايى كه شيخ در كتاب«مصباح»فرموده:خواندن آن مستحبّ است:
اللَّهُمَّ دَاحِيَ الْكَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ كَاشِفَ كُلِّ كُرْبَةٍ أَسْأَلُكَ فِي هَذَا الْيَوْمِ مِنْ أَيَّامِكَ الَّتِي أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِينَ وَدِيعَةً وَ إِلَيْكَ ذَرِيعَةً وَ بِرَحْمَتِكَ الْوَسِيعَةِ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ الْمُنْتَجَبِ فِي الْمِيثَاقِ الْقَرِيبِ يَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ كُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَى كُلِّ حَقٍّ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِكَ الْمَخْزُونِ غَيْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ ،
خدايا اى گستراننده كعبه،و شكافننده دانه،و برگيرنده سختى،و برطرف كننده هر گرفتارى،از تو مىخواهم در اين روز از روزهايت،كه حقّش را بزرگ گرداندى،و سبقتش را پيش انداختى،و آن را نزد اهل ايمان امانت و و به سوى خود وسيله قرار دادى،و به رحمت گستردهات كه بر محمّد درود فرستى آن بنده برگزيدهات در پيمان نزديك،روز ديدار،شكافنده هر امر بسته،و دعوت كننده به حق،و بر اهل بيت پاكش آن راهنمايان،و روشنكنندگان راه حق،ستونهاى جبّار،و متولّيان بهشت و دوزخ،و عطا كن به ما از عطاى در خزانهات كه نه بريده شود،و نه منع گردد،تا به وسيله آن توبه،و بازگشت خوبى براى ما فراهم نمايى
يَا خَيْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَكْرَمَ مَرْجُوٍّ يَا كَفِيُّ يَا وَفِيُّ يَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِيٌّ الْطُفْ لِي بِلُطْفِكَ وَ أَسْعِدْنِي بِعَفْوِكَ وَ أَيِّدْنِي بِنَصْرِكَ وَ لا تُنْسِنِي كَرِيمَ ذِكْرِكَ بِوُلاةِ أَمْرِكَ وَ حَفَظَةِ سِرِّكَ وَ احْفَظْنِي مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَى يَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِي أَوْلِيَاءَكَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِي وَ حُلُولِ رَمْسِي وَ انْقِطَاعِ عَمَلِي وَ انْقِضَاءِ أَجَلِي اللَّهُمَّ وَ اذْكُرْنِي عَلَى طُولِ الْبِلَى إِذَا حَلَلْتُ بَيْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَى وَ نَسِيَنِيَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَى وَ أَحْلِلْنِي دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِي مَنْزِلَ الْكَرَامَةِ ،
اى بهترين خوانده شده و كريمترين اميد شده،اى كفايت كننده،اى وفادار،اى آنكه لطفش پنهانى است،به لطفت به من لطف كن،و به عفوت خوشبختم نما،و به يارىات تأييدم فرما،و از ذكر كريمانهات فراموشم مكن به حق متوليان امرت و نگهبانان رازت و از گرفتاريهاى روزگار تا روز قيامت و برانگيختهشدن خفظم كن هنگام بيرون آمدن جانم،و فرو رفتن در قبرم،و تمام شدن كارم،و سپرى شدن عمرم،اوليايت را به بالينم حاضر كن،خدايا يادم كن،بر طول پوسيدگى،زمانىكه در ميان تودههاى خاك فرود آيم،و فراموشكنندگان از مردم فراموشم كنند،و در خانه اقامت فرودم آر،و در منزل كرامت جايم ده،
وَ اجْعَلْنِي مِنْ مُرَافِقِي أَوْلِيَائِكَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِكَ وَ اصْطِفَائِكَ وَ بَارِكْ لِي فِي لِقَائِكَ وَ ارْزُقْنِي حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِيئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِي حَوْضَ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِي مِنْهُ مَشْرَبا رَوِيّا سَائِغا هَنِيئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِي خَيْرَ زَادٍ وَ أَوْفَى مِيعَادٍ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ] أَوْلِيَائِكَ الْمُسْتَأْثِرِينَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِكْ أَشْيَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِكَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِكَهُمْ وَ ضَيِّقْ عَلَيْهِمْ مَسَالِكَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِكَهُمْ.
و از دوستان اوليايت،و برگزيدگان و خاصان درگاهت قرارم ده،و ديدارت را بر من مبارك گردان،و پيش از فرا رسيدن پايان عمرم حسن عمل روزىام فرما، درحالىكه پاك از لغزشها و گفتار بىپايه و منطق تباه باشم.خدايا مرا به حوض پيامبرت محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)وارد كن،و از آن به من بنوشان،نوشاندنى سيراب كننده،روان و گوارا،كه پس از آن هرگز تشنه نشوم،و از ورود به آن طرد نگردم،و از آن منع نشوم،و آن را قرار ده برايم بهترين توشه،و كاملترين وعدهگا،روزى كه گواهان بپا مىخيزند.خدايا لعنت كن گردنكشان گذشته و آينده را،هم آنانكه حقوق اوليايت را به ناحق به خود اختصاص دادند.خدايا پايههايشان را بشكن،و پيروان و عمّالشان را نابود ساز،زميههاى هلاكتشان را به زودى فراهم فرما،و كشورهايشان را از دستشان بگير،و راههايشان را بر آنان تنگ كن، و بر آنانكه با آنان سهيم و شريكند لعنت فرست.
اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِيَائِكَ وَ ارْدُدْ عَلَيْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِينِكَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِكَ فِي أَعْدَائِكَ مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِكَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَيْتَ إِلَيْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَكَ حَتَّى تَرْضَى وَ يَعُودَ دِينُكَ بِهِ وَ عَلَى يَدَيْهِ جَدِيدا غَضّا وَ يَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ يَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَ عَلَى جَمِيعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِي كَرَّتِهِ حَتَّى نَكُونَ فِي زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِكْ بِنَا قِيَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَيَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَيْهِ [عَلَى مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَيْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَيْهِ [عَلَيْهِمْ] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.
خدايا در فرج دوستانت شتاب كن و حقوق تاراجرفته آنان را به آنان بازگردان و قائم آنان را به حق آشكار كن،و او را يارىرسان دينت بدار،و درباره دشمنانت فرمانده به فرمانت قرار ده.خدايا فرشتگان پيروزى را گرداگرد او همواره بدار،و به آن دستورى كه در شب قدر به او القا كردى او را انتقامگيرنده خويش قرار ده،تا جايىكه خشنود شوى،و دينت به وسيله او،و به دست او به گونهاى نو و تازه بازگردد،و حق به طور كامل ناب شود،و باطل به صورت همه جانبه به دور افكنده شود.خدايا بر او و همه پدرانش درود فرست،و ما را از همنشينان و خاندانش قرار بده،و در زمان بازگشتش ما را برانگيز،تا در دوران او در شمار يارانش باشيم.خدايا درك قيامش را روزى ما كن،و در روزگارش ما را حاضر كن،و بر او درود فرست،و سلام او را به ما باز رسان،درود و رحمت خدا و بركاتش بر او باد.
ميرداماد(ره)در رساله اربعه ايّام خود،در بيان اعمال روز دحو الارض فرموده است:زيارت امام رضا عليه السّلام در اين روز افضل اعمال مستحبّ،و مؤكّدترين آداب مىباشد،و همچنين زيارت آن حضرت در روز اول ماه رجب الفرد در نهايت تأكيد بوده،و نسبت به آن ترغيب بسيار شده است.روز آخر ماه:سال دويستوبيست بنابر مشهور،امام جواد عليه السّلام،در بغداد به سبب زهرى كه معتصم عباسى به ايشان خوراند شهيد شد و اين حاديثه تقريبا پس از درگذشت دوسالونيم از مرگ مأمون عبّاسى اتفاق افتاد،چنانكه خود آن جناب مىفرمود الفرج بعد المامون بثلاثين شهرا[گشايش كار سىماه پس از مأمون است]و اين جمله نشاندهنده اين است كه آن حضرت از سوء معاشرت مأمون در كمال رنج و ناراحتى بوده است،كه مرگ خود را فرج و گشايش تعبير نموده است،چنانكه پدر بزرگوارشان امام رضا عليه السّلام،در زمان ولايتعدى خويش چنين بوده است و در هر جمعه كه از مسجد جامع باز مىگشت،به همان حال كه عرق ريزان و غبارآلوده بود،دستها را به درگاه الهى بلند نموده و مىگفت:الهى اگر فرج و گشايش كار من در مرگ من است پس همين ساعت در مرگ من شتاب ورز و پيوسته در غمواندوه بود،تا از دنيا رحلت فرمود،و امام جواد عليه السّلام زمانى كه وفات كرد از عمر شريفش بيستوچند سال و چند ماه گذشته بود،مرقد شريف ايشان در بقعه مباركه كاظميه در پشت سر جّد بزرگوارشان امام موسى بن جعفر عليهما السّلام قرار دارد.
خطر محبوببودن نزد مردم
خطر محبوببودن نزد مردم
من مواعظ علي بن الحسين (عليه السلام):
وقال له رجلٌ: إنّي لأحبّك في اللّه حبّاً شديداً، فنكس عليه السلام ثمّ قال: الّلهم إنّي أعوذبك أن اُحَبّ فيك وأنت لي مبغض ثمّ قال له: أحبّك للذي تحبّني فيه.
(تحف العقول صفحه 282)
نكته اساسى كه در اين بيان وجود دارد و درس بزرگى براى ما است، توجه فورى به خطرى است كه در برابر چنين پديدهاى (محبوب بودن نزد مردم بخاطر خدا) انسان را تهديد ميكند. لذا وقتى آن مرد به حضرت عرض مىكند كه شما را براى خدا دوست دارم نمىفرمايند: از تو متشكرم، يا خدا را بر اين محبوبيت سپاس ميگويم، بلكه مىفرمايند: «پرودگارا پناه به تو مىبرم از اين كه مردم مرا به خاطر تو دوست داشته باشند ولى تو مرا دشمن داشتهباشى» و اين خطر بزرگى است براى ما، نكند كه مردم فكركنند ما مخلصانه براى خدا كارمىكنيم و در راه او قدم مىزنيم اما حقيقتاًً ما اينطور نباشيم، و ظاهر و باطنمان يكى نباشد و يا با اعمال خود موجبات غضب الهى را در خود بوجود آورده باشيم. و در اين صورت است كه مردم به خاطر خدا ما را دوست دارند ولى خداوند - نعوذ باللّه - دشمن ما مىباشد.